کلام ایام ـ ۵۱۲، تجلی تاریخی و جهانی شکوه نهضت حسینی ( علیه السلام )

 

بخش دوم*

کلیات*

  • پرچم رفیع دین خدا همیشه برافراشته خواهد ماند.
  • چراغهائی که توسط پیامبران و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ در مسیر زندگی انسانها روشن شده هرگز خاموش نخواهد شد.
  • ایمان آوردن عموم مردم بصورت الزامی از اهداف پیامبران خدا نبود.
  • معلمان آسمانی مؤظف به آموزش انسانها و نهایتاً برطرف کردن موانع انتشار معارف دین خدا بودند.
  • تأسف شدید و فوق طاقت پیامبر خدا  – صلی الله علیه و آله و سلم ـ از عدم ایمان گروهی از مردم به دین خدا.
  • نهی خدای سبحان از فعالیت فوق حد طاقت رسول خدا ـ صلی الله علیه و‌آله وسلم ـ در جهت ایمان آوردن کافران.
  • جاذبه های خاص فوق عادی کلام خدا.
  • رفتارهای پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و جاذبه های خاص اخلاق عظیم او.
  • چرا کفار به قرآن مجید نسبت سحر می دادند؟
  • علت استقبال جوانان از دین خدا وایمان سریعتر آنان.
  • کلامی از امام سیدالساجدین درباره جاذبه ها و فضائل قرآن مجید.
  • اشاره ای به فضائل اخلاقی پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله وسلم)
  • نقش سخنان و رفتارهای معلمان آسمانی در تفصیل و توضیح معانی آیات قرآن.
  • دین خدا و معارف آن از زمان ظهور و انتشار از ناحیه دو گروه از انسانها مورد تهدید قرار داشت.
  • فعالیت مشرکان و کافران برای انهدام ارکان دین خدا وشکست های مکرر آنها در مقاصد خود.
  • در اغلب جوامع انسانی و بطور مستمر از اشیاء نفیس و قیمتی صورتهای تقلبی و بدلی می سازند.
  • آیا معقول است که بجهت وجود داروهای تقلبی دریک جامعه، فعالیت های طبی برای معالجه امراض تعطیل شود؟

** * *‌ * * * * **

در بخش قبلی از این مقالات مهم ترین و اساسی ترین جهت از اهداف پیامبران خدا ـ علیهم السلام ـ موردبحث قرار گرفت و حاصل و خلاصه آن مباحث این بود که پیامبران خدا در هر دوره و زمانی موفق شدند پرچمی با ارتفاع زیاد و شکوه و جلالی عظیم جهت راهنمائی انسانها بسوی مقاصد اصلی حیات در فضای زندگی انسانها نصب کنند، پرچمی که هرگز سرنگون و مندرس نخواهد شد و برای انسانها بصورت آشکار خواهد ماند.

همچنین آن شخصیت های قدسی و معلمان آسمانی چراغهائی در مسیر زندگی انسانها برافروختند که آن چراغها و مشعل های پرنور هرگز خاموش نخواهند شد و مثل خورشید بطور مستمر نوری فراگیر از آنها به فضای زندگی انسانها و جاده حیات حقیقی خواهد تابید و تمام مسیر زندگی حقیقی آنها را روشن خواهد ساخت.

اما ایمان آوردن عموم مردم بصورت الزامی از اهداف پیامبران خدا نبود و خدای سبحان آنها را به این کار مؤظف نفرموده بود. بلکه آن ذوات مقدسه مؤظف به آموزش انسانها و نهایتاً برطرف کردن موانع انتشار معارف دین خدا از طریق استمداد از خدای سبحان و پیروان دین خدا از انسانها و از ناحیه قدرت حکومتی بودند.

البته عدم ایمان عده ای از انسانها و سقوط آنها از پرتگاههای کنار جاده زندگی حقیقی و رفتن آنها در بیراهه ها و سرانجام سقوط در جهنم و فضای عذاب ابدی، برای پیامبران بسیار حزن انگیز بود. آنها دائماً در آرزوی ایمان آوردن عموم انسانها به دین خدا و رسیدن به سعادت ابدی آنها بودند! بالخصوص این حزن در زندگی آخرین پیامبر خدا حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و رفتارهای او کاملاً آشکار بود و آن وجود مبارک قدسی در مرتبه ای بسیار رفیع برای ارشاد انسانها و نجات آنها از گرفتاریها و محرومیت ها و عذاب جهنم تلاش می کرد، تلاشی فوق حد طاقت خود آن وجود قدسی یعنی فوق طاقت پیامبران ـ علیهم السلام ـ لذا خدای سبحان چند بار در کتاب آسمانی متذکر این موضوع شد و از ناحیه ملاطفت خود نسبت به آن وجود گرامی و محبت زیاد به پیامبر خود، او را از تلاش و فعالیت فوق حد تحمل نهی فرمود، از جمله خطاب به او فرمود:

« فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَىٰ آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَٰذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا » (الکهف/ ۶) یعنی: گوئی می خواهی [یا نزدیک است] که تو جان خودت را از دست بدهی، از اندوه اینکه آنها [ عده ای از مردم] به این گفتار [کتاب] ایمان نیاوردند [نمی آورند]

و همچنین در آیه دیگری فرمود:

« وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا  أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ » (یونس/۹۹)

در مقالات قبلی ما بارها این دو آیه کریمه فوق و آیات دیگری را در این زمینه مورد استشهاد قرار دادیم(۱)

البته مراد خدای سبحان ـ عزّوجل ـ این نبود که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مردم را با اکراه به ایمان دعوت می کرد، و کلمه «لعلّک» در آیه کریمه کفایت می کند برای اثبات این معنی یعنی:

گوئی، گو اینکه، کانِّه و امثال آنها. بلکه مراد این است که رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ بیش از حد توان و طاقت عظیم خود برای ایمان آوردن و نجات مردم از بدبختی ها و گرفتاریها و سقوط در آتش جهنم تلاش می کرد.

در ادامه مباحث موردنظر و مرتبط با نهضت مقدس حسینی ـ علیه السلام ـ عرض می کنیم: انتشار معارف و حقایق دین خدا بصورتیکه در قلب و روح انسانها نفوذ کند و منشأ تحولات علمی و اخلاقی در آنها شود، از دو طریق محوری و اساسی اولیه امکان پذیر است و آن دو عبارتند از:

۱ـ کلام خدای سبحان، یعنی کتاب آسمانی قرآن.

۲ـ رفتارهای رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و جاذبه های اخلاق عظیم او.

جاذبه های خاص و فوق عادی کلام خدا

قرآن مجید دارای جاذبه های عظیم علمی و اخلاقی فوق عادی و فوق متعارف و فوق انسانی می باشد: و با توجهی هر چند اجمالی و فشرده دلائل منشأ الهی داشتن در آن برای دانشمندان و اهل تفکر روشن می شود. اما جاذبه های علمی و اخلاقی آن اختصاص به دانشمندان ندارد و بلکه جهاتی از آن برای عامه مردم هم قابل ادراک است.

جاذبه های آیات قرآن و مجموعه ها (سوره ها) ی آن و مجموع این کتاب آسمانی برای انسانها در هر درجه و مرتبه ای از علم و فهم و استعداد باشند قابل درک است.

تأثیرات اجزاء کتاب آسمانی ـ آیه ها و سوره ها ـ و مجموع آن در انسانها به قدری است که مخالفان دین خدا و دشمنان آن و بت پرستان در زمان نزول و در تاریخ صدر اسلام نسبت «سحر» به آن می دادند و این خود نشانه ای بود از تأثیرات فوق عادی آن در قلوب انسانها، بالخصوص در جوانان که بلحاظ سنین اندک عمر خود، روحشان با آثار و فراورده های شرک و بت پرستی آلوده نشده بود و آثار حیات انسانی ـ حداقل ـ از ناحیه فطرت خدائی در آنها برقرار بود.

جاذبه های قرآن مجید و تأثیرات آنها در روح انسانها در مجموع بی پایان است و هیچ جاذبه دیگری معادل و مساوی آن و در سطح آن نخواهد بود مگر جاذبه اخلاق عظیم و شخصیت قدسی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و دیگر معلمان آسمانی ـ علیهم السلام ـ و در این زمینه وارد بحثی خواهیم شد و البته آن جاذبه هم باز ارتباطی با قرآن مجید دارد!

و البته جاذبه های قرآن مجید و تأثیرات فوق عادی و فوق متعارف آن به تناسب زمینه های علمی و فکری و اخلاقی انسانها در سطوح متفاوتی در روح آنها نفوذ می کند و جریان می یابد. صورت کامل آن جاذبه ها در روح متعالی اولیاء خاص خدای سبحان یعنی شخصیت های قدسی و معلمان آسمانی در مرتبه ای فوق متعارف جریان می یابد. بطوریکه امام سیدالساجدین حضرت علی بن الحسین ـ سلام الله علیهما ـ فرمود:

« لَوْ مَاتَ مَنْ بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ یَکُونَ الْقُرْآنُ مَعِی »(۲) یعنی: اگر همه انسانها که ما بین مشرق و مغرب هستند، از دنیا بروند [و من تنها انسان در عالم دنیا باشم] احساس وحشت [و تنهائی ] نمی کنم اگر قرآن با من باشد.

این عالیترین درجه از نفوذ جاذبه های قرآن در روح یک انسان کامل دارای شخصیت قدسی است که در کلامی از امام سیدالساجدین علیه السلام بیان شده است.

جاذبه های اخلاق عظیم و رفتارهای رسول خدا ( صلی الله علیه و آله وسلم )

خدای سبحان در کتاب خود خطاب به رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ می فرماید:

« فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ » (آل عمران/۱۵۹) یعنی: از ناحیه رحمتی از الله نسبت به آنها (مردم) ملایم ( وبسیار خوشرفتار) شدی و اگر سختگیر [ و سخت دل] بودی، آنها از دور تو پراکنده می شدند، پس آنها را عفو کن وبرای آنها طلب غفران بنما و با آنها در «امر» مشورت کن و وقتی تصمیم گرفتی پس به الله توکل کن، همانا الله توکل کنندگان را دوست می دارد.

جاذبه های اخلاق عظیم رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و رفتارهای او فوق حد توصیفات عادی و معیارهای عادی و متعارف بوده است، بطوری خدای سبحان در قرآن مجید، آن وجود قدسی را صاحب «خلق عظیم» خوانده است و اخلاق کریمه او را عامل جذب انسانها بطرف دین خدا.

کلام ایام - 242، عید غدیر، عید اکمال دین و اتمام نعمت خداوند
بخوانید

جاذبه های اخلاق لطیف و پر از مهر و محبت و کریمانه آن وجود مبارک در جهات مختلفی جریان یافته از جمله اخلاص نسبت به پروردگار عالمیان و اطاعت کامل از فرمانهای او و محبت به انسانها حتی مخالفان و دشمنان خود و خوشرفتاری و ملایمت با همه مردم ـ بجز افرادی که دشمن خدا بودند و امکان اصلاح آنها وجود نداشت ـ و سختگیری در رفتار با ظالمان و ستمگران و ضایع کنندگان حقوق انسانها. و بخشیدن کسانی که او را به مشقت ها و رنج ها انداخته بودند، در وقتی که قدرت اجتماعی زیادی پیدا کرده بود و زمینه انتقام گیری از آنها برای او فراهم بود.

احکام و فرمانهای خدای سبحان در زیباترین و جاذبترین صورتها در اعمال و رفتارهای آن وجود مبارک تجلی می یافت. آن جاذبه ها در اخلاق و رفتار دیگر معلمان آسمانی هم در همان سطح و همان مرتبه جریان می یافت و آنها در زمانهای دیگر و بعد از رحلت رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ عهده دار انتشار معارف دین خدا و فضائل آن  و حفاظت آن از خطر انهدام و انحراف توسط دشمنان آن بودند.

در کنار کلام خدا سخنانی از پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ قرار داشت که متضمن معانی و علوم متمرکز در آن و توضیح و تفسیر آیات آن بود و آنچه بصورت اجمالی در ظواهر الفاظ آیات و در روابط فنی بین آنها ذکر شده بود، بصورت تفصیلی در آن سخنان یعنی احادیث نقل شده از آن حضرت بیان می شد.

در سخنان سایر معلمان آسمانی ـ سلام الله علیهم ـ هم مثل سخنان وجود قدسی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ توضیح و تفسیر آیات قرآن و بیان فضائل دین خدا جریان داشت.

اما دین خدا و معارف آن از همان زمان ظهور وانتشار از ناحیه دو گروه از انسانها مورد تهدید قرار داشت گروه اول مشرکان و کافران بودند و گروه دوم مخالفان. خطر ضربه خوردن و آسیب دیدن بنای شکوهمند دین خدا در دو جهت اصلی برقرار بود، یکی انهدام آن در اوائل زمان تأسیس و نزول و انتشار معارف و حقایق آن و دیگری نشان دادن صورت تقلبی و ساختگی از آن توسط منافقان و دروغگویان.

تلاش کافران و مخالفان دین خدا در زمان کوتاهی و قبل از رحلت پیامبر خاتم به شکست های پی در پی آنها منتهی شد و خطر انهدام بنای دین خدا از طریق ایجاد جنگ ها و حمله نظامی به مرکز و محل استقرار حکومت دینی از بین رفت و پیروان دین خدا با شجاعت و استقامت حاصل شده از معارف و آموزشهای آن و مدیریت پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در مقابل جنگ افروزی های دشمنان و حملات آنها ایستادند و شجاعت وصلابت و قدرت جنگی آنها که از ایمان به الله و حقایق دین توحیدی نشأت می گرفت، دشمنان را به عقب نشینی و انصراف از جنگها وادار کرد و سستی و خوفی عمیق در قلوب آنها جریان یافت.

در آن جنگها که حمله و هجوم از طرف دشمنان دین خدا به جامعه دینی بود، وعده خدای سبحان درباره پیروزی دین خدا بر سایر ادیان بطور آشکار تجلی یافت و عمده دشمنان از انهدام ارکان دین خدا مأیوس شدند.

اما تلاش های منافقان بصورت مخفیانه و در استتار برای جلوگیری از نفوذ حقایق دینی در افکار و فرهنگ جوامع انسانی و مخدوش کردن چهره جمیل آن ادامه یافت و اکنون هم ادامه دارد.

اینکه عده ای از انسانها در طول تاریخ تلاش بی وقفه ای برای ساختن صورت های تقلبی از دین خدا به کار برده اند و اینکه گاهی در کوتاه مدت و در بعضی زمانها در اهداف خود موفقیتی هم بدست آورده اند، این وضعیت ارتباط عمیقی با فضائل و کمالات و ارزش های دین خدا و معارف و حقایق آن دارد.

ما قبلاً و در بعضی از مقالات متذکر این موضوع شدیم که در اغلب جوامع انسانی و شرایط مختلف اجتماعی از اشیاء نفیس و قیمتی مثل طلا و جواهرات و اشیاء عتیقه و امثال آنها، صورت تقلبی و بدلی می سازند و آن اشیاء تقلبی را به قیمت اشیاء نفیس حقیقی به انسانها می فروشند و عده زیادی از انسانها آن اشیاء تقلبی و بدلی را بجای اشیاء نفیس قیمتی و با قیمت آنها بدست می آورند.

ساختن و عرضه اشیاء تقلبی و بدلی درامور معنوی و در عقاید و افکار هم بین انسانها انجام می گیرد. مثل محبت تقلبی و دروغین و دین تقلبی و قداست های تقلبی و امثال آنها.

آثار زیانبار صورتهای تقلبی و بدلی از دین خدا و معارف و احکام آن

خطر تولید وعرضه صورتهای تقلبی از دین خدا خطری دائمی وبسیار زیانبار است و در جوامع مختلف ودر همه زمانها به اشکال مختلف برقرارمی باشد! و بطور مستمر عده زیادی ازانسانها از سخنان و رفتارهای افراد متقلب و دروغگو فریب می خورند. مثل اینکه تا اشیاء نفیس و قیمتی و پرطرفدار و مرغوب وجود دارد، تولید و عرضه صورتهای تقلبی از آنها هم ادامه خواهد یافت. اما آیا معقول است که انسانها اشیاء قیمتی و ارزشمند خود مثل طلا را از بین ببرند یا دور بریزند یا در جای ناامنی قرار بدهند، بجهت اینکه از آنها صورت تقلبی ساخته می شود؟

آیا صحیح است که انسانها معاینات و آزمایش های پزشکی درباره بدن خود و معالجات بیماریها را قطع کنند و آنها را ترک کنند بجهت وجود داروهای تقلبی در جامعه و بازار و شبکه توزیع داروها و همچنین وجود عده ای پزشک غیرواقعی و متقلب یا فاقد اخلاق پزشکی؟

آیا صحیح است که بجهت ظلم و بی عدالتی بعضی از حکومت ها، حتی اکثر آنها، جوامع انسانی ازتأسیس حکومت منصرف شوند؟ در آن صورت یعنی نبود حکومت در جامعه چه عاملی میتواند جلو شرارت ها و اغتشاش ها و تبهکاریها و بی نظمی ها را بگیرد؟

طبعاً راه معقول آن است که انسانها برای شناختن اشیاء نفیس حقیقی از صورتهای تقلبی ساخته شده از آنها آموزش ببینند و علمی در آن زمینه فرا بگیرند.

انسانها لازم است ابزارها و وسائلی را برای شناختن اشیاء نفیس حقیقی از صورتهای تقلبی و بدلی بسازند و آن ابزارها را دروقت تهیه آن اشیاء و شناسائی آنها به کار ببرند و ترازوهائی را برای سنجش ارزش و صورت حقیقی اشیاء نفیس و قیمتی به کار ببرند، همچنانکه برای سنجش وزن و اندازه اشیاء به کار می برند.

برای جلوگیری از فریب خوردن، انسانها احتیاج به علومی و ابزارهائی دارند و تا جهل ها در بین عده ای از افراد یک جامعه وجود دارد، تقلب هم وجود خواهد داشت ولازم است جهل ها برطرف شود واز بین برود و نه اشیاء نفیس و قیمتی و مرغوب.

طبعاً معقول نیست انسانها فعالیت های طبی و معالجات بیماران را بخاطر وجود داروهای تقلبی و بعضی رفتارهای غیرمعقول و غیر عادلانه و غیر منصفانه ویا هزینه های سنگین معالجات متوقف و تعطیل کنند!

ارزش های حقیقی دین خدا و آثار زیانبار صورتهای تقلبی از آن

ارزش حقیقی معارف دین خدا و علم به کار رفته در آن یک موضوع است و آثار و نتایج رواج صورتهای تقلبی از آن موضوع دیگری است. و لازم است این دو موضوع از یکدیگر جدا شود و لازمه توفیق در این کار در جوامع انسانی توجه مناسب به اصل حقایق دینی است که در کتاب خدا و در رفتارهای رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و دیگر معلمان آسمانی تجلی یافته است.

فضائل دین خدا و ارزش های آن و جاذبه های حقیقی آن لازم بود در شخصیت و رفتارهای معلمان آسمانی بصورت کامل تجلی یابد و انسانها متوجه صورت های حقیقی آنها شوند و تحت جاذبه های حقیقی آنها قرار بگیرند. در بین وقایع و رویدادهای مربوط به دین خدا، واقعه عاشورا و نهضت مقدس حسینی، جایگاه بسیار رفیعی دارد و می شود گفت تمامی معارف و حقایق دینی در آن نهضت مقدس تجلی کامل و آشکاری پیدا کرده است.

ما بجهت رعایت اختصار ادامه بحث در تحلیل موضوع نهضت مقدس حسنی ـ علیه السلام ـ را به شماره های بعدی موکول می کنیم.

الیاس کلانتری

 

پاورقی ها:

۱ـ از جمله در مقالات بخش «کلام ایام » شماره ـ ۴۲۰ و ۴۵۱ و بخش «پرسش و پاسخ» شماره ـ ۱۶۵، تحت عنوان: «آیا دعوت انسانها به ایمان جزو وظایف رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ نبود؟

۲ـ اصول کافی، شیخ کلینی، کتاب فضل القرآن، حدیث شماره ـ ۱۳ (انتشارات علمیه اسلامیه، ج۴ ص۴۰۳)

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن