۱۵۴-چرا خداوند مانع تحریف قرآن می شود، اما از تحریف تورات و انجیل جلوگیری نکرد؟!

image_galleryسؤال:چرا خداوند از تحریف تورات و انجیل جلوگیری نکردو اما حفاظت از قرآن را به عهده گرفته است؟!

پاسخ:خداوند می فرماید:

«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (الحجر/۹) یعنی: ما این قرآن را نازل کردیم و محافظ آن خواهیم بود. مراد از ذکر در این آیه قطعاً قرآن مجید است. از این آیه بر می آید که خداوند عالمیان این کتاب را با عنایت خاصی نازل کرده و حفاظت آن را به عهده گرفته است.

اما سؤال این است که چرا این حفاظت در مورد تورات و انجیل انجام نگرفته و آن دو کتاب آسمانی تحریف شده اند. در پاسخ این سؤال می شود گفت که این حفاظت از قرآن به موقعیت خاص و استثنائی و انحصاری خود قرآن مربوط می شود و تورات و انجیل چنین خصوصیتی را نداشتند. یعنی این حفاظت به این معنی نیست که اگر فردی و یا گروهی خواستند قرآن را تحریف کنند، خداوند به نحوی فعالیت آن ها را به هم بزند و مانع کار آن ها بشود.- اگر چه بعضی ها چنین عقیده ای دارند- بلکه این حفاظت خداوند در، «حقیقت  اصلی قرآن» و چگونگی ایجاد آن انجام گرفته است. اما در مورد تورات و انجیل چنین ضرورتی در کار نبوده است. چون آن دو کتاب آسمانی برای مقطع زمانی محدود و آموزش معارف معین و محدودی به وجود آمده اند. و طبعاً پاسخگوی انسان ها در زمان های متحوّل بعدی نخواهند بود.

اما قرآن مجید حقیقتی است مشتمل بر علوم نامحدود و برای زمان های متحوّل و نیازهای علمی نامحدود به وجود آمده است، بنابراین موقعیت علمی خاصی دارد و همچنین جاذبه و تأثیر اختصاصی و انحصاری دارد و این موقعیت قرآن شبیه و نظیری ندارد. حتی کتاب های آسمانی قبلی هم موقعیتی مشابه قرآن مجید ندارند.

اگر کسی بگوید: آن دو کتاب قبلی هم کتاب آسمانی محسوب می شوند و خدا آن ها را نازل کرده است، پس آن ها هم باید شبیه و نظیر قرآن باشند!، در جواب می گوئیم: فلان درخت را هم خدا آفریده و در نوع خودش یک مخلوقی است کامل و ارزشمند، اما انسان را هم خدا آفریده، آیا می شود گفت ارزش و کمالات یک عدد درخت و یک انسان مثل هم و اندازه هم هستند؟! و یا چون همه انسان ها را خدا آفریده است، پس آیا می شود گفت انسان ها از نظر اخلاقی و رفتاری و شخصیتی و علمی مثل یکدیگر و در سطحی مساوی هم هستند؟! طبعاً جواب این سؤالات منفی است.

چون تورات یک کتاب آسمانی بود که بر پیامبر خدا حضرت موسی (ع) نازل شد طبعاً دارای قداست و ارزش زیادی بود. اما این کتاب بعد از ظهور پیامبر صاحب شریعت بعدی یعنی حضرت عیسی بن مریم (ع)، جایگاه خود را به کتاب آسمانی دیگری داد یعنی کتاب آسمانی دیگری نازل شد که همان انجیل است که هم تصدیق کننده تورات بود و هم کامل تر از آن، اما عده ای از یهودی ها به آن اعتناء نکردند و مدعی ادامه پیروی از تورات شدند و در حقیقت سفارش حضرت موسی (ع) را در مورد پیامبر بعدی یعنی حضرت مسیح (ع) و کتاب آسمانی او زیر پا گذاشتند. وقتی آن ها این راه را در پیش گرفتند، طبیعی بود که کتاب تورات را تحریف کنند، یکی به جهت این که آیاتی در آن بوده مشتمل بر سفارشات حضرت موسی مبنی بر تبعیت از پیامبر بعدی یعنی حضرت عیسی (ع) و همچنین خبر ظهور آخرین پیامبر خدا حضرت محمد (ص) و دستور بر پیروی از آن حضرت. اما گروهی از یهودیان به هیچ یک از این سفارشات اعتناء نکردند و طبعاً برای توجیه کار نادرست و نامشروع خود احتیاج به حذف یا تغییر این نوع آیات داشتند.

231-چرا بعضی از علماء رفتارهای غیردینی را توجیه می کنند؟!
بخوانید

دیگر این که کتاب تورات طبعاً در زمان های بعد از ظهور حضرت مسیح (ع) نیازهای علمی مردم آن زمان را نمی توانست تأمین کند و احتیاج به علوم و آموزش های جدید وجود داشت پس عملاً تغییراتی در آن لازم می شد.

این موضوع عیناً در مورد انجیل و تحریف آن هم صدق می کند یعنی وقتی عده ای از مسیحیان سفارشات حضرت عیسی (ع) در انجیل را در مورد پیامبر اسلام (ص) زیر پا گذاشتند از ایمان آوردن به آن حضرت (ص) خودداری کردند طبعاً نیاز به تغییر و تحریف انجیل پیدا می کردند. و مهم تر این که این کتاب آسمانی محدود به زمان معین و متناسب با نیازهای علمی محدود آن زمان معین، عهده دار تأمین نیازهای علمی در زمان های بعدی نمی توانست باشد. و معنا ندارد که خداوند عالم که خود و به زبان پیامبرش پیروان کتاب های آسمانی قبلی را سفارش به پیروی از آخرین پیامبر و آخرین کتاب آسمانی کرده، و عده کثیری از آن ها به این سفارشات اعتنائی نکرده اند، خداوند همان کتاب ها را برای آن ها حفظ کند و مانع تحریف آن ها بشود و اگر این کار می شد در حقیقت خداوند کار نامشروع آن ها را تأیید کرده بود.

کار عده ای از یهودیان و مسیحیان در ارتباط با بی اعتنائی به قرآن مجید و ادامه پیروی از کتاب های قبلی مثل کار کسانی است که می خواهند کتاب های درسی مدارس در مقطع ابتدائی را در مقاطع بعدی و در دانشگاه تدریس کنند. طبعاً چون این کتاب ها نیازهای علمی در مقاطع بعدی تحصیلی را تأمین نخواهند کرد ناچار می شوند تغییراتی در آن کتاب ها ایجاد کنند.

آن عده از مسیحیان و یهودیانی که به دستورات پیامبرانشان توجه کردند و به صورت کامل دین توحیدی یعنی اسلام روی آوردند، در حقیقت دینداران حقیقی بودند. اما گروه دیگر با تورات و انجیل بازی کردند و کتاب های آسمانی را مطابق امیال خود تحریف کردند.

اما قرآن مجید مشتمل بر علوم بی پایانی است و پاسخگوی همه نیازهای علمی انسان ها در همه زمان ها می باشد. لاجرم دارای موقعیتی انحصاری و اختصاصی است و دارای جاذبه ای بی پایانی و به صورتی تنظیم و ترکیب شده است که تحریف ناپذیر است و اندک تغییری در آن، نظام خاص آن را به هم می زند و آشکار می شود و نوع توجه انسان ها به آن و میزان این توجه عمومی پیروانش هر گونه تغییر و دست بردن در آن را دفع می کند.

خلاصه این که: قرآن مجید کتابی است دارای علوم و معارف نامحدود و پاسخگوی همه نیازهای انسان ها در همه زمان ها و شرایط متحوّل علمی و اجتماعی و این کتاب به نحوی تنظیم و ترکیب شده است که:

 اولاً: نیازی به تحریف آن وجود ندارد.

ثانیاً: به لحاظ اسلوب خاصی که در مورد آن به کار رفته است تحریف آن امکان پذیر نمی باشد.

ثالثاً: حفاظت خداوند در مورد آن به نحوه خاصی انجام می گیرد نه به معنای متداول عرفی. اما تورات و انجیل در عین حال که هر دو کتاب آسمانی می باشند، واجد چنین خصوصیتی نبوده اند.

الیاس کلانتری

۹۴/۱۱/۲۴

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن