کلام ایام ـ ۴۶۸‏‏‏، آفتاب عالم قدس

بخش دوم*

کلیات*

  • کدام درهای بسته توسط وجود مبارک رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به روی انسانها باز شد؟
  • توصیف خدای سبحان از رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله وسلم).
  • رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مشقت ها و سنگینی آداب و رسوم ناشی از جهل و شرک را از زندگی انسانها و افکار وعقاید آن ها می زدود.
  • عوامل ابتلاء پیروان ادیان قبلی به انواع مشقت ها.
  • عوامل محرومیت انسانها از آسایش و رفاه و نعمت های دیگر پروردگار عالمیان.
  • خدای سبحان به چه منظوری برای اهل قریه ها عذاب می فرستد؟
  • علل تحریم و ممنوعیت بعضی از طیبات برای امت های قبلی چه بود؟
  • تحریم بعضی از طیبات برای یهود و علل  و عوامل آن.
  • اعمالی از یهود که سبب محرومیت آنها از بعضی نعمت های خدا شد.
  • یکی از اهداف رسالت پیامبر خاتم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ از بین بردن تحریم ها و حلال کرد.ن اشیائی بود که قبلاً حرام شده بود.
  • حلال کردن طیبات و تحریم خبائث بطور مستمر از جمله اهداف رسالت پیامبر خاتم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بود.
  • خدای سبحان رزق همه مخلوقاتش را بعهده گرفته و هدایت انسان به مقصد آفرینش هم رزقی است معین از طرف او برای انسانها.
  • گاهی انسانها نعمت های پروردگارشان را در جهت اشاعه فساد و تخریب حیات خود و دیگران به کار می گیرند.
  • خدای سبحان در چه شرایطی نعمتهای خود را به بندگانش محدود می کند؟
  • با بعثت پیامبر خاتم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و نزول قرآن مجید درهائی به روی انسانها باز شد و غُل هائی از گردن آنها برداشته شد.
  • امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ با بصیرتی از نوع مخصوص مقام عصمت و امامت تحولات ناشی از رسالت پیامبر خاتم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ را مورد توجه و تبیین قرار داده است.
  • مواردی از کلام امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ درباره تحولات به وجود آمده از رسالت پیامبر خاتم ( صلی الله علیه و آله و سلم).
  • وضعیت زندگی و افکار و عقاید مردم در زمان شروع رسالت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم ).
  • ذکر و تحلیل مثالی درباره جاده ساخته شده برای سفر انسانها بسوی مقصد حیات و نوع رفتارهای انسانها در آن جاده.
  • بی اعتنائی گروههای عظیمی از انسانها به اصول اخلاق حسنه و فراورده های علمی  دانشمندان.
  • آیا بی اعتنائی گروهائی از انسانها به فراورده های علوم و تحقیقات، ارزش حقیقی آنها را از بین می برد؟

« والفاتح لما انغلق» یعنی: و باز کننده درها و گره های بسته بود.

لازم است مراد امام – علیه السلام – از باز کننده آنچه بسته بود با تدبری در آیات قرآن مجید و مواردی از کلام خود آن حضرت آشکار شود و روشن شود که کدام درها توسط وجود مبارک رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – به روی انسانها باز شده است. چون در ظاهر کلام شریف به ذکر اجمالی اصل موضوع اکتفاء شده است، یعنی اینکه وجود مبارک رسول الله – صلی الله علیه و آله و سلم – باز کننده بسته شده ها بود و تفصیلی و توضیحی در این زمینه در خود این کلام وجود ندارد.

خدای سبحان  در توصيفی از رسول گرامی خود – صلی الله علیه و آله و سلم – می فرماید:

« الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ ۙ أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » (الاعراف/۱۵۷) یعنی: کسانیکه پیروی می کنند از رسول، نبی، امّی که او را در تورات و انجیل در نزد خودشان نوشته می یابند، همان [ پیامبری ] که آنان را به کارهای پسندیده امر می کند و از کارهای ناپسند نهی می کند و برای آنها طیبات را حلال و خبائث را حرام قرار می دهد و بندها و غل هائی را که بر آنها بود باز می کند، پس کسانیکه به او ایمان آوردند و او را تکریم و تعظیم و یاری کردند و نوری را که با او نازل شده پیروی کردند، آنان همان رستگاران خواهند بود.

در این آیه کریمه در بین اوصاف شریف رسول الله – صلی الله علیه و آله و سلم – و رفتارها و انواع فعالیتهای آن بزرگوار، اشاره ای شده است به اینکه او سنگینی آداب و رسوم و قوانین و مقرراتی را که از ناحیه ادیان دیگر بر انسانها تحمیل شده بود و غُلّ های معنوی که بر افکار و عقاید مردم از ناحیه آنها بسته شده بود برمی داشت و آنها را از تحمل آن سنگینی ها و فشارهای آن اغلال آزاد می نمود. توضیح بیشتر اینکه: مشرکان در تمام عالم از ناحیه جهل و سائر عوامل حاکم بر افکار آنها بالخصوص رؤسا و بزرگانشان، بطور دائم مبتلا به انواع مشقت ها و سختی ها و آداب و رسوم سنگینی بوده اند. همچنین پیروان ادیان آسمانی هم بعد از رحلت پیامبران صاحب شریعت و از ناحیه علمای خود مبتلا به سختی ها و مشقت ها می شدند و گاهی مؤظف و مجبور به اجرای احکامی می شدند که در « اصل شریعت » نازل شده از طرف پروردگار عالمیان وجود نداشته بلکه نظریات شخصی علمای ادیان بوده و یا احکام شرعی آمیخته به نظریات و جهل ها و هواهای نفسانی آنها بود. لذا یکی از وظایف پیامبران بالخصوص پیامبران صاحب شریعت اصلاح عقاید آمیخته به جهل مردم و پاکسازی آنها از جعلیات بعضی از علمای دینی بود. پاکسازی عقاید و اعمال دینی آمیخته به نظریات و هواهای نفسانی رؤسای جوامع و علمای ادیان و از بین بردن مشقت ها و سختی ها که ریشه در جهل انسانها و علمای غیرحقیقی ادیان و سران مشرکان داشت در سیره شریف پیامبر خاتم – صلی الله علیه و اله وسلم – در مرتبه ای متعالی و سطحی بسیار گسترده تحقق یافته است! ودر آیه کریمه فوق الذکر هم به آن اشاره ای شده است.

تذکر این موضوع هم لازم است که وقتی در یک جامعه و یک قریه ( به معنی قرآنی آن) و یا پیروان یک شریعت، فساد عقیدتی و اخلاقی شیوع پیدا می کرد و یا یک صورت تقلبی و کاذبی از یک شریعت آسمانی جای صورت حقیقی آن را در بین عده زیادی از مردم و بین پیروان یک شریعت می گرفت و بطورکلی احکام و رفتارهای غیر دینی، تحت عنوان احکام و رفتارهای دینی شیوع پیدا می کرد، خدای سبحان به منظور بازدارندگی از شیوع بیشتر فساد، محرومیت هائی برای آن ملت و اهل آن منطقه مقدر می فرمود و این نوع تقدیر در بین اقوام و ملل مختلف بعنوان یک «سنت الله» استمرار دارد و نوعی از آن محرومیت ها و ممنوعیت ها بصورت تحریم طیبات حلال بود، اعم از تحریم به معنی عرفی شرعی و یا تحریم تکوینی و فرستادن بلاها و قطع یا کم کردن بعضی از نعمت ها از طرف خدا.

در قرآن مجید آمده است:

« فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا – وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ ۚ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا » (النساء/ ۱۶۰ – ۱۶۱) یعنی: پس بجهت ظلمی که از یهودیان انجام گرفت ما حرام کردیم بر آنها طیباتی را که برای آنها حلال شده بود و بسبب اینکه مردم را بصورت کثیر [ و پی در پی] از راه خدا باز مي داشتند – و به سبب اینکه ربا می گرفتند، با آنکه از آن [ عمل ] نهی شده بودند و خوردن اموال مردم به باطل [ و به ناحق] و آماده کرده ایم برای کافران از آنها عذابی دردناک.

و باز در این زمینه در قرآن مجید و بصورت نقل کلامی از حضرت عیسی – علیه السلام – آمده است: « وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ…

وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ » (آل عمران / ۴۹ – ۵۰) یعنی: او [ حضرت عیسی ] را رسولی بسوی بنی اسرائیل می فرستد و او [حضرت عیسی ] به آنها می گوید: من حقیقتاَ از طرف پروردگارتان آیین [معجزه ای ] برای شما آورده ام ….. [ و می گوید:] من تصدیق کننده تورات هستم که قبل از من نازل شده و [ اینکه آمده ام ] تا حلال کنم بخشی از آنچه را بر شما حرام شده است.

قابل تذکر است که حلال کردن آنچه بر مردم بجهت حکمتی حرام شده بود، در سیره شریف رسول اکرم حضرت محمد – صلی الله علیه و آله و سلم – در سطح وسیعتری تحقق یافت بطوریکه هم شامل یهود و نصاری و هم ملل دیگر می شد! و به یک معنی و بصورتی دیگر و بالخصوص در جهت از بین بردن مشقت ها و برداشتن بندها و غُل ها از افکار مردم و کمک به آزاد اندیشی آنها، جنبه جهانی و صورت داتمی پیدا کرد. یعنی آن وجود مبارک شریعتی را برای عموم انسانها آورده و به جریان انداخته است که بطور دائم برای آنها حامل برکاتی است و بندها و غُل ها را از گردن انسانها و افکار و عقاید آنها باز می کند. همچنانکه در آیه کریمه مذکور در این نوشتار از سوره اعراف فرمود:

« وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ »

باز کردن درهای برکات و نعمت ها به روی انسانها

باز کردن آنچه به روی مردم بسته شده بود، جهت دیگری هم در سیره شریف پیامبر خاتم – صلی الله علیه و آله وسلم – دارد و بلکه این احتمال در کلام شریف امام – علیه السلام – قوی تر است و يا به بیان دیگر به همان مطلب مذکور قبلی ارتباط دارد و یا می توان آن را جهت خاصی از مطلب قبلی محسوب کرد و آن اینکه:

خدای سبحان خالق همه موجودات عالم است و رزق همه مخلوقات خود را هم بعهده گرفته است و هدایت مخلوقات به مقاصد آنها و بالخصوص هدایت انسان بسوی مقصد نهائی آفرینش هم رزقی است معین شده از طرف پروردگار عالمیان به انسانها و بلکه رزق اصلی آنها می باشد. خدای سبحان جهت برقراری حیات مخلوقات و استمرار آن و رسیدن آنها به مقاصد حیات، نعمت هائی را برای آنها و بالخصوص انسان عطا می کند. آن نعمت ها اشیاء موردنیاز مخلوقات جهت ادامه زندگی و در انسان علاوه بر ادامه و استمرار زندگی دنيوي، جهت رسیدن به مقصد اصلی حیات است يعني حيات حقيقي در آخرت و نعمت های خدای سبحان به انسانها مثل آب و غذا و گیاهان و مواد داروئی و لوازم ساختن لباس و مسكن و تمایلات قلبی نسبت به بعضی اشیاء مثل تمایل به غذا و آب و ازدواج و انس با انسانها و دفاع از خود و دیگران در اصل به منظور برقراری یک نظام برتر و مطلوب زندگی و رفاه و آسایش و تمایل به معنویات و کمالات اخلاقی و صعود از عالم دنیا و ورود به فضای حیات حقیقی، به انسانها عطا می شود.

اما گاهی انسانها از نعمت های پروردگارشان و رزق او در جهت نادرست و مخرب حیات خود و دیگران بهره برداری می کنند! یعنی نعمت های خدا را به نقمت ها و بلاها تبدیل می کنند.

وقتی جریان زندگی انسان ها در یک قریه و یک منطقه به این صورت در می آید و آموزشهای پیامبران خدا هم مؤثر واقع نمی شودو مانع شیوع و انتشار فسادها نمی گردد، خدای علیم حکیم نعمت های خود را محدودتر و کمتر می کند و ممنوعیت ها  و محدودیت هائی، هم از نوع تکوینی و هم از نوع تشریعی برای مردم آن قریه ها برقرار می کند و این نوع محدودیت و محرومیت جهت جلوگیری از اشاعه بیشتر فساد و بازدارندگی می باشد.

کلام ایام - 184، بازگشت ودیعه قدسی
بخوانید

یکی از وظایف اصلی وجود مبارک پیامبر خاتم حضرت محمد – صلی الله علیه و آله و سلم – اصلاح انحرافاتی بود که در پیروان شریعت های سابق و در رفتارها و عقاید آنها به وجود آمده بود! و زمانی که آن انحرافات و فساد های عقیدتی برطرف می شود، طبیعی بود که عوامل و اسباب نقمت ها و محرومیت ها و ممنوعیت ها هم برطرف شود و درهای برکات به روی انسانها باز شود، درهائی که در اثر شیوع انحرافات و افکار و اعمال فاسد گروهی از انسانها در جوامع مختلف بسته شده بود.

با ظهور پیامبر خاتم و بعثت او به مقام رسالت و نبوت و شروع نزول قرآن مجید، آخرین کتاب آسمانی، درهائی به روی انسانها باز شد و غُل هائی از گردن و افکار انسانها برداشته شد و با تحقق تدریجی معارف دین توحیدی و تجلی حقایق آن در رفتارهای باشکوه و اخلاق عظیم آن وجود مبارک و انتشار جاذبه های آن جریان باز شدن درهای برکات استمرار یافت.

فعالیتهای علمی و اخلاقی وجود مبارک پیامبر خاتم – صلی الله علیه و آله و سلم – و آموزش معارف دین توحیدی از ناحیه آن وجود قدسی، جریان فضائل علمی و اخلاقی پیامبران قبلی را هم – علیهم السلام – مجدداَ برقرار کرد، جریانی که قبلاَ در اثر عواملی متوقف شده بود.

امام امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – که خود شاهد آن تحولات عظیم و جریان آن برکات گسترده بود، با بصیرتی از نوع مخصوص مقام عصمت و امامت آن حوادث را مورد توجه قرار داده و برای مردم زمان خود و برای آینده گان آنها را وصف کرده است و در خطبه ها و کلام های متعددی که از آن بزرگوار به یادگار مانده بیانات نورانی متعددی مشاهده می شود! و در این نوشتار به مواردی از آن بیانات نورانی با شرح و توضیحی فشرده می پردازیم:

۱: امام ـ علیه السلام ـ در یکی از خطبه های خود در این زمینه می فرماید: « إِلَى أَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً [صلی الله علیه وآله] رَسُولَ اللَّهِ لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ مَأْخُوذاً عَلَى النَّبِيِّينَ مِيثَاقُهُ، مَشْهُورَةً سِمَاتُهُ كَرِيماً مِيلَادُهُ »(۱) یعنی: تا اینکه خدای سبحان محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ رسول خود را برای انجام وعده خویش و کامل کردن نبوتش مبعوث فرمود، درحالیکه از پیامبران قبلی درباره او پیمان گرفته بود [ که ظهورش را به مردم بشارت دهند] و در حالیکه علاماتش مشهور و میلادش شریف و کریمانه بود.(۲)

امام ـ علیه السلام ـ در ادامه کلام خود می فرماید:

« وَ أَهْلُ الْأَرْضِ يَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَةٌ وَ أَهْوَاءٌ مُنْتَشِرَةٌ وَ طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ، بَيْنَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِدٍ فِي اسْمِهِ أَوْ مُشِيرٍ إِلَى غَيْرِهِ، فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَكَانِهِ مِنَ الْجَهَالَةِ » یعنی: اهل زمین در آن زمان مللی پراکنده و با تمایلات متشتت بودند. گروهی از آنان خدا را به مخلوقاتش تشبیه می کردند، گروهی دیگر در اسماء او الحاد می ورزیدند و گروهی اسماء و صفات مقدس او را به دیگران [از مخلوقات او ] نسبت می دادند، پس خدای سبحان آنان را بوسیله رسول خود، از ضلالت نجات و از سقوط در چاههای جهالت رها ساخت.

امام ـ علیه السلام ـ در کلام شریف خود به تشتت فکری و اختلافات اقوام و گرفتاری آنها در چاههای شرک، اشاره ای فرموده و اینکه علت اصلی آن گرفتاریها و مشقت ها و درد و رنج های ملل دنیا، قطع شدن جریان آموزشهای توحیدی و شیوع بت پرستی در اشکال مختلف آن بوده است. شیوع بت پرستی و ظلمت های ناشی از آن سبب تسلط عده ای تبهکار جبّار بر مردم و برقراری حکومت شیطان بر آنها شده بود. بطوریکه عموم مردم دنیا تحت سلطه شیطانی حکومت ها و زمامداران جبار به برده هائی فاقد اختیار درآمده بودند و در فضای یک زندگی پر از درد و رنج و فقر و ناامیدی به سر می بردند.

تا اینکه با ظهور وجود مبارک پیامبر خاتم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و نزول آخرین کتاب آسمانی نور معارف توحیدی بر فضای عالم تابید و در نتیجه ظلمت ها از هم پاشید و آموزشهای آسمانی مثل نهر عظیم زلالی در فضای زندگی انسانها جریان یافت. اگر کسانی بگویند که چرا با وجود آن تحول عظیم و گسترده و انتشار نور توحیدی باز هم در مناطق مختلف روی زمین حکومت های جباران و بعضی از انواع بت پرستی و مجموعاً گرفتاریها و درد و رنج ها ادامه یافت و اکنون هم ادامه دارد؟

در پاسخ این شبهه و امثال آن عرض می کنیم: با ظهور پیامبر خاتم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و نزول آخرین کتاب آسمانی و آموزش معارف آن به انسانها وعده های خدای سبحان به انسانها بصورتی آشکار در سطح جهان تحقق یافته و راه و روش  آشکاری در فضای زندگی انسانها بسوی مقاصد اصلی و حقیقی آنها ساخته شده و آماده گردید، و کنار آن شاهراه هموار چراغها و علائمی نصب شده که هرگز آن چراغها خاموش نخواهد شد و آن علائم از بین نخواهد رفت! اما رفتن انسانها بسوی آن شاهراه و آن صراط مستقیم اجباری نیست و به تمایلات و خواسته ها و اراده انسانها ارتباط خواهد داشت.

بعنوان مثال: جاده ای را درنظر می گیریم که با هزینه زیادی و فعالیتهای گروهی عظیم و به کار بردن مصالح سالم و اصول مهندسی پیشرفته ساخته شده و علائم راهنمائی دقیقی درتمام آن جاده نصب شده و در تمام آن جاده چراغهائی چه برای روشنائی در شبها و چه راهنمائی راننده ها در شب و روز و در وضعیت های مختلف مثل زمان بارندگی باران و برف نصب شده و آن چراغها دائماً روشن است. همچنین آن جاده جهت برقراری امنیت مسافران تحت نظارت و مدیریت یک سازمان فعال پلیسی قرار دارد و اگر یک وسیله نقلیه و افرادی از مسافران دچار مشکلی شدند، نیروهای امدادی سریعاً به کمک آنها می شتابند. علاوه بر اینها درکنار آن جاده و در فاصله های معینی استراحتگاههائی ساخته شده و امکانات موردنیاز مسافران در تمام ساعات شب و روز در آن استراحتگاهها فراهم می باشد و وسائل رفاهی امثال آنچه ذکر شد، دائماً در دسترس مسافران قرار می گیرد.

حال اگر کسانی با میل و اراده خود بجای استفاده از آن جاده و امکانات و وسائل رفاهی در آن، راههای دیگری را برای سفر انتخاب کنند و در راههای ناشناخته و ناامن حرکت کنند و یا بعد از شناختن آن جاده مورد مثال و ورود در آن، بخواهند از آن خارج شوند و به بیراهه ای بروند چه کار باید کرد؟

آیا بی اعتنائی عده ای از مردم به یک جاده امن و مجهز به لوازم سفر و ساخته شده با اصول علمی و مدیریت پیشرفته، نقصی برای آن جاده محسوب می شود؟ آیا می شود انسانها را به سفر در آن جاده مجبور ساخت؟ آیا انسانها در جوامع مختلف و در فضای زندگی خود به اصول علمی و اخلاقی شناخته شده پای بند هستند؟ آیا در طول تاریخ و بطور دائم انسانها به فراورده های تحقیقات علمی توجه داشته اند؟

در فضای زندگی انسانها مستمراً مشاهده می شود که عده زیادی از آنها به اصول بهداشت جسمی و روحی خود و دیگران کاملاً بی اعتناء هستند! و همچنین مشاهده می شود که باز عده زیادی از انسانها هیچ اعتنائی به اصول تعلیم و تربیت پیشرفته و محصولات علوم و تحقیقات دانشمندان ندارند و اصول اخلاقی در جوامع زیادی در هم ریخته و به آنها غالباً عمل نمی شود! اما آیا این وضعیت و مشاهده آن مجوز عقلی برای ترک اصول اخلاق انسانی و تعطیلی فعالیتهای علمی می باشد؟ یعنی آیا صحیح است که انسانها فعالیتهای علمی و تحقیق و مطالعه را برای کشف رازها در شناسائی اشیاء و فضای زندگی و مقصد آن ترک کنند و نواقص و مشکلات زندگی ناشی از انواع جهل ها را به علم و علما و دانشمندان نسبت دهند؟

جواب این نوع سؤالات و امثال آنها نزد کسانی که اندک تعقل و تفکری در زندگی خود دارند، روشن است و اینکه برای اصلاح زندگی انسانها لازم است فعالیتهای علمی و مبارزه با انواع جهل ها گسترش یابد و هزینه بیشتری برای آنها اختصاص یابد.

در اثر جهاد علمی و فعالیتهای گسترده پیامبر خاتم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و جاذبه رفتارهای شکوهمند و رأفت و محبت آن وجود مبارک قدسی نسبت به انسانها و مخلوقات  خدای سبحان، جاده ای عریض و هموار با چراغهای روشن و علائم آشکار پدید آمد و عوامل نجات انسانها از سرگردانی و گمراهی و گرفتار شدن در بیراهه ها فراهم شد و آن وجود مبارک فضائل علمی و اخلاقی پیامبران قبلی را هم مجدداً به جریان انداخت چون همه آن علوم و فضائل مبدأ و منشأ واحدی داشت! یعنی: آموزشهای علمی و اخلاقی آن وجود مبارک مشتمل بر فضائل علمی و اخلاقی همه پیام آوران و سفیران خدای سبحان برای انسانها هم بود.

آن وجود مبارک مثل آفتابی از افق عالم انسانی طلوع کرد و با طلوع او ظلمتهای شرک و جهل و ظلم به انسانها مغلوب نور وجود او شد و سلطه شیطانی آنها شکسته شد و از هم پاشید. پیروی از سیره شریف قدسی آن حضرت و بهره برداری مناسب از نور مشعل هائی که او در مسیر زندگی انسانها روشن ساخته به عمر آثار باقی مانده از ظلمت ها و جهل ها پایان خواهد داد، بطوریکه خدای سبحان در کتاب آسمانی بعد از ذکر اوصاف مبارک آن وجود گرانبهای قدسی ـ در آیه کریمه مذکور در این نوشتارـ فرمود:

«  فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ  أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » (الاعراف/۱۵۷) یعنی: پس کسانیکه به او ایمان آوردند و او را تکریم و تعظیم و یاری نمودند و نوری را که با او نازل شده پیروی کردند، آنان همان رستگاران خواهند بود.

و همچنین در آیه بعدی فرمود:

« فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ» یعنی: پس ایمان بیاورید به الله و رسول او نبی امّی، که به الله و کلمات او ایمان می آورد و از او پیروی کنید باشد که هدایت یابید.

قابل تذکر است که در این آیه کریمه کلمه «امّی» در ردیف فضائل وجود مبارک رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ ذکر شده و همچنین در آیه قبلی که محل بحث اصلی در این نوشتار است! لذا اگر کلمه «امی» به معنی صرفاً درس ناخوانده باشد، که فضیلتی محسوب نمی شود، بالخصوص که ذکر مجدد آن تأکیدی هم برآن محسوب می شود، لذا لازم است تدبری در این زمینه در آیات دیگر قرآن بعمل آید و حکمت ذکر آن در کنار فضائل آن حضرت روشن شود.

محتمل است که ذکر این وصف به این منظور باشد که علم آن حضرت نوع برتر و خاصی از علوم بود و نه از نوع علوم عادی بشری که از طریق شنیدن از انسانها و خواندن و نوشتن حاصل می شود! یعنی علم حاصل از طریق وحی عظمت و جلالت خاصی دارد! و از نوع علم آمیخته به جهل عادی متداول بین انسانها نیست.

الیاس کلانتری

۱۴۰۰/۸/۲۰

پاورقی ها:

۱ـ نهج البلاغه، خطبه ـ ۱

۲ـ درباره این بخش از کلام امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ در مقاله شماره ـ ۲۰ از سلسله مقالات بخش کلام ایام توضیحاتی ذکر شده و علاقه مندان می توانند به آن مقاله مراجعه کنند.

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن