۶۲-چرا معجزات پیامبران و حوادث خارق العاده در زمان ما واقع نمی شوند؟

indexاز زمانی که علم قادر به ثبت تصویری وقایع شد نه دریائی شکافت، نه مرده ای زنده شد، نه آتشی گلستان شد، نه ماهی به دو نیم گشت و نه پیامبری ظهور نمود!

پاسخ: سؤال یا اشکال کننده- اصلی- در این نوشته تعدادی از حوادث تاریخی که از معجزات پیامبران محسوب شده اند و بعضی از آن ها که معجزه نبوده، اما حادثه خارق العاده محسوب شده را، مثال زده و عنوان کرده که از زمان ثبت تصویری وقایع این حوادث قطع شده، اما خیلی جای تعجب است که او هیچ توجهی به نتیجه نظرش نکرده، چون از زمان ظهور آخرین پیامبر خدا ۱۴ قرن گذشته است، اما ثبت تصویری وقایع، یعنی ساختن اولین دوربین عکاسی کامل که بتواند از اشیاء عکس مثبت ثابت بردارد به سال ۱۸۳۵ میلادی بر می گردد.

این کار بوسیله ویلیام تالبوت انجام گرفت و در این زمان بیش از دوازده قرن از ظهور آخرین پیامبر خدا گذشته بود. یعنی ثبت تصویری وقایع بیش از دوازده قرن از ظهور آخرین پیامبر و ارائه آخرین معجزه فاصله داشت.

حال اگر فرض کنیم ثبت تصویری وقایع مدتی هم جلوتر از این تاریخ انجام گرفته و اگر مقدمات ساختن دوربین عکاسی را هم به حساب بیاوریم و حتی طبق نظر اروپائی ها نیوتن را اولین سازنده دوربین عکاسی بدانیم و یا تلسکوپی را که گالیله ساخته بود و یا تلسکوپی را که نیوتن ساخت و یا تکمیل کرد را هم از عوامل و لوازم ثبت تصویری وقایع و دیدن اشیاء از راه دور بدانیم باز هم ظهور آخرین پیامبر خدا بیش از ده قرن با این رویدادها فاصله خواهد داشت.

چون آخرین پیامبر خدا در سال ۶۱۰ میلادی ظهور کرده و یک دوربین عکاسی و یا فیلمبرداری نمی تواند- هر قدر هم پیشرفته و هوشمند باشد!!- وقایع هزار سال قبل را ثبت تصویری کند- حداقل تاکنون این کار نشده است- پس بنابراین وقایعی مثل شکافتن دریا- البته رود نیل- در زمان حضرت موسی (ع) و زنده شدن مرده بوسیله حضرت عیسی (ع) و گلستان شدن آتش برای حضرت ابراهیم (ع) و شکافتن ماه با دعای آخرین پیامبر خدا حضرت محمد (ص) و به طور کلی ظهور پیامبران خدا و ارائه معجزات هیچ ربطی به ثبت تصویری وقایع ندارد.

اگر حوادث خارق العاده مورد ادعای پیروان ادیان آسمانی از زمان ثبت تصویری وقایع قطع شده باشد، صحت این نظر مستلزم این است که تا زمان های اخیر یعنی زمان ساخته شدن دوربین های عکاسی و فیلمبرداری این قبیل حوادث و ظهور پیامبران ادامه یافته باشد و بعد از آن زمان قطع شده باشد.

توضیح بیشتر این که گوینده اصلی این سخن می خواهد معجزات پیامبران خدا و ظهور خود آن ها را انکار کند و می خواهد بگوید این قبیل حوادث که در کتاب های آسمانی ذکر شده یا پیروان ادیان آسمانی به آن ها اعتقاد دارند، مورد قبول و اثبات نیست و این حوادث وقتی به وجود آمده- طبق عقیده پیروان ادیان آسمانی- که دوربین عکاسی و فیلمبرداری ساخته نشده بود و اگر این حوادث واقعی باشد چرا بعد از ثبت تصویری وقایع از آن ها خبری نیست. ما هم در جواب می گوئیم از ظهور آخرین پیامبر و ارائه آخرین معجزه چهارده قرن گذشته است و اما دستگاه هائی که وقایع را ثبت تصویری کرده است، زمان اخیر ساخته شده و این دو موضوع یعنی ظهور پیامبران و ارائه معجزات و ثبت تصویری وقایع هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارند.

فرضاً اگر کسی همه حوادث خارق العاده از نوع معجزه را انکار کند و به هیچ پیامبری هم عقیده نداشته باشد و منکر همه آن ها شود، ما ادعا می کنیم که یک معجزه زنده از آخرین پیامبر خدا یعنی حضرت محمد (ص) باقی مانده است و آن کتاب آسمانی او یعنی «قرآن مجید» است. و اعجاز آن در زمان ما هم برقرار است و در زمان های بعدی هم خواهد بود. اگر کسی بتواند معجزه بودن آن را انکار کند، یعنی عدم اعجاز آن را اثبات کند، ما تسلیم نظر او می شویم و ادعایش را قبول می کنیم.

توضیح این که همه پیامبران خدا برای اثبات ادعای خود که از طرف خداوند به این مقام انتخاب شده بودند و با او تماس و ارتباط مستقیم خاصی داشتند یک یا چند عمل خارق العاده به نام «معجزه» ارائه می کردند. معجزه که در قرآن مجید به آن «آیت» گفته شده، عملی است که نشانه خدائی بودن در آن آشکار است. یعنی یک کار خدائی و فوق بشری نه صرفاً یک کار عجیب و خارق العاده که دیگران از آوردن مثل آن ناتوان باشند.

یعنی تعریف حقیقی معجزه این است. یعنی عملی که جنبه خدائی داشتن در آن آشکار باشد و ارائه آن عمل ارتباط آورنده آن را با خداوند از نظر عقلی ثابت کند و انسان ها خدائی بودن و فوق بشری بودن آن عمل را عقلاً قبول کنند.

کلام ایام- 394، سهم و بهره انسانها از رحمت خدای غنی کریم
بخوانید

ما فعلاً در این بحث از معجزات پیامبران قبلی و یا بعضی دیگر از معجزات پیامبر اکرم اسلام (ص) صرف نظر می کنیم و بحث را اختصاص می دهیم به معجزه همیشگی آخرین پیامبر خدا، یعنی «قرآن مجید». چون اگر این ادعا اثبات شود، بقیه معجزات نقل شده در آن از پیامبران قبلی هم اثبات خواهد شد.

در این کتاب ادعا شده است که آن از علم خداوند نازل شده و آورنده آن یکی از پیامبران خدا و آخرین آن هااست. وجوه اعجاز قرآن متعدد و فراوان است و اما فقط یکی از آن ها را ذکر و به آن اکتفا می کنیم و آن این که:

در قرآن مجید ادعا شده است که این کتاب از جانب خداوند نازل شده و یک پدیده فوق بشری است، و اگر از طرف غیر خدا می بود در آن «اختلاف» کثیری پیدا می شد. یعنی در آن هیچ اختلافی بین موضوعات مختلف و الفاظ آن وجود ندارد، اما اگر از طرف غیر خدا می بود در آن اختلاف زیادی یافت می شد.

در قرآن مجید موضوعات فراوانی ذکر شده و در شرایط مختلف اجتماعی و تاریخی و فرهنگی و سیاسی قطعات آن- آیات و سوره ها- بر مردم خوانده شده، اگر بنا بود یک انسان در شرایط مختلف مذکور در مورد این موضوعات نظری بیان کند، به طور قطع بین نظرات مختلف و در شرایط مختلف، اختلافات زیادی پیدا می شد. به جهت این که اگر بنا باشد یک انسان در موضوعات مختلفی وارد شود و نظر بدهد، و در بین نظراتش اختلافی نباشد، باید این قدرت را داشته باشد که تمامی سخنانی که در طول عمر خود گفته و بعد از آن هم تا آخر عمر خود خواهد گفت را یک جا در ذهن خود جمع کند و چنین چیزی از قدرت هر انسانی خارج است. در این کتاب آسمانی نظم و ترکیب فوق بشری آن حتی شامل حروف به کار رفته در آن هم می شود، یعنی اگر بنا باشد چنین کتابی از علم و قدرت انسانی صادر شود، لازمه آن این است که یک انسان بتواند تمامی حروف الفباء که در طول عمرش و یا بخشی از عمرش از دهان او خارج شده یک جا همه را بداند مثلاً بداند در طول عمرش چند حرف «الف» و چند حرف «باء» و چند حرف «ج» از دهن او خارج شده و از این زمان تا پایان عمرش و یا چند سال بعد از این زمان همچنین چند حرف از دهان او خارج خواهد شد و بنا باشد سؤالاتی را که مردم از او به عمل می آورند در گفته ها و نوشته ی خود و همچنین پاسخ آن ها را هم ذکر کند و هر عقل سالمی می فهمد که چنین چیزی قطعاً غیر ممکن است.

در قرآن مجید به موضوع عدم اختلاف در آن و این وجه از اعجاز آن تصریح شده به طوری که می فرماید:

« أفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ﭐلْقُرْءَانَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ ﭐللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ ﭐخْتِلَافاً کَثِيراً» (النساء آیه ۸۲) یعنی آیا در قرآن تدبر نمی کنند که اگر از جانب غیر خدا می بود قطعاً در آن اختلاف زیادی می یافتند.

قرآن مجید به طور مستمر مخالفان خود را به معارضه دعوت می کند و از آن ها می خواهد که همه انسان ها و غیر آن ها را جمع کنند و با هم همکاری کنند و کتابی مشابه آن و یا سوره ای مثل سوره های آن بیاورند، و چنین چیزی هم غیر ممکن است. چون همه علوم دانشمندان اگر هم روی هم جمع شود باز هم این علوم محدود خواهد بود در حالی که نشانه های فراوانی از نا محدود بودن علوم به کار رفته در قرآن آشکار یا قابل درک است.

در قرآن کریم آمده است:

« وَإِن کُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَﭐدْعُواْ شُهَدَاءَکُم مِّن دُونِ ﭐللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِينَ» (البقره آیه ۲۳) یعنی اگر در آن چه بر بنده خود نازل کردیم ریبی دارید- نوعی شک- پس سوره ای مثل آن بیاورید و گواهان خود را غیر از خدا فرا خوانید اگر در عقده خود صادق هستید.

ما هم به مخالفان قرآن مجید پیشنهاد می کنیم به جای این همه تلاش و فعالیت پر هزینه و مشکل ساز در مخالفت با قرآن و ساختن این همه دروغ و تلاش برای فریب دادن عده ای انسان بی اطلاع، یک قطعه کلام مثل یکی از سوره های کوتاه چند سطری قرآن ایجاد کنند و آن را به انسان ها عرضه کنند تا به خواسته های خود برسند.

در این زمینه مباحث مهم دیگری وجود دارد و ما جهت رعایت اختصار به این مقدار از بحث اکتفا کردیم و اگر سؤالاتی در توضیح بیشتر موضوع و یا جهات دیگر آن دریافت شد با کمال میل به آن ها پاسخ خواهیم داد- ان شاءالله- .

الیاس کلانتری

۹۴/۱/۲۶

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن