کلام ایام – ۲۵۰، شکوه بزرگترین مصیبت تاریخ

601569630بخش اول

کلیات

*مصیبت های بزرگ در روزهای آخر ماه صفر و وظایف مسلمین درباره آنها

* مصیبت حزن انگیز، با شکوه و جلال عظیم

* کلام امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ وقت غسل دادن پیکر شریف رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم )

*قطع ارتباط انسانها با آسمان، از طریق وحی

*چرا حادثه رحلت پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ یک مصیبت با شکوه محسوب می شود.

*توصیف حادثه رحلت رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ در کلام امیر المؤمنین علی (علیه السلام)

*رحلت رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ تکریمی از ناحیه خداوند عالمیان نسبت به آن حضرت محسوب می شود.

*وظایف مسلمین در حادثه رحلت رسول خدا ( صلّی الله علیه و آله و سلّم )

 *دو حادثه حزن انگیز عظیم برای جامعه دینی در یک روز

* موضوع تجلی اکمال دین خدا و اتمام نعمت او به انسانها در آیات قرآن مجید

*اکمال دین و اتمام نعمت و اعلام رضایت پروردگار عالمیان بالاترین مرتبه در سعادت و آسایش برای  رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ بود.

*چه کسانی هرگز و با آموزش و عدم آن، ایمان نخواهند آورد.

*تلاش ها و زحمات طاقت فرسای رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله وسلّم ـ برای اصلاح کافران و دشمنان دین خدا

* اصل موضوع انتخاب امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ به مقام امامت و خلافت ، اکمال دین و اتمام نعمت خداوند محسوب می شود.

* * * * * * *

آخرین روزهای ماه صفر همزمان شده با بزرگترین مصیبت تاریخ زندگی انسان ها و آن عبارت است از رحلت وجود مبارک آخرین پیام آور آسمانی یعنی خاتم الانبیاء و المرسلین حضرت محمد بن عبدالله- صلّی الله علیه و آله و سلّم- که در روز بیست و هشتم این ماه واقع شده است. و طبق نقل مشهور حادثه شهادت امام حسن مجتبی- علیه السلام- هم در چنین روزی واقع شده است. و به این دو مصیبت بزرگ حادثه شهادت امام رضا- علیه السلام- هم ضمیمه شده که در روز آخر ماه صفر وقوع یافته است.

پس از جهت اینکه در این چند روز آخر ماه صفر این سه حادثه بسیار حزن انگیز واقع شده می شود آن را ایام مصیبت های بزرگ خواند. بطوریکه از کلام امام امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- برمی آید رحلت رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- بزرگترین و حزن انگیزترین حادثه برای انسان ها می باشد.

اما از جهت دیگر و دیدگاه دیگر حادثه رحلت آن حضرت دارای شکوه و جلالتی عظیم است که در این بحث مورد توضیح و تبیین قرار خواهد گرفت.

از امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- کلامی در حادثه رحلت رسول اکرم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و در وقت غسل دادن بدن مبارک آن حضرت صادر شده است که خطاب به او عرض کرد:

«بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِکَ مَا لَمْ یَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَیْرِکَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَ الاْنْبَاءِ وَ أَخْبَارِ السَّمَاءِ خَصَّصْتَ حَتَّى صِرْتَ مُسَلِّیاً– عَمَّنْ سِوَاکَ وَ عَمَّمْتَ حَتَّى صَارَ النَّاسُ فِیکَ سَوَاءً وَ لَوْ لاَ أَنَّکَ أَمَرْتَ بِالصَّبْرِ، وَ نَهَیْتَ عَنِ الْجَزَعِ، لاَنْفَدْنَاعَلَیْکَ مَاءَ الشُّؤونِ، وَ لَکَانَ الدَّاءُ مُمَاطِلاً وَ الْکَمَدُ مُحَالِفاً، وَ قَلاَّ لَکَ! وَ لَکِنَّهُ مَا لاَ یُمْلَکُ رَدُّهُ، وَ لاَ یُسْتَطَاعُ دَفْعُهُ! بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی! اذْکُرْنَا عِنْدَ رَبِّکَ، وَ اجْعَلْنَا مِنْ بَالِکَ»(۱) یعنی: پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا، با رحلت تو چیزی قطع شد که با رحلت غیر تو قطع نشد، از نبوت و پیام ها و اخبار آسمانی. مصیبت تو این خصوصیت را دارد که تسلّی بخش از مصیبت های دیگر است. و این مصیبت عمومیت دارد و همه را عزادار کرد. و اگر نه این بود که تو امر کرده ای به صبر و نهی کرده ای از جزع و بی تابی، آن قدر برای تو گریه می کردیم تا اشکمان تمام شود، و این درد جانکاه و اندوهمان جاودانه می شد و پایدار می ماند و این ها هم در مصیبت تو کم بود. اما چه می شود که مرگ برگرداندنی نیست و نمی شود آن را دفع کرد. پدر و مادرم فدای تو، ما را نزد پروردگارت یاد کن و در خاطر خود نگه دار.یعنی از جهت اینکه در حادثه رحلت آخرین پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- ارتباط انسان ها با آسمان از جهت «وحی» قطع شده، پس آن حادثه بزرگترین مصیبت تاریخ محسوب می شود.

اما از جهت اینکه آن وجود مبارک مأموریت خود را از طرف پروردگار عالمیان بصورت کامل انجام داد و رسالت او را تبلیغ کرد و صورت کامل دین خدا از ناحیه تلاش ها و زحمات فراوان و فداکاری های آن حضرت در روی زمین استقرار یافت و نور معارف قدسی آن در عالم منتشر شد، و دین خدا در زمان حیات او کامل شد و نعمت عظیم پروردگار عالمیان به مرحله کمال و تمام رسید، این حادثه یک جریان باشکوه و جلیل محسوب می شود.

این جهت دوم هم در کلام شریف امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- ذکر شده با تفسیری و توضیحی فشرده، بطوریکه فرمود:

«ثُمَّ اخْتَارَ سُبْحَانَهُ لِمُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله لِقَاءَهُ وَ رَضِيَ لَهُ مَا عِنْدَهُ وَ أَكْرَمَهُ عَنْ دَارِ الدُّنْيَا وَ رَغِبَ بِهِ عَنْ مَقام [مقارنة] الْبَلْوَى فَقَبَضَهُ‏ إِلَيْهِ كَرِيماً صلى الله عليه و آله وَ خَلَّفَ فِيكُمْ مَا خَلَّفَتِ الْأَنْبِيَاءُ فِي أُمَمِهَا إِذْ لَمْ يَتْرُكُوهُمْ هَمَلًا بِغَيْرِ طَرِيقٍ وَاضِحٍ وَ لَا عَلَمٍ قَائِمٍ»(۲) یعنی: آنگاه که مأموریت الهی خاتم الانبیاء پایان یافت، خداوند ذوالجلال، دیدار خود را نصیبش ساخت و او را به آن تقرّب ربوبی که در انتظارش بود، نایل فرمود. با فرا خواندن او از این دنیا به پیشگاه اقدس خود اکرامش نمود و برای او عالم برین را به جای دمسازی با ابتلائات و کشاکش حیات طبیعی برگزیده، سرانجام او را با نهایت اکرام به بارگاه ربوبی خویش برکشید.

خاتم الانبیاء همه آن چه را که پیامبران گذشته در میان امت های خود می گذاشتند، در میان شما مسلمانان برنهاد. رسولان الهی که از مجرای طبیعت رخت بربسته اند. هرگز امت خویش را مهمل و بدون گستردن راه روشن پیش پای مردم و بدون علایم محکم و دائم در دیدگاهشان رها نساخته اند.(۳)

اگرچه در کلام قبلی امام- علیه السلام- رحلت رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- مصیبت بزرگ تاریخ زندگی انسان ها تلقّی کرده، در این کلام از جهت دیگر و نسبت به شخص رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- آن را حادثه ای بسیار باشکوه و کریمانه معرفی فرموده است.

مراد از «طریق واضح» و همچنین «عَلَم قائم» بلحاظ قرائن قطعی موجود در این کلام و سایر سخنان آن حضرت، ذوات مقدسه عترت طاهره و امامان معصوم- علیهم السلام- می باشند که اولین آن ها خود آن وجود مبارک یعنی امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- است. و این قطعه از کلام امام- علیه السلام- اشاره ای دارد به کلام مشهور وجود مبارک رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- که بطور متواتر در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت نقل شده و آن عبارت است از:

«إنِّي‌ تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ: كِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِي‌ أهْلَ بَيْتِي‌. مَا إنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي‌ أبَداً وأَنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ»(۴) یعنی من باقی گذاشتم بین شما کتاب خدا و عترت و اهل بیت خودم را و آن دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا کنار حوض نزد من وارد شوند.

 امام- علیه السلام- بعد از ذکر این موضوع که رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- قبل از رحلت خود، راهی آشکار و پرچمی برافراشته را برای امّت معرفی کرد، اشاره ای به کتاب خدا کرده و فرمود:

«كِتَابَ رَبِّكُمْ فِيكُمْ‏ مُبَيِّناً حَلَالَهُ وَ حَرَامَهُ وَ فَرَائِضَهُ وَ فَضَائِلَهُ وَ نَاسِخَهُ وَ مَنْسُوخَهُ وَ رُخَصَهُ وَ عَزَائِمَهُ وَ خَاصَّهُ وَ عَامَّهُ وَ عِبَرَهُ وَ أَمْثَالَهُ وَ مُرْسَلَهُ وَ مَحْدُودَهُ وَ مُحْكَمَهُ وَ مُتَشَابِهَهُ مُفَسِّراً [جُمَلَهُ‏] مُجْمَلَهُ وَ مُبَيِّناً غَوَامِضَهُ‏ بَيْنَ مَأْخُوذٍ مِيثَاقُ عِلْمِهِ وَ مُوَسَّعٍ‏ عَلَى الْعِبَادِ فِي جَهْلِهِ‏ وَ بَيْنَ مُثْبَتٍ فِي الْكِتَابِ فَرْضُهُ وَ مَعْلُومٍ فِي السُّنَّةِ نَسْخُهُ‏ وَ وَاجِبٍ فِي السُّنَّةِ أَخْذُهُ وَ مُرَخَّصٍ فِي الْكِتَابِ تَرْكُهُ‏ وَ بَيْنَ وَاجِبٍ [لِوَقْتِهِ‏] بِوَقْتِهِ وَ زَائِلٍ فِي مُسْتَقْبَلِهِ‏ وَ مُبَايَنٌ بَيْنَ مَحَارِمِهِ مِنْ كَبِيرٍ أَوْعَدَ عَلَيْهِ نِيرَانَهُ أَوْ صَغِيرٍ أَرْصَدَ لَهُ غُفْرَانَهُ‏ وَ بَيْنَ مَقْبُولٍ فِي أَدْنَاهُ [وَ] مُوَسَّعٍ فِي أَقْصَاه»(۵) یعنی علامت و طریقی واضح که پیامبر اکرم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- در دسترس شما گذاشته است، کتاب پروردگار شما است. این پیام آسمانی همه مصالح و مفاسد حیات دنیوی و اخروی شما را بیان نموده است: حلال و حرام، فرایض و شایستگی ها، ناسخ و منسوخ، مباحات و واجبات، خاص و عام، داستان ها و اصول عبرت انگیز و امثال و حکم، مطلق و مقیّد، محکم و متشابه را توضیح داده، حقایق ابهام انگیز را تفسیر و مشکلاتش را روشن ساخته است.

کلام ایام ـ 277، شعبان المعظم ماه رحمت و رضوان خدا
بخوانید

تحصیل علم و یقین به برخی از مطالب قرآنی، مطابق پیمانی که از بندگان گرفته شده لازم است و در برخی دیگر که اسرار و رموز قرآنی محسوب می شوند، مردم را به تنگنای لزوم معرفت آن ها مجبور ننموده است.

گروهی از مسایل در کتاب آسمانی ثابت و نسخ آن در سنّت روشن است. دسته ای از مسایل وجود دارد که التزام به آن ها در سنّت واجب و ترک آن ها در کتاب الهی مورد اختیار مقرّر شده است. وجوب بعضی از تکالیف تا وقت معینی است که با سپری شدنش مرتفع می گردد. کتاب آسمانی انواع محرّمات را از یکدیگر تفکیک نموده، به معصیت کبیره وعده آتش و به گناهان کوچک امید بخشش داده است. موضوعات دیگری در قرآن است که انجام دادن اندکی از آن ها مقبول و در وصول به نهایت آن ها، بندگان را آزاد گذاشته است.(۶)

پس از نظر اینکه در حادثه رحلت رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- باب رحمت گسترده خداوند- جلّ جلاله- از نوع وحی به روی انسان ها بسته شد، آن حادثه مصیبتی عظیم و بلکه عظیم ترین مصیبت های تاریخ زندگی انسان ها می باشد. اما بلحاظ اینکه آن حضرت رسالت پروردگار عالمیان را بطور کامل انجام داد و صورت کامل دین خدا با تلاش های طاقت فرسای او به اطلاع انسان ها رسید و صورت تجسّم یافته آن ها برای انسان ها آشکار شد و در فضای فکری و روحی آن ها تجلّی یافت، این جریان- یعنی اینکه دین خدا از ناحیه زحمات و تلاش ها و فعالیت های طاقت فرسای آن حضرت و تربیت یافته های او و در رأس آن ها امام امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- به مرحله کمال رسیده و صورت کامل آن به انسان ها تبلیغ شده، یعنی ابلاغ آشکار و گسترده، و نعمت عظیم پروردگار عالمیان نسبت به انسان ها به مرحله نهائی و کمال رسیده- برای خود آن بزرگوار سبب فلاح و سعادت و رستگاری کامل و سرور و آسایش بی پایان می باشد.

جهت اساسی این موضوع تجلّی آن در کلام خداوند است که فرمود:

«الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ اكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَاتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَرَضيتُ لَكُمُ الْاسْلامَ ديناً» (المائده/ ۳) یعنی: امروز کسانیکه ]نسبت به دین خدا[ کافر شده اند، از ]در هم شکستن و از بین بردن[ دین شما مأیوس شدند، پس از ]توطئه های[ آن ها نترسید و از من بترسید، امروز دین شما را برای شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما به کمال ]و مرحله نهائی[ رساندم و اسلام را بعنوان دینی برای شما پسندیدم و به آن راضی شدم.

و وقتی که خداوند اکمال دین و اتمام نعمت خود را اظهار کند و از فعالیت رسول خودش و انتشار کامل دین خدا رضایت خود را اعلام کند، این جریان متضمّن بالاترین مرتبه سعادت و آسایش برای رسول اکرم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- خواهد بود. و حادثه رحلت آن حضرت برای خود او تکریمی از سوی پروردگار و تجلیلی عظیم محسوب خواهد شد.و پایانی بر مشقت ها و زحمات طاقت فرسا و درد و رنج های طولانی و حزن و اندوهی مستمر. چون آن باب رحمت واسعه خداوند از گرفتاری انسانها و گمراهی آنها و سقوط عده ای از آنها از پرتگاههای کنار جاده حیات شدیداً متأثر و اندوهگین می شد. و جهت نجات انسانها حتی دشمنان خود از جهنم، دائماً خود را در گردابهای بلاها و مصیبت ها می انداخت بطوریکه پروردگار عالمیان از ناحیه لطف و محبت خود او را از رفتن بسوی امواج شکننده و سهمگین بلاها که خطر کشته شدن را برای او بدنبال داشت و در نتیجه به نا تمام ماندن رسالت خداوند، منتهی می شد، نهی فرمود و دستور داد که از فعالیت جهت ارشاد صاحبان کفر عنادی که قابل هدایت نیستند خود داری کند. بعنوان نمونه :

«فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا» (الکهف/۶) یعنی: تو شاید جان خودت را از دست بدهی از غصه و اندوه و تأسف برای ایمان نیاوردن آنها. و همچنین فرمود:

«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يؤْمِنُونَ»(البقرة/۶) یعنی: کسانیکه کافر شدند [ صاحبان کفر عنادی] اگر آنها را آموزش بدهی یا نه، فرقی نمی کند، و آنها ایمان نمی آورند.

این شکوه حزن انگیز در جهاتی هم به مسلمین و وظایف آنها ارتباط می یابد، از جمله:

۱ـ مسلمین از جهت اینکه حادثه رحلت رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ در این ایام واقع شده محزون و اندوهگین می شوند و وقتی از سختی های و مشقت ها و درد و رنج های آن حضرت یاد می کنند، غم و اندوه آنها شدت پیدا می کند.

در حادثه رحلت رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و همان روز، یک حادثه مصیبت بار دیگری واقع شد و آن اینکه  عده ای با کمال بی اعتنائی به دستورات مکرر آن حضرت و موضوع «غدیر خم» و انتصاب امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ به مقام امامت و خلافت رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ ازطرف پروردگار عالمیان ـ جلّ جلاله ـ با توطئه ای از پیش ساخته شده ، مقام جانشینی آن حضرت و حکومت دینی را غصب کردند و آن را به حکومت عادی بشری تبدیل کردند. لذا جامعه دینی از مدیریت و علم و قدرت خاص مقام امامت در عمده جهات زندگی مردم محروم شد. بخواست خداوند درمقالات بعدی در این زمینه توضیحات لازم خواهد آمد(ان شاء الله تعالی)

۲ـ اما با وجود این دو حادثه بسیار حزن انگیز یعنی رحلت رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و غصب مقام خلافت وصیّ او و محرومیت انسانها از برکات حکومت کامل دینی از طرف عده ای، از جهت دیگر موضوع «اکمال دین» و «اتمام نعمت خداوند» و انتشار خبر انتخاب امام امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ به مقام خلافت و امامت و سفارشات مکرر رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ مبنی بر اطاعت از آن بزرگوار، شکوه عظیمی داشت.

۳ـ انتخاب امام امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ به مقام خلافت رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و نحوه اعلام و تبلیغ آن و مجموع جریان «غدیر» اکمال دین و نزول بالاترین مراتب نعمت پروردگار عالمیان محسوب می شود، اگر چه  در اثر حوادثی که روی داد، افراد جامعه دینی از بعضی مراتب آن نعمت عظیم محروم شدند، اما با مدیریت علمی جامعه از ناحیه امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ و عمل به سایر وظایف مقام امامت ـ بدون حکومت ـ از طرف آن بزرگوار  خطر در هم شکستن ارکان بنای دین توحیدی از بین رفت. بنائی که تازه تأسیس و آسیب پذیر بود.

منظور این است که عمل نکردن به سفارشات و دستورات رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ در امر حکومت و خلافت امیر المؤمنین  علی ـ علیه السلام ـ از طرف عده ای ویا اکثریت  افراد جامعه، نتوانست ضربه درهم شکننده ای به اصل بنای دین توحیدی وارد کند واین بنای با شکوه بامدیریت و قدرت و علم مخصوص و فداکاری امیر المؤمنین علی و حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا یادگار رسول خدا ـ صلوات الله و سلامه علیهم ـ  برقرار ماند و تقویت شد.

جهت رعایت اختصار در مقالات بقیه بحث و این قسمت از آن را هم به بخش بعدی موکول می کنیم( ان شاء الله تعالی)

۱۳۹۷/۸/۱۵

الیاس کلانتری

پاورقی ها:

۱-نهج البلاغه، خطبه ۲۳۵

۲-همان، خطبه اول

۳-ترجمه نهج البلاغه، استاد فقید محمد تقی جعفری، ص ۵۵

۴-امالی، شیخ طوسی، ص ۵۴۷

۵-نهج البلاغه، خطبه اول، «القرآن و الأحکام الشرعیة»

۶- ترجمه نهج البلاغه، محمد تقی جعفری، ص ۵۵

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن