۲۵۰ – چگونه می شود لذت های حقیقی را با لذت های کاذب و توهمی جابه جا کرد؟

بخش هفتم

برای ترک غیبت چه راههای عملی وجود دارد؟

پاسخ: در بخش قبلی از این سلسله مقالات (بخش ششم) توضیح داده شد که در جهت ترک گناهان هم، می شود از موضوع «عادت کردن» استفاده کرد، همچنانکه در ارتکاب گناهان و انجام دادن اعمال زیان آور هم- بطوریکه قبلاً ذکر شد- این خاصیت روحی عامل و سبب اصلی می باشد. در این بخش از این مباحث توضیحات قبلی را تکمیل کرده و راه های عملی جایگزین کردن لذت های حقیقی با لذت های کاذب و توهّمی و زیان آور را معرفی می کنیم.

وقتی انسان در اثر توجهات پی در پی به یک شئ و عادت کردن به آن، تمایل قلبی نسبت به آن پیدا می کند و گاهی این تمایل شدید و شدیدتر می شود تا جائی که بصورت عشق و شیفتگی در وجود او در می آید و شخصی که این حالت در او به وجود آمده، لذتی از ارتباط با آن شئ احساس می کند! در حالیکه آن لذت توهّمی و غیر واقعی و بلکه گاهی زیان آور است! حال در این صورت چرا انسان از این خاصیت روحی در اشیاء و کارهای ارزشمند و مفید و لذت های ناشی از آن ها بهره برداری نکند؟ در حالیکه این نوع لذت ها لذت های حقیقی است و مفید و گاهی شدیدتر و عمیق تر است؟!

قبلاً گفته شد که «عادت کردن» به اشیاء و بعضی کارها از کمالات روح انسان است و قرار دادن آن خاصیت در روح انسان از طرف خداوند، طبعاً دارای حکمت هائی است! و لازم است انسان در اثر آن از بعضی اشیاء و اعمال و حقایق لذت ببرد و با آن ها مأنوس شود.

نکته دیگر اینکه: انسان اگر از این خاصیت روحی ارزشمند خود در مسیر صحیح زندگی استفاده نکند، همین خاصیت روحی او را وادار به نوعی اعتیاد مبتذل خواهد کرد مثل اینکه انسان تشنه اگر دسترسی به آب سالم و پاک پیدا نکند و تشنگی در او شدت یابد، ناچار از نوشیدن آب آلوده خواهد شد. و یا انسان گرسنه در صورت عدم دسترسی به غذای سالم و مرغوب و شدت یافتن گرسنگی، ناچار از خوردن غذای غیر مرغوب و آلوده خواهد شد و انسان نیازمند در صورت پیدا نکردن یک کار مفید و درآمد مورد نیاز از راه های مشروع و قانونی و شرافتمندانه، غالباً به راه های نادرست و غیر قانونی جهت تأمین نیازهای خود روی خواهد آورد! و امثال آن ها.

بعد از یادآوری و توضیحات تکمیلی بخشی از مباحث قبلی، راه استفاده از این خاصیت روحی را در ایجاد لذت های حقیقی و جلوگیری از اعتیادهای مبتذل مثل اعتیاد به گناه و همچنین ترک آن نوع اعتیاد، از جمله عمل پلید و زیانبار غیبت، مورد بحث قرار می دهیم.

در آموزش های دینی موضوع «ذکرالله» موقعیت بسیار رفیع و ممتازی دارد و خداوند در قرآن مجید مؤمنان را به طور مکرّر به آن توصیه فرموده است. و بطوریکه فلاح و سعادت انسان را متوقف به «ذکرالله کثیر» قرار داده است.

ما قبلاً در جواب یک سؤال مقاله ای کوتاه در این زمینه نوشتیم و در این بخش قطعه ای از آن را جهت روشن شدن موضوع نقل می کنیم (۱)

منظور از ذکرالله نوعی اتصال و ارتباط با خداوند است بطوریکه یاد خدا در قلب انسان جریان یابد. بطور کلی هر کاری و هر چیزی که انسان را به یاد خدا بیندازد و یاد او را در قلب انسان وارد کند، ذکرالله نامیده می شود. بعنوان مثال: نماز خواندن یک نوع ذکرالله یا عامل و سبب ذکرالله است. و تلاوت قرآن مجید، نوع دیگری از ذکرالله است و می شود این نوع ذکر خدا با یکدیگر توأم شود و یا توأم با یکدیگر حساب شوند، چون نماز از یک سلسله اعمال مثل رکوع، سجده، قیام، و تلاوت مقداری قرآن تشکیل یافته است.

همچنین تفکر در کارهای خداوند مثل خلقت موجودات و ربوبیّت آن ها و توجه به عجایب خلقت و رفتارها و اوصاف موجودات که از علم و قدرت خداوند نشأت گرفته است که نوعی از ذکرالله است. و در رأس الطاف و عنایات خداوند به بندگان، بعثت پیامبران جهت ارشاد انسان ها و تفکر و مطالعه در اخلاق و رفتارهای کریمانه و فضائل علمی و شخصیتی آن بزرگواران و امثال آن ها قرار دارد. یعنی آن هم نوعی ذکرالله است .

ذکرالله انواع، درجات و مراتبی دارد. مثل ذکر زبانی، ذکر قلبی و ذکر عملی خداوند و مجموعاً اشتغال به عبادات و اجرای فرمان های خداوند در مسیر اطاعت از او و جلب رضایت او، ذکرالله محسوب می شوند. بعضی از انواع ذکرالله از انواع دیگر آن برتر و عظیم تر است. مثل: احسان به والدین،کمک به نیازمندان، دلجوئی از انسان های گرفتار، جهاد در راه خدا و ایجاد امنیت و آرامش برای انسان ها و امثال آن ها.

موضوع ذکرالله در آیات قرآن با اهمیت و عظمت خاصی مطرح شده است و خداوند سعادت و فلاح انسان را به «ذکرالله کثیر» مرتبط کرده است! بطوریکه می فرماید:

«وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (الجمعة/۱۰)

خداوند را زیاد ذکر کنید، باشد که رستگار شوید.

در آیات قرآن گفته شده است که اعراض از ذکر خدا موجب شقاوت، سختی معیشت، از بین رفتن آسایش انسان، نابینائی در آخرت و ورود به جهنم خواهد شد. بطوریکه فرمود:

«وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمَى» (طه/۱۲۴)

کسی که از یاد من اعراض کند، معیشت تنگ و سختی خواهد داشت و در روز قیامت او را نابینا محشور خواهیم کرد.

علت نابینائی کسانی که از ذکر خدا فاصله گرفته و آن را ترک کرده اند و معنای تنگی معیشت آن ها در دنیا و ارتباط علمی این نوع حوادث با یکدیگر احتیاج به بحث مستقلی دارد و امید است حداقل در پاسخ سؤالات دیگری به جهاتی از آن ها اشاره شود.

مجموعاً ذکر خدا بالخصوص به صورت کثیر، منشأ آرامش روحی انسان ها و عامل جلوگیری از ابتلاء به بیماری های روحی و یا معالجه آن ها و عامل جریان فضائل اخلاقی در بین انسان ها و پاکی قلب ها و نوعدوستی ها و تفاهم ها خواهد شد.

فاصله گرفتن از ذکرالله و ترک کردن آن ها موجب شقاوت و نابسامانی های روحی و فکری و اجتماعی و بطور کلی نفوذ شیطان در زندگی انسان ها خواهد شد. بطوریکه خداوند فرمود:

«وَمَنْ یعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیضْ لَهُ شَیطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ– وَإِنَّهُمْ لَیصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَیحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ» (الزخرف/۳۶-۳۷)

هر کس از ]خدای[ رحمان اعراض کند، شیطانی را بر او می گماریم و آن ]شیطان[ قرین او خواهد بود. و آن ها ]شیاطین[ انسان های همراه خود را از راه ]خدا[ باز می دارند و آن ها گمان می کنند که راه یافتگان هستند.

بطورکلی روح انسان در اصل سنخیتی با ذکر خدا دارد و در صورت برقراری این ارتباط با خداوند به طور مستمر روح انسان در مسیر رشد حقیقی و طبیعی خود قرار خواهد گرفت و برای آن روح زلال و پاک لذتی بالاتر از آن وجود ندارد و انسان در این صورت در دنیا دارای فضائل اخلاقی و بزرگواری ها و رفتارهای کریمانه با دیگران خواهد بود و سرانجام به مقصد آفرینش و زندگی در بهشت منتقل خواهد شد.

در اثر «ذکرالله» بین روح انسان و صفات کمالیه خداوند نوعی ارتباط برقرار می شود و کمالاتی به وجود انسان منتقل می شود و هر قدر این ارتباط بیشتر و قوی تر شود، کمالات بیشتری وارد روح انسان می شود. بحث کامل و جامع در موضوع آثار ذکرالله کثیر در روح انسان موضوع کتاب ها و مقالات مستقل مفصلی است و در این مقاله فقط به جهتی از آن اشاره ای می کنیم و آن اینکه: در اثر ذکرالله کثیر تمایل و اشتیاق شدیدی در روح انسان نسبت به ذات قدوس الله و صفات و افعال او به وجود می آید.ذکرالله کثیر دارای فواید عظیمی است، و در آیات قرآن فلاح و سعادت انسان بر آن متوقف شده (بطوریکه ذکر شد) و ترک ذکرالله موجب شقاوت و نابینائی انسان در آخرت و سقوط او در جهنم خواهد بود.

برای ذکرالله در بین عبادات، محدوده ای تعیین نشده است! بطوریکه خداوند می فرماید:

«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیلِ وَالنَّهَارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ– الَّذِینَ یذْکُرُونَ اللَّهَ قِیامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَیتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» (آل عمران/۱۹۰-۱۹۱)

همانا در آفرینش آسمان ها و زمین و در پی در پی آمدن شب و روز نشانه هائی ]از ربوبیّت خداوند[ است برای صاحبان عقل خالص، همان انسان هائی که الله را یاد می کنند ایستاده و نشسته و به پهلو خوابیده و تفکر می کنند در آفرینش آسمان ها و زمین که پروردگارا این ها را بیهوده نیافریدی، منزّهی تو، پس ما را از عذاب آتش ]جهنم[ حفظ کن. یعنی صاحبان عقل خالص و آن انسان های سعادتمند در همه حالات مشغول ذکر خدا هستند و هرگز از آن غفلت نمی کنند.

و در آیه دیگر می فرماید:

«فَإِذَا قَضَیتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَوْقُوتًا » (النساء/۱۰۳)

وقتی نماز را بجا می آورید ، پس الله را ذکر کنید ایستاده و نشسته و به پهلو خوابیده [ یعنی در همه حالات ] پس چون آسوده خاطر شدید [و به آرامش رسیدید] پس نماز را بر پای دارید، همانا نماز برای مؤمنان در اوقات معینی مقرر شده است.

جالب توجه است که این آیه در مجموع آیات مربوط به جنگ قرار گرفته است و به «نماز خوف» (۲) ارتباط دارد. یعنی در میدان جنگ هم انسان لازم است به ذکر الله کثیر بپردازد و همچنین با آداب خاصی نماز را که آن هم نوعی ذکر الله است بر پای دارد . بلکه «ذکر الله» بطور کلی و ذکر الله کثیر در میدان جنگ بیشتر مورد نیاز است و موجب آرامش و رفع خوف و نگرانی و تقویت روحیه مؤمنان می شود.

ما از بحث مفصل در فواید و آثار ذکر الله و بطور کلی موقعیت رفیع آن در قرآن مجید و در بین عبادات فعلاً صرف نظر می کنیم و به توضیح فشرده ای در این زمینه در ترک گناهان و خود داری از آن ها اکتفاء می کنیم و آن اینکه : وقتی ذکر الله دارای آن فواید عظیم بی پایان است و انسان فرصت اندکی در دنیا برای کسب فضائل و ذخیره لوازم زندگی اخروی دارد، غفلت از این عبادت با شکوه با فواید و لذات فراوان و در جهت مقابل اشتغال به گناه چه جایگاهی در زندگی او خواهد داشت؟!

203-آیا عثمان در حال تشنگی کشته شد؟!
بخوانید

عمر انسان هر لحظه امکان دارد به پایان برسد و دست انسان از عالم دنیا که محل عبادت و اندوختن لوازم زندگی اخروی است کوتاه شود. در این صورت آیا معقول است که انسان حتی یک دقیقه از عمر خود را به بیهودگی و بیکاری سپری کند؟! تا چه رسد به اشتغال به گناه، آن هم گناه عظیم غیبت که لوازم زندگی اخروی انسان را نابود می کند و مثل آتشی که تمام دارائی های انسان را می سوزاند و به خاکستر تبدیل می کند، و منشأ فسادها و تباهی ها در زندگی خود و دیگران می شود

از وجود مبارک حضرت سید الشهداء امام حسین (ع) نقل شده است که فرمود:

«مَنْ قَرَأَ آیَةً مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی صَلَاتِهِ قَائِماً یُکْتَبُ لَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ مـِائَةُ حـَسـَنـَةٍ فـَإِذَا قـَرَأَهـَا فـِی غَیْرِ صَلَاةٍ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ عَشْرَ حَسَنَاتٍ وَ إِنِ اسـْتـَمـَعَ الْقـُرْآنَ کـَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ حَرْفٍ حَسَنَةً وَ إِنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ لَیْلًا صَلَّتْ عَلَیْهِ الْمـَلَائِکَةُ حَتَّى یُصْبِحَ وَ إِنْ خَتَمَهُ نَهَاراً صَلَّتْ عَلَیْهِ الْحَفَظَةُ حَتَّى یُمْسِیَ وَ کَانَتْ لَهُ دَعْوَةٌ مُجَابَةٌ وَ کَانَ خَیْراً لَهُ مِمَّا بَیْنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ قُلْتُ هَذَا لِمَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَنْ لَمْ یَقْرَأْ قَالَ یَا أَخَا بَنِی أَسَدٍ إِنَّ اللَّهَ جَوَادٌ مَاجِدٌ کَرِیمٌ إِذَا قَرَأَ مَا مَعَهُ أَعْطَاهُ اللَّهُ ذَلِکَ» (۳)

کسی که آیه ای از قرآن را در نمازش در حال ایستاده بخواند مطابق هر حرفی یکصد «حسنه » برای او نوشته می شود ! و اگر در غیر نماز قرائت کند به هر حرفی خداوند ده حسنه برای او بنویسد و اگر قرائت قرآن را از دیگری استماع کند خداوند به هر حرفی یک حسنه برای او بنویسد. و اگر قرآن را شبانه ختم کند، ملائکه تاصبح برای او صلوات بفرستند [از خداوند برای او در خواست رحمت و عنایت کنند] و اگر روز آن را ختم کند ملائکه محافظ تا شب برای او صلوات بفرستند و یک دعای مستجاب نزد خداوند برای او خواهد بود. و آن برای او بهتراست از آنچه میان آسمان و زمین است.

راوی گفت : من عرض کردم این پاداش آن کسی است که قاری باشد [یعنی قرآن را در حافظه خود داشته باشد] اما کسی که قاری نیست! [وضعیت او چگونه خواهد بود] او فرمود: ای برادر اسدی خداوند بخشنده و دارای مجد و کَرَم است هرچه از قرآن را بلد باشد و قرائت کند ، خداوند آن پاداش را به او خواهد داد !

آیا با وجود برقراری این نظام کسب حسنات از طرف خداوند در عالم و این تجارت با سود فراوان جا دارد انسان به جای اشتغال به ذکر خدا از طریق قرائت قرآن و انواع دیگر آن دقایق عمر خود را به بیهودگی بگذراند تا چه رسد به اینکه به گناه اشتغال پیدا کند ؟!

انسان نیازهای بی شماری به خداوند و الطاف و بخشش های او دارد! تمام آنچه را انسان در طول دوره حیات برزخی احتیاج خواهد داشت که معلوم نیست چه مدت طول خواهد کشید، فرض کنیم به حساب زمان دنیوی چندین هزار سال، و همچنین آنچه را در روز قیامت احتیاج خواهد داشت باید از عالم دنیا تهیّه و ذخیره کند. اقامت انسان ها هم در روز قیامت متناسب با نحوه زندگی آن ها در عالم دنیا خواهد بود! و مجموعاً طول روز قیامت بلحاظ محاسبات دنیوی پنجاه هزار سال خواهد بود. بطوریکه خداوند می فرماید:

«تَعْرُجُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ إِلَیهِ فِی یوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ» (المعارج/۴)

عروج می کنند بسوی خدا ملائکه و روح در روزی که مقدار آن پنجاه هزار سال است!

و مراد از آن روز قیامت است. و آنچه را انسان در آن زمان طولانی- به تناسب نوع زندگی خود در دنیا- احتیاج خواهد داشت غذا و آب و فضای زندگی و دیگر لوازم آن، لازم است از عالم دنیا و در فرصت اندک اقامت در آن تهیه و ذخیره کند! و از آن ها مهمتر لوازم زندگی دائمی در بهشت است مثل باغ ها و قصرها و همه لوازم زندگی اخروی در آن ها و همه نعمت های بهشتی که از عقاید و اعمال و رفتارها و بطور کلی عبادات انسان نشأت می گیرد. و همه آن ها در مجموع از عالم دنیا و فرصت اندک زندگی در آن باید فراهم شود. حال با این وصف از نظر عقلی جائی برای غفلت و اهمال و صرف وقت در امور غیر ضروری و بی ارزش دنیوی باقی می ماند؟! تا چه رسد به اشتغال انسان در عالم دنیا به گناهان و ضایع کردن فرصت های زندگی دنیوی و از بین بردن آنچه را که قبلاً کسب کرده بود!

یکی از رفتارهای پر سود انسان در عالم دنیا اشتغال به دعا و درخواست از خداوند است که لازم است بطور مستمر و در دفعات زیاد و ساعات و دقایق شب و روز انسان انجام بگیرد بالخصوص در زمان هایی که برای دعا و ارتباط با خداوند مناسبت بیشتری در آن ها است مثل اوقات نماز و بعد از خواندن نماز و بعد از قرائت قرآن و بخش آخر شب و شب و روز جمعه و اعیاد دینی مثل عید قربان، عید غدیر، روز عرفه و تمام ماه رمضان و بالخصوص شب های قدر و در مکان های مقدس مثل مسجدالحرام و کنار کعبه و مسجد النبی (ص) و حرم امامان معصوم (ع) و فرزندان آن ها و در رأس همه اماکن مقدس حرم شریف حضرت سیدالشهداء امام حسین (ع) و مساجد و خانه های خدا.

امیرالمؤمنین علی (ع) در یکی از خطبه های خود می فرماید:

«أَلَا فَاعْمَلُوا فِی الرَّغْبَةِ کَمَا تَعْمَلُونَ فِی الرَّهْبَةِ أَلَا وَ إِنِّی لَمْ أَرَ کَالْجَنَّةِ نَامَ طَالِبُهَا وَ لَا کَالنَّارِ نَامَ هَارِبُهَا» (۴)

هشیار باشید، و عمل کنید در زمان آسایش، همچنانکه عمل می کنید در موقع ترس و نگرانی، آگاه باشید و من ندیدم مثل بهشت چیزی را که جویای آن در خواب فرو رفته است! و مثل جهنم که گریزان از آن هم در حال خواب است.

مراد آن حضرت این است که عظمت بهشت و مطلوبیّت و نعمت های آن خیلی با ارزش تر از آن است که انسان ها نسبت به آن این مقدار کم توجه و بی اعتناء هستند! یعنی در حالی که طالب بهشت هستند و اشتیاق ورود در آن را دارند، اما متناسب با ارزش ها و اهمیت آن، کاری نمی کنند و توجه آن ها به بهشت و نعمت های عظیم بی پایان آن مثل توجه انسان فرو رفته در خواب است! و همچنین در حالی که از جهنم گریزان و در خوف هستند، اما در مقام عمل و در جهت نجات از آن عذاب عظیم و شقاوت فوق حدّ تصور، توجه آن ها بسیار ناچیز است مثل توجه انسان در حال خواب.

قابل توجه است که این کلام از شخصیتی صادر شده است که علم او نسبت به عالم آخرت و نظام حاکم بر آن مثل علم او نسبت به عالم دنیا است. و آن بزرگوار بلحاظ آن علم متمرکز در روح شریفش این هشدار را به انسان ها می دهد.

امام (ع) در همین خطبه می فرماید:

«أَلَا وَ إِنَّ الْیَوْمَ الْمِضْمَارَ وَ غَداً السِّبَاقَ وَ السَّبْقَةُ الْجَنَّةُ وَ الْغَایَةُ النَّارُ أَ فَلَا تَائِبٌ مِنْ خَطِیئَتِهِ قَبْلَ مَنِیَّتِهِ أَ لَا عَامِلٌ لِنَفْسِهِ قَبْلَ یَوْمِ بُؤْسِهِ» (۵)

هشیار باشید امروز روز مضمار ]تمرین و آمادگی برای مسابقه[ و فردا روز سبقت است، سبقت بسوی بهشت و پایان و نتیجه عقب ماندن سقوط در جهنم، آیا بازگشت کننده ای از گناهان خود قبل از رسیدن زمان رحلتش هست، آیا عمل کننده ای برای خود قبل از زمان گرفتاری دردناک هست؟

امام (ع) در نامه ای به اسودبن قُطبَة فرمانده لشکر حلوان نوشته است:

«اِعلَمْ أنَّ الدنیا دارُ بَلِیَّةٍ لم یَفرُغْ صاحِبُها فیها قَطُّ ساعَةً إلاّ کانَت فَرغَتُهُ علَیهِ حَسرَةً یَومَ القِیامَةِ» (۶)

و بدان دنیا جایگاه عمل و پرورش یافتن است و اهل دنیا ساعتی در فراغت و بیکاری به سر نمی برد جز اینکه آن بیکاری روز قیامت برای او حسرتی خواهد شد.

سرانجام اینکه ارتکاب گناهان در مورد مؤمنان از نوعی غفلت و بی توجهی به موقعیت انسان در دنیا و بی اطلاعی از آخرت یا بی توجهی به آن و اشتغال به زندگی عادی روزمره و متاع اندک و موقتی دنیا و اعتیاد مبتذل به بعضی از اشیاء و اعمال نشأت می گیرد و راه های ترک گناهان هم عبارت است از آشنائی با کلام خدا و قرائت مستمر آن و توجه به آموزش ها و سخنان و رفتارهای رهبران آسمانی و تمرین و آمادگی برای زندگی اخروی و توجهات پی در پی و مستمر به زندگی در بهشت و نجات از جهنم و استفاده از قوای وجودی از جمله روحیه «عادت کردن» و در رأس همه آن ها اشتغال به ذکرالله کثیر! و اشتیاق به صفات و افعال ذات قدوس الله و آیات و نشانه های ربوبیّت او. و آشنائی مستمر با سیره شریف حجت های پروردگار یعنی ذوات مقدسه معصومین (ع) که این رفتار هم نوعی «ذکرالله» محسوب می شود.

اگر هم استطاعت برای این اعمال و رفتارها به راحتی فراهم نمی شود، و حتی در صورت حصول هم لازم است انسان از طریق دعا و درخواست از خداوند به این خواسته شکوهمند و استمرار آن برسد. بطوریکه از وجود مبارک رسول اکرم (ص) نقل شده است که آن حضرت همیشه این دعا را می خواند:

« اللَّهُمَّ اقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْیَتِکَ مَا یَحُولُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ مَعْصِیَتِکَ وَ مِنْ طَاعَتِکَ مَا تُبَلِّغُنَا بِهِ رِضْوَانَکَ» (۷)

خدایا نصیب ما بگردان از خشیّت خود آنچه را بین ما و نافرمانی تو حایل شود و از طاعت خودت آن مقدار که ما را به رضوانت برساند.

 

پاورقی ها:

۱-وب سایت «حکمت طریف» بخش پرسش و پاسخ شماره ۱۶۲- منظور از ذکر خدا در آیات قرآن چیست؟!

۲ـ به نمازی که در میدان جنگ خوانده می شود، نماز خوف می گویند

۳ـ اصول کافی ، کلینی ، کتاب فضل القرآن ، باب ثواب قرائة القرآن ، حدیث ۳ (نسخه انتشارات علمیه اسلامیه ج ۴ ، ص ۴۱۴)

۴-نهج البلاغه، خطبه ۲۸، «امّا بعد فان الدنیا ادبرت…»

۵-همان

۶-نهج البلاغه، نامه ۵۹، «اما بعد، فان الوالی اذا اختلف…»

۷-مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، اعمال شب نیمه شعبان

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن