کلام ایام تاریخی – ۶۱۳،مهمانی ملکوتی و دائمی خدای سبحان

بخش هشتم*

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ*

در انتهای مقاله قبلی متذکر شدیم که بحث شبهای قدر بعد از آن شب ها هم در بعضی از جهات علمی و عقیدتی و قرآنی ادامه خواهد یافت. در تعیین عنوان برای مقالات ماه رمضان امسال هم این موضوع یعنی ارتباط شب قدر و مجموع فضائل ماه رمضان و اعمال عبادی معین شده برای آن و بالخصوص بعضی از اعمال شبهای قدر مورد توجه قرار گرفت. لذا عنوان «مهمانی ملکوتی» برای آن در نظر گرفته شد و همچنین با کلمه «دائمی» مورد توصیف قرار گرفت.

  منظور از مهمانی ملکوتی این است که این مهمانی و فضای آن و نظام حاکم بر آن از نوع مهمانی های متداول در عالم دنیا و محدود به آن نیست بلکه فضای آن وسعتی دارد بیش از عالم دنیا و همچنین زمان آن هم از نوع مهمانی های متداول و متعارف در عالم دنیا نیست بلکه وسعت فضای آن بیشتر از وسعت عالم دنیا است و زمان آن هم محدود به زمان برقراری نظام زندگی دنیوی و عمر دنیوی انسان نیست.  همچنین این مهمانی اوصاف دیگری دارد که آن را از مهمانی های متعارف و متداول دنیوی متمایز می کند. بعنوان مثال می شود آن را نوعی محل تجارت تلقی کرد.

  در مهمانی های عادی دنیوی غالباً با خوردنیها و نوشیدنی ها از مهمان ها پذیرائی می کنند و اگر فرضاً یک مهمانی از طرف یک شخص بسیار ثروتمند و قدرتمند و دارای امکانات زیاد مثل یک حاکم و پادشاه برگزار شود، جوائزی هم به همه مهمانها و یا بعضی از آنها تقدیم می کنند، اما طبعاً بهره مندی از پذیرائی صاحب مهمانی عمدتاً محدود به لوازمی خواهد بود که مهمانها در فضای آن مهمانی از آن بهره مند می شوند، مثل خوردنیها و نوشیدنیها و زیبائی های فضائی که مهمانی در آنجا برگزار می شود و احیاناً جوائزی که صاحب مهمانی به مهمانها و یا بعضی از آنها عطا می کند.

  اما اوضاع مهمانی مورد بحث بطور گسترده متفاوت با مهمانی های متعارف و متداول دنیوی می باشد! در آن مهمانی قدرت و کرامت و دارائی های بی پایانی برقرار است. صاحب آن مهمانی پروردگار عالمیان است با قدرت ها و دارائی ها و کرامت های بی پایان و نعمت هائی که قبل از ورود به فضای آن قابل ادراک عادی انسانی نیست و وسعت فضای آن به اندازه آسمانها و زمین است و آن همان فضای بهشت است و سکونت در فضای آن دائمی است و مدت برگذاری آن نامحدود است و نعمت های آن فوق حد شمارش. در فضای آن مهمانی و در فرصت بسیار وسیعی که در اختیار مهمانها قرار می گیرد، و در بازاری که در فضای آن مهمانی برقرار می شود و اشیاء و دارائی ها و کالاهائی را که مهمانها با خود به آنجا می برند به هزاران برابر قیمت عادی و متعارف از آنها خریداری می شود. حتی جوائز و اشیائی که در همان فضای مهمانی به آنها عطا شده را هم با قیمت های فوق متعارف و بلکه هزاران برابر از آنها خریداری می کنند.

  این مهمانی باشکوه با فضائل بی پایان در فضای بهشت و باغهای آن برگذار می شود و اقامت مهمانان در آن دائمی است، به زبان دیگر ماه رمضان و اعمال و عبادات معین شده برای آن درهای ورود به بهشت است. و در کلام شریف رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – به این حقیقت اشاره ای شده، بطوریکه فرمود:

«أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَبْوَابَ الْجِنَانِ فِی هَذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُغَلِّقَهَا عَنْکُمْ…» یعنی: ای مردم همانا درهای بهشت در این ماه باز است، پس از خدا بخواهید که آنها را برای شما نبندد.

ماه مبارک رمضان فضائی و فرصتی است برای تجارتی بسیار پرسود با پروردگار عالمیان. سودی که در این تجارت نصیب انسان می شود بسیار زیاد و در جهاتی فوق حد محاسبه است. کالائی هم که انسان در فضای این تجارت عرضه می کند، باز از ناحیه اعطاء خداوند است و مالک آن هم در حقیقت و در اصل خدای سبحان است. یعنی او به بندگان خود اشیائی را عطا می کند و بعداً همان اشیاء را به قیمتی بسیار بالا ازآنها خریداری می کند. امکان این نوع تجارت دائماً بین خدای سبحان و بندگانش برقرار است. قیمتی که خدای سبحان به دارائی ها و کالای بندگان و اعمال و کارهای آنها می پردازد بسیار زیاد است و تناسب معمولی و عرفی بین آنها وجود ندارد. مثل اینکه در یک تجارت، یک منزل مسکونی بزرگ و وسیع و زیبا را در مقابل یک سبد میوه و یا یک عدد پیراهن معمولی و یا یک جفت کفش یا یک جلد کتاب که شخصی در بازاری عرضه کرده به او بدهند! طبعاً بطور معمول و متعارف چنین بازاری و چنین تجارتی در جائی از دنیا امکان پذیر نخواهد بود. اما تجارت خداوند با انسان از این نوع و شبیه به آن است. و سود این نوع تجارت با پروردگار عالمیان در ماه رمضان و در فضای مهمانی خداوند خیلی بیشتر از زمانهای عادی و متعارف است.  خدای سبحان در کتاب آسمانی فرمود:

«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» (التوبه آیه ۱۱۱) یعنی: همانا الله از مؤمنان جانها و اموال آنها را خریداری کرده به اینکه بهشت برای آنها باشد، آنان که در راه خدا می جنگند و [دشمنان خدا را] می کشند و کشته می شوند، این وعده حقی است بر عهده او [یعنی الله] در تورات و انجیل و قرآن و کیست وفادارتر از الله به عهد [و وعده] خود، پس بشارت باد بر شما بخاطر این تجارت که انجام دادید و آن است رستگاری [و سعادت] عظیم.

  ما این آیه کریمه را غالباً در ایام ماه محرم و درباره قیام و نهضت مقدس حسینی – علیه السلام – مورد بحث قرار می دهیم چون برترین نوع از تجارت موردنظر در آن و برترین مصداق از آن همان نهضت باشکوه است! اما در معنی آن عمومیتی وجود دارد و تناسبی با موضوع مورد بحث در این مقالات.

   در آیه کریمه اشاره ای شده است به تجارتی باشکوه و بسیار پرسوذ که از طرف ذات قدوس الله با بنده های مؤمن او انجام می گیرد و آن عبارت است از جهاد در راه خدا که عبادتی است عظیم و دارای نوعی سنگینی، چون در فضای این تجارت مشکل یا خطر کشته شدن و یا زخمی شدن وجود دارد و شرکت در چنین تجارتی کار افراد شجاع و قدرتمند و بااستقامت است. اما چنین عبادتی با وجود سختی های آن، برای انسانها در جوامع مختلف و زمانهای مختلف اجتناب ناپذیر است، چون خواه و ناخواه انسانها گاهی در جوامع خودشان مورد حمله و شرارت اقوامی قرار می گیرند و جان و مال و آسایش آنها در معرض خطر جنگ هائی قرار می گیرد که بدون رضایت آنها بر آنها تحمیل می شود. و دشمنان آنها در صورت عدم آمادگی برای جنگ و دفاع از حمله به آنها منصرف نمی شوند و بلکه برای جنگ و شرارت و اغتشاش و حمله جری تر می شوند. یعنی افراد جوامع انسانی برای ادامه حیات و آسایش و برقراری امنیت خود احتیاج به دفاع و قدرت دفائی و آمادگی برای جنگ از نوع دفاعی دارند.

    خدای سبحان بندگان مؤمن خود را که مورد ظلم قرار گرفته اند و جنگی بر آنها تحمیل شده، یاری می کند و آنها را در صورتیکه به وظایف خود در این زمینه عمل کنند و در راه اطاعت از او حرکت کنند بر دشمنانشان پیروز می گرداند. این نوع نصرت و امداد از طرف خداوند برای اهل ایمان گاهی توسط ملائکه تحقق می یابد. اما چون بحث اصلی در این مقالات این موضوع نیست، لذا با ذکر چند آیه از قرآن مجید در این زمینه از این بحث عبور می کنیم و به بحث درباره موضوع اصلی مورد نظر می پردازیم.

  • «إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ » (الحج آیه ۳۸) یعنی: خداوند دفاع می کند [مستمراً] از کسانی که ایمان آورده اند و به راستی خداوند دوست ندارد هر خیانتکار ناسپاس را.
  • «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ – الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ » (الحج آیه ۳۹ و ۴۰) یعنی: اذن جنگ داده شد به کسانی که مورد ظلم واقع شدند [جنگ بر آنها تحمیل شد] و به راستی خدا بر یاری آنها قادر است، همان کسانیکه از دیار (و محل زندگی خود) اخراج شدند [به وسیله دشمنان خود] جز اینکه می گفتند ربّ ما الله است و اگر خدا بعضی از مردم را با بعضی دیگر دفع نمی کرد صومعه ها و کلیساها و کنیسه ها و مساجدی که در آنها اسم خدا زیاد برده می شود (همه معابد) تخریب می شدند و از بین می رفتند و قطعاً خداوند یاری می کند کسانی را که او را (یعنی دین او را) یاری می کنند، همانا الله قدرتمند و شکست ناپذیر است.
  • «وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ » (آل عمران آیه ۱۲۳) یعنی: و همانا خدا شما را یاری کرد در [جنگ] بدر در حالیکه [از نظر نظامی] ناتوان بودید، پس ملتزم تقوا شوید باشد که سپاسگذاری کنید.
  • «بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ » (آل عمران آیه ۱۲۵) یعنی: بلی اگر صبر کنید [و استقامت بورزید] و پرهیزکاری نمائید و آنها بطور ناگهانی و با جوش و خروش بر شما حمله کنند، پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشاندار یاری خواهد کرد.

   اما بحث در این نوشتار درباره جهاد و جنگ نیست که طبعاً مشکلات و خطراتی هم برای شرکت کننده ها در آن وجود دارد و بلکه محل بحث تجارتی است بسیار سهل و آسان و با سودی عظیم و مستمر. یعنی در تجارت خدا با انسانها از نوع جهاد و شرکت در جنگ مشکلات و خطراتی وجود دارد و انسان در معرض خطر کشته یا زخمی شدن قرار می گیرد، اما اگر عده ای قابل توجه در میدان جنگی که دشمن برای آنها به وجود آورده حضور نیابند و از فضای زندگی خود و حق حیات خود و دین خود دفاع نکننند، دشمنان جری تر می شوند و بیشتر اقدام به جنگ و حمله می کنند، در نتیجه افراد بیشتری از اهل جامعه دینی بوسیله دشمنان کشته و زخمی می شوند، چه از افرادی که شجاعت لازم برای دفاع از فضای زندگی خود را نشان دادند و در میدانهای جنگ حاضر شدند، چه کسانی که به این وظیفه خود بی اعتنا شدند و اهمال کردند.

کلام ایام - 315، فاطمه زهرا- سلام الله علیها-  و بازگشت امانت قدسی
بخوانید

  اما به هرحال موضوع مورد بحث تجارتی است که در شرایط عادی زندگی و بدون هیچ خطری و یا مشکل قابل اعتنائی بین خدای سبحان و اهل ایمان برقرار می شود و آن تجارت در فضای امن زندگی انسان و در طول ماه رمضان و با انجام اعمالی بسیار آسان و حتی بسیار لذتبخش انجام می گیرد، در فضائی که انسان بعنوان مهمان به آنجا دعوت شده است و مورد تکریم و پذیرائی کریمانه و باشکوه قرار گرفته است.

  در این تجارتگاه و در این بازار و فضای این مهمانی خدائی برای اصل حضور مهمانان و ساعات و دقایقی که در آن حضور می یابند حقوقی و پاداشی و جوایزی داده می شود و سپس همان اشیاء هم به قیمتی خیلی بالا از آنها خریداری می شود با چند برابر قیمت عادی و متعارف که گاهی وجهی که به آن اشیاء پرداخت می شود صدها برابر قیمت عادی آن اشیاء است!

   جریان این مهمانی مثل این است که عده ای را برای آن دعوت می کنند و برای اصل ورود مهمانان جوایزی پرداخت می شود و برای تمام ساعات و دقایق حضور در آن مکان هم حقوقی پرداخت می شود و مهمانها می توانند روزها و ماه ها و بلکه سالها در آنجا اقامت کنند با همه اعضاء خانواده خود، و در تمام آن مدت از آنها پذیرائی به عمل می آید. همچنین تمام اشیاء مورد نیاز آنها با قیمت های بسیار نازل و حتی بطور رایگان و بصورت هدیه در اختیار آنها قرار می گیرد و حتی مهمانان در صورت تمایل می توانند مسکنی را در فضای بسیار وسیعی که در اختیار آنها قرار می گیرد برای خوذ انتخاب کنند و در آنجا سکونت یابند. همچنین مهمانان دعوت شده که در آن فضا سکونت یافته اند، می توانند هر تعداد از دوستان و بستگان خود را، علاوه بر افراد خانواده به آنجا دعوت کنند و از مدعوین آنها هم پذیرائی به عمل می آید و امثال آنها.

طبعاً و بطور  متعارف چنین وضعیتی و با شرایط و اوصافی که ذکر شد، در هیچ جای عالم وجود نخواهد  داشت و برگذاری یک مهمانی با اوصاف مذکور احتیاج به قدرتی و امکاناتی و فضای مسکونی وسیع فوق عادی دارد. اما مهمانی خدای غنی کریم با دارائی و قدرت بی پایان، دارای این نوع امکانات و این اوصاف و برتر و بالاتر از اینها می باشد. پس جا دارد و عاقلانه است که انسانها تمام قدرت تفکر و تعقل خود را به کار ببرند و امکانات عمر و استعدادهای خود را برای ورود و در فضای این مهمانی عظیم و باشکوه خدائی و رسیدن به نعمت های دائمی و بی پایان آماده کنند.

اشیاء و کالاهائی که در فضای این مهمانی و محل تجارت از انسانها خریداری می شود، اشیائی است سهل الوصول و حتی بطور فراوان در همان جا وجود دارد مثل اینکه انسان به باغی دعوت شده است، باغ وسیعی که گلها و گیاهان فراوانی در آنجا وجود دارد و او می تواند هر تعداد شاخه گل بچیند و به جای معینی ببرد و عرضه کند و در مقابل هر شاخه گل قیمت بسیار زیادی به او پرداخت شود و در بعضی از روزها و یا ساعات هم قیمتی که در مقابل ارائه و تحویل شاخه های گل به او می دهند صدها و هزاران برابر وقتهای دیگر است.

  در شرح و توضیج موضوع و جریان تجارت با خداوند نکته دیگری را متذکر می شویم و آن اینکه کالائی که در عرصه آن نوع تجارت یعنی تجارت خداوند با بنده ها از انسان خریداری می شود، کالائی است که دائماً در معرض خرابی و نابودی قرار دارد.

  در آیه کریمه مورد بحث – آیه ۱۱۱ از سوره توبه – گفته شده که الله از اهل ایمان دو چیز را خریداری می کند و آن دو عبارتند از «انفس» و «اموال» منظور از انفس یعنی نفس ها، جانهای انسانها است و اموال هم که معنای آشکاری دارد. اما این دو نوع کالا که در فضای این تجارت از انسان خریداری می شود، دو نوع کالای از بین رونده و در معرض تخریب است. کالای اولی جان انسان است که از هر کالای دیگری برای او گرانبهاتر و ارزشمند تر است و انسانها غالباً برای آن حاضر می شوند تمامی دارائی ها و امکانات خود را برای حفظ و سلامت آن هزینه کنند. اما این دارائی بسیار ارزشمند و بسیار نفیس دائماً در معرض عوامل تخریب و نابودی قرار دارد و انسان بطور یقین نمی داند که آن چند سال یا چند ماه و یا چند روز حتی چند ساعت در اختیار او خواهد بود و چه وقتی حادثه ای بنام مرگ آن را از او خواهد گرفت و او از این دنیا به فضای زندگی بعدی منتقل خواهد شد. یا حادثه ای مثل یک تصادف و یا سقوط در یک چاه یا ماندن زیر آوار و یا یک سکته قلبی یا مغزی یا بیماری دیگر سلامت آن را و یا خود آن را از بین خواهد برد.

پس در این تجارت خدای سبحان یک کالای قیمتی و ارزشمند اما در معرض فنا را از انسان خریداری می کند، صرف نظر از اینکه همان کالای قیمتی را هم خود او به بنده اش عطا می کند و هر وقت بخواهد آن را باز پس می گیرد. در حقیقت فروختن جان انسان به خداوند مثل فروختن چند قطعه یخ در هوای گرم تابستان است که جای مناسبی برای نگاهداری آنها وجود ندارد و آن قطعات یخ در مقابل آفتاب قرار دارد و در حال ذوب شدن می باشد.

  اما کالای نوع دوم همان اموالی است که مدتی در اختیار انسان قرار گرفته و بعد از مدت زمانی هم از اختیار انسان درخواهد آمد و به نحوی از بین خواهد رفت. از بین رفتن اموال هم بطور مستمر و با اَشکال مختلف در زندگی انسان جریان دارد. بطوریکه بعضی از آنها برای ادامه زندگی حسی و مادی مصرف می شود که بعضی از آن امور ضروری و بعضی زاید و بی فایده است و بخشی از آنها با تغییر اعتبارها و ازدیاد قیمت ها و بعضی با تخریب اشیائی که انسان اصطلاحاً مالک آن شد و آنها را با پرداخت مقداری مال نوع دیگری خریداری یا تهیه کرده و امثال آنها.

  گاهی هم تخریب دارائی ها و اموال خیلی سریع و در حجمی بزرگ و بصورت ناگهانی انجام می گیرد مثلاً در آتش سوزی ها و تصادفات و ابتلاء شخص و یا بعضی از افراد خانواده خودش به بیماری های صعب العلاج و بستری شدن در بیمارستانها و امثال آنها.

 پس کالای نوع دوم یعنی اموال هم کارائی ناپایدار و در معرض خرابی و فنا یا از بین رفتن ارزش ها قرار دارد. با این حساب تجارت با خداوند و فروختن این نوع دارائی ها یعنی جان یا مال،تجارتی است بسیار پر سود، چون در این نوع تجارت کالای انسان ارزش حقیقی و دائمی پیدا می کند و انسان هرگز زیان نمی بیند و بلکه سود بسیار سرشار و حقیقی عاید او می شود.

  کالائی که انسان در این بازار و این متجر (تجارتگاه) عرضه می کند، چند ساعت امساک از خوردن و نوشیدن و چند ساعت بیداری در شب یا روز است و دقایقی و یا ساعاتی پرداختن به «ذکر الله» و خواندن مقداری دعا و تلاوت مقداری از قرآن مجید است. اما بهائی که به دارائی ها و اعمال او پرداخت می شود زندگی در بهشت با ارزش ها و نعمت های فراوان فوق حد و صف و همسایگی با پیامبران و شخصیت های قدسی می باشد. ارزش های زندگی در بهشت و قصرهای بهشتی با  معیارهای عادی و دنیوی قابل اندازه گیری نیست

  قابل تذکر است که خود این اعمال و رفتارها  لذتهای حقیقی زیادی برای انسان دارد، در صورتیکه او با آموزش های وحیانی همراه باشد. یعنی در این نوع تجارت انسان چیزی را از دست نمی دهد و کالائی را که عرضه کرده با سود فراوان به او بر می گردد، حتی مالی را که بعنوان صدقه به نیازمندان عطا کرده. یعنی اصل عمل انفاق مال و هدیه به دیگران لذتی برای اهل انفاق خواهد داشت که لذت داشتن اموال و دارائی ها در مقابل آن بسیار ناچیز و پیش پا افتاده است. علاوه بر آن همان اشیاء و دارائی های انفاق شده به بهترین صورت و با چندین برابر ارزش به اهل انفاق عطا خواهد شد.

این بحث بصورت کاربردی در مقاله بعدی ادامه خواهد یافت.ان شاءالله تعالی.

دکمه بازگشت به بالا
بستن