۲۹۸- آیا این بلای نوظهور جهانی بنام « کرونا » خواست خدا و امتحان او است یا اینکه خود انسانها عامل آن هستند ؟!

  

سؤال : سلام ، آیا بیماری کرونا خواست خدا است و امتحان الهی است یا اینکه خود انسان فقط در این زمینه مقصّر است ؟

کلیات

  • عدم توجه دقیق به تفاوت بین صفات و افعال خدا با صفات و افعال انسان ها سبب تشبیه خالق به مخلوق می شود.

  •  تشبیه پروردگار عالمیان به مخلوقات او نوعی شرک است.

  •  در فرهنگ دینی رایج بین مردم غالباً «اراده» و «مشیّت» و بلکه گاهی «قضای خدا» مجموعاً به «درخواست خدا» ترجمه می‌شود.

  •  پاداش ها و نعمت ها و برکات خدا و همچنین عذاب ها و مجازات ها از ناحیه مشیّت قانونمند او نازل می‌شود.

  • پاداش ها و مجازات‌های خدا به اعمال انسان ها و رفتارهای آنها ارتباط دارد.

  • نزول برکات و رحمت خدای سبحان و همچنین مجازات های او مطابق مشیّت او و قوانین حاکم بر عالم تحقّق می‌یابد.

  •  در نظام قانونمند حاکم بر عالم، از اعمال حسنه انسان ها آثار و نتایج مطلوبی حاصل می‌شود که به آنها پاداش و نعمت و فضل خدا گفته می‌شود.

  •  به آثار نامطلوب اعمال خلاف، مجازات و عذاب خدا گفته می‌شود.

  •  مجازات‌های حقیقی و طبیعی خدا به معنی متداول و متعارف بین انسان‌ها نیست.

  •  خدای سبحان به اندازه ذرّه ای به بندگانش ظلم نمی کند.

  •  حکمت کم کردن رزق انسان ها از طرف خدا چیست؟

  •  مجازات‌هائی که جنبه تربیتی و بازدارندگی از فساد دارند.

  • اگر یک بلیّه طبیعی و غیر آن در منطقه ای اثر تربیتی و بازدارندگی به وجود آورد، خدای سبحان اهل آن منطقه را از مجازات دیگر معاف می کند.

  • خدای سبحان قبل از ارسال رسولان و آموزش انسان ها و هشدار به آن ها عذاب نمی فرستد.

  • عذاب های قوم فرعون و عاد و ثمود و قوم لوط.

  • آیا عامل پیدایش بیماری کرونا اراده مستقیم خدای سبحان است؟!

پاسخ : سلام علیکم ، سؤال شما اگر چه کوتاه است ، اما مشتمل بر سه موضوع مهم عقیدتی و اخلاقی می باشد و آنها عبارتند از :

۱ – خواست خدا (عزّوجلّ)

۲ – امتحان خدا

۳ – ارتباط فعل خدا با زندگی انسانها

و ما موضوع اول را بصورت فشرده توضیح می دهیم و به دو موضوع بعدی فقط اشاره ای می کنیم و بحث مشروح درباره آنها را به فرصت دیگری موکول می کنیم:

در آیات قرآن مجید و عقاید دینی چند تعبیر شبیه و نظیر هم در زمینه موضوع مورد بحث وجود دارد که هم به خدای سبحان نسبت داده می شوند و هم به انسانها ! اما عدم دقت در تفاوت معانی آنها درباره خدا و انسانها سبب تصورات و عقاید نادرستی در بین عده ای از انسانها می شود .

بطور کلی در موضوع نسبت دادن بعضی از صفات و افعال به خدای سبحان ندانسته و غالباً بطور غیر عمد یک نوع تشبیه بین « الله » و مخلوقات او بعمل می آید ! منظور این است که این نوع تشبیه اختصاصی به موضوع مورد بحث ندارد و بلکه نوعی عمومیت درباره آن وجود دارد .

در فرهنگ رایج دینی بین مردم غالباً « اراده خدا » و « مشیّت خدا » و بلکه گاهی « قضای خدا » و بعضی کلمات دیگر را مجموعاً به « خواست خدا » ترجمه می کنند و در این صورت یک مشکل عقیدتی پیش می آید و آن اینکه تفاوتهای بین معانی این کلمات در نظر گرفته نمی شود و همچنین مشکل دیگری پیش می‌آید که به آن اشاره شد! یعنی تشبیه خدای سبحان به مخلوقاتش!

 در پاسخ این سؤال فرصت مناسبی جهت ورود به بحث تفصیلی درباره این کلمات و کاربرد آنها در قرآن و تفاوت آنها با یکدیگر و تفاوت معانی آنها در انتساب به خدای سبحان و انسان‌ها وجود ندارد و فقط متذکر اصل موضوع شدیم جهت توجه به اهمیت موضوع و تشویق به مطالعه و بررسی درباره آن.

 اما اینکه آیا ابتلاء انسانها در سطح جهانی به این بلای نو ظهور یعنی «بیماری کرونا» خواست خدای سبحان است یا اینکه عامل و سبب آن انسانها می باشند! احتیاج به توضیحی دارد و آن اینکه: مراد از خواست خدا در این سؤال و در این بحث مشیّت آن ذات قدوس است که از ناحیه آن گاهی بعضی از بنده ها و یا گروه‌هائی از آنها مبتلا به عذابی و مجازاتی می‌شوند و همچنین از ناحیه همان مشیّت برکاتی و نعمت هائی برای انسان ها نازل می شود. مشیّت خدا بصورت قانونمند در عالم و در فضای زندگی انسان ها برقرار است و بر تمام عالم حکومت می‌کند و هیچ حادثه ای از قلمرو مشیّت او خارج نیست.

 نزول برکات و رحمت خدای سبحان و پاداش‌های او برای بندگان و همچنین عذاب ها و مجازات‌های او مطابق مشیّت عمومی ا‌و و قوانین حاکم به عالم تحقّق می‌یابد. پاداش‌ها و مجازات‌های خدا به اعمال و رفتارهای انسان ها ارتباط دارد. یعنی در نظام حاکم بر عالم اعمال و رفتارهای انسان ها دارای خواص و آثار معینی است. مثل اینکه اگر در یک جامعه انسانی و در منطقه ای از زمین کمک مالی به نیازمندان و فقرا زیاد شود و باصطلاح پرداخت زکات عمومیّت پیدا کند باران زیادی می بارد و رزق انسان ها زیاد می‌شود. همچنین اگر مردم زیاد استغفار کنند چنین وضعی پیش می آید. اما اگر مردم از کمک به نیازمندان خودداری کنند و زکات نپردازند، باران کم می‌شود و انسانها مبتلا به کم شدن رزق و تنگی معیشت می‌شوند! و فراوانی نعمت ها در آن جامعه از بین می‌رود.

 در نظام قانونمندی که خدای سبحان در عالم ایجاد کرده و استمرار دارد، – بطوریکه ذکر شد – اعمال انسانها آثار و نتایج معینی دارد. به آثار مطلوب اعمال که آسایش و رفاه و فراوانی رزق را همراه دارد، رحمت و برکات و فضل خدا گفته می‌شود و در مقابل به آثار نامطلوب که سختی‌ها و مشقّت ها و تنگی معیشت انسان‌ها را همراه دارد، مجازات خدا گفته می شود.

 این مطلب را متذکر شدیم جهت اینکه موضوع «مجازات خدا» و معنی دقیق آن مورد توجه قرار بگیرد. توضیح اینکه: مجازات خدا به معنی متداول و متعارف بین انسان‌ها نیست و بلکه معنای خاصّی دارد یعنی معنی و مراد از آن با آنچه بین انسان‌ها برقرار است تفاوت های زیادی دارد. «مجازات» در بین انسان‌ها و در عرف جوامع انسانی و حکومت‌ها، به اعمال نامطلوب و غالباً خشن و رنج آور گفته می‌شود که از ناحیه حکومت‌ها و افراد انسانی در مورد افراد متخلّف و گاهی بی گناه به کار بسته می‌شود و غالباً با عواطف طبیعی انسان ها ناسازگار می باشد. یعنی عموم انسان‌ها یا اکثر آنها از مجازات افرادی از انسان‌ها بدست دیگران و مأموران حکومت ها ناراحت می‌شوند و رنج می‌برند و از خودداری مجازات کننده ها از آن نوع اعمال و بخشیدن و صرف نظر کردن از مجازات مسرور و خوشحال می شوند.

 مجازات خدای سبحان درباره بندگان خود از این نوع نیست و تفاوت‌های عظیمی بین آنها وجود دارد و بطور خلاصه آن مجازات‌ها نتیجه و خاصیت اعمال انسانها است که در نظام حاکم بر عالم برقرار می باشد. نظام حاکم بر عالم و فضای زندگی انسانها هم در اصل از صفات کمالیّه خدای سبحان و علم و حکمت و فضل و عدل رحمت ذات قدوس او نشأت می گیرد، اگرچه جهاتی از آن مطلوب افراد خطاکار و خلافکار و ظالمان نباشد.

 خدای سبحان هیچ کاری برخلاف حکمت انجام نمی‌دهد و هرگز به بندگان خود ظلم نمی‌کند، همچنانکه خود او فرمود:

«إِنَّ اللَّهَ لَا يظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِنْ تَكُ حَسَنَةً يضَاعِفْهَا وَيؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا» (النساء/۴۰) یعنی: خدا به اندازه ذرّه ای ظلم نمی کند و اگر کار خوبی باشد آن را چند برابر می‌کند و از نزد خویش پاداش عظیمی عطا می‌کند.

 اما وقتی شخصی مرتکب کاری شد که با ساختمان وجود او و نظام حاکم بر عالم و حقوق و منافع انسان‌ها ناسازگار بود، آثار نامطلوب عمل و رفتارش دامنگیر او و گاهی افراد دیگر همراه او خواهد شد. مثل اینکه شخصی همراه افراد خانواده خود سوار بر اتومبیل خود شده و در حال رانندگی مرتکب بعضی از کارهای خطرناک می شود، فرضاً سرعت زیاد غیر معقول و در نتیجه رفتار او منتهی به یک تصادف می شود و خود او و همراهانش آسیب می‌بینند و مجروح می‌شوند یا حادثه منجر به فوت خود او یا همراهان و یا دیگران می‌شود. طبعاً نتیجه آن رفتار غیر معقول، مطلوب و دوست داشتنی نخواهد بود، چون مجروح شدن یا فوت یک یا چند نفر، حادثه دلپذیر و دوست داشتنی نیست! بلکه دردناک و رنج آور می باشد. حال در چنین وضعیتی چه کار می شود کرد؟ آیا نباید جاده ای ساخته می شد تا افرادی از انسان‌ها از آن برای رسیدن به مقاصد خود استفاده کنند؟ یا اینکه نباید اتومبیلی ساخته می‌شد که سبب تصادف شود؟ یا لازم بود خدای سبحان بدن انسان ها را از موادی مثل سنگ و آهن خلق کند که تا در اثر تصادف از نوع متعارف آسیبی بر آنها وارد نشود؟

188-آیا امکان دارد خداوند انسان را گمراه کند؟!
بخوانید

 مجازات های خدا در عالم آخرت بطور کلی از این نوع و در عالم دنیا هم عمدتاً از همین نوع می باشد! دیگر اینکه مجازاتهای خدا جهت بازدارندگی از شیوع ظلم و فساد و تضییع حقوق انسان‌ها برقرار شده است، مثل اینکه وقتی خدای سبحان جهت قطع کمک‌های مالی ثروتمندان به فقرا یعنی قطع زکات و یا کم شدن آن در یک جامعه و تجمّع مال در دست عده ای چه از راههای مشروع و قانونی و چه غیر آن مثل گرانفروشی و احتکار و امثال آنها، رزق آن جامعه را محدود می‌کند قصد او در اصل جلوگیری از شیوع فساد مالی و اخلاقی ناشی از آن است نه انتقام جوئی به معنی متعارف! چون در صورت فراوانی رزق در یک جامعه نامتعادل ثروت نامشروع گرانفروشان و محتکران بیشتر می‌شود و فراوانی و رفاه شامل حال فقرا و نیازمندان نمی‌شود.

 در صورت رواج ظلم و فساد و تبهکاری در یک یا چند جامعه و یا منطقه‌ای وسیع از زمین و یا جامعه جهانی، خدای عزیز حکیم از طرق مختلفی از شیوع ظلم و فساد بیشتر جلوگیری می‌کند! اگر در آن وضعیت یک حادثه طبیعی مثل زلزله و طوفان یا حادثه دیگری بازدارنده در مقابل ظلم و فساد شد، در آن صورت اراده خدا در جهت جلو گیری و بازدارندگی تحقّق می‌یابد! و در غیر این صورت آن ذات قدوس از ناحیه اراده و مشیّت خاص و مستقیم خود، حادثه ای را پیش می آورد که سبب تحقّق آن منظور مقدس شود، یعنی جلوگیری از اشاعه بیشتر ظلم و بی‌عدالتی و فساد های اخلاقی و تبهکاری های دیگر!

 حال آیا این بلیّه عمومی جهانی خواست خدا – به معنی عرفی – و امتحان الهی است – باز به معنی عرفی – یا سبب و علت دیگری دارد، موضوعی است که احتیاج به بررسی و تحقیق و ریشه‌یابی دقیقی دارد.

 لازم است همزمان و همراه با تحقیقات علمی در عالم طب و تلاش پزشکان و دیگر دانشمندان برای ساختن داروهائی جهت معالجه افراد مبتلا و پیشگیری از ابتلاء دیگران، تحقیقات علمی دیگری در عالم اخلاق و فرهنگ هم انجام بگیرد تا هم عوامل اصلی پیدایش این بلیّه جهانی شناخته شود و هم راه های برطرف شدن آن آشکار شود و هم از پیدایش حوادثی و بلاهائی مشابه آن و غیر آن جلوگیری شود. پاسخ این سؤال یعنی عامل اصلی پیدایش این بیماری و این نوع گرفتاری جهانی آشکار نیست و نمی‌شود آن را با یک و یا چند کلمه و جمله بیان کرد.

 در آموزش‌های دینی حوادثی ذکر شده است که عامل اصلی آنها اراده مستقیم و خاصّ پروردگار عالمیان بوده و ذات قدوس الله آن حوادث را جهت جلوگیری از ادامه ظلم به انسان‌ها و اشاعه فساد بیشتر بر منطقه ای از زمین و قوم معینی تقدیر و برقرار کرده است. مثل طوفان نوح و غرق عموم انسان‌ها جز کسانیکه در کشتی همراه حضرت نوح بودند! و بطور قطع روشن نیست که آن عذاب عمومی آسمانی منطقه ای بود یا جهانی و یا اینکه شامل مناطق یا منطقه مسکونی زمین شد.

 و مثل عذاب هائی که برای قوم فرعون نازل شد، و آن عذاب آخری که فرعون و قوم تبهکار او را در میان امواج عظیم رود نیل غرق کرد و به طغیان آن حکومت پلید در ظلم و آدمکشی پایان داد. همان ظلم و طغیانی که نوزادان بی گناه هم از آن معاف نبودند. و در همان روزهای اول تولد سر بریده می‌شدند. یعنی اگر در بین حکومت های جبّار و ظالمان قدرتمند عمدتاً کشتن مردان و زنان و افراد آماده به جنگ متداول بود، در حکومت فرعون در اثر طغیان در ظلم، نوزادان هم به قتل می رسیدند.

 حوادثی از این نوع در طول تاریخ حیات انسان‌ها، بارها در جوامع مختلف انسانی وقوع یافته که بعضی از آنها شهرت جهانی پیدا کرده مثل عذاب هائی که بر قوم عاد و ثمود و قوم لوط و قوم شعیب و امثال آنها نازل شد.

عذاب هائی که بر اقوام مشهور در تاریخ نازل شده دارای انواع مختلفی بوده و نوعی از آنها «عذاب استیصال» نامیده می‌شود. یعنی عذابی که قومی را نابود می کرد و جز عده ای از صالحان کسی از آن عذاب معاف نمی‌شدند.

 انواع دیگری از عذاب ها وجود دارد که مجموعاً آنها را می‌شود «عذاب های تربیتی» و بازدارنده نامید. یعنی – همانطور که قبلاً متذکر شدیم – آن نوع عذاب ها جهت بازدارندگی از فساد و ظلم بیشتر و اصلاح یک جامعه از طرف خدای سبحان تقدیر و نازل می‌شود.

 لازم به تذکر است که خدای حکیم رحیم قبل از فرستادن رسولان و آموزش انسانها و هشدار و مهلت به آنها عذاب نازل نمی کند. بطوریکه فرمود:

«وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا» (الإسراء/۱۵) یعنی: و ما عذاب کننده نبودیم قبل از اینکه پیامبری (رسولی) مبعوث کنیم.

 مراد این است که خدای سبحان برای اصلاح زندگی انسانها و بطور کلی نشان دادن راههای زندگی به آنها، و برطرف شدن ظلم ها و نابسامانی ها پیامبرانی را بسوی آنها می‌فرستد و اگر آموزش آسمانی در مردم تأثیری ایجاد کرد و مشکل جامعه برطرف شد، طبعاً در آن صورت مطلوب و خواسته او تحقّق خواهد یافت و در غیر آن صورت و ادامه اشاعه فساد و گسترش آن، عذابی را بر آن قوم نازل می‌کند و اگر یک عامل طبیعی مثل وقوع یک زلزله و یا طوفان و یا از بین رفتن ثمرات، آن بازدارندگی و اثر تربیتی را به وجود آورد، عذاب و بلای دیگری برای آنها نازل نمی کند و آنها را از عذاب دیگر معاف می کند.

 درباره این بیماری و این بلای عمومی جهانی می‌شود گفت که علت و ریشه اصلی آن که آیا از اراده خاص و مستقیم خدای سبحان نشأت گرفته است یا اعمال انسانها سبب آن شده است، هنوز معلوم و آشکار نیست و لازم است موضوع مورد تحقیق و بررسی قرار بگیرد. اما سبب و علت آن هر عاملی بوده باشد، برای برطرف شدن آن می‌شود انسان‌ها به رحمت پروردگار عالمیان پناه ببرند و از الطاف او به انسان ها بهره بگیرند و در کنار تحقیقات علمی برای شناختن عوامل آن و تلاش برای برطرف کردن آن از ناحیه تحقیقات علمی در عالم طب، از رحمت و غفران پروردگار عالمیان از طرق مذکور در آموزش‌های دین آسمانی بهره‌مند شوند.

امتحان خدا

امتحان خدا هم به معنی عرفی و متداول بین انسان‌ها نیست و معنای خاصّی دارد که باز احتیاج به توضیحاتی در این زمینه وجود دارد که ورود در آن بحث نیازمند فرصت دیگری است و بطور کلی امتحان خدا درباره انسان به پرورش او از طریق آموزش ها و حوادث زندگی گفته می‌شود یعنی خدای سبحان با مشیّت عمومی قانونمند و گاهی با اراده خاصّ خود انسان را از حالی به حال دیگر منتقل می کند، تا استعدادهای او به ثمر برسد.

ارتباط اراده و فعل خدا با اعمال انسانها

اینکه گفته شود فلان کار و فلان حادثه آیا کار خدا بود یا کار انسان ها در این صورت باز دانسته یا ندانسته انسان تشبیهی بین خدای سبحان و مخلوقاتش انجام می‌دهد. اگرچه از روی غفلت و عدم دقت در این موضوع مهم عقیدتی. بلکه لازم است انسانها در نسبت دادن بعضی کارها به خدای سبحان دقت لازم را به کار ببرند. یعنی بین کارها و اراده و مشیّت خدای سبحان و کارهای انسان ها ارتباط های خاصّی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار بگیرد و کارهائی را می شود به ذات قدوس الله نسبت داد و در عین حال همان کارها را می شود به انسان‌ها هم نسبت داد. و «فاعلیت خدای سبحان» معنای خاصّی دارد و به معنی متداول بین انسان‌ها نیست. این موضوع احتیاج به بحث عقیدتی و فلسفی خاصّی دارد که قبلاً در بعضی از مقالات بخش پرسش و پاسخ و مقالات تفسیری تحت عنوان «آموزش‌های آسمانی» نوشته شده و در فرصت‌های مناسب دیگری – ان شاء الله – به تفصیل آن خواهیم پرداخت.

الیاس کلانتری

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن