۵۷-آیا آسمان به صورت سقفی بالای زمین قرار گرفته است؟!

big_mountain_wallpaperسؤال: تصوّر مردم آن زمان این بوده که زمین صاف و آسمان مثل سقف بالای آن قرار گرفته و حجم دارد. قرآن هم چنین اشاره ای کرده و گفته زمین را مسطّح گسترانیدیم و کوه ها را مثل میخ به آن چسبانیدیم که محکم بشود. بعد هم آن زمان نمی دانستند شهاب سنگ چیست، وقتی که یک جرم آسمانی وارد جوّ زمین می شود، به خاطر اکسیژن جو آتش می گیرد، قرآن گفته: شهاب سنگ تیرهائی هستند که برای استراق سمع جن ها خدا آن ها را پرتاب می کند، آیا واقعاً این حرف ها جائی در علم امروز دارند؟!

پاسخ: چون نتیجه گیری و یا اشکال سؤال کننده بعد از این دو سؤال قرار گرفته، ما ناچار دو تا را با هم نوشتیم، اما تحت دو شماره یعنی سؤال ۵۷ و ۵۸ به طور مستقل به آن ها جواب خواهیم داد. اما در مورد سؤال اول

اولاً: قرآن مجید و مطالب آن ربطی به تصوّر مردم زمان نزول و محل و منطقه نزول ندارد، و از علم خداوند نشأت گرفته است. به طوری که در سؤالات قبلی به آن اشاره کردیم.

ثانیاً: مطلب به این صورت که در سؤال شما قرار گرفته نیست و این نوع بیان مطالب از بی توجهی یا استفاده ای ناقص از بعضی ترجمه های ضعیف قرآن است.ما آن چه را قرآن در این زمینه بیان کرده ذکر می کنیم و بعد به توضیح آن می پردازیم. خداوند می فرماید:

«وَأَلْقَىٰ فِي ﭐلْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِکُمْ» (النحل آیه ۱۵) یعنی و در زمین کوه هائی ثابت و ریشه دار قرار داد که شما را نلرزاند و مظطرب نکند.

و باز می فرماید:

«وَجَعَلْنَا فِي ﭐلْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِمْ» (الانبیاء آیه ۳۱) یعنی قرار دادیم در زمین کوه های ثابت و ریشه دار، برای این که آن ها را نلرزاند. یعنی این کوه های ریشه دار جلو لرزش و حرکات شدید زمین را بگیرد و مانع لرزش آن شود.

و در مورد آسمان هم فرموده است:

« وَجَعَلْنَا ﭐلسَّمَاءَ سَقْفاً مَّحْفُوظاً وَهُمْ عَنْ ءَايَاتِهَا مُعْرِضُونَ» (الانبیاء آیه ۳۲) یعنی و آسمان را سقف محفوظی قرار دادیم و آنان از نشانه های آن اعراض می کنند، یعنی نسبت به نشانه های آن بی اعتنا هستند.

در دو آیه ذکر شده در مورد کوه ها اشاره کرد به این که خداوند عالم جهت جلوگیری از لرزش ها و تکان های شدید زمین، کوه های ریشه دار سنگینی را در آن به وجود آورده و این کو ها در درون زمین و بیرون آن، زمین را احاطه کرده و جلو لرزش های شدید آن را می گیرند و از این جهت زمین قابل سکونت شده و امکان زندگی انسان در آن به وجود آمده است. علم زمین شناسی می گوید که کوه ها در امتدادشان دارای ریشه های بلندی هستند که در اعماق زمین فرو رفته اند.

جالب توجه است که در ادبیات عرب به کوه، «جبل» گفته می شود و جمع آن جبال است، و این کلمه به صورت مفرد شش بار و به صورت جمع سی و سه بار در قرآن به کار رفته است، اما در آیات ذکر شده و چند آیه دیگر در این زمینه، به جای کلمه جبل یا جبال اسم دیگری از آن را ذکر کرده، در حقیقت به صفتی از آن اشاره کرده و آن رسوخ و ثبوت کوه در زمین می باشد. و ما نفهمیدیم که سؤال کننده محترم از کجا کلمه چسبانیدن کوه بر روی زمین را در آورده اند.

دیگر این که این آیات زمانی نازل شده است که تحقیقات امروزی در علم زمین شناسی به عمل نیامده بود، یعنی قرآن مجید از حقیقتی خبر داده است که در زمان نزول آن این علم به جریان نیفتاده بود.

اما این که مردم آن زمان تصوّر می کردند زمین صاف است و آسمان مثل یک سقف بالای آن قرار گرفته، و عنوان کردند که قرآن هم چنین اشاره ای کرده، اگر منظور نظریه مشهور و نادرست بطلمیوس در مورد زمین و آسمان یعنی نظریه «زمین مرکزی» است، که ما در سؤال قبلی یعنی سؤال ۵۶ به آن جواب دادیم. و گفتیم هیچ آیه ای در قرآن چنین مطلبی را تأیید نکرده و بلکه از آیات متعدّدی در قرآن بر می آید که آن نظریه مردود بوده، اگر چه تا چند قرن پیش، دانشمندان آن نظریه را عموماً صحیح می پنداشتند اما این که قرآن گفته زمین مسطّح است ربطی به آن نظریه ندارد.

مناظرات و محاورات ـ 3 (مناظرات آسمانی)
بخوانید

قرآن می فرماید:

« أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى ﭐلْإِبِلِ کَيْفَ خُلِقَتْ (۱۷) وَإِلَى ﭐلسَّمَاءِ کَيْفَ رُفِعَتْ (۱۸) وَإِلَى ﭐلْجِبَالِ کَيْفَ نُصِبَتْ (۱۹) وَإِلَى ﭐلْأَرْضِ کَيْفَ سُطِحَتْ (۲۰)» (الغاشیة آیه۱۷-۲۰) یعنی آیا نمی نگرند به شتر یا (ابر) که چگونه آفریده شده و به آسمان که چگونه بر افراشته شده و به کوه ها که چگونه بر پا داشته شده و به زمین که چگونه مسطّح شده.

در این آیات اشاره ای به جهاتی از ربوبیّت خداوند شده که چگونه زمین و آسمان را تنظیم کرد، و عامل زندگی انسان را در آن به وجود آورده است. اگر مراد موضوع مسطّح بودن زمین است، که البته حقیقتی است آشکار! اشکال کجا است؟ آیا زمین مسطّح نیست؟! یعنی مسطّح بودن زمین با کروی بودن آن منافات دارد؟! اگر منظور سؤال کننده محترم این است که چرا به زمین که کروی است مسطّح گفته شده، خیلی جای شگفتی دارد؟! مسطّح بودن زمین یعنی قابل سکونت و حرکت در روی آن و قابل کشت و زرع بودن آن است و طبعاً این حالت زمین هیچ منافاتی با کروی بودن آن ندارد.

این کلمه یعنی مسطّح شدن زمین یک بار در قرآن و در همین آیه ذکر شده آمده و آن هم در کنار رفعت آسمان و وضعیت کوه ها. ما سؤال می کنیم که اگر در جائی گفته شد، که فلان زمین را جهت ساختن یک بنا و یا زراعت و یا امثال آن مسطّح کردند، این سؤال کننده محترم می تواند بگوید که زمین که کروی است، یعنی چه که آن را مسطّح کردند. یا این که انسان وقتی در حیاط خانه اش قرار دارد، حیاط و باغ و فضای زندگی خود را به صورت «محدّب» می بیند و در راه رفتن در حیاط خانه خود و یا فضای محلّ کار مقداری سر بالا می رود و بعد از طرف دیگر سرازیر می شود؟!!! در سطح کره ای به بزرگی زمین مسطّح بودن آن آیا منافاتی با کروی بودن دارد؟!!! آیا سؤال کننده محترم کره زمین را با یک توپ فوتبال یا یک هندوانه و یا یک عدد سیب اشتباه گرفته است؟!!!

اما در مورد سقف بودن آسمان اگر باز نظریه بطلمیوسی مورد نظر است که قبلاً به آن جواب دادیم، اما اگر مراد آیه ای از قرآن است که آسمان را به عنوان سقفی معرفی کرده، در جواب می گوئیم: در آیه ای از قرآن اشاره ای به یک نکته علمی عجیبی شده است که آن را توضیح می دهیم. خداوند می فرماید:

«و قرار دادیم آسمان را سقف محفوظی…» – این آیه را قبلاً ذکر کردیم-

در این آیه یک راز علمی بسیار مهمی ذکر شده و آن این که جوّ بالای زمین مثل یک سقف مانع سقوط شهابواره ها به زمین می شود، یعنی شهابواره ها در اثر برخورد با جوّ زمین نابود می شوند- در این زمینه در سؤال بعدی توضیح بیشتری خواهد آمد. إن شاء الله- و همچنین جوّ زمین مانع نفوذ اشعه های خطرناک و مرگ آور به فضای زمین می شود. فلذا زندگی انسان در روی زمین امکان پذیر شده است. جالب است که این آیه در زمانی نازل شده است که خبری از علوم متداول امروزی در این زمینه وجود نداشت.

اما در مورد شهاب سنگ ها و موضوع دفع شیاطین از جن به خواست خداوند در سؤال بعدی توضیح خواهیم داد.

الیاس کلانتری

 93/12/20

 

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن