کلام ایام تاریخی – ۶۲۶، ماه ذوالحجة و جریان پربرکت ذکر الله کثیر در آن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ماه پرفضیلت و نورانی «ذوالحجة» فرا رسید، ماهی عظیم که نور عبادات خاص معین شده برای آن فضای قدسی آن را روشن ساخته است. آرامش انسانها از ممنوعیت جنگ در ایام این ماه از جمله برکات گسترده آن است. در این ماه شریف مثل دیگر ماههای حرام لازم است جنگ و درگیری و خوف و نگرانی از ناحیه اقدامات جنگ افروزان حکومت ها و گروههای تبهکار قطع شود و انسانها بتوانند در فضای صلح آمیز در آرامش و امنیت خاصی قرار بگیرند.
قطع موقتی جنگ در این ماهها و چشیدن لذت صلح و آرامش و نتایج و آثار آن در اکثر انسانها تمایل به صلح و قطع طولانی مدت یا دائمی جنگ را بین ملت ها و گروهها و بطور کلی جوامع انسانی تقویت می کند.
علاوه بر حرمت خاص این ماه پرفضیلت، عبادت عظیم و باشکوه زیارت خانه خدا بصورت «حج» هم در آن قرار گرفته و سبب فضائل بیشتر آن نسبت به دیگر ماههای حرام شده است.
حرمت خاص برقرار در این ماه عظیم و امکان انجام عبادات خاص، ماه قبل از آن و ماه بعد از آن را هم در حیطه نورانی خود قرار می دهد، یعنی ماه ذوالقعده قبل از این ماه و ماه محرم بعد از آن و این حرمت سه ماه جنگ ، در مجموع این ماهها برقرار می شود.
ماه حرام دیگر یعنی ماه عظیم رجب جدا از این سه ماه حرام و بطور مستقل در بین ماههای سال قرار دارد و در حقیقت دوبار در طول سال حرمت جنگ از نوع هجومی ، در بین ملت ها برقرار می شود که زمان یکی از آنها کوتاه تر است نسبت به دیگری.
از تدبر در اعمال و عبادات معین شده برای همین ماه ذیحجة و دو ماه قبل و بعد از آن و همچنین ماه رجب بر می آید که زیارت خانه خدا و انجام عبادات معین شده در این ماهها از اهداف اصلی و محوری این نوع حرمت می باشد. یعنی می شود گفت مراد اصلی از حرمت جنگ و سفارش به عبادات خاص و گسترده در این ماهها، ایجاد فرصت مناسب برای انسانها جهت بجای آوردن «عبادات» برای خدای سبحان است. البته مراد از «عبادت» در اینجا صرفاً معنی عرفی و سطحی آن نیست! بلکه در اصل حکم «عبادت» شامل همه اعمال و رفتارهای انسانها می شود، حتی اشتغال به کار و کسب لوازم زندگی برای خود و انسانها و عده ای از افراد دیگر. نکته دیگری در اینجا قابل ذکر است که زیارت خانه خدا به صورت عمره در ماه رجب فضائل عظیم تری دارد.
قبلاً و در سالهای گذشته مقالاتی درباره عظمت و فضائل ماه ذیحجه و عبادت عظیم «حج» در همین «وبسایت حکمت طریف» منتشر شد و در این مقاله به ذکر شماره ها و عناوین بعضی از آن مقالات اکتفاء می کنیم و وارد مباحثی درباره اعمال و عبادات و شرح و تفسیر بعضی از دعاهای رسیده از «معلمان آسمانی» خواهیم شد.
عمده مقالات مربوط به ماه ذیحجه و اعمال مخصوص آن که قبلاً منتشر شده عبارتند از:
- کلام ایام – ۸ ، عید ذکر الله کثیر
- کلام ایام -۸۷ ،شکوه عظیم حج و عید قربان
- کلام ایام – ۲۳۸ ، ماه ذوالحجة و شکوه و برکات آن ( در دو بخش و با شماره ۲۳۹)
- کلام ایام- ۳۵۷ ،ماه پر شکوه ذی الحجة و روزهای عظیم آن (در چهار بخش و با شماره های -۳۵۸ -۳۶۰-۳۶۱ )
- کلام ایام – ۵۰۷ ،ماه ذوالحجة و روز های پر فضیلت و تاریخی آن (در دو بخش و با شماره – ۵۰۸ )
قابل تذکر است که علاوه بر مقالات فوق الذکر مقالاتی هم درباره رویداد مبارک «غدیرخم» و «اکمال دین خدا» نوشته شده بود که مشتمل بر مباحث تاریخی مربوط به ماه ذیحجه بود. و بخواست خدای سبحان در ادامه این مباحث هم متذکر مطالبی درباره همان موضوعات خواهیم شد. ان شاءالله تعالی.
روزهای پر فضیلت و تاریخی ماه ذیحجة
علاوه بر فضائل عمومی ماه ذیحجه روزهای خاصی هم در این ماه وجود دارد که دارای عظمت و جلالت و اهمیت خاصی می باشند و رویدادهای عظیمی در آنها واقع شده و آنها عبارتند از:
روز اول: رویداد مبارک ازدواج امیرالمؤمنین علی -علیه السلام- با حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
روز هفتم: سال ۱۱۴ هجری شهادت امام محمد باقر -علیه السلام- واقع شده است و روز عزاداری شیعیان است.
روز هشتم: روز «ترویه» است و روز خروج امام حسین -علیه السلام- با کاروان همراه از مکه، و در این روز قیام حضرت مسلم بن عقیل در شهر کوفه علیه حکومت بنی امیه وقوع یافت که منتهی به شهادت آن حضرت شد .
روز نهم: روز عرفه که از اعیاد عظیم محسوب می شود .
روز دهم: روز عید قربان و انجام عبادات با شکوه حج است.
روز پانزدهم: سال ۲۱۲ ولادت امام علی النقی – علیه السلام- واقع شده است.
روز هیجدهم: این ماه که روز اکمال دین خدا و اتمام نعمت او بر انسانها و معرفی کامل و آشکار موضوع خلافت امیرالمؤمنین علی -علیه السلام- و ادامه رهبری آسمانی آن حضرت.
عبادات معین شده برای ماه ذیحجه
برای این ماه عظیم و پر فضیلت عبادات خاصی هم معین شده است، یعنی علاوه بر توصیه های مؤکّد و مکرر برای جدیت در عبادت های عمومی و مستمر و دائمی و بیان پاداش ها و اجرهای عظیم برای آنها، عبادت های خاصی هم برای مجموع این ماه و روزهای خاصی در آن معین شده که آثار پربرکت و پاداش های عظیمی برای اهل عمل خواهد داشت
دهه اول ماه ذیحجه فضائل بیشتری نسبت به دیگر ایام آن ماه دارد و روزهای پرفضیلت «عرفه» و «عید اضحیٰ» (قربان) در روزهای نهم و دهم این ماه قرار دارد.
قبل از بیان تفصیلی اعمال ماه ذیحجه و بالخصوص عبادت عظیم حج به ذکر و توضیح اجمالی نکاتی درباره این عبادت عظیم و باشکوه می پردازیم و در این بخش از مقالات مربوط به ماه ذیحجه به نقل قطعاتی از بعضی مقالات قبلی هم می پردازیم
خدای سبحان درباره اصل این عبادت عظیم و عظمت و قداست خاص «کعبه» می فرماید:
«إِنَّ أَوَّلَ بَيتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ – فِيهِ آياتٌ بَينَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِي عَنِ الْعَالَمِينَ» (آل عمران آیه ۹۶ و ۹۷) یعنی: نخستین خانه ای که برای [عبادت] انسانها قرار داده شده همان است که در مکه قرار دارد و مبارک است و هدایتی است برای عالمیان – در آن است نشانه های روشن، مقام ابراهیم و هرکس داخل آن شود، در امان خواهد بود و برای خدا بر عهده انسانها است حج آن خانه برای کسی که استطاعت رفتن به آن جا را داشته باشد، و هرکس کفر بورزد، خداوند از عالمیان بی نیاز است.
قابل توجه است که طبق مدلول آیه عمل کسانی که استطاعت سفر به سوی خانه خدا و زیارت آن را داشته باشند و از روی بی اعتنائی از این سفر واجب خودداری کنند، کفر تلقّی شده است. و این که این انسان ها هستند که به این سفر و این عبادت با عظمت نیاز دارند و خداوند از این عبادت انسان ها و همه عبادات دیگر آنها بی نیاز است. بحث در عظمت کعبه یعنی خانه خدا و مسجد الحرام که کعبه در داخل آن قرار دارد و آثار عظیم دنیوی و اخروی عبادت شکوهمند حج احتیاج به چند مبحث مفصل مستقل دارد و آن مباحث را به خواست خداوند به فرصت دیگری موکول می کنیم و در انتهای این کلام این نکته را متذکر می شویم که این عمل با عظمت در عین داشتن مشکلات زیاد جاذبه عظیم حیرت انگیزی دارد، در زمان های طولانی انسان های زیادی از نقاط مختلف عالم با اشتیاق فراوان جهت انجام مناسک آن به طرف شهر مکّه سفر می کنند.
جاذبه ای که در این عبادت و اجزای مختلف آن وجود دارد از ناحیه تعلیم و تبلیغ و امثال آنها نیست، بلکه یک جاذبه استثنائی حیرت انگیزی از ناحیه اراده مستقیم خداوند عالم در عمل حج و خانه خدا قرار دارد. در این عبادت و اجزای مختلف آن بارانی از ذکر الله بر قلوب انسان ها می بارد و عامل پاکسازی آنها و نورانیّت فراوان روح آنها می شود.
زیارت خانه خدا از زمان خلقت حضرت آدم (علیه السلام) برقرار بود و حضرت ابراهیم (علیه السلام) تحوّل عظیمی در مورد آن انجام داده و خانه خدا را به صورت بنایی در آورده است؛ اگرچه محل و پی آن بنا، به طور کلّی خانه خدا از زمان حضرت آدم (علیه السلام) تعیین شده بود. حتی طبق بعضی از روایات، مدت ها قبل از خلقت آدم (علیه السلام) ملائکه خیمه ای در محل خانه نصب کرده بودند و دور آن طواف می کردند. می شود عید قربان را که روز دهم ماه ذی حجّه است که عید بزرگ مسلمین محسوب می شود، از جهت ارتباط این عبادت بزرگ به «ذکر الله» عید ذکر الله کثیر نامید.»(۱)
جاذبه شدید کعبه و فریضه حج برای انسان ها
عبادت باشکوه حج و مسجد الحرام جاذبه شدیدی در قلوب انسانها به وجود می آورد، بطوریکه غالباً حلاوت خاطرات آن سفر عظیم سالها و بلکه تا آخر عمر زائران در روج اکثر آنها باقی می ماند. آن جاذبه جنبه معنوی خاصی دارد و به اراده خاصی از پروردگار عالمیان ارتباط می یابد. سختی ها و مشقت های آن سفر بطور عمیقی تحت الشعاع لذت ها و جاذبه های معنوی آن قرار می گیرد.
خدای سبحان در مسجد الحرام و کعبه و تمام آن «مواقف کریمه» و «مشاهد شریفه» و اعمالی که در آنها انجام می گیرد حلاوت خاصی قرار داده است و آن جاذبه و حلاوت انسانها را از نقاط دور و نزدیک و با اشتیاق بسوی آن مکان مقدس می کشاند. خدای سبحان در این زمینه فرمود:
«وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ» (الحج/۲۷) یعنی: موضوع حج را بین مردم اعلام کن، تا آنها پیاده و سوار بر شتر های لاغر شده بسوی تو بیایند.
ذکر موضوع شترهای لاغر شده، کنایه از آمدن زائران خانه خدا از راههای طولانی و نقاط دور است و خود نشانه ای و سمبلی است برای اشتیاق و علاقه زائران به خانه خدا و فریضه مقدس حج!
این آیه کریمه ظاهراً نقل کلام خداوند ـ جلّ جلاله ـ به حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ و متضمن تشریع موضوع عبادت عظیم حج است و اشاره ای دارد به جاذبه خاصی که خداوند در این عبادت و در کعبه و مسجد الحرام قرار داده است.
این جاذبه مورد بحث از نوع جاذبه های عادی و طبیعی در مناطقی از زمین نیست و بلکه از نوع دیگری است متفاوت با آنها. یعنی اینکه بعضی از مناطق خوش آب وهوا و نهرها و درختان و باغ ها و مزارع حاصل خیز و پرمحصول و ساختمان ها قدیمی و تاریخی انسانها را بسوی خود جذب می کنند. اما جاذبه کعبه و عبادات مخصوص در آن از این انواع مذکور نیست. امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ در یکی از خطابه های خود درباره خانه خدا می فرماید:
«أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الْأَوَّلِينَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ ( صلوات الله عليه ) إِلَى الْآخِرِينَ مِنْ هَذَا الْعَالَمِ بِأَحْجَارٍ لَا تَضُرُّ وَ لَا تَنْفَعُ وَ لَا تُبْصِرُ وَ لَا تَسْمَعُ فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ الَّذِي جَعَلَهُ لِلنَّاسِ قِيَاماً ثُمَّ وَضَعَهُ بِأَوْعَرِ بِقَاعِ الْأَرْضِ حَجَراً وَ أَقَلِّ نَتَائِقِ الدُّنْيَا مَدَراً وَ أَضْيَقِ بُطُونِ الْأَوْدِيَةِ قُطْراً بَيْنَ جِبَالٍ خَشِنَةٍ وَ رِمَالٍ دَمِثَةٍ وَ عُيُونٍ وَشِلَةٍ وَ قُرًى مُنْقَطِعَةٍ لَا يَزْکو بِهَا خُفٌّ وَ لَا حَافِرٌ وَ لَا ظِلْفٌ » یعنی: آیا نمی بینید که خداوند سبحان انسانها را از زمان آدم ـ علیه السلام ـ تا آخرین آنها با قطعات سنگ هائی [ساختمان کعبه] آزمایش نموده که نه زیانی می رسانند و نه سودی و نه می بینند و نه می شنوند و این سنگها را خانه محترم خود و آن را برای مردم جایگاه قیام و عبادت قرار داده است. سپس خداوند آن را قرار داده است در سنگلاخ ترین مکانها و خشک ترین ریگزارها و تنگ ترین دره ها ، در میان کوههای خشن و ریگ های روان و چشمه های کم آب و آبادیهای از هم گسیخته که در آن سرزمین نه شتری به آسانی پرورش می یابد و نه اسبی و نه گوسفندی.
امام ـ علیه السلام ـ در این قطعه از خطبه شریف، توصیف بلیغی از مکان خانه خدا و شهر مقدس مکه آورده و مراد این است که هیچ گونه جاذبه عادی در آن مکان وجود ندارد نه آب و گیاهی که بشود در آنجا حیواناتی پرورش داد و با سود حاصل از آن کار امرار معاش کرد و نه مناظر زیبا و آب و درخت چشمه هائی که برای انسان رفاه و آسایش ایجاد کند.
سپس می فرماید:
«ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ ( عليه السلام ) وَ وَلَدَهُ أَنْ يَثْنُوا أَعْطَافَهُمْ نَحْوَهُ فَصَارَ مَثَابَةً لِمُنْتَجَعِ أَسْفَارِهِمْ وَ غَايَةً لِمُلْقَى رِحَالِهِمْ تَهْوِي إِلَيْهِ ثِمَارُ الْأَفْئِدَةِ مِنْ مَفَاوِزِ قِفَارٍ سَحِيقَةٍ وَ مَهَاوِي فِجَاجٍ عَمِيقَةٍ وَ جَزَائِرِ بِحَارٍ مُنْقَطِعَةٍ حَتَّى يَهُزُّوا مَنَاکبَهُمْ ذُلُلًا يُهَلِّلُونَ لِلَّهِ حَوْلَهُ وَ يَرْمُلُونَ عَلَى أَقْدَامِهِمْ شُعْثاً غُبْراً لَهُ قَدْ نَبَذُوا السَّرَابِيلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَ شَوَّهُوا بِإِعْفَاءِ الشُّعُورِ مَحَاسِنَ خَلْقِهِمُ ابْتِلَاءً عَظِيماً وَ امْتِحَاناً شَدِيداً وَ اخْتِبَاراً مُبِيناً وَ تَمْحِيصاً بَلِيغاً جَعَلَهُ اللَّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ وَ وُصْلَةً إِلَى جَنَّتِهِ… » یعنی سپس امر کرد آدم ـ علیه السلام ـ و فرزندان او را که شانه های خود را به طرف آن برگردانند. و با این دستور آنجا محلی شد برای بهره مندی در سفرهای آنها و آخرین مقصدو منزلگاه برای باراندازی آنان.که ثمرات دلها بسوی آن با اشتیاق سرازیر می شوند، از بیابانهای خشک و بی و آب و گیاه و دور از آنجا و دره های عمیق و جزایر از هم پراکنده و دور از همِ دریاها. تا شانه های خود را در نهایت خضوع حرکت بدهند و در حال گفتن « لااله الا الله » با قدمهای خاک آلود اطراف آن بچرخند. در حالیکه پوشش های خود را به پشت انداخته و با رها کردن موی سرشان به حال خود و بی اعتنائی به زیبائی های خلقت خود ابتلائی عظیم و امتحانی شدید و آزمایشی آشکار و پاکسازی کامل . خداوند آن را سببی برای رحمتش و راه برای رسیدن به بهشت خود قرار داده است.
امام ـ علیه السلام ـ در این قطعه از خطبه شریف، توصیف بلیغی از مکان خانه خدا و شهر مقدس مکه آورده و مراد این است که هیچ گونه جاذبه عادی در آن مکان وجود ندارد و نه آب و گیاهی که بشود در آنجا حیواناتی پرورش داد و با سود حاصل از آن کار امرار معاش کرد و نه مناظر زیبا و آب و درخت و چشمه هائی که برای انسان رفاه و آسایش و جاذبه هائی ایجاد کند.
سپس می فرماید:
«ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ ( عليه السلام ) وَ وَلَدَهُ أَنْ يَثْنُوا أَعْطَافَهُمْ نَحْوَهُ فَصَارَ مَثَابَةً لِمُنْتَجَعِ أَسْفَارِهِمْ وَ غَايَةً لِمُلْقَى رِحَالِهِمْ تَهْوِي إِلَيْهِ ثِمَارُ الْأَفْئِدَةِ مِنْ مَفَاوِزِ قِفَارٍ سَحِيقَةٍ وَ مَهَاوِي فِجَاجٍ عَمِيقَةٍ وَ جَزَائِرِ بِحَارٍ مُنْقَطِعَةٍ حَتَّى يَهُزُّوا مَنَاکبَهُمْ ذُلُلًا يُهَلِّلُونَ لِلَّهِ حَوْلَهُ وَ يَرْمُلُونَ عَلَى أَقْدَامِهِمْ شُعْثاً غُبْراً لَهُ قَدْ نَبَذُوا السَّرَابِيلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَ شَوَّهُوا بِإِعْفَاءِ الشُّعُورِ مَحَاسِنَ خَلْقِهِمُ ابْتِلَاءً عَظِيماً وَ امْتِحَاناً شَدِيداً وَ اخْتِبَاراً مُبِيناً وَ تَمْحِيصاً بَلِيغاً جَعَلَهُ اللَّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ وَ وُصْلَةً إِلَى جَنَّتِهِ» یعنی: سپس امر کرد آدم ـ علیه السلام ـ و فرزندان او را که شانه های خود را بطرف آن برگردانند. و با این دستور آنجا محلی شد برای بهره مندی در سفرهای آنها و آخرین مقصد و منزلگه برای بار اندازی آنان. که ثمرات دلها بسوی آن با اشتیاق سرازیر می شوند، از بیابانهای خشک و بی آب و گیاه و دور از آنجا و دره های عمیق و جزائر از هم پراکنده دور از هم دریاها. تا شانه های خود را در نهایت خضوع حرکت بدهند و در حال گفتن : «لااله الا الله» با قدمهای ژولیده و خاک آلود اطراف آن بچرخند.
امام ـ علیه السلام ـ در این عبارات از خطبه شریف خود وضعیت و رفتارهای مخصوص حج زائران خانه خدا را وصف کرده و مجموع این اعمال را سببی برای ایجاد حالت خشوع و خضوع وبی اعتنائی به وضعیت ظاهری خود از ناحیه پوشیدن لباسهای مرتب و زینت های متداول تلقی کرده است.
توضیح اینکه : جهت زیارت خانه خدا زائران مؤظف به انجام اعمال خاصی می شوند که با« اِحرام » شروع می شود و زائر بعد از انجام اعمال تعیین شده از اِحرام خارج می شود. در حال احرام بعضی از اعمال حلال و جایز موقتاً بر زائر حرام می شود و بعد از انجام اعمال خاص، آن حرمت بر طرف می شود.
اِحرام لازم است در محل های معینی انجام گیرد که به آنها «میقات» گفته می شود و زائر به اعتبار اینکه از کدام جاده می خواهد به مکه برود از میقات واقع شده در آن جاده و منطقه باید مُحرم شود و با حالت احرام بطرف مکه برود و در آن شهر وارد شود. در حال اِحرام زائر لازم است توجهات مستمر خود را به عبادت و ذکر خدا معطوف کند ودر مدتی که در حال اِحرام است از اشتغال به اعمال عادی زندگی روزمره جزء در حد ضرورت خودداری کند. از جمله اعمالی که برای شخص مُحرم ممنوع است، شکار و کشتن حیوانات و زینت کردن و در آینه نگاه کردن و برای مردان پوشیدن لباس عادی ـ جزء لباس مخصوص اِحرام ـ و اعمال دیگری که در کتابهای فقهی و مناسک حج ذکر می شود. عمده اعمال ممنوع برای شخص مُحرم مشترک بین مردان و زنان می باشد و تعدادی از آنها هم اختصاصی است یعنی بعضی برای مردان و بعضی برای زنان.
زائر در حال احرام که گاهی یک یا چند روز و گاهی فقط چند ساعت طول می کشد تمرینی انجام می دهد برای خروج و آزاد کردن روح خود از زندان مشتهیات نفسانی و خود خواهی ها و تکبرها و کینه ها و عداوتها با دیگران و همچنین تمرینی برای سادگی زندگی و پاره کردن قیودات دست و پاگیر و اعمال غیر ضروری. همچنین یک زائر در طول زمان انجام مناسک حج و عمره تمرینی می کند برای تسلط به نفس و پیدا کردن روحیه تواضع و توجه به نیازهای دیگران و نوعدوستی و ترحم و محبت به انسانها و حتی حیوانات.
در انتهای این قطعه از کلام، و فریضه حج و اعمال خاص آن سببی برای در یافت رحمت پروردگار و راهی برای رسیدن به بهشت او معرفی شده و به ذکر اصل موضوع اکتفاء شده و ارتباط آنها با یکدیگر یعنی ارتباط زیارت خانه خدا و اعمال مخصوص آن با دریافت رحمت خدا و ورود به بهشت مسکوت مانده چون موضوع اصلی خطبه شریفه و محور مباحث آن، توجه به عزت و کبریای ذات قدوس الله و خود داری انسان از تکبر و پیدا کردن روحیه تواضع و بندگی می باشد. امام ـ علیه السلام ـ در ادامه مطلب می فرماید:
«لَوْ أَرَادَ سُبْحَانَهُ أَنْ يَضَعَ بَيْتَهُ الْحَرَامَ وَ مَشَاعِرَهُ الْعِظَامَ بَيْنَ جَنَّاتٍ وَ أَنْهَارٍ وَ سَهْلٍ وَ قَرَارٍ جَمَّ الْأَشْجَارِ دَانِيَ الثِّمَارِ مُلْتَفَّ الْبُنَى مُتَّصِلَ الْقُرَى بَيْنَ بُرَّةٍ سَمْرَاءَ وَ رَوْضَةٍ خَضْرَاءَ وَ أَرْيَافٍ مُحْدِقَةٍ وَ عِرَاصٍ مُغْدِقَةٍ وَ رِيَاضٍ نَاضِرَةٍ وَ طُرُقٍ عَامِرَةٍ لَکانَ قَدْ صَغُرَ قَدْرُ الْجَزَاءِ عَلَى حَسَبِ ضَعْفِ الْبَلَاءِ وَ لَوْ کانَ الْإِسَاسُ الْمَحْمُولُ عَلَيْهَا وَ الْأَحْجَارُ الْمَرْفُوعُ بِهَا بَيْنَ زُمُرُّدَةٍ خَضْرَاءَ وَ يَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ وَ نُورٍ وَ ضِيَاءٍ لَخَفَّفَ ذَلِک مُصَارَعَةَ الشَّک فِي الصُّدُورِ وَ لَوَضَعَ مُجَاهَدَةَ إِبْلِيسَ عَنِ الْقُلُوبِ وَ لَنَفَى مُعْتَلَجَ الرَّيْبِ مِنَ النَّاسِ» یعنی : اگر خداوند سبحان اراده می کرد که خانه محترم خود و مشاعر (محل های خاص عبادت) خود را قرار دهد در بین باغ ها و نهرها و زمین هموار و صاف و درختزارهای پر میوه و در دسترس و بناهای کنار هم و آبادیهای متصل و نزدیک به هم و در میان گندم زارها و باغها و مزارع سرسبز و زمینهائی که دور آنها باغ ها قرار دارد و زراعت های باطراوت و راههای آباد، در آن صورت میزان پاداش این عبادت عظیم بجهت ضعیف بودن ابتلاء اندک می شد. و اگر آن اساس و پایه هائی که کعبه بر روی آنها نهاده شده و سنگ هائی که این خانه با آنها رفعت یافته [ و از آنها ساخته شده ] از زمرد سبز و یاقوت سرخ (جواهرات قیمتی) و نور و روشنائی انتخاب می شد، ورود و درگیری شک را در سینه ها ضعیف می کرد و تلاش ابلیس از قلوب را بر می داشت و اضطراب شک و تردید را از انسانها بر طرف می کرد.
حاصل این قطعه از کلام مبارک امام ـ علیه السلام ـ آن است که خانه خدا و زیارت آن و عبادتگاههای مربوط به آن دارای جلالت عظیم وارزش و برکات واهمیت بسیار زیادی است و برای پروردگار عالم مشکلی نبود که آن خانه را در مناطق خوش منظر و پر از آب و گیاه و در ختان پر میوه و آبادی های فراوان متصل به هم قرار دهد و ساختمان کعبه و پایه ها و دیوار ها و بطورکلی تمام آن بنا از جواهرات درخشان و قیمتی ساخته شود،[یعنی به دستور او] اما در آن صورت اجر و پاداش زائران خانه خدا کمتر می شد و جاذبه زیبائی های آن مکان و لذت تماشای آن مناظر زیبا و درخشش جواهرات قیمتی در روح زائران اثر می کرد و توجهات آنها را بسوی خود جلب می کرد. اما وقتی خانه خدا در وضعیت موجود قرار گرفته و عمل حج با مشکلاتی برای زائران توأم شده و در آن مکان منافع مادی و سود و در آمدهای متعارف وجود ندارد، می شود توجهات انسانها به عبادت خالص پروردگار و جلالت معنوی عمل حج معطوف شود و این امتحان عامل جریان عظیمی از رحمت خداوند به سوی انسانها باشد.(۲)
الیاس کلانتری
۱۴۰۴/۳/۱۲
پاورقی ها:
۱- وبسایت حکمت طریف، بخش کلام ایام تاریخی مقاله شماره -۸
۲- همان، مقاله ۲۳۹