کلام ایام تاریخی – ۶۴۵، روزهای تاریخی و پر فضیلت ماه ربیع الاول

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ*
میلاد کریم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)
و ولادت امام صادق (علیه السلام)
بخش هفتم*
کلیات:
- مجالس مناظره امام رضا – علیه السلام – با علمای ادیان در ایران (طوس)
- مناظره امام رضا – علیه السلام – با رأس الجالوت یهودی
- مناظره امام رضا ٰ – علیه السلام – با جاثلیق مسیحی
- استناد امام رضا – علیه السلام – در مناظره با رأس الجالوت به تورات
- استناد امام رضا – علیه السلام – به کلام اشعیاء نبی در مناظره با رأس الجالوت و جاثلیق
- کتاب اشعیای نبی یکی از منابع مهم و مورد اعتماد یهودیان است.
- کلام اشعیای نبی درباره ظهور حضرت عیسی – علیه السلام – و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)
- اعتراف رأس الجالوت و جاثلیق به اینکه حضرت موسی – علیه السلام – از ظهور دو پیامبر بعد از خود خبر داده است.
- موضوع قطع ارتباط انجیل فعلی با انجیل حقیقی
- جریان گم شدن انجیل اصلی و تألیف انجیل های فعلی توسط شاگردان حضرت عیسی (علیه السلام)
- انجیل های فعلیِ مورد قبول مسیحیان، آن انجیل نازل شده بر حضرت مسیح نیست.
- استدلال امام رضا – علیه السلام – در مناظره با جاثلیق به تحریف انجیل اصلی و اولی
- سخنان متناقض جاثلیق و علمای مسیحی در مجلس مناظره و منابع دینی آنها
- رأس الجالوت در جریان مناظره با امام رضا – علیه السلام -چند بار درمانده شد و چیزی برای گفتن پیدا نکرد.
- نتیجه گیری از مباحث مطرح شده در مناظرات امام ٰ – علیه السلام – با رأس الجالوت و جاثلیق
- عدم ایمان یهودیان به نبوت حضرت عیسی – علیه السلام -و نبوت حضرت محمد – صلی الله علیه و آله و سلم – جنبه علمی و عقیدتی نداشت.
- علت اصلی عدم ایمان عده ای از دانشمندان یهودی و مسیحی به پیامبر خاتم – صلی الله علیه و آله و سلم – و کتاب آسمانی قرآن کریم
- مخالفت اهل کتاب با پیامبر خاتم شبیه جریان مخالفت آنها با پیامبران زمان خود می باشد
- احتجاج قرآن مجید با کسانیکه به بخشی از کتاب آسمانی ایمان می آورند و به بخشی دیگر کفر می ورزند.
- بعضی از فواید و آثار آموزشهای دین خدا بطور سریع ظهور می یابد و بعضی دیگر احتیاج به زمان بیشتری دارد
- بی اعتنائی انسان ها نسبت به بعضی از آموزشهای دین خدا
- آثار خطرناک و زیانبار پیروی از هوای نفس
- چرا انسانها امکان بهره مندی از علم فوق عادی پیامبران را از دست می دهند؟
- از ملت یهود باید سؤال کرد که شما از مخالفت و دشمنی با پیامبران خدا چه سودی می برید
- مخالفت با علم سبب تقویت انواع جهل ها و گرفتار شدن در ورطه مرگبار آنها است
- ر فتارهای مخالفان پیامبران شبیه آلوده کردن آبی است که انسان ناچار باید آن را بنوشد.
* * * * * * * * * * *
مناظره امام رضا – علیه السلام – با عالم یهودی بنام رأس الجالوت و عالم مسیحی بنام جاثلیق درمقاله قبلی ذکر شد و در این نوشتار بیانی درباره آن مجلس مناظره و مطالب ذکر شده در آن عرض می کنیم و تحلیلی درباره آن مطالب.
امام – علیه السلام – به رأس الجالوت فرمود . . . ای یهودی به من توجه کن. . . آیا می یابی خبر محمد [صلی الله علیه و آله و سلم] و امت او را که در تورات نوشته شده؟
و سپس قطعه ای از تورات را قراءت فرمود رأس الجالوت گفت: بلی در تورات این چنین می یابیم. یعنی او تصدیق کرد که کلام امام – علیه السلام – قطعه ای از تورات است، و در تورات به همان صورت نوشته شده.
امام – علیه السلام – جاثلیق (عالم مسیحی) را مورد خطاب قرار داد و فرمود: چگونه است علم تو نسبت به کتاب
شعیاء [اشعیاء] نبی او گفت: با حرف به حرف آن آشنا هستم.
امام – علیه السلام – به آن دو فرمود:
آیا با این کلام او آشنا هستید که فرمود: ای قوم، من صورت راکب حمار را دیدم که پوشش هائی از نور بر روی او بود و راکب شتر را هم دیدم که چهره اش مانند ماه می درخشید
آن دو یعنی جاثلیق و رأس الجالوت گفتند:بلی اشعیاء چنین گفته است.
توضیح اینکه کتاب اشعیای نبی یکی از منابع دین یهود و مورد اعتماد یهودیان و مسیحیان بوده و سخنان و اعتقادات و پیشگوئی های یکی از پیامبران بنی اسرائیل به نام اشعیاء در آن نوشته شده است. این کتاب در عقاید یهودیان و مسیحیان از کتب مقدس و مورد اعتماد آنها می باشد یعنی آن دو اعتراف کردند به اینکه حضرت موسی – علیه السلام – از ظهور دو پیامبر بعد از خودش خبر داده است و اوصافی از آن دو را بیان کرده است.
امام – علیه السلام – بعد از آن خطاب به جاثلیق فرمود که آیا با این کلام که از حضرت عیسی نقل شده است آشنا هستی که فرمود:
من بسوی پروردگار شما و خودم خواهم رفت و «فارقلیطا» [یعنی حضرت محمد، صلی الله علیه و آله و سلم] بعد از من خواهد آمد . . .
جاثلیق اعتراف کرد به اینکه آن کلام حضرت عیسی است.
امام – علیه السلام- بعد از اثبات خبر ظهور پیامبر خاتم [صلی الله علیه و آله و سلم] در منابع دینی مورد قبول یهودیان و مسیحیان متذکر موضوع قطع ارتباط انجیل فعلی با انجیل حقیقی و اولیه و جریان گم شدن آن انجیل حقیقی شده و استدلال فرمود به اینکه انجیل فعلیِ مورد قبولِ مسیحیان، آن انجیل حقیقی نازل شده به حضرت مسیح نیست و بلکه از ناحیه علمای مسیحی ساخته شده است.
امام عقیده و سخن علمای مسیحی و جاثلیق را که گفت آن انجیل فقط یک روز گم شد و روز بعد بصورت سالم و دست نخورده در اختیار مسیحیان قرار گرفت! مورد تخطئه قرار داد و فرمود: در آن صورت نباید بین انجیل ها اختلافی وجود داشته باشد.
یعنی اینکه: بین آنها اختلافاتی وجود دارد، نشان دهنده آن است که آنها دست خورده و تحریف یافته هستند و نمی توانند بطور کامل مورد اعتماد باشند و فقط می شود گفت قطعاتی از انجیل حقیقی و سخنان حضرت عیسی – علیه السلام – در آنها وجود دارد و سخنان علمای مسیحی در انجیل های فعلی با سخنان پیامبر خدا حضرت عیسی آمیخته شده است.
امام – علیه السلام – در کلام شریف خود جریان گم شدن انجیل اولیه و اصلی و نوشته شدن انجیل فعلی توسط لوقا و مرقالوس و یوحنّا و متّیٰ را به آنها ذکر فرمود و جاثلیق اعتراف کرد به اینکه نسبت به صورت حقیقی آن جریانات درباره انجیل بی اطلاع بوده و اکنون حقایقی درباره آن ها برای او آشکار شد. و اعتراف کرد به علم کامل امام – علیه السلام – نسبت به انجیل و حوادث مربوط به آن.
امام – علیه السلام – در ادامه کلام خود اشاره ای فرمود: به سخنان متناقض جاثلیق و علمای مسیحی و جاثلیق در مقابل استدلال امام – علیه السلام – درخواست کرد که از ادامه آن بحث و گفتگو صرف نظر فرماید:
توضیح اینکه امام – علیه السلام – در اثبات این موضوع که ارتباط انجیل های فعلی با انجیل اولیه و اصلی قطع شده و این انجیل های فعلی ساخته بعضی از شاگردان شاگردان حضرت عیسی و علمای مسیحی است به جاثلیق فرمود:
شهادت (گواهی) آنها – یعنی علمائی که انجیل فعلی را ساختند چگونه است؟
جاثلیق گفت: جائز است و اینها علمای انجیل هستند و وقتی به چیزی شهادت دادند، آن حق است.
اما وقتی امام به عقیده نادرست الوهیت حضرت عیسی – علیه السلام – در عقاید مسیحیان اشاره ای کرد و متذکر نادرست بودن عقاید مسیحیان درباره حضرت عیسی – علیه السلام – شد و به جاثلیق فرمود: چه می گوئی درباره شهادت ألوقا و مرقابوس و متّی درباره عیسی و نسبتی که به او دادند؟
جاثلیق گفت: آنها بر عیسی دروغ بستند.
امام – علیه السلام – به اهل مجلس فرمود: آیا جاثلیق در این مجلس قبلاً آنها را تصدیق نکرد؟
در محاوره و مناظره بین امام رضا – علیه السلام – و جاثلیق و رأس الجالوت، مطالب متناقضی از طرف آن دو عالم یهودی و مسیحی اظهار شد و امام – علیه السلام – سخنان آن دو را مورد تخطئه قرار داد. از جمله وقتی امام – علیه السلام – به سخنی از حضرت موسی درباره ظهور پیامبر خاتم – صلی الله علیه و آله و سلم – استناد فرمود، رأس الجالوت گفت بلی این کلام موسی ٰ – علیه السلام – است، اما منظور او عیسی بود و نه محمد [صلی الله علیه و آله و سلم] امام خطاب به او فرمود پس چرا به عیسی ایمان نیاوردید! و در آن بخش از مناظره هم رأس الجالوت درمانده شد و نتوانست سخنی بگوید.
و امام بعد از آن کلامی را قراءت فرمود که در آن کلام حضرت موسی به ظهور دو پیامبر بعد از خود تصریح فرمود و اوصافی از آن دو ر ا ذکر کرده است.
نتیجه گیری از این مباحث
اثبات نبوت پیامبر خاتم امری است روشن و ابهام علمی دربار ه آن وجود ندارد و چند بار بطور مستدل مورد بحث و گفتگو قرار گرفت و عالم یهودی و هم عالم مسیحی به صحت آن مطالب اعتراف کردند و عدم ایمان یهودیان به نبوت حضرت عیسی – علیه السلام – و نبوت پیامبر خاتم – صلی الله علیه و آله و سلم – جنبه علمی و عقیدتی نداشت و همچنین عدم ایمان عده ای از مسیحیان به نبوت حضرت محمد – صلی الله علیه و آله و سلم – در زمان ظهور او، اگر چه بارها حضرت عیسی – علیه السلام – پیروان خود و مسیحیان را به ایمان نسبت به آن حضرت توصیه فرموده بود. و در زمانهای بعد و در زمان فعلی هم سبب عدم ایمان مسیحیان به آن حقیقت آشکار، همینطور.
اما علت اصلی عدم ایمان عده ای از دانشمندان مسیحی و یهودی به پیامبر خاتم – صلی الله علیه و آله و سلم – و کتاب آسمانی نازل شده از طرف خدای سبحان به آن حضرت چیز دیگری است که در این نوشتار آن را بطور فشرده مورد بحث قرار می دهیم.
مخالفت با پیامبر خاتم – صلی الله علیه و آله و سلم – از طرف اهل کتاب بالخصوص یهودیان و عده ای از مسیحیان شبیه جریان مخالفت آنها با پیامبران قبلی می باشد. یعنی عده ای از یهودیان با پیامبر فرستاده شده بسوی خودشان هم مخالفت داشتند، اگر چه آنها قبلا یعنی قبل از ظهور حضرت عیسی و قبل از بعثت پیامبر خاتم حضرت محمد – صلی الله علیه و آله و سلم – هم با حضرت موسی مخالفت هائی داشتند و این مطلب قبلاً مورد اشاره ای قرار گرفت. اما در عین حال آنها مدعی پیروی از حضرت موسی – علیه السلام – بودند و از آن ادعا منافعی داشتند، به بیان دیگر آنها به بعضی از سخنان و سفارشات حضرت موسی – علیه السلام – ایمان می آوردند و نه همه آن سخنان و سفارشات. و بطور کلی به بعضی از مطالب مذکور در کتاب آسمانی نازل شده در زمان خودشان یعنی تورات ایمان می آوردند، و به بعضی دیگر بی اعتناء بودند و حتی بطور آشکار با آنها مخالفت داشتند. یعنی:ایمان آوردن آنها به کتاب آسمانی و یا عدم ایمان آنها از ناحیه پیروی از هواهای نفسانی آنها بود و نه انجام وظایف بندگی برای خداوند.
خدای سبحان این نوع رفتار عده ای را درباره کتاب آسمانی مورد انتقاد قرار داده و فرموده است:
«ثُمَّ أَنْتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ» (البقره آیه ۸۵)
یعنی: سپس شما همانهائی هستید که یکدیگر را می کشید و گروهی از خودتان را از دیارشان بیرون می کنید و در گناه و تعدی و دشمنی بر ضد آنان به یکدیگر کمک می کنید و اگر آنها بصورت اسیر نزد شما بیایند با فدیه آنها را آزاد می کنید، در حالیکه اخراج آنها بر شما حرام است. آیا به بخشی از کتاب ایمان می آورید و به بخشی دیگر کفر می ورزید، پس جزای کسی که چنین رفتار کند از شما چیست؟ جز خواری در زندگی دنیا، و روز قیامت وارد عذاب شدید خواهید شد، و خدا غافل نیست از آنچه عمل می کنید.
در این آیه کریمه رفتار گروهی از انسانها، اعم از یهود و دیگران مورد انتقاد شدید قرار گرفته و آن رفتار عبارت است از ایمان به بخشی از کتاب آسمانی و کفر و بی اعتنائی به بخشی دیگر. در حالیکه وظیفه بندگی انسان ایمان به همه پیامبران و تمام احکام کتاب آسمانی و اخلاق دینی است و در غیر این صورت آن قبیل از انسانها به مجازاتهای سنگینی در دنیا و آخرت مبتلا خواهند شد.
موضوع آیه کریمه هم شامل یهود می شود و هم اقوام و ملتهای دیگر، بجهت اینکه ملتهای زیادی گرفتار چنین مشکلی در جهات مختلف زندگی هستند.
جهت نتیجه گیری لازم از این بحث توضیح چند تکته ضروری است و آنها عبارتند از:
یکم: علت علمی و روحی و اخلاقی این نوع از رفتارها در انسانها لازم است مورد بررسی تفصیلی دقیقی قرار بگیرد، اما در این نوشتار به یک بحث فشرده و تذکراتی اجمالی اکتفاء می کنیم:
بعضی از فواید و آثار آموزشهای دین خدا بطور سریع ظهور می یابد و انسانها را بسوی خود جلب می کند مثل ارتباط با پروردگار عالمیان و بهره مندی از قدرت و دارائی بی پایان آن ذات قدوس – عزّ و جلّ – و ارتباطهای دوستانه و محبت آمیز بین انسانها و تشکیل خانواده ها با معیارهای دین خدا و اخلاق آسمانی و جلوگیری از برقراری استبداد و ظلم حکومتها به افراد جوامع انسانی و کمک های مالی به فقراء و نیازمندان بصورتی بزرگوارانه و محترمانه و امثال آنها.
دوم: بعضی دیگر از فواید و آثار و برکات آموزشهای دین توحیدی تدریجاً و بصورتی غیر آشکار و در طول زمانی معین ظاهر می شود و ظهور آن آثار عمدتاً قابل توجه دانشمندان و متفکران و صاحبان جکمت و اهل تعقل قرار می گیرد و نه عموم مردم، لذا عمده مردم نسبت به آنها در بی اعتنائی و غفلت به سر می برند.
سوم: اکثر انسانها جز عده قلیلی از آنها در رفتارهای خود تحت سلطه هواهای نفسانی خود قرار می گیرند و به آثار و نتابج عقلانی رفتارهای خود توجه چندانی معطوف نمی کنند، لذا گاهی رفتارهائی از آنها سر می زند که سبب خسران و زیان و ناراحتی های زیادی برای خود آنها و دیگران می شود، اما انسانها غالبا و وقت اقدام به یک عمل به آن آثار زیانبار توجهی ندارند و عمدتاً هوای نفس آنها را به انجام آن عمل تحریک می کند و آنها در اصل از هوای نفس خود پیروی می کنند نه از فرمان عقل یا دستوران نازل شده از طرف خدای سبحان.
پیروی از هوای نفس گاهی چنان قدرتی در نفس جانداری انسان به وجود می آورد که عقل انسان بطور کامل تحت سلطه آن قدرت قرار می گیرد و اختیار انسان تقریباً از او سلب می شود، اگر چه بطور موقت و فقط چند لحظه و انسان بعد از ارتکاب یک عمل آثار زیانبار آن عمل را مورد توجه قرار می دهد.
در جریان پیروی از هوای نفس، یک انسان سرمایه و امکانات و دارائی های زیادی را از دست می دهد. حتی گاهی اصل سرمایه حیات و سودها و بهره های فراوانی را. و در مقابل سرمایه ها و دارائی های از دست داده هیچ گونه حاصل مطلوبی را به دست نمی آورد.
گاهی انسان بخاطر چند لحظه خروج از پناهگاه عقل و حصار مستحکم دین توحیدی در معرض خطر از دست دادن دارائی های گرانقدر و حتی اصل حیات خود و بعضی افراد دیگر قرار می گیرد و سبب کشته شدن خود و کسان دیگری می شود.
در اثر این نوع جهل انسانها امکان بهره مندی از علم فوق عادی پیامبران و نعمت های عظیم خدای سبحان را از دست می دهد و گرفتار نوعی زندگی زجر آور و مشقت باری می شود که پایانی هم برای آن وجود نخواهد داشت و زمان انتقال از عالم دنیا در گردابی از درد و رنج ها و مشقت ها سقوط می کند که راه نجاتی هم از آن وضعیت برای او پیدا نخواهد شد.
از ملت یهود باید سؤال کرد که شما از مخالفت و دشمنی با پیامبران خدا چه سودی به دست آوردید و از اقدام به کشتن حضرت عیسی – علیه السلام – چه چیزی دستگیرتان شد، در حالیکه پیامبر قبل از او، شما را توصیه کرده بود به ایمان آوردن به او و پیروی از او!
همچنین از آنها باید سؤال کرد که مخالفت با کتابهای آسمانی نازل شده بعد از تورات، یعنی انجیل و قرآن مجید چه حاصلی برای شما داشت؟
مخالفت با علم سبب تقویت انواع جهل ها و گرفتار شدن در ورطه مرگبار آن است و به دنبال خود کشیدن دیگران به آن ورطه. این نوع رفتار شبیه آلوده کردن آبی است که انسان ناچار باید آن را بنوشد. آیا نوشیدن آب پاک و زلال و بهداشتی بهتر و مفیدتر است یا آب آلوده و ناسالم؟
همچنین به مسیحیان بعد از زمان بعثت آخرین پیامبر – صلی الله علیه و آله و سلم – و نزول آخرین کتاب آسمانی باید گفت: چرا شما در دوره ای از تاریخ حیات خود، جاده امن و نورانی «نبوت» را رها کردید و آن سلسله طلائی مقدس را از دست دادید و امروزه هم دنبال یهود به راه افتاده اید. یهودی که آشکارترین رفتار آنها در تاریخ کشتن پیامبران فرستاده شده از طرف خداوند جهت راهنمائی انسانها بود.
لازم است از آنها سؤال شود که چه تعداد از پیروان حضرت عیسی – علیه السلام – به دست یهودیان کشته شدند و چه اقداماتی آنها برای کشتن حضرت عیسی بعمل آوردند و چقدر فساد و تبهکاری در جوامع مختلف و در سطح جهان به راه انداختند.
و سرانجام به مسلمین و کسانی که مدعی پیروی از پیامبران خدا و خاتم پیامبران – صلی الله علیه و آله و سلم – هستند باید گفت در چه مرحله ای از جهاد فرهنگی و اخلاقی قرار داریم و در معرفی چهره نورانی شریعت های پیامبران به انسانها و آشنا کردن مردم دنیا با آخرین کتاب آسمانی و رفتارهای آن شخصیت قدسی و معلمان آسمانی از اوصیاء او یعنی صاحبان مقام عصمت و امامت در چه موقعیتی قرار داریم.
در مباحث این نوشتار اشارات کوتاهی شد به موقعیت پیامبر خاتم – صلی الله علیه و آله و سلم – و اما بیان تفصیلی موضوع، احتیاج به فرصت های مناسب دیگری دارد. الا اینکه ذکر موضوع ظهور پیامبر خاتم – صلی الله علیه و آله و سلم – در تورات و انجیل و همچنین ایمان مسلمین و پیروان آن حضرت به کتابهای آسمانی قبلی، کنار ایمان به نبوت و رسالت او و اظهار آن ایمان و ذکر آن در آیات قرآن می تواند زمینه مساعدی برای روی آوردن جهانیان به مسیر جریان آن نهر عظیم از علم و حکمت به وجود آوَرد.
الیاس کلانتری
۱۴۰۴/۸/۱