۱۰۷- منظور از آمادگی و استعداد ورود به بهشت چیست؟!

imagesسؤال: در جواب سؤالی که پرسیده بودند: خدا انسان را برای بهشت آفریده، پس چرا زمین را آفریده؟! فرموده بودید که جهت کسب آمادگی و استعداد لازم برای ورود به بهشت! منظور از این آمادگی و استعداد چیست؟! و چرا باید روی زمین کسب شود، چرا خداوند از اول این استعداد را در نهاد انسان قرار نداده است؟!

پاسخ: استعداد لازم برای ورود به بهشت و زندگی اخروی یعنی پیدا کردن حالات و صفاتی که امکان زندگی در بهشت و بهره برداری از نعمت های اخروی خداوند را برای انسان ایجاد کند.

در عالم فوق دنیا و در بهشت نظامی برای زندگی انسان برقرار است، زندگی در بهشت زندگی حقیقی است. آن زندگی دارای ارزش ها و کمالاتی است که زندگی دنیا در مقابل آن «لهو و لعب» معرفی شده است! به طوری که خداوند می فرماید:

«وَمَا هَذِهِ ﭐلْحَيَاةُ ﭐلدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ ﭐلدَّارَ ﭐلْئَاخِرَةَ لَهِيَ ﭐلْحَيَوَانُ لَوْ کَانُواْ يَعْلَمُونَ» (العنکبوت / ۶۴) یعنی این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازیچه نیست. و سرای آخرت [ محل] زندگی حقیقی است، ای کاش می دانستند!. لذت ها و تمتّعات دنیا در مقابل لذت ها از نعمت های بهشتی، بسیار حقیر و نا چیز و زود گذر و توهّمی است. مگر بعضی از لذت های دنیوی که مقدمه لذت های اخروی است مثل لذت از «ذکر الله» به معنای گسترده آن.

اما لازمه ورود به بهشت و زندگی در آن، به دست آوردن استعداد و قوای روحی خاصّی است. اما این که سؤال کرده اید این استعداد چیست؟! جواب این است که در موجودات عالم صفاتی متناسب با نوع خلقت و هدف از خلقت آن ها وجود دارد. بعضی از این صفات در ابتداء خلقت اشیاء در آن ها ایجاد شده و بعضی دیگر در طول زمان برقراری وجود آن ها، حاصل می شود. مثل این که موجودی به نام آهن دارای صفت استحکام است یعنی پدیده ای است محکم و با خواصّ معین فیزیکی و شیمیائی، اما این خواص عمدتاً از زمان استحصال در این پدیده وجود دارد. و همین طور پدیده ای به نام آب در چند شکل مختلف دارای خواص معینی است و از وقتی به صورت آب در آمده، عمده خواص معین خود را با خود دارد.

اما بعضی از صفات یک گل مثل عطر و رنگ به تدریج و در اثر رشد بوته و درخت آن گل به وجود می آید. یعنی یک بوته یا درخت گل ابتداء به صورت جوانه ای در زمین می روید و بعداً به بوته ای تبدیل می شود و بعداً در اثر رشد بیشتر و جذب موادی از زمین و هوای مجاور آن به بوته و درختی در حدّ معینی می رسد و بعداً در روی این بوته و درخت گل هائی با خواصّ معین ظاهر می شود. بذری که این درخت و بوته گل از آن به وجود آمد، ابتداء شکل و صورت درخت یا بوته یا گل را نداشت و فقط یک عدد تخم بود، اما خالق موجودات، استعدادی را در آن قرار داده بود که وقتی در شرایط مناسب از نظر آب و هوا قرار گرفت این استعداد بارور شود و صورت فعلیت پیدا کند. یا این دانه بذر بعد از مدتی رشد و نمو قدرت و استعداد لازم را برای به وجود آوردن گل ها پیدا کند.

به همین صورت یک درخت میوه، ابتداءً یک عدد هسته میوه بود و استعداد رشد و تبدیل شدن به یک بوته و بعد نهال و بعد یک درخت در آن قرار داده شده بود. قوانین حاکم بر عالم نباتات امکان تبدیل آن هسته به یک قطعه جوانه و بعد بوته و بعد نهال و بعد درخت میوه را به وجود آورد. و سرانجام آن هسته به یک درخت میوه تبدیل شد.

لازمه این تحوّلات وجود شرایطی است که یک عدد هسته را به یک عدد درخت میوه تبدیل کند. یکی از این شرایط وجود آب و دیگری هوای اطراف زمین و دیگری آفتاب و دیگری زمان است.

در مورد انسان هم در مرحله دنیوی زندگی او جریان شبیه به مثال های مذکور است. خلقت او در بدن مادر شروع می شود، بعد از مرحله ای از رشد یعنی مرحله جنینی، متولد می شود و دوره نوزادی و کودکی و نوجوانی و جوانی را طی می کند، در همه این مراحل از زندگی استعدادهائی در او به وجود می آید، بعد از طی مراحلی از کودکی، قوه عقل در او فعال می شود، و در مراحل بعدی عمرش استعدادهائی در اثر فعالیت قوه عقل و آموزش های پیامبران خدا، در او به وجود می آید و او سرانجام منتقل می شود به فضای زندگی اخروی که در آن جا زندگی حقیقی انسانی برقرار است.

37-آیا انسان اجباراً آفریده شده یا با میل و اختیار خود؟
بخوانید

حال شما سؤال کرده اید که چرا باید استعداد ورود به بهشت روی زمین کسب شود و چرا خداوند از اول این استعداد را در نهاد انسان قرار نداده است؟! در جواب عرض می کنیم: قوانین حاکم بر عالم از طرف خداوند چنین اقتضائی را دارد. یعنی رشد موجودات و به کمال رسیدن آن ها احتیاج به زمان دارد. یعنی در نظام فعلی حاکم بر عالم، نمی شود به محض این که یک عدد هسته میوه در زیر خاک قرار گرفت، بلافاصله یا عرض چند ثانیه یا چند دقیقه این هسته به یک درخت میوه تبدیل شود و ثمر دهی آن شروع شود، و همچنین نمی شود یک نوزاد انسان به محض تولد و یا عرض چند دقیقه به یک مرد یا زن کامل تبدیل شود و فوراً قوه عقل در او پدید آید و امثال آن! یعنی در نظام موجود در عالم دنیا پدیده زمان برقرار است. و موجودات عالم تحت ربوبیت پروردگار عالم تدریجاً و به طور مستمر کمالاتی را از خداوند دریافت می کنند.

آن چه یک درخت جذب می کند، مقداری رطوبت و آب از زمین است و مقداری از بعضی گازهای موجود در اطراف زمین و این مواد در شاخه های درخت به برگ و میوه با خواصّ متنوع غذایی و طبی تبدیل می شود. یعنی در عین حال که درختان متنوع از یک آب واحد سقایت می شوند، اما ثمرات و میوه های آن ها دارای خواص مختلف و متنوعی است و این تنوع صرفاً از ناحیه اراده خداوندی است.

حال آیا خداوند قادر است بدون زمان و به صورت آنی کمالات لازم را به اشیائی مثل درختان و گیاهان وحیوانات و انسان ها عطا کند؟! جواب این است که قطعاً خداوند این قدرت را دارد، اما به هر علت و حکمتی است این نظام را در عالم برقرار کرده است. یعنی همچنان که فعالیت قوه عقل در انسان بعد از طی دوره جنینی و نوزادی و کودکی باید شروع شود، استعداد و زندگی در بهشت هم باید بعد از طی زندگی دنیوی حاصل شود! نکته ای هم در آخر این بحث قابل تذکر است و آن این که در نظام خلقت دنیوی زمان لازم برای دریافت کمالات در موجودات مختلف است. به عنوان مثال- به طوری که در بعضی سؤالات قبلی گفته شد- دوره کودکی و نوجوانی و شروع جوانی در یک انسان فرضاً گاهی ۱۵سال یا کمی کمتر و یا بیشتر است. یک انسان امکان دارد بعد از گذشت ۱۵ سال از تولدش- به طور تقریبی- پدر یا مادر شود. اما این زمان در مورد یک گوسفند و یا یک آهو و یا حیوانات دیگر، گاهی یک سال یا دو سال و یا نزدیک به آن است. یعنی بچه یک گوسفند یک سال یا دو سال بعد از تولد، می تواند به مرحله پدر یا مادر شدن برسد. و در بعضی پرنده ها که انسان ها پرورش می دهند، گفتند که بعد از چهل روز از زمان تولد، تخم گذاری شروع می شود. یعنی این پرنده مسیری را که فرزند انسان در عرض ۱۵ سال طی می کند، در عرض چهل روز طی می کند.

البته علت اصلی و عمده این نوع تفاوت این است که رشد بدنی در حیوانات انتهای سیر تکاملی آن ها است، اما در انسان رشد بدنی ابتداء زندگی عقلی و انسانی او است. و رشد عقلی هم بدون تدریج و به جز در بستر زمان و مواجه شدن با حوادث زندگی محقق نمی شود.

در هر صورت می توانیم جواب جهتی از این سؤال و امثال آن را هم به بخش «نمی دانیم ها» منتقل کنیم. یعنی می توانیم بگوئیم این سؤال ابعاد مختلفی دارد و شاید تا وقتی که در دنیا به سر می بریم و فعالیت علمی و عقلی محدودی داریم، بعضی از ابعاد آن برای ما انسان ها روشن نشود. و باید توجه کنیم که فعلاً چنین نظامی در عالم دنیا و در مسیر ورود به زندگی اخروی و زندگی در بهشت برقرار است و لازم است ما خود را با نظام حاکم بر عالم هماهنگ کنیم.

الیاس کلانتری

۹۴/۵/۱۴

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن