۴۶ – احکام دینی چه قسمت از زندگی انسان را شامل می شود؟

  • به طور کلی دین چه نقشی در زندگی انسان دارد؟

  • حوزه کارآمدی دین کجاست؟

  • ارتباط دین و عقل دنیوی چگونه است؟

  • آیا دین در مورد علوم مادی هم اظهار نظر می کند، مثلاً فیزیک دینی هم داریم اگر داریم فرقش با فیزیک غیر دینی چیست؟

پاسخ: قبل از پاسخ به این سؤال ابتدا باید دین تعریف شود، و در آن صورت جواب این سؤال و سؤالات دیگر در این زمینه روشن خواهد شد.

دین در اصل به معنای راه و روش می باشد و یا راه و روش زندگی. به طور کلی روشی را که انسان دانسته و یا ندانسته در زندگی به کار می برد، دین او محسوب می شود. با این وصف دیگر هیچ انسانی بدون دین وجود نخواهد داشت و تمامی انسان ها دارای نوعی دین خواهند بود. در قرآن کریم هم به این مطلب در آیاتی- حداقل به طور ضمنی- اشاره شده است، به طوری که خداوند به پیامبرش دستور می دهد که به کفّار بگوید: دین شما برای شما است و دین من هم برای من است. می فرماید:

« قُلْ يَا أَيُّهَا ﭐلْکَافِرُونَ» (۱) … « لَکُمْ دِينُکُمْ وَلِيَ دِينِ» (۶) (الکافرون آیه ۱ و ۶)

از نظر قرآن کریم کافران هم دارای نوعی دین هستند!

همچنان که قرآن کریم در موضوع رسالت حضرت موسی (ع) و مقابله فرعون با او به نقل از قول فرعون نسبت به حضرت موسی (ع) می فرماید:

« وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَىٰ وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَکُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي ﭐلْأَرْضِ ﭐلْفَسَادَ» (غافر آیه ۲۶)

فرعون گفت: بگذارید من موسی را بکشم و او هم پروردگارش را بخواند من می ترسم او دین شما را تغییر دهد یا در زمین فساد آشکار کند.

به طور کلی زندگی بدون راه و روش امکان پذیر نیست، حتی نه تنها در زندگی اجتماعی و در ارتباط با دیگران، بلکه در زندگی فردی و بدون ارتباط با دیگران- که البته اگر چنین زندگی برای انسان ها امکان پذیر باشد- یا در ارتباط های بسیار محدود و اندک مثل زندگی در یک روستای کوچک آن هم در زمان های گذشته. یعنی در این نوع زندگی هم خواه و ناخواه انسان ها احتیاج به راه و روشی در زندگی خواهن د داشت. حداقل در بدست آوردن غذا و چگونگی مصرف مواد غذائی و تهیه لباس و نحوه استفاده از آن مثلاً در تابستان و زمستان و چگونگی رفتار در صورت مریض شدن و تلاش برای بهبودی و چگونگی رفتار با همسر و فرزند و موجوداتی که انسان به آن ها نیاز دارد و دفاع از خود و دیگران وقتی مورد هجوم حیوانات و یا انسان های دیگر قرار می گیرند. پس انسان در جهات مختلف زندگی احتیاج به راه و روش دارد و این راه و روش در زبان عربی و در عرف قرآن کریم «دین» نامیده شده.

در حقیقت آن چه گفته شد معنای لغوی کلمه دین است و معنای اصطلاحی دین در ادامه این بحث ذکر خواهد شد. دین در این معنی که ذکر شد، اختصاص به افراد و ملت های معینی ندارد و همه انسان ها در اصل آن یعنی داشتن دین مشترک هستند، اما انسان ها دارای ادیان مختلفی می باشند و دین های مختلف را یا خود انتخاب کرده اند- که تعداد این انسان ها کم است- یا از محیط زندگی و پدر و مادر و اقوام به آن ها منتقل شده است. به طور کلی اصل داشتن یک دین برای انسان ها اجتناب ناپذیر است و آن ها فقط امکان انتخاب دارند، یعنی می توانند دین را انتخاب کنند. دین به این معنی در تاریخ زیاد بوده، به طوری که شمارش ادیان و تعیین رقمی برای آن امکان پذیر نیست اما می شود ادیان مختلف را با تعدّد و تکثّر شان در یک تقسیمی فشرده قرار داد و آن تقسیم ادیان است به دین الهی و ادیان بشری. یعنی می شود همه ادیان به وجود آمده در تاریخ زندگی انسان ها را تحت این دو عنوان کلی مورد بررسی قرار داد.

معنای اصطلاحی دین

کلمه دین در عرف ملت ها و جوامع مختلف از معنای لغوی اولیه آن به معنای دیگری منتقل شده و این معنای جدید در حقیقت بخشی از معنای اصلی اولیه را تشکیل می دهد. در معنای متداول و متعارف عبادت و پرستش هم به این عنوان اولیه اضافه شده و غالباً به این موضوع در کاربردها بیشتر توجه می شود. و همچنین در بیشتر کاربردها به جنبه قداستی دین بیشتر توجه می شود که البته این جهت به ادیان آسمانی و یا به عبارت دیگر حقیقت «دین توحیدی» ارتباط دارد. یعنی جهتی از حقیقت دین توحیدی، موضوع عبادت می باشد.

البته عبادت یا معنای مصطلح آن یعنی پرستش در ادیان بشری و انواع بت پرستی هم وجود دارد، الا این که در این نوع رفتار انسان هائی به جای «الله» یک یا چند موجود از مخلوقات او را عبادت می کنند.

در دید کلی می توانیم بگوئیم دین آسمانی یا دین توحیدی، یک نظام عقیدتی و فکری و عملی کلی است که از علم و قدرت خداوند نشأت گرفته و همه پیروان خدا انسان ها را به آن دعوت کرده اند و این حقیقت دارای مراتبی می باشد که پیامبران قبلی بعضی از آن مراتب را به انسان ها عرضه و معرفی کرده اند و صورت کامل آن را آخرین پیامبر خدا حضرت محمد (ص) برای عموم انسان ها آورده و عرضه کرده است. صورت کامل دین توحیدی همه نیازهای علمی و عقیدتی و اخلاقی و رفتاری انسان ها را در معارف خود دارد.

در مقابل دین توحیدی، ادیان بی شمار بشری قرار دارند، که از اراده و عقیده و فکر و علم و عمدتاً هوای نفس انسان ها نشأت گرفته اند. طبیعی است که علم انسان ها در هر مرتبه و مرحله ای باشد، باز هم علم ناقصی است و اگر در بعضی جهات زندگی انسان ها کارهایی داشته باشد، ولی فاقد قدرت لازم برای تأسیس و اداره یک جامعه متعالی دارای همه کمالات می باشد. یعنی علم ناقص نمی تواند محصول کامل در همه جهات ایجاد کند.

خلاصه این قسمت از بحث این است که: نیاز به دین اجتناب ناپذیر است. و انسان ها فقط امکان انتخاب دارند، و این که انسان ها می توانند یا دین آسمانی و توحیدی را انتخاب کنند، یا یکی از ادیان بشری! دین توحیدی از علم بی پایان خداوند نشأت گرفته است و همه پیامبران خدا انسان ها را به سوی آن دعوت کرده اند اما منشأ ادیان بشری انسان و فرآورده های اراده و فکر او است.

منشأ اغلب ادیان بشری فکر و علم و عقل و قوای حقیقی روحی دانشمندان حتی عامه مردم نیست، بلکه هوای نفسانی یک حاکم و یا هیئت حاکمه یک جامعه مثل رئیس یک قبیله، کدخدای یک قریه و یا فرماندار یک شهر و یا پادشاه و رئیس جمهور یک کشور عامل تأسیس و تشکیل آن می باشد.

اما اگر حتی دانشمندان یک کشور پیشرفته و یک ملت تحصیل کرده و حقوق دانان و جامعه شناسان و انسان شناسان در سطح جهانی جمع شوند و یک نظام اجتماعی و عقیدتی و اخلاقی و رفتاری ایجاد کنند و انسان های دیگر هم از محصول بدست آمده یعنی این نوع از ادیان بشری تبعیّت کنند باز هم جامعه ی متعالی مورد آرزو و نیاز انسان ها ساخته نخواهد شد – به دلایلی که در ادامه این مباحث و سؤال های بعدی خواهد آمد- و انسان ها نیاز اجتناب ناپذیر به دین توحیدی و آسمانی دارند.

این سؤال کلی و اصلی با چند سؤال مرتبط با یکدیگر تحت عناوین ذیل و شماره های بعدی بررسی و تحلیل خواهد شد.

۴۷- دین چیست و مأموریت آن کدام است؟
بخوانید

۴۸- ارتباط دین و عقل چگونه است؟
بخوانید

۴۹-آیا دین در علوم مادی هم مثل فیزیک و شیمی اظهار نظر می کند؟
بخوانید

۵۰-آیا دین و معارف آن قابل نقد و بررسی است؟
بخوانید

۵۱-آیا دین همه ی ابعاد زندگی انسان ها را می پوشاند؟!
بخوانید

الیاس کلانتری

۹۳/۱۰/۲۸

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن