کلام ایام – ۱۰۵، عاشورا نهضت پیامبران

9122-300x195عاشورا نهضت پیامبران

بخش هشتم

در بخش قبلی این سلسله مقالات یعنی «کلام ایام – 104 » اشاره ای شد به اینکه جهاد از نوع جنگ عبادتی است دارای سنگینی و جلالت اختصاصی، و اینکه غالب انسانها ابتداءً علاقه ای به شرکت در جنگ ندارند و اینکه کشتن دیگران و یا مجروح کردن و اسیر کردن آنها و همچنین کشته شدن و مجروح شدن یا اسیر شدن به دست دیگران، در اصل حادثه مطلوبی برای انسانها نمی تواند باشد.

و همچنین گفته شد که عدم تمایل انسانها به جنگ، خطر جنگ و هجوم دشمنان آنها را دفع نمی کند و امکان دارد دیگران جنگ را بر آنها تحمیل کنند. یعنی عدم تمایل به وقوع جنگ و شرکت در آن، دشمنان یک ملت را از جنگ هجومی منصرف نمی کند، بلکه در صورت عدم تمایل یک ملت به جنگ دفاعی و عدم آمادگی برای آن، دشمنان آنها را نسبت به شروع جنگ و هجوم بر آنها تحریک می کند. در نتیجه انسانها باید برای بقای حیات خود و حقوق خود در عرصه زندگی، آمادگی برای جنگ دفاعی را در افراد جامعه ایجاد کنند و آن آمادگی را به نحوی به دیگران اعلام کنند.

لازمه ایجاد آمادگی برای جنگ دفاعی، تجلی جهاد در صورتی با شکوه و جلالت خاص در فرهنگ ملتها است. باید قداست جهاد و آثار مطلوب آن نه فقط در صورت سخن و کلام، بلکه بصورت رفتارها در بین ملت ها ظهور کند. در معارف دین توحیدی جهاد و جنگ در راه خدا، جلالت و قداست عظیمی دارد و اهل جهاد مشمول الطاف خاص پروردگار عالم قرار می گیرند. در فرهنگ دین توحیدی جهاد جایگاه بسیار رفیعی دارد. در نظام عقاید دین آسمانی، انسانها طوری آموزش داده می شوند که اشتیاق شدید قلبی در آنها نسبت به شرکت در میدانهای جهاد ایجاد می شود.

جنگ در راه خدا برای مؤمنان حقیقی حادثه شکوهمند و لذت بخشی محسوب می شود، بجهت اینکه آنها در میدان جنگ یا موفق به کشتن دشمنان و دفع آنها از فضای زندگی خود می شوند، فلذا خود آنها و افراد خانواده و جامعه آنها در آسایش و آرامش به زندگی خود ادامه می دهند و یا نهایتاً عده ای از آنها بدست افراد دشمن کشته می شوند و با شجاعت و صلابتی که در جنگ از آنها بروز کرده، ای بسا دشمن از ادامه جنگ منصرف می شود و بعداً هم به راحتی اقدام به جنگ نمی کند. یعنی دشمن هم بخاطر جنگ طلبی خود مجازات می شود.

اوج تفکرات مؤمنان حقیقی هم توفیق شهادت در راه خدا و وارد شدن در فضای نورانی و وسیع رحمت پروردگار عالم و بهره مندی از نعمت های عظیم بهشتی است، در حدی که عظمت آنها در اذهان انسانها در عالم دنیا نمی گنجد! اما این اشتیاق به شرکت در میدان های جهاد در صورتی در قلوب مؤمنان جریان می یابد که ارزش و جلالت و شکوه خاص آن در رفتارهای اولیاء خدا تجلی یابد و حالت تجسم پیدا کند و این رفتارها احتیاج به قدرت عظیم روحی و ایمان های توأم با عالیترین مراتب یقین و اتصال خاص به قدرت بی پایان پروردگار عالم دارد. یعنی باید قدرت لازم برای ارائه صورت جمیل و با شکوه جهاد از ناحیه ارتباط و اتصال به پروردگار عالم در مراتبی متعالی حاصل شود.

خداوند عالمیان در بیان جلالت جهاد و ارزش و قداست آن و همچنین پاداش عظیم در نظر گرفته شده برای آن می فرماید:

«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيقْتُلُونَ وَيقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيعِكُمُ الَّذِي بَايعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»(التوبة/۱۱۱) یعنی خداوند خریداری کرد از مؤمنان وجود ] جان [ آنها و اموال آنها را به بهای اینکه بهشت برای آنها باشد ] بطوری که [ آنها در راه خدا بجنگند و ] دشمنان را [ بکشند و ] یا [ کشته شوند. و این وعده حقّی است که او بر عهده گرفته است در تورات و انجیل و قرآن، و کیست وفادارتر از خدا به عهد خویش، پس بشارت باد بر شما بجهت این تجارتی که با او برقرار کردید و آن است همان رستگاری و سعادت عظیم.

جهت رعایت اختصار از تفسیر مفصل این آیه کریمه صرف نظر می کنیم و فقط به چند نکته از معانی آن بطور اجمال اشاره می کنیم:

یکم: در این آیه، تجارت بین خدای – عزّ و جلّ – با مؤمنان با فعل ماضی تعبیر شده – در کلمه «اشتری» یعنی خریداری کرد – یعنی اینکه مؤمنان به محض ورود در حوزه ایمان به این تجارت ملتزم می شوند. توضیح اینکه ورود در پناهگاه ایمان فوائد عظیمی را برای مؤمنان ایجاد می کند و آنها از آثار و برکات ایمان به خدا و ورود در عرصه نورانی و امن آن بهره مند می شوند، در مقابل باید از آن فضای امن و محل جریان رحمت و برکات خداوند دفاع کنند و مانع ورود تبهکاران و ظالمان به آن پناهگاه بشوند. و لازمه این کار یعنی دفاع از حریم قدسی «ایمان» به خدا و زندگی اخروی و پیامبران و کتابهای آسمانی، آمادگی برای جهاد و کشتن دشمنان مهاجم و تحمل خطر کشته شدن در این راه است.

دوم: کالائی که خداوند از مؤمنان خریداری می کند یعنی جان و مال آنها، بطور دائم در معرض نابودی قرار دارد. یعنی اگر انسانها به میدانهای جنگ دفاعی هم نروند، احتمال دارد با یک حادثه ای مثل انواعی از بیماری ها، تصادفات و امثال آنها جان خود را از دست بدهند و همچنین اموال انسانها دائماً در معرض نابودی قرار دارد. اما در این تجارت انسان مؤمن این دو کالای از بین رونده را به پروردگارش می فروشد و در آن صورت خودش در حقیقت مالک آنها می شود، آن هم مالکیتی که از بین رفتنی نیست.

سوم: بهائی را که خداوند در این تجارت پر سود به بنده اش عطا می کند، خیلی عظیم تر از کالائی است که از بنده اش خریداری کرده است، بطوری که اصلاً این دو کالاو بهای پرداختی از طرف خداوند، قابل مقایسه با یکدیگر نیستند. یعنی با هیچ معیار و مقیاسی نمی شود ارزش بهشت و نعمت های آن را مورد محاسبه و ارزیابی قرار داد.

چهارم: این دو نوع کالا که خداوند از انسانها خریداری می کند، در حقیقت اعطاء خود اوست و انسان مالک حقیقی آنها نمی باشد و او هر وقت اراده کند، می تواند آنها را از بنده خود سلب کند! اما در صورت عمل به این تجارت، خود یک مؤمن برای همیشه مالک آنها خواهد شد.

کلام ایام - 103، اربعین و تعظیم جهانی از نهضت عاشورا
بخوانید

پنجم: این تجارت خداوند با مؤمنان از آموزشهای اساسی دینی است، بطوریکه در کتابهای آسمانی یعنی تورات و انجیل و قرآن ذکر شده است.

ششم: خداوند جهت این تجارت بین انسان مؤمن و پروردگارش، به آنها بشارت داده است و این مطلب حاکی از عظمت و سود فراوان این تجارت است، بطوریکه هیچ شبیه و نظیری برای آن وجود ندارد. مثل اینکه یک انسان در جریان یک معامله و تجارت خانه ای را به یک هزارم قیمت متعارف آن بخرد و یا یک عدد میوه ای را به قیمتی از او بخرند که با پول آن بتواند یک خانه قیمتی و وسیع و یا یک باغی را خریداری کند، و امثال آنها!

هفتم: خداوند – عزّ و جلّ – این تجارت با شکوه و بهای عظیم آن را که ورود به بهشت و زندگی همیشگی در آن است، بدون تفصیل و بلکه بطور اجمال « فوز عظیم » یعنی رستگاری و سعادت بزرگ نامیده است. البته تفصیل آن در آیات دیگر قرآن و در سخنان پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) ذکر شده است.

عظیم ترین و شریف ترین مصداق این آیه کریمه و تمامی آیات جهاد، از ایمان آورنده ها به الله و رسولش، وجود مبارک امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بود. موقعیت آن حضرت در جنگ های زمان پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و نقش عظیم او در استقرار ارکان دین توحیدی و محافظت از آن برای آنهایی که اندک آشنایی با تاریخ دین توحیدی دارند مخفی نیست و نیازی به بحث و گفتگو در این مجال وجود ندارد.

بعد از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) برترین مصادیق این آیه کریمه، حضرت حمزه، عموی پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و جناب جعفر طیار (سلام الله علیها) بودند که هر دو به مقام شهادت در راه خدا در جنگ های زمان پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نائل آمدند.

در مراتب دیگری هم آیه مورد بحث شامل مجاهدان زمان آن حضرت در عرصه های «جهاد فی سبیل الله» بود. (رحمت الله علیهم اجمعین) اما این آیه کریمه در حادثه عاشورا تجلی عظیمی یافت بطوریکه شکوه و جلال آن حادثه فوق حد محاسبه و ارزیابی با معیارهای عادی متداول بین انسانها است! جهاد در زمان حیات رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) عمدتاً در جهت حفاظت از اصل دین در جلوگیری از هدم ارکان آن و در مقابل حملات کفار به جامعه دینی و پیروان دین خدا شروع می شد، پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و پیروان او با دشمنان مهاجم به مقابله بر می خواستند و حملات آنها را دفع می کردند. در آن جنگها در عین حال که تعداد پیروان دین توحیدی کمتر از کفار بود و اسلحه و تجهیزات جنگی کمتری داشتند، اما با قدرت ایمان و با شهامت و شجاعت کامل به میدان جنگ می رفتند و خطر کشته شدن در راه خدا را تحمل می کردند و غالباً بر کفار پیروز می شدند. سرانجام با آن نوع جهاد، امکان هدم دین خدا و خطر سقوط ارکان بنای آن از بین رفت و دشمنان خدا متوجه شدند که نابودی دین خدا از طریق جنگ و فعالیت های نظامی امکان پذیر نیست و آثار و علائم غلبه آن بر تمام ادیان دیگر به تدریج آشکار می شود. لذا آنها مسیر دیگری را انتخاب کردند و آن عبارت بود از اظهار اسلام و ورود به فضای زندگی مسلمین و فعالیت های مخفیانه از راه نفاق و ساختن صورت های تقلبی از آن! این فعالیت در زمان حیات رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) شروع شد و در زمان رحلت آن بزرگوار شدت گرفت و گسترش پیدا کرد.

خداوند در آیات قرآن کریم بطور مکرر به پیامبرش دستور جهاد با کفار را صادر فرموده بود، و وقتی مشکل نفاق در جامعه دینی به جریان افتاد، دستور جهاد با منافقان هم صادر شد، بطوریکه فرمود:

  يا أَيهَا النَّبِي جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ(التوبة/۷۳) یعنی ای پیامبر با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنها سخت بگیر و جایگاه آنها جهنم است و چه بد بازگشتگاهی است.

مشکل مبارزه با دین خدا از طرف منافقان و ساختن صورت های تقلبی از آن  و انجام اعمال ضد دینی با رنگ دین، خطر عظیمی برای دین خدا و پیروان آن ایجاد کرد و این خطر استمرار یافته و به صورت های مختلفی در طول زمان جریان یافته است و تا وقتی که انسانها اعم از مسلمین و دیگران با حقایق دینی به صورت عالمانه آشنا نشوند، این خطر و آثار زیان بار آن ادامه خواهد یافت و زیان های ناشی از آن دامنگیر همه انسان های آزاد اندیش و عموم مردم خواهد بود.

وجود مبارک امام حسین (علیه السلام) در حادثه عاشورا، جهاد با منافقان را در عالیترین مراتب و زیباترین صورت ها به جریان انداخت. جهاد با منافقان و خالص کردن دین خدا از آمیختگی ها و نشان دادن چهره جمیل آن به انسانها از اواخر عمر مبارک پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و خود آن حضرت شروع شد و این جهاد و نشان دادن چهره کریه نفاق به انسانها و چهره حقیقی دین خدا به آنها، بوسیله امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله ( صلّی الله علیه و آله و سلّم) و امام حسن مجتبی و خود امام حسین (علیهما السلام) ادامه یافت و در حادثه عاشورا در با شکوه ترین صورت ها تجلی کرد.

در حادثه عاشورا تمامی قدرت و جلال دین توحیدی مقابل تمامی کفر و نفاق استقرار یافت. این حادثه بسیار شگفت انگیز بود و در جریان آن، حجت پروردگار عالم، حضرت امام حسین (علیه السلام) با گروه اندکی از یاران خود در مقابل حدود سی هزار نفر از سپاه شیطان و منافقان به مبارزه پرداختند و تمامی بناهای فریبکاری در دین خدا را در هم شکستند. از آن گروه اندک، قدرت و صلابتی ظهور کرد که در تاریخ زندگی انسانها بی نظیر بود. جنگ روز عاشورا با حمله سپاه حکومت به خیمه های امام شروع شد و در اثر استقامت و شجاعت سپاه اندک امام آن گروه عظیم ناچار به عقب نشینی شدندو حمله آنها در هم شکست و با فضیحت و رسوایی از مقابل آن گروه اندک فرار کردند و پراکنده شدند.

در قسمت بعدی این سلسله مباحث به خواست خداوند تفسیر و تحلیل فشرده ای از این جنگ با شکوه و آثار و نتایج آن خواهد آمد.

الیاس کلانتری

۱۳۹۵/۹/۶

 

 

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن