کلام ایام – ۴۰۷، سهم و بهره انسانها از رحمت خدای غنیّ کریم

بخش هفدهم*

کلیات *

  • رفتارهای ظالمانه ملل مختلف با زن و مبارزه دین خدا جهت از بین بردن آن رفتارها.

  •  شیوع بت‌پرستی در بین عرب مشکلات زندگی زن را افزایش داده بود.

  •  تصوّرات اعراب درباره وزن اجتماعی زن.

  •  اسلام در امر زندگی و حقوق زن چه تحوّلی بوجود آورد؟

  •  اسلام یعنی دین یکتاپرستی درباره زن و حقوق او امری را ابداع کرد که در دنیا شناخته نبود.

  •  اسلام برای حقوق زن بنائی ساخت که متناسب با فطرت او بود.

  • هویّت حقیقی زن.

  •  ملاک برتری و فضیلت انسان ها تقواست و در این جهت فرقی بین مرد و زن وجود ندارد.

  • خدای سبحان عمل هیچ انسانی اعمّ از مرد یا زن را ضایع نمی‌کند.

  •  هر انسانی اهل عمل صالح و اهل ایمان باشد، خداوند به او «حیات طیبّه» ای عطا خواهد کرد.

  •  اهل ایمان و عمل صالح اعمّ از مرد یا زن وارد بهشت خواهند شد و در آنجا رزق بغیر حساب دریافت خواهند کرد.

  •  در اعطاء پاداش خدای سبحان به انسانها به اندازه نقیری حقّ آنها ضایع نخواهد شد.

  •  خلاصه ای از نظریات علامه طباطبائی – رحمة الله علیه – درباره حقوق زن در تفسیر المیزان.

  •  آثار تجلّی یافته از جهات علمی معلمان آسمانی.

  •  تحلیل نوع فعالیت های پیامبران با یک مثال.

در شماره قبلی از این سلسله مقالات، وارد بحثی شدیم درموضوع حقوق زنان و تکریم آنها در رفتارها و سخنان و مجموعاً سیره شریف پیامبر خاتم حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و رفتار ملل مختلف با زن قبل از ظهور اسلام.  و بحث منتهی شد به ذکر موقعیت زن در بین عرب و رفتارهای اهانت آمیز و ظالمانه آن ملت با او ، و در راس آنها زنده به گور کردن دختران.

قران مجید درباره آن سنت پلید و تخطئه رفتارهای ظالمانه آنها با جنس زن و دختر می فرماید:

« وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ – يتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يحْكُمُونَ »(النحل/ ۵۸    – ۵۹) یعنی: و هر وقت به یکی از آنها بشارت دختر بدهند، چهره اش سیاه می شود، در حالیکه خشم خود را فرو می برد ـ و از قوم خود روی می پو شاند، بجهت خبر بدی که به او داده شده که آیا او [ دختر] را با خواری نگاه دارد یا در زیر خاک پنهانش کند. و چه زشت است آنچه آنها حکم می کنند.

منظور این است که آنها خبر تولد دختر را خبر بد و شوم و ننگ آور تلقی می کردند و از شنیدن چنان خبری خشمگین می شدند و از شدت خشم و نارضایتی چهره آنها سیاه می شد.

در هر صورت رفتاری که عرب با زن داشت بسیار ظالمانه و تحقیر آمیز و ترکیبی بود از رفتارهای اقوام متمدن و اقوام غیر متمدن و وحشی ! آنها کشتن دختران و زنده به گور کردن آنها را از اقوام وحشی و بربری یاد گرفته بودند.

اما دین عرب بت پرستی بود و آنها جمیعاً یعنی مردان و زنان در آن عقاید و اعمال مشترک بودند. محرومیت زنان در حقوق انسانی در آن نوع زندگی سبب نفوذ خرافات و اوهام و ضعف فکری بیشتر در آنها شده بود.

 این بود مختصری از احوال و وضعیت زن در جوامع انسانی ، در دوره های مختلف قبل از اسلام و زمان ظهور آن و از همه این مباحث نتایج ذیل حاصل می شود :

اولاً: آن اقوام و ملل زن را انسانی در افق حیوانات بی زبان می پنداشتند ، یا انسانی ضعیف و منحط در انسانیت که اگر او را از قید تبعیت و وابستگی آزاد کنند ، از شر و فساد او ایمن نخواهند بود . بنابراین نباید به او آزادی بدهند! نظر اول مناسبت داشت با سیره اقوام و ملل وحشی و نظریه دوم با دیگران غیر از آنها.

ثانیاً: آنها درباره وزن اجتماعی زن تصور می کردند که او خارج از بنای مجتمع بوجود آمده انسانی است نه داخل در آن و جز این نیست جامعه از او بی نیاز نیست مانند مسکن که انسان نیاز دارد به آن پناه ببرد،یا اینکه او اسیری است که به بردگی گرفته می شود و از او استفاده می شود و امنیتی از کید و  نقشه او نیست .

ثالثاً: آنها از همه حقوقی که زن امکان بهره مندی از آن ها را داشت او را محروم می کردند مگر به مقداری که بهره مندی آنها منتهی می باشد به انتفاع مردانی که قیم و سرپرستی آنها بودند .

رابعاً: اساس رفتار آنها با زنان از نوع غلبه قوی بر ضعیف و بعبارت دیگر قریحه به خدمت گرفتن و بهره کشی بود . این رفتار ملل غیر متمدن بود. اما ملل متمدن علاوه بر آن درباره او (زن) معتقد بودند که آن انسانی است ضعیف الخلقه و قدرت استقلال در امور زندگی خود را ندارد و موجودی است که ایمنی از شر او وجود ندارد. و ای بسا امر زندگی او با اختلاف امت ها و گروه ها اختلاط پیدا می کرد .

اسلام در امر زندگی و حقوق زن چه تحولی به وجود آورد؟

در جوامع انسانی موقعیت زن همان بود که ذکر کردیم و او در زندان ذلت و حقارت محبوس بود ! تا جائی که ذلت و حقارت برای او به صورت « طبیعت ثانویه» درآمده بود و گوشت استخوان او با این طبیعت می روئید و با آن زندگی می کرد و می مرد . و الفاظ و کلمات : زن و ضعف و پستی و حقارت مثل کلمات مترادف درآمده بود ! با این آن کلمات برای معانی جدا از هم وضع شده بود . و این دیدگاه نه فقط در مردان بلکه بین خود زنان هم قرار داشت – و این موضوع امر عجیبی بود – لذا این وضع در بین تمامی ملل اعم از متمدن و غیر متمدن عمومیت داشت .

و گذشتگان چیزی باقی نگذاشته بودند که در آن توجهی و اعتنائی به زن و حقوق او شده باشد ، جز مقداری که در تورات و سفارشات حضرت عیسی بن مریم – سلام الله علیهما – درباره تسهیلات و ارفاق به او وجود داشت .

اما اسلام یعنی دین یکتا پرستی که قرآن برای آن نازل شده ، درباره زن و حق او امری را ابداع کرد که در دنیا شناخته شده نبود یعنی سابقه نداشت ، از زمانی که سکونت انسان در آن شروع شده بود .

اسلام با تمام اقوام و ملل در این زمینه به مخالفت برخاست و با آنها مقابله کرد در ساختن بنائی متناسب با فطرت زن که دنیا آن را از اول منهدم کرده بود و آثار آن را از بین برده بود و آنچه را اهل دنیا در هویت زن معتقد بودند و به آن عمل می کردند،  یکجا لغو کرد و از بین برد .

هویّت حقیقی زن

در اسلام بیان می‌شود که زن انسانی است مثل مرد و هر انسانی اعمّ از مرد و زن از دو انسان یعنی مرد و زن به وجود آمده است و آن دو در ماده و عنصر آن مشارکت و دخالت داشته اند و هیچ یک از آن دو نسبت به دیگری برتری ندارد و فقط ملاک برتری انسان‌ها نسبت به دیگران تقواست. بطوریکه خدای تعالی فرمود:

«يا أَيهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» (الحجرات/۱۳) یعنی: ای انسان ها ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملت ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بطور متقابل مورد شناسائی قرار دهید، همانا گرامیترین و ارزشمندترین شما نزد الله باتقواترین شما است.

 پس خدای تعالی تمام انسان‌ها را أخذ شده و تألیف یافته از دو انسان یعنی مرد و زن بطور مشترک اعلام می کند و اینکه آن دو به نسبت واحد در ماده وجودی او مشارکت دارند. قرآن مجید نظریات آن مردم و شعرای آنها را درباره زن و تحقیر او رد می‌کند و همه را خلق شده و تألیف یافته از مرد و زن و مثل یکدیگر تلقّی می‌کند و هیچ بیانی رساتر و کامل تر از این نیست که فضیلت را تنها از ناحیه تقوا قرار می دهد.

 خدای تعالی می فرماید:

«أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ» (آل عمران/۱۹۵) یعنی: من عمل هیچ عمل کننده از شما را ضایع نمی کنم از مرد و زن که شما همه از یکدیگرید.

و تصریح فرموده است که سعی و کوشش و بطور کلی اعمال انسان ها نزد خدا ضایع نمی شود اعمّ از اینکه عمل از مردی صادر شود یا از زنی و تفاوتی در اصل وجود آنها نیست و آنها از نوع واحدی هستند. و با این کلام بیان می‌کند که اعمال هر یک از این دو صنف نزد خدا ضایع و باطل نمی شود و عمل هیچ یک مال دیگری نمی شود و هر انسانی مسئول و در گرو اعمال خودش خواهد بود.

 در این دیدگاه یعنی از نظر قرآن مجید و احکام و اخلاق دین توحیدی عقاید و افکار و رفتار آن انسان‌ها باطل است که می‌گفتند: سیّئات (گناهان) زنان بعهده خود آنها است و حسنات [و اعمال خوب] آنها مال مردان است از منافع وجودی آنها.

 پس وقتی هر یک از این دو موجود یعنی مرد و زن مالک اعمال خودش خواهد بود و فضیلتی و کرامتی برای کسی جز از ناحیه تقوا وجود نخواهد داشت. و از ناحیه تقوا است، اخلاق فاضله مانند ایمان در درجات مختلفش و علم نافع و عقل محکم و اخلاق زیبا و صبر حِلم، پس زن مؤمنه که در درجه ای از ایمان قرار دارد یا دارای علم زیادی است یا عقلم محکم یا حسن خلق، پس چنین زنی در اسلام در اصل گرامی تر و با فضیلت تر از مردی خواهد بود که در این جهات معادل او نیست، حال آن مرد هر کس باشد پس هیچ امتیاز و فضیلتی جز از ناحیه تقوا در کار نخواهد بود.

 و در معنای آیه قبلی بلکه واضح تر از آن می فرماید:

«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيينَّهُ حَياةً طَيبَةً وَلَنَجْزِينَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يعْمَلُونَ» (النحل/۹۷) یعنی: هرکس عمل صالحی انجام دهد از مرد یا زن و در حالیکه مؤمن باشد به او «حیات طیبّه» ای عطا می کنیم [به او در فضای حیات طیبّه حیات می بخشیم] و به آنها پاداشی خواهیم داد بهتر از آنچه عمل می کردند.

 مراد این است که «حیات انسانی» به معنی خاص مشترک است بین مرد و زن و آن از ناحیه ایمان و عمل صالح بنده و عطایای پروردگار عالمیان حاصل می‌شود و هر دو موجود یعنی مرد و زن می‌توانند به آن درجات عالیه از فضائل و کمالات برسند و آن عبارت است از ورود به بهشت و زندگی دائمی در آنجا.

 باز در آیه دیگری در این زمینه می فرماید:

«وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيرِ حِسَابٍ» (غافر/۴۰) یعنی: و کسی که عمل صالح انجام دهد از مرد یا زن و او اهل ایمان باشد، پس آنها وارد بهشت خواهند شد و در آنجا بدون حساب [تصوّر و گمان] به آنها رزق داده خواهد شد.

 منظور از «بِغَيرِ حِسَابٍ» در این آیه کریمه و بعضی از آیات دیگر قرآن مجید یا فراوان و بدون محدودیت است یا فوق حدّ تصوّر و ادراک دنیوی است. یعنی عظمت و فراوانی و انواع نعمت های بهشتی فوق حدّ ادراک و تصوّر عادی انسان ها در دنیا است.

کلام ایام - 114، حادثه شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
بخوانید

باز خدای سبحان در آیه دیگری می فرماید:

«وَمَنْ يعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يظْلَمُونَ نَقِيرًا» (النساء/۱۲۴) یعنی: و هر کس اعمال صالح انجام می‌دهد از مرد یا زن و در حالیکه اهل ایمان است، پس آنها وارد بهشت خواهند شد و به اندازه «نقیری» حق و پاداش آنها از بین نخواهد رفت.

 مراد این است که در نظام برقرار در عالم از ناحیه مشیّت پروردگار عالمیان هیچ حقّی از انسان ها اعمّ از مرد یا زن و هیچ پاداشی از آنها ضایع نخواهد شد. یعنی اینکه اگر در نظامات زندگی به وجود آمده از ناحیه انسان‌ها، قدرتمندان حقوق دیگران را ضایع می‌کنند و یا آنها را غصب می‌کنند و به خود اختصاص می‌دهند. مثل حقوقی از زن ها که توسط مردان ضایع می‌شود، اما در نظام برقرار شده از طرف خدای عزیز حکیم حقوق مقدّر و عطا شده به انسان ها به اندازه نقیری ضایع نخواهد شد. نقیر به فرو رفتگی کوچک پشت هسته خرما گفته می شود و اشیاء بسیار کوچک و حقیر را به آن مثال می‌زنند.

 در آیات فوق الذکر و آیات دیگری در قرآن مجید بطور ضمنی به تساوی حقوق مردان و زنان اشاره شد و این قبیل آیات از پایه گذاری حقوق زنان در معارف و احکام دین توحیدی خبر می دهد! و زمینه تحقّق و ظهور آن را در رفتارهای اهل ایمان فراهم می‌کند.

 این بود خلاصه و مختصری از نظریات مرحوم علامه طباطبائی – رضوان الله تعالی علیه – در تفسیر شریف «المیزان» که در بعضی موارد با اندکی توضیح هم همراه شد.(۱)

 از منابع متعدّد مربوط به علوم اجتماعی و تاریخی و تفسیر قرآن کریم و از جمله مباحث تفصیلی مطرح شده در تفسیر المیزان و دیدگاه‌های گروهی از محقّقان در تاریخ و جامعه شناسی، بطور آشکار بر می‌آید که پایه گذار حقوق زن در سطح جهانی، وجود مبارک خاتم پیامبران حضرت محمد – صلّی الله علیه و آله و سلّم – بود که با یک نوع جهاد علمی و اخلاقی بنای شکوهمند تکریم زن و دختر را به وجود آورد و آن را رفعت بخشید، بنائی که دائماً برقرار خواهد بود حتی با وجود مخالفت ها و کارشکنی‌های تبهکاران و دشمنان دین خدا. استدلال ما برای اثبات این ادعا بصورت ذیل است:

 اخلاق و احکام دین خدا مطابق با فطرت انسان‌ها است و فطرت انسانها با تمایل و علاقه به فضائل اخلاقی و پاکی ها و دفاع از حقوق انسان ها سرشته شده! اگرچه تبهکاری و فساد عده ای از انسان های منحرف از جاده اصلی زندگی، مدتی در بخشی از این جاده فضای تاریکی ایجاد کند و چراغ ها و علائم راهنمائی کنار جاده را تخریب کند و موقتاً از بین ببرد.

 اما سرانجام در هر برهه ای از زمان بعضی از حقایق دینی برای عموم مردم دنیا و یا عده اثرگذار از آنها بطور کامل روشن شد و چهره جمیلی از آن برای انسانها آشکار شد، و مردم از فواید آن بهره مند شدند، دیگر آن حقیقت پنهان نخواهد شد، اگرچه عده ای از دشمنان انسانیّت در پوشاندن آن تلاش کنند و امکانات خود را هزینه کنند و پرده هائی روی آن منبع عظیم نور بکشند و عده ای از انسانها را هم بفریبند، اما تلاش آنها محکوم به شکست خواهد بود. چون فطرت عموم انسان ها و تمایلات آنها موافق با آن حقیقت ظهور یافته و مدافع آن خواهد شد.

 یکی از حقایق دینی ظهور کرده در سطح عالم همین موضوع مورد بحث یعنی «حقوق زنان» است که با استقبال جهانیان همراه شده است. احیاء حقوق زن و تکریم این موجود متعالی و ارزشمند که مظهر شکوهمندی است برای اسماء و صفاتی از پروردگار عالمیان از جمله: خالقیّت و ربوبیّت و رحمت و رأفت و جمیلیّت و لطیفیّت و علیمیّت و حکیمیّت مورد علاقه قبلی و تمایلات فطرت عموم انسان‌ها است! و طبعاً و سرانجام عموم انسان‌ها از آن حمایت خواهند کرد، پس فعالیت‌های عده ای تبهکار فریب خورده و فریبکار در مقابل تمایلات عموم انسان‌ها و در سطح جهان محکوم به شکست است.

 البته احیاء حقوق زن و هر انسان مظلوم دیگر و تکریم این مخلوق ارزشمند اراده ذات قدّوس الله است که از ناحیه رفتارها و جهاد علمی و اخلاقی پیامبران خدا -علیهم السلام – و بالخصوص شخص خاتم پیامبران – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و اوصیاء او و همه معلمان آسمانی، در سطح عالم تجلّی یافته است! و این پدیده هم سهم و بهره‌ای است که نصیب جنس زن از رحمت و برکات و الطاف پروردگار عالمیان شده است.

آثار تجلّی یافته از جهاد علمی معلمان آسمانی

 برافراشته شدن پرچم فضائل اخلاقی و کرامت های انسانی و آشکار شدن چهره زیبائی از معارف و حقایق دینی در فضای زندگی انسان ها احتیاج به قدرت عظیمی داشت. قدرتی بسیار عظیم تر از آنکه انسان ابتداءً و قبل از ورود در این فضا تصوّر می‌کند. برای روشن شدن بیشتر این موضوع مثالی را ذکر می کنیم و آن اینکه: نهر آبی را در نظر می‌گیریم که در یک منطقه مسکونی و داخل یک شهر یا کنار آن و در نزدیکی آن در زمان های گذشته جریان داشت. و زندگی اهل آن شهر از ناحیه جریان آن نهر تأمین می‌شد. قبل از برقراری جریان آن نهر آب مورد نیاز مردم با سختی و مشقّت ها تأمین می شد بجهت اینکه نهرها و چشمه های نزدیک آن شهر در اثر خشکسالی و یا عوامل دیگر خشک شده بود و لازم بود حداقل آب مورد نیاز ضروری اهالی از مکان‌های دور و با تحمل سختی‌ها و هزینه زیاد به آن منطقه مسکونی حمل شود. اهل شهر برای زراعت مواد مورد نیاز و پرورش گیاهان و درختان میوه هم دچار سختی ها و مشقّت ها بودند. یعنی بدست آوردن برای نوشیدن و نیازهای متعارف روزمره مثل شستشوی بدن و لباس و  ظروف غذا با سختی‌ها همراه بود تا چه رسد به تهیه آب زیادتر برای زراعت و پرورش گیاهان و درختان میوه و امثال آنها.

 در این وضعیت عده‌ای از انسانهای فرصت طلب و باصطلاح سودجو هم از فرصت بدست آمده استفاده می‌کردند و با تهیه مقداری آب و فروختن آن به قیمت های گزاف و غیرمنصفانه سود زیادی بدست می‌آوردند. نیاز شدید عموم مردم به آب و کمبود و گرانی آب حمل شده از مناطق دیگر برای آن عده بسیار سودآور بود. البته سود نامشروع و غیر منصفانه و از نوع غارت و چپاول اموال مردم.

در چنین وضعیتی یک فرد نیکوکار و عاقبت اندیش و کریم و بزرگوار با بعضی از همفکران خود از افراد نیکوکار به فکر تأمین آب مورد نیاز خود و دیگران از طریق کندن زمین و جاری کردن نهری می‌افتند و به این کار اقدام می‌کنند.  اما طبعاً کندن زمین در مناطق کوهستانی و شکافتن قطعاتی از کوه های سنگی با ابزارها و وسائل قدیمی و ایجاد کانال ها و تونل ها احتیاج به قدرت و هزینه‌های مالی زیاد و مدیریت عالمانه داشت.

 اما آن عده فرصت طلب که از کمبود آب و گرانی آن، سود نامشروع زیادی می بردند، آنها با اقدام آن گروه خیّر برای کندن زمین و رسیدن به آب و جاری کردن یک نهر طبعاً منافع زیاد نامشروع خود را از دست می دادند. لذا این قبیل افراد در مقابل آن افراد نیکوکار و صالح که اقدام به کندن زمین و جاری کردن نهر و تأمین آب مورد نیاز با سهولت نموده بودند شروع می‌کنند به کارشکنی و مقابله و ایجاد مزاحمت. طبعاً در آن صورت این افراد مزاحم و فاسد به مردم نخواهند گفت که عده ای می خواهند برای این شهر و جهت آسایش مردم نهر آبی جاری کنند و ما مخالف کار آنها هستیم! و می‌خواهیم با آنها مقابله کنیم و مانع کار آنها بشویم و شما به ما کمک کنید تا ما بتوانیم آنها را دفع کنیم یا زندانی کنیم یا به هر صورت مانع کار آنها بشویم.

 در نتیجه آنها برای فعالیت‌های بازدارنده و خائنانه خود لازم بود بهانه‌ها و توجیهات دروغین پیدا کنند و مزاحمت های خود را به نحوی موجّه نشان بدهند! حداقل برای بعضی افراد جاهل که امکان دارد در آن شهر تعداد آنها زیاد بوده است.

 اما آن گروه از افراد خیّر و دلسوز به حال انسان ها و صاحبان همت و استقامت در مقابل مزاحمت های تبهکاران و فریبکاران مقاومت نشان دادند و استقامت کردند و کار خود را پیش بردند و با شکافتن صخره ها و کندن زمین موفق به جاری کردن آب تا نزدیک آن شهر شدند. قبل از اینکه مردم از آن جریان بطور واقعی و صحیح مطّلع شوند و از اقدام آنها حمایت کنند، آن تبهکاران اقدامات خود را گسترش دادند و به مبارزه علنی با آن افراد خیّر پرداختند و مقداری مال هزینه کردند و مردم را به مخالفت با آنها و مبارزه آشکار دعوت کردند و عده ای مزدور از اهل آن شهر و یا از مناطق دیگر استخدام کردند و پولی به آنها دادند و تصمیم گرفتند که با تهمت زدن به آن گروه و تحریک مردم برای مقابله با آنها مانع کارشان بشوند اما آن گروه از افراد خیّر با همت زیاد و تلاش و کوشش خیرخواهانه و نوعدوستانه و بدون دریافت مزد و حتی با از دست دادن بعضی از یاران خود، در درگیری و مقابله، کار خود را پیش بردند. و آن نهر آب به جریان افتاد اما آن گروه فریبکار و دروغگو از کارشکنی‌ و مخالفت خود دست برنداشتند و به فعالیت خود ادامه دادند و اعلام کردند که آن آب جاری شده سالم و بهداشتی نیست و یا افرادی که اقدام به ایجاد نهر کرده اند قصد دیگری دارند و افراد مشکوکی هستند و یا با بیگانگان ارتباط دارند و تهمت هائی امثال آنها. و حتی آن گروه تبهکار و خائن  با آلوده کردن عمدی آن آب توسط مزدوران خود و دور از دید مردم به مقابله و مبارزه خود ادامه دادند.

 فعالیت پیامبران خدا و جانشینان آنها و همه معلمان آسمانی در نشر معارف دینی و هدایت مردم بسوی مقاصد حقیقی زندگی و مخالفت گروهی افراد مغرض و تبهکار یا جاهل شبیه به این نوع جریان است. آنها برای آسایش انسان ها و ایجاد رفاه برای آنها با تحمل سختی ها و مشقّت ها با وجود مخالفت گروهی از همان مردم و با دلسوزی و خیرخواهی حتی برای مخالفان و ملاطفت با همه مردم و حتی خود همان  مخالفان، اقدام به ایجاد نظامی برای زندگی آنها کردند و در این راه زحمت ها کشیدند و درد و رنج های فراوانی را تحمل کردند. و عده ای از آنها در این راه حقّ حیات خود را هم هزینه کردند و در درگیری با مخالفان و دشمنان و بدست آنها به شهادت رسیدند.

ما ادامه بحث و نتیجه گیری از آن را به بخش بعدی موکول می‌کنیم. (ان شاء الله تعالی)

الیاس کلانتری

پاورقی:

۱- علاقه مندان به این بحث و جهات تفصیلی و صورت کامل و مستدل آن می‌توانند به تفسیر آیات ۲۲۸ – ۲۴۲ سوره بقره در «المیزان» مراجعه کنند. همچنین در کتاب «راهنما و فهرست تفسیر المیزان» تألیف نویسنده مقاله در ذیل کلمه «زن» عناوین و شماره جلد و صفحه و اسم سوره و شماره آیات مربوط به این موضوع در تفسیر المیزان ذکر شده است و اهل تحقیق می توانند از آن استفاده کنند.

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن