کلام ایام – ۲۴۱، عید غدیر ، عید اکمال دین و اتمام نعمت خداوند

indexبخش اول

با عرض تبریک عید عظیم غدیر به پیروان دین توحیدی و شیعیان و دوستداران امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ و تمام رهروان در راه فضائل انسانی و آرزوی توفیقات خداوند برای بهره برداری از نهر عظیم علم و حکمت جریان یافته از آن شخصیت قدسی، بحثی را به مناسبت ایام در عظمت «عید غدیر» شروع می کنیم.

سال گذشته در چنین ایامی سلسله مقالاتی در چهار بخش تحت عنوان کلی «عید غدیر عید اکمال دین و اتمام نعمت» در «وبسایت حکمت طریف» منتشر شد(۱) و انتهای آخرین بخش از آن مقالات وعده دادیم که در فرصت های مناسب آن بحث ادامه یابد. حال با الطاف و عنایات پروردگار و امیدواری به توفیقات او آن بحث را تحت همان عنوان و با شماره های جدید ادامه می دهیم.

اکمال دین توحیدی

در آیه سوم از سوره مبارکه مائده اشاره ای به اکمال دین و اتمام نعمت خداوند شده و همچنین اشاره ای به دین پسندیده از طرف خداوند برای انسانها، می فرماید:

«الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا» (المائده/۳) یعنی: امروز دین شما را برای شما کامل کردم، و نعمتم را بر شما تمام کردم و برگزیدم دین اسلام را برای شما. در این سلسله مقالات همین سه مطلب را محور مباحث قرار می دهیم و به بعضی از نکات تفسیری آیه کریمه اشاره ای می کنیم:

۱ـ در آیه کریمه توجه صریح خاصی نسبت به «دین» شده است و آن دین به انسانها و یا پیروان قرآن و یا مخاطبان آن نسبت داده شده، یعنی فرموده « دین شما را برای شما کامل کردم.» و همچنین مخاطبان قرآن مورد عنایت خاصی قرار گرفته اند.

در آیات قرآن مجید گاهی کلمه «دین » بطور مطلق و بدون انتساب به خدا یا یکی از پیامبران ، یا انسانها و با «ال » بکار رفته (۲) مثل آیات ۱۳۲ـ ۱۹۳ـ ۲۵۶ از سوره بقره و آیه ۱۹ سوره آل عمران و آیه ۴۶ سوره نساء. در بعضی از آیات هم دین به خداوند ـ جّل جلاله ـ نسبت داده شده. مثل آیه ۸۳ سوره آل عمران و آیه ۲۲ سوره نور و آیه ۲ سوره نصر و در بعضی دیگر از آیات مثل آیه مورد بحث دین به انسانها و یا مؤمنان و مخاطبان قرآن نسبت داده شده. از قرائن موجود در آیه کریمه بر می آید که مخاطبان قرآن و یا ایمان آورندگان به دین توحیدی و یا مخاطبان اولیه این آیه مورد عنایت و توجه خاص خداوند قرار دارند ـ چون فرمود: «اکملت لکم دینکم» یعنی کامل کردم برای شما دین شما را و اینکه در این عبارت، دو بار مخاطبان این آیه مورد توجه قرار گرفته اند! یکبار در کلمه «لکم» و دومین بار در کلمه «دینکم» و اگر نکته خاصی مورد نظر نبود، کفایت می کرد گفتن : «اکملت دینکم»

 و در ادامه آیه فرمود:

«اتممت علیکم نعمتی» در این عبارت برای سومین بار مخاطبان آیه مورد توجه قرار گرفته اند و کلمه «علیکم» یا ضمیر «کم» به این معنا دلالت یا اشاره ای دارد.

و سرانجام در عبارت: «رضیت لکم الاسلام» برای چهارمین بار این مخاطبان مورد توجه قرار گرفته اند.

لازم است علت این نوع ترکیب در آیه روشن شود! آیا مراد این است که قرآن مجید برای همه انسانها نازل شده، اما فقط  گروهی به آن ایمان آورده اند و  آثار و برکات دین خدا به آنها اختصاص یافته! یعنی فقط ایمان آوردنده ها از هدایت خداوند در این کتاب آسمانی بهره مند می شوند و آنها دین داران حقیقی هستند، همچنانکه در آیات دیگری از همین سوره فرمود:

« وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ ـ وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يعْمَلُونَ » (المائدة ۶۵ /۶۶) یعنی : اگر اهل کتاب ایمان می آوردند و تقوا در پیش می گرفتند ما گناهانشان را می پوشاندیم [و از بین می بردیم] و آنها را به باغهای بهشتی پر نعمت وارد می کردیم ـ و اگر آنها بر پا می داشتند تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان بر آنها نازل شده از برکات آسمانی و برکات زمینی بهره مند می شدند، و از آنها هستند گروهی میانه رو و گروه کثیری که زشت است اعمال آنها.

 در این دو آیه راه بهره مندی کامل از نعمت های پروردگار و برکات آسمانی و زمینی و رفاه و آسایش برای انسانها نشان داده شده است و آن عبارت است از ایمان و تقوا و عمل کردن به دستورات خداوند در کتابهای آسمانی، و بطور ضمنی اشاره ای شده است به اینکه گروهی از اهل کتاب به دستورات خداوند که در کتابهای آسمانی بیان شده عمل کردند و اما گروه کثیری نسبت به آنها یا بعضی از آنها بی اعتناء شدند یعنی دین خدا را به گروههائی از انسانها و یا مناطقی از زمین محدود کردند. و از آموزش های دینی فقط به بخشی از آنها توجه کردند. یعنی یهودیان در همان کتاب تورات متوقف شدند و به انجیل ایمان نیاوردند و همچنین مسیحیان در انجیل متوقف شدند و به آخرین کتاب آسمانی ایمان نیاوردند! یعنی : بطور قطع در آیه ۶۶ مراد از:

«مَا أُنْزِلَ إِلَيهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ» قرآن مجید است. چون آنها در مجموع به تورات و انجیل ایمان آورده بودند و در این آیه سه کتاب آسمانی مورد نظر قرار گرفتهَ، یکی تورات، دومی انجیل، سومی کتابی که بعد از آن دو نازل شده.

نکته بسیار مهم قابل توجه اینکه فرمود:

«مَا أُنْزِلَ إِلَيهِمْ» آنچه بر آنها نازل شده، مراد این است که تورات بر همه انسانها نازل شده بود اما فقط یهودیان به آن ایمان آوردند و انجیل هم برای همه انسانها نازل شده بود از جمله یهودیان، که عده ای به آن ایمان آوردند و اما عده ای دیگر از یهودیان از ایمان به آن خود داری کردند! و قرآن مجید هم برای همه انسانها نازل شد و گروه هائی از انسانها از جمله گروهی از مشرکان و گروهی از یهودیان و گروهی از مسیحیان به آن ایمان آوردند، اما گروه هائی دیگر از ایمان به آن خود داری کردند و علت اصلی گرفتاری های انسانها و محرومیت عده زیادی از بندگان خدا از نعمت های فراوان او، عدم ایمان و تقوا و بی اعتنائی به کتاب های آسمانی است. یعنی گروهی از یهود بعد از ظهور حضرت عیسی (ع) سفارش پیامبرشان حضرت موسی (ع) را درباره ایمان به او نادیده گرفتند و به آن عمل نکردند و حتی با او به مخالفت شدیدی پرداختند تا جائی که حتی اقدام به کشتن آن حضرت کردند.

و همچنین گروهی از یهود و گروهی از مسیحیان به دستورات  پیامبران خود بی اعتناء شدند و بعضی از سفارشات و دستورات آنها را زیر پا گذاشتند و از ایمان به آخرین پیامبر و آخرین کتاب آسمانی سر باز زدند، حتی به عدم ایمام هم اکتفاء نکردند بلکه به اذیت و مزاحمت به آن حضرت و مخالفت با او و پیروان دین خدا روی آوردند و جنگ ها و در گیری هائی راه انداختند و دروغ هائی به دین خدا و پیامبر خاتم نسبت دادند، که این کار هنوز هم ادامه دارد. و علت عمده محرومیت خود آنها و دیگران از نعمت های فراوان خدا و آسایش و امنیت و صلح و محبت بین انسانها همین رفتار آنها است.

در آیه مورد بحث یعنی آیه « اکمال دین» بطور ضمنی اشاره ای شده به موضوع اختصاص برکات دین خدا و صورت کامل آن یعنی «اسلام » به ایمان آورنده ها ! و اینکه آنها صورت کامل دین خدا را در اختیار دارند و مشمول جریان عظیم و مستمر رحمت خدا و برکات و نعمت های او خواهند بود.

اما اگر خطاب آیه متوجه مخاطبان اولیه و همراهان پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و حاضران در جریان «غدیر خم» باشد، مراد آن خواهد بود که موضوع «اکمال دین» و « اتمام نعمت» ابتداءً متوجه آنهای است که شاهد انتساب امام امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ به خلافت و امامت از طرف پرودگار عالمیان و تبلیغ موضوع از طرف رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم  ـ بودند ! و بعداً این موضوع بوسیله آنها به اطلاع عموم افراد جامعه دینی خواهد رسید. و در آن صورت «تبلیغ رسالت خداوند» تحقق پیدا خواهد کرد.

کلام ایام - 388، سهم و بهره انسانها از رحمت خدای غنیّ کریم
بخوانید

۲- دین آسمانی متضمن روشی است برای زندگی انسانها که مبتنی بر علم خداوند است یعنی راه و روش زندگی که خداوند برای انسانها تعیین کرده و به وسیله پیامبران خود به آنها ابلاغ کرده است.اساس این آموزش ها و رکن اصلی آن عبادت خدا و اطاعت از فرمانهای او و اطاعت از پیامبران است.اصل بسیار مهم دیگر در این آموزشها ایمان به زندگی دائمی اخروی و آماده شدن و کسب استعداد برای آن زندگی است.

این آموزشها با در نظر گرفتن فطریات انسانها و تمایلات طبیعی و حقیقی و خواص روحی آنها و همچنین با در نظر گرفتن خواص اشیاء و قوانین حاکم بر عالم و موجودات و مخلوقات و ارتباطهای انسانها با آنها تنظیم و تعیین شده است. پس در مورد آموزشها و قوانین و احکام دینی که مجموعاً به آنها معارف دینی می گوئیم ـ لازم است چند نکته را در نظر گرفت.

الف : منشأ و سرچشمه معارف دین آسمانی علم نامحدود خداوند به انسانها و همه موجودات و مخلوقاتی است که زندگی انسانها به آنها ارتباط دارد.

ب: علم خداوند توسط ملائکه مخصوص وحی به صورت خالص به روح پاک پیامبران خدا منتقل شده است.

ج: معارف دین آسمانی از روح شریف و پاک پیامبران خدا، بصورت کلام و عمل و رفتار به فضای فکری انسانها منتقل می شود.

د: پیامبران خدا و جانشینان حقیقی آنها بطور دائم جریان انتقال معارف دینی به انسانها و حفاظت و مراقبت ار آنها را تحت نظر دارند و با تمام قوای وجودی خود و دریافت امداد آسمانی مانع آمیخته شدن و آلوده شدن زلال وحی می شوند.و امنیت این راه و مسیر این جریان را برقرار می کنند. مثل اینکه جریان آب بسیار پاک و زلال از یک منبع پاک سرچشمه گرفته و از مسیری کاملاً پاک جریان یافته و به فضای زندگی انسانها منتقل شده است و گروهی از انسانهای دانشمند و نوعدوست و فعال و جدّی هم بطور دائم نظارت بر آن را بعهده گرفته اند و موانع سر آن جریان را برطرف می کنند و مانع آلودگی آن آب زلال پاک می شود.

ه: معارف دین آسمانی به تدریج و متناسب با نیازهای انسانها و همچنین متناسب با استعداد آنها نازل شده و توسط پیامبران خدا در طول زمانی طولانی به انسانها آموزش داده شده.

 به آن مقدار از معارف دین آسمانی که توسط یکی از پیامبران به انسانها عرضه شده« شریعت» گفته می شود مثلاً گفته میشود شریعت نوح(ع)، شریعت ابراهیم(ع)، شریعت موسی (ع) شریعت عیسی (ع) به شریعت پیامبران گاهی « دین» هم گفته می شود امّا در اصل دین به خداوند ـ جلّ جلاله ـ نسبت داده می شود و گفته می شود « دین خدا» پس دین خدا مجموعه ای از علوم و معارف است که توسط پیامبران خدا به انسانها عرضه شده و به آن معارف مجموعاً «اسلام » گفته میشود. یعنی معارف عرضه شده توسط هر یک از انبیای «صاحب شریعت»(۳) بخشی از دین خدا بنام «اسلام» بوده است و شریعت ها [ با ادیان] مختلف تماماً در اصل مرتبه ای از اسلام و یا بخشی از معارف آن بوده است و دین خدا به تدریج تکامل پیدا کرده و صورت کامل آن به وسیله آخرین پیامبر خدا یعنی حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به عالم انسانها عرضه شده است و اصل این معارف در آخرین کتاب آسمانی یعنی «قرآن مجید» قرار دارد. و این کتاب با روشی اختصاصی و منحصر به فرد از طرف خداوند ترکیب و تنظیم شده است.

در آیه مورد بحث فرمود:

« الیوم اکملت لکم دینکم » یعنی : امروز دین شما را برای شما کامل کردم. این آیه از قرآن در روزی نازل شده است که حادثه مهمی در آن واقع شده که حاصل آن کامل شدن دین خدا بوده است.

خداوند ـ جلّ جلاله ـ در آیاتی از قرآن مجید می فرماید:

  «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيا بَينَهُمْ وَمَنْ يكْفُرْ بِآياتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ـ َإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِي لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيكَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ » (آل عمران/ ۱۹ـ۲۰) یعنی: دین در نزد خداوند همان اسلام است، و کسانی که به آنها کتاب داده شده اختلاف نکردند بعد از اینکه علم برای آنان حاصل شد ،مگر از روی تعدی و ظلم بین همدیگر و هر کس به آیات خدا کفر بورزد [بداند که] الله سریع الحساب است. پس اگر آنها با تو به محاجّه [ و بحث و گفتگوی جدلی] پرداختند، بگو من به الله روی کرده ام و تسلیم او هستم و همچنین کسانی که از من تبعیت می کنند [آنها هم تسلیم خدا شده اند]و بگو به کسانی که به آنها کتاب داده شده، آیا شما هم اسلام آوردید؟پس اگر آنها اسلام آوردند، همانا هدایت یافته اند و اگر روی برگرداندند،چیزی جز ابلاغ پیام به عهده تو نیست و،الله به [ اعمال و امور] بندگان نظارت دارد.

مراد این است که دین خدا همان اسلام است و آن هم طبعاً دین واحدی است و دین خدا متعدد نمی شود. اسلام هم همان اطاعت از خداوند و التزام به معارف و آموزشها و احکام او است.

اما تفاوت بین « ادیان» و به تعبیر صحیح تر «شریعت ها» تفاوت از نظر نقص و کمال است و اختلاف اساسی در بین آنها وجود ندارد. و انسانها مؤظف هستند به همه آنچه که پیامبران برای انسانها عرضه کرده اند ملتزم شوندو به همه پیامبران ایمان بیاورند.یعنی تمام آنچه پیامبران خدا آورده اند بخشی از اسلام بوده و تفاوت آنها مثل تفاوت مراتب مختلف تحصیلی است. و تضاد و تنافی ذاتی بین آنها نیست و اختلافی که پیروان ادیان یعنی شریعت های مختلف با هم دارند از روی تعدی از دین خدا و پیروی از هوای نفس آنها می باشد و وقتی انسان تسلیم فرمانهای پروردگارش شد،برای او فرق نمی کند پیامهای پروردگارش به وسیله کدام یک از پیامبران به او ابلاغ شود! و اینکه اگر نبوت یک پیامبر از طریق ارائه یک یا چند معجزه[آیت] ثابت شد،اطاعت از او برای بندگان لازم و واجب است !و دین خدا نباید جنبه قومی و منطقه ای و ملیتی پیدا کند. چون علم خدا که متغییر نیست و نظر و حکم خدا تغیر نمی کند مگر تغییر از لحاظ نقص به کمال و یا اجمال و تفصیل یا موقتی و دائمی بودن.

در هر صورت آیه مورد بحث حاکی از جریانی است که در ضمن آن دین خدا کامل شده و نعمت خداوند بر انسانها به مرتبه نهائی خود رسیده است. پس آن جریان طبعاً دارای اهمیت زائد الوصفی خواهد بود!

ادامه بحث «ان شاء الله» در بخش بعدی خواهد آمد.

الیاس کلانتری

۱۳۹۷/۶/۱۰

پاورقی ها:

۱ـ وبسایت حکمت طریف بخش کلام ایام از شماره ۱۶۰ تا ۱۶۳

۲ـ برای توضیح بیشتر علاقمندان می توانند در همین وبسایت به بخش کلام ایام شماره ـ ۱۶۲ مقاله «عید غدیر اکمال دین و اتمام نعمت  خداوند» مراجعه کنند.

۳ـ تعدادی از پیامبران خدا صاحب شریعت مستقل بودند و به آنها اولوا العزم گفته می شود و بقیه پیامبران مروّج شریعت آنها بودند اعم از آنکه همزمان با آنها در مناطق دیگری استقرار داشتند و یا در زمانهای بعد از صاحبان شریعت زندگی می کردند.

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن