کلام ایام – ۵۶، ماه رمضان زمان باز شدن درهای آسمان

 

اس-ام-اس-رمضانماه  رمضان زمان باز شدن درهای آسمان

بخش سوم

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) در ادامه کلام خود در فضائل ماه مبارک رمضان فرمود:

«أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ» یعنی: نفس هایتان در آن تسبیح و خوابتان در آن عبادت محسوب می شود و عمل شما در آن قبول و دعایتان مستجاب می شود.

در این عبارت به مراتبی از رحمت جاری خداوند در فضای ماه رمضان و ساعات آن و نزول برکات عمومی در این ماه اشاره شده است. یعنی مراتبی از رحمت و برکات خداوند در این ماه به عالم دنیا نازل می شود، که شامل مؤمنان از ناحیه حضور در ایام و ساعات آن می شود. حتی قبل از انجام اعمال خاص این ماه. مثل اینکه انسان ها صرفاً از ناحیه وجود داشتن، و زندگی کردن در روی زمین، از نور و حرارت و سایر خواص آفتاب بهره مند می شوند و این از جلوه های ربوبیّت خداوند در مورد مخلوقاتش می باشد. و بعضی از نعمت های دیگر پروردگار عالم که مثل آفتاب مورد بهره برداری عمومی قرار می گیرند، مثل غذای یک نوزاد که به محض تولد در بدن مادرش به وجود می آید و مثل اکسیژن هوا که برای ادامه حیات ضروری است و مثل محبتی که خداوند در مادران نسبت به نوزادشان القاء می کند و مثل صفات فطری و غریزی که به انسان ها و حیوانات به محض تولد و در مواردی قبل از آن عطا می شود.

این وضعیت که نفس های انسان در ماه رمضان تسبیح و خوابشان عبادت محسوب شود، از خصوصیات این ماه پر برکت می باشد. یعنی علاوه بر آثار و نتایج عظیم مطلوبی که اعمال و عبادات  در ماه رمضان برای انسان ها خواهد داشت، صرفاً حضور در ماه رمضان هم علاوه بر اعمال عبادی، منشأ دریافت بهره های خاص خواهد شد.

قبولی اعمال انسان آثار فراوان پر برکتی برای او خواهد داشت، و طبق کلام شریف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) اعمال انسان در این ماه مورد قبول خداوند واقع خواهد شد. توضیح اینکه: اعمالی که از انسان صادر می شود در موقعیت های مختلفی قرار می گیرد و آثاری متناسب با موقعیت ها خواهد داشت. بعنوان مثال: انسان یک وقت نسبت به انسان دیگری دِینی به عهده دارد یعنی بدهکار است و موظف است در زمان تعیین شده دِین خود را بپردازد. این شخص بدهکار در زمان تعیین شده حتی در صورت امکان قبل از زمان تعیین شده و بدون معطلی و به صورت محترمانه بدهی خود را به طلبکار می پردازد و از او تشکر می کند. اما گاهی یک بدهکار به تعهد اخلاقی یا قانونی خود عمل نمی کند و شخص طلبکار را اذیت می کند و پی در پی وعده می دهد و به وعده های خود وفا نمی کند، اما سرانجام بعد از مدتی تحت فشارهای اخلاقی یا قانونی بالاخره بدهی خود را به صورتی غیر مؤدبانه و قطعه قطعه به طلبکار خود می پردازد. وقتی او با این روش بدهی خود را سرانجام پرداخت کرد، حال دیگر بدهکار محسوب نمی شود و به تکلیف اخلاقی و قانونی خود عمل کرده است، اما این رفتار نامطلوب و غیر مؤدبانه او منشأ آثار نامطلوبی خواهد شد، و احتمال دارد رفتار او در مورد انسان های دیگر در خیری را ببندد و آن شخص طلبکار دیگر از وام دادن به دیگران خودداری کند و همچنین از بعضی کارهای خیر دیگر! اما شخص اول با رفتار خدا پسندانه و مؤدبانه و بزرگوارانه خود می تواند منشأ کارهای خیر دیگری شود و انسان هائی را در جهت انجام کارهای خیر از جمله قرض دادن به نیازمندان بالخصوص در مواقع اضطراری تشویق کند و کاری کند که انسان ها از کمک به انسان ها و اعمال خیر لذت ببرند و حتی در انجام کارهای خیر از دیگران سبقت بگیرند.

حال مطابق احکام اخلاقی دینی و بطور کلی معارف آن، عمل و رفتار بزرگوارانه و مؤدبانه شخص بدهکار اول، مورد قبول خداوند قرار می گیرد، یعنی عمل او عبادت خداوند محسوب می شود و خداوند از او راضی می شود. او در این صورت وظیفه دینی خود را انجام داده است، و بدهکار محسوب نمی شود، اما رفتارش به صورتی بوده است که موجب رضایت خداوند و منشأ کارهای خیر دیگر در بین عده ای شده است. این نوع انجام وظیفه دینی و این نوع عبادت مقبولیت آن را در نزد خداوند به دنبال خواهد داشت.

اما بدهکار دوم که با روش نادرست و غیر اخلاقی بالاخره بدهی خود را پرداخت کرد، او هم بدهکار نیست، اما عمل او در حد ساقط شدن وظیفه دینی بود و او پاداشی از خداوند برای عمل خود دریافت نخواهد کرد و حتی در مرتبه ای گناهکار هم محسوب می شود. و عمل او در حد اِسقاط تکلیف انجام گرفته و نه در مرحله قبولی عبادت.

اعمال دیگر هم شبیه به همین است. بعنوان مثال: انسان مؤمن موظف به خواندن نمازهای واجب روزانه است. یعنی نیاز انسان به ارتباط با خداوند به صورت نماز چنان تأثیری در روح خود او، و روابط اخلاقی و اجتماعی با دیگران دارد که خداوند آن را به صورت عمل واجب قطعی تعیین کرده است و قطع این نوع ارتباط بعد از مدتی موجب مرگ «روح انسانی» او خواهد شد. همچنان که غذا نخوردن و آب ننوشیدن و نخوابیدن بعد از چند روز مرگ جسمانی انسان را به دنبال خواهد داشت.

حال این عبادت واجب و ضروری یک وقت می شود با آمادگی روحی و رعایت قداست و اهمیت آن و اول وقت و با اهمیت خاص، بجا آورده شود و انسان ملتزم به صحت و اهمیت آن شود، مثلاً لباسش پاک و حلال باشد و زمینی که در آن نماز می خواند غصبی و آلوده نباشد و شرایط دیگر صحت آن را رعایت کند و اخلاق نمازگزاران حقیقی را در خود ایجاد کند، و با حضور قلب نماز بخواند. در این صورت نماز او مورد قبول خداوند قرار خواهد گرفت.

کلام ایام - 344، ماه رمضان و جایگاه آن در فرهنگ قدسی
بخوانید

اما اگر کسی این عمل جلیل و با شکوه را بدون رعایت شرایط خاص آن و نوعی بی اعتنائی بخواند و آن را سبک بشمارد و اوقات آن را رعایت نکند، او در این صورت نماز خوانده است و تارک نماز محسوب نمی شود. اما عمل او شرایط قبولی در نزد پروردگار عالم را پیدا نمی کند و فقط تکلیف نماز از او ساقط می شود.

اگر اعمال انسان به درجه قبولی در نزد پروردگارش برسد، آثار مبارک فراوانی خواهد داشت و سود عظیمی عاید صاحب عمل خواهد شد. بعضی از آثار قبولی اعمال، در دنیا به صاحب عمل خواهد رسید و آثار مبارک عظیم تر در زندگی اخروی برای او حاصل خواهد شد. اما در غیر این صورت عمل او فقط در حدّ اسقاط تکلیف محسوب خواهد شد. و او فقط مجازات ترک عمل را نخواهد داشت.

 وجود مبارک پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: اعمال شما در این ماه قبول خواهد شد. و این فضیلت عظیمی است. قبولی اعمال انسان استعداد ورود به بهشت را در او ایجاد خواهد کرد و این درجه بسیار رفیعی است.

آنچه گفته شد در مورد اعمال عبادی انسان بود، اما فضائل ماه مبارک رمضان بالاتر از این هم هست بطوریکه آن حضرت فرمود: «نفس های شما در آن تسبیح خداوند، خوابتان عبادت محسوب می شود».  با این وصف، زیانکار حقیقی کسی است که از موقعیت این ماه عظیم با برکات فراوان آن نتواند بهره مند شود و ساعات و فرصت های پر سود آن را از دست بدهد. و از حوزه برکات و رحمت خاصه خداوند در این ماه خارج شود.

استجابت دعاها در ماه رمضان

بطور مکرر در مباحث قبلی و بعضی از مقالات گفته شد که انسان ها یک وقتی بطور عادی و به صورت متعارف از نعمت های خداوند بهره مند می شوند. مثل بهره مندی انسان ها به صورت عادی از نور و حرارت آفتاب، در حدی که عامل حیات انسان ها و حیوانات و نباتات، و عامل به وجود آمدن وسایل مورد نیاز انسان ها مثل غذا و لباس و تبخیر آب دریاها و آمدن باران و جریان عادی زندگی می شود.

اما یک وقت انسان هائی با بکار بردن بعضی از وسایل و بکار بستن بعضی روش های مبتنی بر علم و تجربه، می توانند از نور و حرارت آفتاب استفاده های خاص یا بیشتری ببرند! مثل کاشتن مقدار زیادی گیاه و درخت در معرض آفتاب و پرورش آن ها و ساختن نیروگاه های خورشیدی که انرژی منتشره از آفتاب را به انرژی برق تبدیل کند و امثال آن ها.

در جهت اتصال و ارتباط با خداوند هم موضوع شبیه همین است. یعنی انسان ها به طور عادی و از طرق متعارف از داشتن انواعی از ارتباط ها با خداوند بهره مند می شوند و زندگی عادی آن ها جریان می یابد مثل قوانین حاکم بر بدن انسان از طرف خداوند که اصل حیات او را تأمین می کند، یعنی موادّ زمینی و آنچه در اطراف زمین است، به صورت غذا و آب و هوا وارد بدن انسان می شوند و به اعضای بدن او و مواد مورد نیاز حیات او تبدیل می شوند. همچنین در اثر این نوع ارتباط مواد زمینی به گیاهانی که خواص دارویی در وجود انسان دارند، تبدیل می شوند و یا امکان حیات برای حیواناتی که حیات انسانی به وجود آن ها نیاز دارد، بوجود می آید.

اما انسان علاوه بر داشتن این نوع ارتباط طبیعی و عادی، می تواند ارتباط نوع دیگری با خداوند و صفات و افعال او پیدا کنند و آن عبارت است از ارتباط از طریق و درخواست مستقیم یعنی «دعا» در حالت دعا انسان به قدرت بی پایان خداوند و دارائی های بی انتهای او متصل می شود و می تواند بهره مندی خود از قدرت و دارائی و علم او را ده ها و صدها و هزاران برابر بیشتر کند.

در اثر این نوع اتصال به خداوند و ارتباط با او امکان دارد مشکلاتی که برطرف کردن آن ها از قدرت بشری و حتی همه انسان ها خارج است، از بین برود و انسان به خواسته هایی برسد که رسیدن به آن ها از طریق قدرت های عادی متعارف امکان پذیر نیست.

در اثر دعای حقیقی امکان دارد مریضی که از طرق متعارف متداول در علم طب قابل معالجه نیست، بهبود یابد و در صحت و سلامت به زندگی خود ادامه دهد. و حتی در اثر دعای حقیقی امکان زنده شدن انسانی که از دنیا رفته است وجود دارد و موارد دیگر مشابه آن ها.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) در خطبه خود در فضائل ماه رمضان فرمود: «دعای شما در آن مستجاب است» و در عبارت بعدی فرمود:

«فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ» یعنی پس، از خدا درخواست کنید، با نیت های صادق و قلوب پاک. در این عبارت آن بزرگوار به بعضی از شرایط استجابت دعا بطور ضمنی اشاره فرموده و آن داشتن نیت صادق در مقام دعا و زمینه مساعد برای دعا و استجابت، یعنی قلب پاک.

دعا و درخواست از خداوند یکی از عباداتی است که خداوند صراحتاً در آیاتی از قرآن به آن دستور داده است و وعده استجابت را هم برای دعا به عهده گرفته است.

اما عده ای از انسان ها تصور می کنند که دعایشان مستجاب نمی شود و یا به عبارت دیگر در مواردی انسان مشاهده می کند که دعایش مستجاب نمی شود. اما می دانیم که خداوند هرگز خُلف وعده نمی کند و از بر آوردن حوائج بندگانش هم عاجز نیست و دارایی او هم نامحدود است. پس عدم استجابت دعا باید علت خاصی داشته باشد. ما در این زمینه در مقاله ای تحت عنوان: «ماه رمضان و دعاهای آن» – به طوری که وعده دادیم- بخواست خداوند بحث لازم در تعریف دعای حقیقی و شرایط استجابت دعا را خواهیم آورد.

الیاس کلانتری

۹۵/۳/۲۵

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن