کلام ایام تاریخی – ۶۴۴، روزهای تاریخی و پر فضیلت ماه ربیع الاول

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ*

میلاد  کریم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)

و ولادت امام صادق (علیه السلام)

بخش ششم*

کلیات*

  • مجالس مناظره امام رضا -علیه السلام- با علمای ادیان
  • مناظره امام رضا -علیه السلام- با جاثلیق (عالم مسیحی)
  • کلام امام -علیه السلام- درباره ظهور پیامبر خاتم -صلی الله علیه و آله و سلم- از تورات و اعتراف رأس الجالوت به صحت آن
  • استناد امام رضا -علیه السلام- به کلامی که در کتاب شعیاء درباره ظهور دو پیامبر بعد از حضرت موسی و تصدیق جاثلیق و رأس الجالوت نسبت به آن کلام
  • پیشگویی حضرت عیسی درباره رفتن خود به سوی خدا و ظهور پیامبر خاتم -صلی الله علیه و آله و سلم- و اوصاف شریف او.
  • کلام امام -علیه السلام- خطاب به جاثلیق درباره گم شدن انجیل اولیه
  • انجیل های موجود توسط بعضی از شاگردان حضرت عیسی -علیه السلام- نوشته شده و اتصالی به خود او ندارند
  • استدلال امام رضا -علیه السلام- به اینکه انجیل های موجود در دست علمای مسیحی با انجیل
  • کلام امام رضا -علیه السلام- درباره گم شدن انجیل اصلی
  • اعتراف جاثلیق به علم کامل امام رضا -علیه السلام- درباره انجیل اولی و گم شدن آن و تألیف انجیل های دیگر
  • تناقضات در سخنان جاثلیق و رأس الجالوت در مناظره با امام رضا (علیه السلام)
  • کلام دیگری از حضرت عیسی درباره ظهور پیامبر خاتم ( صلی الله علیه و آله و سلم)
  • تناقضی در کلام و عقاید جاثلیق و مسیحیان درباره اُلوقا و مرقابوس و متّی درباره حضرت عیسی (علیه السلام)
  • درخواست جاثلیق از امام رضا -علیه السلام- درباره ادامه مناظره و پذیرش درخواست او از طرف آن حضرت
  • مناظره امام -علیه السلام- با رأس الجالوت در موضوع اثبات نبوت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم)
  • رأس الجالوت در مقابل استدلال های امام رضا -علیه السلام- درمانده شد و سکوت کرد.
  • سفارشات حضرت موسی -علیه السلام- به بنی اسراییل درباره ظهور دو پیامبر بعد از خودش.
  • در تورات گفته شده که نور از طرف «کوه سینا» آمد و از «کوه ساعیر» بر ما درخشید و از «کوه فاران» بر ما آشکار شد.
  • کوه سینا و کوه ساعیر و کوه فاران در کجا قرار دارند؟
  • کلام شعیای نبی -علیه السلام- درباره حضرت عیسی -علیه السلام- و پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم)
  • رأس الجالوت از امام -علیه السلام- خواست که دلیلی بر اثبات نبوت حضرت محمد -صلی الله علیه و آله و سلم- در تورات بیاورد.
  • سخن حضرت داود -علیه السلام- درباره پیامبر خاتم -صلی الله علیه و اله و سلم- و اوصاف شریف او
  • سؤال امام رضا -علیه السلام- از رأس الجالوت درباره نبوت حضرت موسی (علیه السلام) و پاسخ آن حضرت
  • احتیاج امام رضا -علیه السلام- با رأس الجالوت درباره حضرت موسی و پیامبران قبل از او
  • تناقضات رأس الجالوت در عقاید و کلام خود درباره حضرت موسی و پیامبران قبل از او
  • رأس الجالوت در مقابل احتجاجات امام -علیه السلام- درباره موضوع نبوت حضرت موسی -علیه السلام- و پیامبر خاتم -صلی الله علیه و اله و سلم- کاملاً درمانده و ساکت شد.

*  *  *  *  *  *  *  *  *  *  *  *

    در تفسیر و توضیح معانی آیاتی از کلام خدای سبحان درباره اوصاف شریف رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – مکتوب بودن نام آن حضرت در تورات و انجیل و اوصاف و رفتارهای او مورد بررسی قرار گرفت.در ادامه آن بحث و در جهت تکمیل آن مناسبت دارد متذکر جریان مناظره امام رضا – علیه السلام – با یکی از علمای یهود بنام رأس الجالوت و یک عالم مسیحی بنام جاثلیق شویم.

    در منابع تاریخی نقل شده است وقتی امام علی بن موسی الرضا – علیه السلام – با دعوت مأمون خلیفه عباسی یا با احضار حکومتی  وارد طوس شد و در آنجا استقرار یافت، مأمون جلسات مناظره ای بین آن حضرت و علمای بزرگ و مشهور ادیان قبلی ترتیب داد و امام – علیه السلام – را به آن جلسات دعوت کرد. در آن مجالس مناظره و بحث و گفتگویی بین امام  – علیه السلام – و علمای ادیان دیگر برقرار شد. در این بخش از مباحث جریان یافته در آن مجالس، متذکر مناظره ای بین امام رضا – علیه السلام – و عالم یهودی بنام «رأس الجالوت» و عالم مسیحی بنام «جاثلیق» بطور فشرده می شویم که در منابع تاریخی و حدیثی ذکر شده است. (۱)  امام – علیه السلام – در بخشی از آن مناظره به رأس الجالوت فرمود:

   «یا یهودی اقبل علیّ اسألک بالعشر الایات التی انزلت علی موسی بن عمران …»

     ای یهودی به من توجه کن به حقیقت نشانه هایی که خدا بر موسی – علیه السلام – نازل کرد آیا می یابی خبر محمد [صلی الله علیه و آله و سلم] و امت او را که در تورات نوشته شده، که امت اخیر پیروان شتر سواری هستند که خدا را تسبیح می کنند بصورتی جدید در عبادتگاههای جدید و لازم است بنی اسرائیل بسوی آنها روی آورند تا اطمینان قلبی پیدا کنند و اینکه در دستان آنها شمشیرهائی است که با آنها از امت های کافر در مناطق مختلف روی زمین انتقام می گیرند. آیا به همین صورت در تورات نوشته شده است؟

رأس الجالوت گفت: بلی در تورات این چنین می یابیم!

سپس امام -علیه السلام- روی آورد به جاثلیق و فرمود: چگونه است علم تو نسبت به کتاب اشعیاء؟  گفت:‌ آن را می شناسم و با حرف به حرف آن آشنا هستم.

 امام – علیه السلام – به آن دو فرمود: آیا با این کلام او آشنا هستید که ای قوم:‌ من صورت راکب الاغ را دیدم که پوشش هائی از نور بر روی او قرار دارد و راکب شتر را هم دیدم که چهره اش مانند ماه می درخشید.

  آن دو [جاثلیق و راس الجالوت] گفتند، بلی شعیا چنین گفته است.

  امام رضا – علیه السلام – فرمود: ای نصرانی آیا با کلام عیسی [علیه السلام] آشنا هستی که فرمود:

 من بسوی پروردگار شما و خودم خواهم رفت و فارقلیطا خواهد آمد، همان که شهادت می دهد نسبت به من، همچنان که من برای او شهادت [گواهی] دادم، و اوست آنکه ستون کفر را می شکند و همه چیز را برای شما تفسیر می نماید و فضائح امت ها را بر شما آشکار می سازد.

 جاثلیق گفت: آنچه را از انجیل متذکر شدید ما آن را قبول داریم و به صحت آن معترف هستیم.

امام – علیه السلام- فرمود:

ای جاثلیق آیا مطلب را می یابی که در انجیل ثبت شده است؟

او گفت : بلی

امام رضا – علیه السلام – فرمود: ای جاثلیق آیا به من خبر نمی دهی از انجیل اول که چه زمانی آن را از دست دادید[ گم کردید] و آن را نزد چه کسی یافتید و انجیل فعلی را چه کسی برای شما آورد [ و قرار داد] جاثلیق گفت:

ما فقط یک روز آن انجیل را از دست دادیم و بعداً آن را بصورت تازه و سالم از یوحنا و متّی دریافت کردیم:

امام – علیه السلام- فرمود:

آشنائی تو با سنن انجیل [ و حوادثی که برای انجیل وقوع یافته] و دانشمندان آن اندک است و اگر مطلب به صورتی است که تو گمان میکنی ، پس چرا در انجیل اختلاف دارید؟ و  اگر انجیلی که اکنون در دستان شما قرار دارد،همان انجیل اولی است، در آن اختلاف نمی کردید! لکن من علم این موضوع را به تو اطلاع می دهم.

بدان وقتی انجیل اولی گم شد، نصاری سراغ دانشمندان خود رفتند و گفتند که عیسی بن مریم کشته شد و ما انجیل را از دست دادیم و شما دانشمندان هستید و نزد شما  چه چیزی هست؟

پس لوقا و مرقابوس به آنها گفتند: انجیل در سینه های ما قرار دارد و ما آن را سفر به سفر ( یعنی بخش بخش و یا جزء به جزء) برای شما خارج (بیان) می کنیم.(۲)پس به خاطر آن اندوهگین نباشیدو کنیسه ها را خالی نگذارید و ما به زودی سِفرهای انجیل را برای شما تلاوت میکنیم تا همه آن را جمع کنیم .

پس الوقا و مرقابوس و یوحنا و متّی نشستند [اجتماع کردند] و این انجیل را برای شما آماده کردند، بعد از اینکه شما انجیل اولّی را از دست دادید و این چهار نفر شاگردانِ، شاگردان حضرت عیسی بودند. آیا این جریان را می دانستی؟

پس جاثلیق گفت: آنچه را فرمودید نمی دانستم و اکنون دانستم و برای من آشکار شد و از علم کامل شما به انجیل اطمینان قلبی پیدا کردم و قلبم به حقانیت آن شهادت می دهد.

امام – علیه السلام – تناقضی را که در کلام و عقاید جاثلیق به کار رفته بود متذکر شد و فرمود:

تو میگوئی: که عیسی – علیه السلام- به حواریون فرمود: کسی صعود به آسمان نمی کند تا از آنجا برگردد جزء راکب شتر خاتم پیامبران[صلی الله علیه و آله ] که او بعد از صعود به آسمان از آنجا نازل می شود( برمی گردد) تو درباره این کلام چه نظری داری؟

جاثلیق گفت: این سخن عیسی است و ما آن را انکار نمی کنیم .

امام علیه السلام فرمود :پس چه می گوئی درباره شهادت (گواهی) ألوقا و مرقابوس و متّی درباره عیسی و نسبتی که به او دادند؟

جاثلیق گفت: آنها بر عیسی دروغ بستند . امام علیه السلام روی  آورد به حاضران در مجلس و فرمود:

آیا [ جاثلیق ] قبلاً [و در همین مجلس] آنها را تزکیه( تأیید و تصدیق) نکرد و شهادت نداد که آنها علمای  انجیل هستند و سخنانشان حق است؟

جاثلیق گفت: ای عالم مسلمین دوست دارم مرا معاف کنی از امر آنها .یعنی: از پیگیری این موضوع خودداری کنی.

امام علیه السلام درخواست او را قبول کرد و فرمود ما به این [ درخواست شما] عمل می کنیم و بعد به جاثلیق فرمود:

ای نصرانی سؤال کن از آنچه به نظرت رسیده.

جاثلیق گفت: شخصی دیگری غیر از من سؤال کند، به حق مسیح سوگند گمان نداشتم که در بین علماء مسلمین مثل شما وجود داشته باشد.

امام علیه السلام به رأس الجالوت توجه نمود و فرمود: شما از من سؤال می کنی یا من سؤال کنم؟ رأس الجالوت گفت: من سؤال میکنم و از شما قبول نمیکنم  حجتی را جزء از تورات و انجیل یا از زبور داود یا آنچه  در صحف ابراهیم و موسی آمده .

امام رضا علیه السلام فرمود: حجتی را از من قبول نکن جزء آنچه را تورات از زبان موسی بن عمران و انجیل از زبان عیسی بن مریم و زبور از زبان داود نقل کرده اند.

پس رأس الجالوت گفت: از کجا نبوت محمد [صلی الله علیه و آله و سلم] را ثابت می کنی؟

امام (علیه السلام) فرمود:شهادت داده است به نبوت او موسی بن عمران و عیسی بن مریم و داود خلیفه خدا -عزّوجل- در زمین.

رأس الجالوت گفت: ثابت کن قول موسی بن عمران را

امام -علیه السلام- فرمود:

ای یهودی آیا می دانی که موسی به بنی اسرائیل وصیت کرد و به آن ها فرمود: به طور قطع پیامبری از برادران شما خواهد آمد پس او را تصدیق کنید و از او بشنوید! پس آیا برای بنی اسرائیل برادرانی غیر از فرزندان اسماعیل می شناسی؟ (اگر قرابت اسرائیل را با اسماعیل می دانی و سبب بین آن ها را از طرف ابراهیم (علیهم السلام).

280- گذشت زمان در جریان تکامل فرد و اجتماع چه نقشی دارد؟!
بخوانید

توضیح اینکه اسرائیل یعنی یعقوب فرزند اسحاق و او هم فرزند ابراهیم -علیهم السلام- بود و اسحاق برادر حضرت اسماعیل و هر دو فرزند حضرت ابراهیم -علیهم السلام- بودند و از نسل حضرت اسماعیل پیامبری جز حضرت محمد -صلی الله علیه و آله و سلم- نیامده و برادران اسرائیل همان فرزندان اسماعیل بودند و حضرت محمد -صلی الله علیه و آله و سلم- از نسل حضرت اسماعیل -علیه السلام- بود و کلام حضرت موسی و وصیت او نبوت حضرت محمد -صلی الله علیه و آله و سلم- را اثبات می کند.

رأس الجالوت در مقابل استدلال امام رضا -علیه السلام- عرض کرد: این سخن موسی [علیه السلام] است و آن را ردّ نمی کنیم.

امام -علیه السلام- فرمود:

آیا از برادران اسرائیل (نسل اسماعیل) پیامبری غیر از محمد -صلی الله علیه و آله و سلم- به سوی شما آمده؟

رأس الجالوت گفت: نه

امام -علیه السلام- فرمود: آیا این در نزد شما صحیح نیست؟

رأس الجالوت گفت: بلی و اما دوست دارم صحت این مطلب را از تورات بیان کنی!

امام -علیه السلام- فرمود:

آیا انکار می کنی که تورات به شما گفته است: نور از طرف «کوه سینا» آمد و از «کوه ساعیر» بر ما درخشید و از «کوه فاران» بر ما آشکار شد.

رأس الجالوت گفت: با این کلمات آشنا هستم اما تفسیر آن ها را نمی دانم.

امام -علیه السلام- فرمود:

من به تو خبر می دهم. اما معنی این کلام «جَاءَ النُّورَ مِنْ قِبَلِ طُورِ سینا» همان وحی خداوند است -تبارک و تعالی- که بر موسی -علیه السلام- نازل فرمود «طور سینا» و اما کلام او که فرمود «وَ أَضَاءَ لَنَا مِنْ جَبَلٍ ساعیر»، آن همان کوهی است که خداوند در آن به عیسی بن مریم -علیه السلام- وحی فرمود، اما کلام او که فرمود: «وَ اسْتُعْلِنَ علینا مِنْ جَبَلٍ فاران» آن کوهی است از کوه های مکه که بین آن و بین مکه یک روز راه فاصله است.

امام -علیه السلام- در ادامه کلام خود فرمود:

«و شعیاء پیامبر» – علیه السلام – طبق گفته شما و اصحابت در تورات: من دو تا سواره را دیدم که زمین برای آن دو روشن شده بود، یکی از آن دو سوار بر دراز گوشی بود و دیگری سوار بر شتری، پس راکب حمار و راکب جمل (شتر) چه کسانی بودند؟

رأس الجالوت گفت: آن دو را نمی شناسم، از آن ها به من خبر بده.

امام فرمود: اما راکب حمار عیسی -علیه السلام- بود و راکب جمل محمد – صلی الله علیه و آله و سلم – بود. آیا منکر این مطلب در تورات هستی؟

رأس الجالوت گفت: نه انکار نمی کنم.

توضیح اینکه رأس الجالوت از امام -علیه السلام- خواست که از تورات دلیلی بر اثبات نبوت حضرت محمد -صلی الله علیه و آله و سلم- بیاورد و امام -علیه السلام- به کلام فوق از تورات استناد فرمود و رأس الجالوت نتوانست آن را انکار کند.

امام -علیه السلام- به رأس الجالوت فرمود: آیا حیقوق پیامبر را می شناسی؟

او گفت: بلی او را می شناسم.

امام -علیه السلام- فرمود: او گفته است و در کتاب شما (تورات) آمده است که خداوند -تعالی- بیان را از کوه فاران می آورد و آسمانی از تسبیح محمد [صلی الله و علیه و آله و سلم] و امت او پر می شود.

پیروان خود را در دریا و خشکی حرکت می دهد، برای ما کتاب جدیدی می آورد، بعد از خرابی بیت المقدس و منظور از کتاب فرقان است. آیا با این مطالب آشنا هستی و به آن ها ایمان داری؟

رأس الجالوت گفت: بلی حیقوق پیامبر [علیه السلام] این مطالب را گفته است و ما منکر سخنان او نیستیم.

امام -علیه السلام- فرمود: داود در زبورش که تو هم آن را قرائت می کنی گفته است:

پروردگارا بر پا دارنده سنت بعد از فترت را مبعوث بفرما. آیا پیامبری را می شناسی که سنت را بعد از فترت بر پا دارد غیر از محمد [صلی الله علیه و آله و سلم]

رأس الجالوت گفت: این سخن داود است و ما آن را می شناسیم منکر آن نیستیم، لیکن منظور او عیسی است و ایام او همان «فترت» است.

امام -علیه السلام- فرمود:

مرتکب جهل  شدی (خطا کردی) چون عیسی -علیه السلام- بر خلاف سنت عمل نکرد و او موافق سنت تورات بود تا زمانی که خداوند او را به سوی خود رفعت داد و در انجیل نوشته شده است که پسر آن بانوی شایسته می رود و بعد از او «بارقلیطا» می آید و اوست آنکه عهدها را حفظ می کند و همه چیز را برای شما تفسیر می کند (روشن می سازد) و به [نبوت] من شهادت می داد همچنان که من به [نبوت] او شهادت دادم. من برای شما امثال را آوردم و او برای شما تأویل می آورد آیا به این مطلب در انجیل ایمان داری؟

او گفت: بلی

پس امام -علیه السلام- فرمود: ای رأس الجالوت درباره پیامبرت موسی بن عمران سؤالی دارم.

او گفت: بپرس

امام -علیه السلام- فرمود: حجت شما بر اثبات نبوت موسی [علیه السلام] چیست؟

یهودی (رأس الجالوت) گفت: او چیزهایی [معجزاتی] آورده که هیچ یک از پیامبران قبلی مثل آن ها نیاورده بودند!

امام -علیه السلام- فرمود:

مثل چی؟

او گفت: مثل شکافتن دریا و در آوردن عصا بصورت مار زنده و اینکه ضربه ای به سنگ زد، در نتیجه چشمه هایی از آن جاری شد و خارج ساختن «ید بیضاء» برای بیننده و نشانه هایی که مردم قدرت بر آوردن مثل آنها را نداشتند.

امام رضا -علیه السلام- فرمود: راست گفتی و فرمود:

اما اگر حجت او بر نبوتش آن بود که چیزی [معجزه ای] آورد که مردم قدرت مثل آن را نداشتند آیا نباید هر کسی که ادعای نبوت داشته باشد و چیزی بیاورد که مردم قدرت بر آوردن مثل آن را نداشته باشند، تصدیق [و ایمان آوردن به] و بر شما واجب است.

رأس الجالوت گفت: نه! بلکه موسی در مقامی قرار داشت از طرف پروردگارش و تقرب به او که بی سابقه بود و بر ما واجب نیست اقرار به نبوت هر پیامبری کنیم مگر اینکه نشانه هایی بیاورد مانند آنچه موسی آورد.

امام -علیه السلام- فرمود: پس چگونه اقرار کردید به نبوت پیامبرانی که قبل از موسی بودند، و آن ها دریا نشکافتند و دوازده چشمه از سنگ برای آن ها جاری نشد و ید بیضاء برای آن ها خارج نشد و عصا برای آن ها به مار تبدیل نشد که حرکت کند.

توضیح اینکه: امام -علیه السلام- در مناظره با رأس الجالوت طوری استدلال فرمود که تناقضات و پراکنده گویی های او و عدم صحت بعضی از عقاید او آشکار شود. لذا به او فرمود: حجت شما بر اثبات نبوت موسی -علیه السلام- چیست؟، در حالی که امام – علیه السلام- بطور قطع به نبوت موسی -علیه السلام- و معجزات او ایمان داشت و این مطلب یعنی نبوت حضرت موسی -علیه السلام- و معجزات او از قطعیات است و مسلمین چنین عقیده ای را دارند و اصل این موضوع از عقاید یقینی آن ها است.

رأس الجالوت در جواب امام -علیه السلام- که فرمود: پس چگونه به نبوت پیامبران قبلی اقرار می کنید در حالی که آن ها معجزات موسی را نداشتند.

یهودی (رأس الجالوت) گفت: قبلاً گفتم: هر زمانی آن ها نشانه هایی برای نبوت خود آوردند که مردم قادر به آوردن مثل آن ها نبودند، اگر چه معجزات آن ها مثل معجزات موسی نبود، تصدیق [و ایمان به نبوت] آن ها واجب بود.

امام -علیه السلام- فرمود: ای رأس الجالوت پس چه چیزی مانع اقرار شما به نبوت عیسی بن مریم می شود، در حالی که او مرده ها را زنده می نمود و کور مادر زاد و مبتلا به «برص» را شفاء می داد و از گِل چیزی به شکل پرنده می ساخت و در آن می دمید و آن شیء به اذن خدای تعالی به پرنده [زنده] تبدیل می شد؟

رأس الجالوت گفت: می گویند او این کارها را انجام می داد و ما آن را ندیده ایم.

امام رضا -علیه السلام- فرمود: آیا آنچه را موسی آورد از نشانه ها خودت مشاهده کرده ای، آیا غیر از این است که افراد موثق از اصحاب موسی گفته اند که او چنین رفتاری داشت.

رأس الجالوت گفت: بلی

امام -علیه السلام- فرمود: همچنین است ایضاً که اخبار متواتره آمد به آنچه عیسی بن مریم انجام داده پس چگونه است که موسی را تصدیق کردید و عیسی را تصدیق نکردید؟

رأس الجالوت جوابی نداشت و ساکت ماند.

امام -علیه السلام- فرمود: و چنین است امر محمد – صلی الله علیه و آله و سلم – و آنچه را او آورد و امر هر پیامبری که خداوند مبعوث فرمود و از نشانه های اوست اینکه: او کودک یتیم و فقیری بود و گله داری می کرد و در استخدام [برای امور تجاری] بود و کتابی نخوانده بود و با معلمی رفت و آمد نداشت، اما پس قرآن را آورد که در آن است قصه های پیامبران و اخبار آن ها حرف به حرف و اخبار گذشتگان و آینده گان تا روز قیامت، سپس او به مردم خبر می داد از اسرارشان و آنچه در خانه های خود انجام می دهند و او نشانه های زیادی آورد بدون شمارش.

ما توضیحات لازم برای مباحث اخیر و نتیجه گیری از آن ها را جهت رعایت اختصار به مقاله بعدی موکول می کنیم. ان شاء الله تعالی.

الیاس کلانتری

۰۷/۱۸/ ۱۴۰۴

 

پاورقی ها:

۱- در این نوشتار اصل ان جریان مناظره را بطور فشرده و خلاصه از کتاب «عیون اخبار الرضا علیه السلام» تألیف شیخ صدوق نقل می کنیم و در صورت لزوم توضیحاتی به آن می افزائیم.

۲- سِفر به معنی کتاب و جمع آن اسفار است که در آیه ای از سوره مبارکه جمعه در قرآن مجید ذکر شده است .

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن