کلام ایام تاریخی – ۶۳۰، عید کامل شدن دین خدا برای جهانیان

بخش دوم*

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ*

کلیات*

  • نزول فرشته وحی نزد پیامبر خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- در بیابان های بین مکه و مدینه
  • رسالت جدید پیامبر خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- و مأموریت او برای تبلیغ آن رسالت
  • رفتاری خاص از پیامبران خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- برای تبلیغ رسالت خداوند
  • تشکیل اجتماعی عظیمی از زائران خانه خدا در بیابان های بین مکه و مدینه
  • چرا رسالت جدید پیامبر خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- و مأموریت آن حضرت جهت «تبلیغ» آن در مکه و «مواقف کریمه» مربوط به حج اعلام نشد.
  • حکمت تبلیغ رسالت خدای سبحان در بیابان های بین مکه و مدینه چه بود؟
  • تبلیغ رسالت جدید پیامبر خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- لازم بود به طور استقلالی و جدا از مناسک حج تحقق یابد.
  • خلافت امیرالمؤمنین علی -علیه السلام- از رسول خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- و ادامه رهبری آسمانی انسان ها
  • اگر رسالت موردنظر خدای سبحان در کنار مناسک حج و اماکن مربوط به آن اعلام می شد چه وضعیتی پیش می آمد؟
  • عکس العمل منافقان و دشمنان دین خدا در مقابل رفتار خاص رسول اکرم -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- در تبلیغ رسالت جدید.
  • نظریات سخیف بعضی از مفسران اهل سنت در تفسیر آیه «اکمال دین خدا» و اتمام نعمت او به انسان ها
  • موضوع «یأس کافران» از شکست و ارکان دین خدا
  • تلاش طولانی دشمنان دین خدا در کمرنگ کردن رویداد «غدیر خم» و جریان اکمال دین خدا.
  • منافقان و دشمنان دین خدا تمام سعی خود را به کار بردند تا رویداد اکمال دین را به موضوعات دیگری ارتباط دهند.
  • علت یأس کافران از شکست ارکان دین خدا
  • علت نفوذ ایمان به دین خدا در قلوب انسان ها
  • چه کسانی سریع تر از دیگران به طرف دین خدا روی آوردند.
  • تحول عظیمی که با هجرت پیامبر خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- به یثرب (مدینه) وقوع یافت.
  • شروع دعوت جهانی پیامبر خاتم -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- و روی آوردن دانشمندان و نمایندگان ملت ها به طرف مدینه.

*  *  *  *  *  *  *  *  *  *  *  *  *  *

در مقاله قبلی متذکر جریان نزول وحی پروردگار عالمیان بر رسول خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- درباره رسالت خاصی شدیم و مأموریت آن وجود مبارک قدسی برای تبلیغ آن رسالت. آیه کریمه موردنظر در موقعیتی شگفت انگیز نازل شد با لحنی به ظاهر عتاب آمیز.

از رسول خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- درباره آیه کریمه که به «آیه تبلیغ» شهرت یافته رفتاری تحقق یافت که اختصاصی و منحصر به همان مورد بود و درباره هیچ آیه دیگری از قرآن کریم آن نوع رفتار مشاهده نشده بود.

بعد از نزول آیه کریمه پیامبر خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- به همراهان دستور داد در همان منطقه نازل شوند و همچنین دستور داد که به کاروان هایی که از آن مکان عبور کرده و رفته اند، اعلام کنند که برگردند و در مکان موردنظر اجتماع کنند و همچنین مقداری مکث کنند تا کاروان های بعدی برسند.

پیامبر خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- در آن اجتماع عظیمی که از پیروان «دین خدا» تشکیل یافت موضوع «نزول وحی» خدای سبحان و رسالت جدیدی را که بر عهده او قرار گرفته بود، با روش و بیان و رفتار خاصی به مردم اعلام فرمود.

آیه کریمه مورد بحث (آیه تبلیغ) و آیه دیگری که در ارتباط با آن نازل شد و رفتار خاص پیامبر خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- در آن جریان مشتمل بر نکات تفسیری و عقیدتی و اخلاقی بسیار دقیق و لطیفی هستند که متذکر بعضی از آن نکات با بیانی مختصر می شویم:

یکم: قبلا متذکر شدیم که چند روز قبل از هجدهم ماه ذی الحجة و زمان برگزاری مناسک حج در شهر مکه و در مسجد الحرام و در اماکن مربوط به حج یعنی «صحرای عرفات» و در «مشعر الحرام» و مجموعاً در آن «مواقف کریمه» و «مشاهد شریفه» بالخصوص در «منا» فرصت های بسیار مناسبی برای تشکیل اجتماعات و آموزش های دین خدا و بیان احکام دینی وجود داشت اما اجتماع موردنیاز برای اعلام و ابلاغ موضوع «رسالت جدید» پیامبر خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- در آن اماکن تشکیل نشد و بلکه فرمان پروردگار عالمیان درباره موضوع مورد نظر در وسط راه و بیابان های بین مکه و مدینه نازل شد که تشکیل آن اجتماع عظیم با مشکلات زیادی همراه بود.

به طور قطع آن کار حکمتی داشت و طبعاً هیچ یک از اراده ها و کارهای خدای سبحان بدون حکمت نیست از جمله همین فعل او یعنی نزول وحی مشتمل بر فرمان خاص و ابلاغ رسالت خاص برای پیامبر اکرم -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- و مأموریت جدید برای او در آن شرایط زمانی و در آن مکان.

در توضیح موضوع اشاره ای شد به اینکه موضوع موردنظر یعنی اعلام خلافت آن حضرت نسبت به رسول خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- و ادامه رهبری آسمانی و موضوع امامت به معنی خاص و «تبلیغ» آن موضوع -به آن معنی که گفته شد- احتیاج به حصول شرایط خاصی داشت و اگر آن جریان در شهر مکه و در کنار عبادت حج انجام می یافت استقلال و عظمت خاص موضوع دچار اختلال می شد و مخالفان دین خدا با دروغ ها و شیطنت ها و فعالیت های تبلیغی خود به عظمت بنای «امامت آسمانی» لطمه هایی می زدند و حقایقی را درباره آن می پوشاندند! کما اینکه بعد از رحلت رسول خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- عده ای از منافقان و همچنین کفار و مخالفان دین خدا در این زمینه فعالیت زیادی داشتند و تلاش کرده اند که آن رویداد عظیم را به موضوعات دیگری ارتباط دهند و آن را کمرنگ و کم اهمیت نشان دهند و آن تلاش در طول تاریخ بعد از رحلت رسول اکرم -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- ادامه یافته و امروز و در زمان ما هم ادامه دارد!

به عنوان نمونه می توانیم به بعضی از نظریات تفسیری عده ای از مفسران قرآن از اهل سنت اشاره ای نماییم و آن اینکه عده ای در تلاش برای خاموش کردن «نور خدا» که در آن رویداد تجلی یافته و منتشر شده، در تفسیر آیه «اکمال دین» گفته اند این موضوع یعنی اکمال دین و اتمام نعمت خداوند برای انسان ها با اعلام بعضی از احکام دینی درباره گوشت های حرام تحقق یافت و با بیان این موضوع در آیه مورد نظر دین خدا کامل شد.

در جواب آن عده از مفسران عرض می کنیم که آیه کریمه موردنظر حاکی از یک رویداد عظیمی است و حقایق متجلی در آن قابل کتمان نمی باشد. برای توضبح کامل موضوع آیه کریمه را مجدداً ذکر می نماییم. خدای سبحان بعد از آیه تبلیغ و رفتار رسول خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- درباره آن فرمود:

«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا ۚ فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ ۙ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ»﴿ المائده/آیه۳﴾ یعنی: امروز کسانی که کافر شدند، از نابودی دین شما مأیوس گشتند، پس از [کارشکنی و مخالفت] آن ها نترسید، بلکه از من [خدا] بترسید، امروز دین شما را برای شما کامل کردم و نعمت خودم را برای شما به درجه متعالی و کامل رساندم و اسلام را برای شما [به عنوان دین و آیین زندگی] پسندیدم.

ما از کسانی که آن نظریات سخیف را درباره آیه کریمه اظهار کرده اند، سؤال می کنیم: آیا هیچ عقل سالمی می پذیرد که مخالفان دین خدا که در آرزوی رحلت رسول خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- و نابودی دین خدا بودند، با اعلام اینکه خوردن بعضی از انواع گوشت ها حرام است، از نابودی دین خدا مأیوس می شوند؟

در آیه کریمه فرمود که امروز آن هایی که کافر شدند از دین شما یعنی نابودی آن مأیوس شدند و خطاب به پیروان دین خدا فرمود که پس از آن ها یعنی کافران نترسید و از من [یعنی خدا] بترسید! حال سؤال می کنیم که در آن روز چه رویداد مهمی وقوع یافته که در نتیجه کافران از نابودی دین خدا مأیوس شده اند ؟ آیا با اعلام حرمت خوردن چند نوع گوشت، دین خدا کامل می شود و کافران از نابودی و شکست آن مأیوس می گردند؟

به طور قطع لازم است این موضوع با اهمیت خاص مورد توجه دقیق قرار بگیرد که آن رویداد عظیم که موجب مأیوس شدن کافران از نابودی و شکست دین خدا شد، کدام رویداد بوده است؟ قطعاً اعلام حرمت خوردن چند نوع گوشت نمی تواند سبب یأس کافران از دین خدا و نابودی آن شود. ضمناً قابل توجه است که قبل از آن رویداد عظیم یعنی نزول «آیه تبلیغ» و آیه «اکمال دین» چند بار در آیات قرآن موضوع حرمت گوشت های حرام اعلام شده بود. به طوری که خدای سبحان فرمود:

کلام ایام - 177، امتحانات ملکوتی در نهضت عاشورا
بخوانید

«إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ»﴿ البقره/آیه۱۷۳﴾

و فرمود:

«إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ»﴿ النحل/آیه۱۱۵﴾

و همچنین فرمود:

«قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ»﴿ الانعام/آیه۱۴۵﴾

در هر سه آیه کریمه حکم حرمت خوردن بعضی از گوشت های حرام اعلام شده است و هر سه آیه قبل از جریان غدیرخم و سوره مائده نازل شده است. و اصلاً بدون نیاز به این استدلال هم ظهور موضوع آشکار است و معقول نیست که کافران با اعلام حرمت خوردن گوشت های حرام از نابودی دین خدا مأیوس شوند، و قطعاً در آن روز یک رویداد بسیار عظیمی وقوع یافته است که سبب یأس کافران از دین خدا شده است.

دوم: آیه کریمه مورد بحث که یأس کافران را از شکست و نابودی دین خدا اعلام کرده به طور قطع از رویداد بسیار مهمی خبر می دهد به ارکان اساسی دین خدا و بقای اصل آن بنای باشکوه ارتباط دارد و حفاظت خاص خدای سبحان از آن نظام  زندگی آسمانی، چون فرمود:

«وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا» و اهمیت موضوع معادل اهمیت بعثت رسول خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- به مقام «رسالت» و «نبوت» می باشد و روشن شدن کامل موضوع بحث احتیاج به توضیحی دارد و آن اینکه:

کفار منطقه جزیرة العرب و بعد از آن ها کافران دیگر بعد از ظهور دین خدا و دعوت پیامبر خاتم -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- از عموم انسان ها و جهانیان برای ایمان به آن و مبارزه با انواع کفر و شرک مخالفت های خود را شروع کردند. مخالفت های کافران با پیامبر خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- و دینی که آورده و به جهانیان عرضه کرده، ابتداءً به صورت اذیت پیروان آن و شخص پیامبر خدا شروع شد و به انجام به حمله نظامی و ایجاد جنگ های متعدد و پی در پی منتهی شد.

اما هیچ یک از انواع مخالفت های کافران مانع روی آوردن مردم به طرف دین خدا بالخصوص نسل جوان نمی شد و روز به روز  تعداد ایمان آورنده ها افزایش می یافت. جاذبه های قدسی آیات قرآن و جاذبه شدید اخلاق عظیم و لطیف رسول خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- عواملی بودند که هیچ مخالفتی و هیچ قدرتی نمی توانست با آن ها مقابله کند و از تأثیرات آن ها بکاهد، تا چه رسد به اینکه آن ها را نابود کند.

عده زیادی از مردم با شنیدن چند آیه از قرآن کریم -حتی گاهی یک آیه- و مشاهده رفتاری کریمانه و جاذب از رسول خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- به دین خدا روی می آوردند، بالخصوص جوانانی که روحشان با افکار شرک آمیز و با بت پرستی آلوده نشده بود و پاکی فطرت آن ها از بین نرفته بود.

در زمان اندکی و بعد از هجرت پیامبر خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- و پیروان او به یثرب (مدینه) و تأسیس  حکومت دینی در آن شهر و ارسال نامه های دعوت به سران کشورهای بزرگ آن زمان و دعوت ملت های مختلف به سوی دین خدا و بحث و گفتگوها با دانشمندان ممالک دیگر دین خدا شهرت جهانی یافت و نمایندگان ملل مختلف و دانشمندان آن ها به طرف مرکز جهانی اسلام و شهر مدینه روی آورند. در بین گروه ها و هیئت هایی که جهت تحقیق درباره دین خدا و پیامبر -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- به مدینه می آمدند مسیحیان و پیروان حضرت عیسی -علیه السلام- موقعیت رفیعی داشتند.

در قرآن کریم هم این موضوع مورد تذکر قرار گرفته به طوری که خدای سبحان فرمود:

«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ – وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ – وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ – فَأَثَابَهُمُ اللَّهُ بِمَا قَالُوا جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ»﴿ المائده/آیه۸۲-۸۵﴾ یعنی: قطعاً شدید ترین انسان ها در عداوت نسبت به ایمان آورنده ها، یهود و مشرکان را خواهی یافت و نزدیک ترین انسان ها در دوستی با ایمان آورنده ها کسانی را خواهی یافت که گفتند ما نصرانی هستیم. این پدیده بخاطر آن است که در بین آن ها گروهی از کشیشان دانشمند و عابدان خدا ترس هستند و آنان استکبار نمی ورزند و زمانی که شنیدند آن چه را بر پیامبر خدا نازل شده می بینی که چشم های آنان پر از اشک می شود به سبب آن چه از حق شناخته اند. و می گویند پروردگارا ما ایمان آوردیم پس ما را از شاهدان به حقانیت پیامبر و قرآن محسوب فرما. و ما را چه می شود که ایمان نیاوردیم به الله و آن چه از حق به سوی ما آمد و در حالی که امید داریم پروردگارمان ما را در زمره قوم صالح در آورد. پس الله آن ها را بخاطر این کلامشان که گفتند [و عقاید صحیحشان] باغ های بهشتی را پاداش می دهد که نهرهایی در آن باغ ها جریان دارد.

در آیات کریمه علت دشمنی یهود و مشرکان را با دین خدا و پیروان آن به طور ضمنی و علت مودت نصاری (مسیحیان) با آن ذکر شده، و تصریحی شده به اینکه مودت (محبت و دوستی) نصاری از ناحیه بودن دانشمندان متواضع بین آن ها بود و اینکه آن ها اهل استکبار نبودند و زمینه روحی در آن ها برای ایمان آوردن به تمام حقایق هستی و آنچه بعد از حضرت عیسی-علیه السلام- و نزول انجیل به پیامبر خاتم نازل شده یعنی قرآن مجید مساعد بود. لذا وقتی می شنیدند آنچه را بر رسول -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- اشک از چشمان آن ها سرازیر می شد از ناحیه آنچه از حق شناخته اند.

آن ها ایمان خود را به آنچه از پروردگارشان نازل شده بود، اعلام می کردند و از پروردگارشان درخواست می کردند که آن ها را از شاهدان مکتوب و محسوب فرماید. و اینکه با ایمان به آنچه خدا نازل فرموده و حقی که به سوی آن ها آمده، امید داشتند که الله آن ها را وارد بهشت کند.

در آیات کریمه فوق نکات بسیار دقیق و لطیفی قرار دارد، اما به جهت رعایت اختصار در مقالات و اینکه اصل موضوع موردبحث در این آیات، مورد نظر این موضوع نیست و در اصل استناد به این آیات کریمه جهت اثبات اصل موضوع ایمان دانشمندان مسیحی و استکبار یهود در مقابل آن ها به عمل آمد، ما از ورود به بحث تفصیلی درباره تفسیر این آیات خود داری می کنیم و فقط اشاره ای می نماییم به اینکه علت مخالفت گروهی از مسلمین و همراهان پیامبران خدا -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- در جریان «غدیرخم» و استقبال اکثر آن ها از آن جریان شباهتی داشت با مخالفت و دشمنی یهود با دین خدا و پذیرش و استقبال دانشمندان مسیحی از ان. و ما به خواست خداوند بحث مناسبی در ادامه این مقاله و در شماره بعدی عرضه خواهیم نمود. ان شاء الله تعالی.

قابل تذکر است که در آیات کریمه فوق «یهود» یا «مشرکان» در یک ردیف و کنارهم قرار گرفته اند یعنی یهودیان رفتاری مثل رفتار مشرکان نسبت به دین خدا از خود نشان دادند. البته عده ای قلیل از آن ها هم به توصیه حضرت موسی -علیه اسلام- و کتاب آسمانی خودشان یعنی «تورات» عمل کردند و به کتاب آسمانی نازل شده بر پیامبر خاتم -صَلِّیَ ٱللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ- و صورت کامل دین آسمانی ایمان آوردند.

به جهت فرا رسیدن ماه محرم، ماه عزاداری بر حضرت سیدالشهداء امام حسین -علیه السلام- و ضرورت انتشار مقالاتی به مناسبت آن نهضت مقدس، ادامه بحث درباره موضوعات این مقالات را به فرصت مناسب بعدی موکول می نماییم. ان شاء الله تعالی.

الیاس کلانتری

۱۴۰۴/۰۴/۰۹

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن