کلام ایام ـ ۳۳۰، شب نیمه شعبان و استقبال از شب قدر

بخش دوم

کلیات

* مخالفت با پیامبران خدا و دشمنی با آن ها هیچ گونه توجیه عقلی و عملی قابل قبولی ندارد.

* تعریفی مختصر از دین خدای سبحان (عزّوجلّ).

* توصیفی از رفتارهای پیامبران خدا (علیهم السلام).

* علت مخالفت گروهی از مردم با پیامبران خدا چیست؟

* از جمله پیامبرانی که به تأسیس جامعه دینی موفق شدند وجود مبارک پیامبر خاتم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- بود.

* از زمان تأسیس جامعه و حکومت دینی نوع مخالفت‌ها و کارشکنی مشرکان تغییر یافت.

* توصیفی از رفتارهای ایمان آورنده ها به دین آسمانی.

* اعتیاد مشرکان به شرک و بت‌پرستی عامل اصلی مخالفت آنها با دین خدا و پیامبر خاتم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- بود.

* اعتیاد به شرک و آثار آن وقتی در روح انسان ها نفوذ کرد، عقل آنها را تحت سلطه و نفوذ خود در می آورد.

* منادیان توحید در جهت شستشوی افکار و قلوب مشرکان از آثار شرک لازم بود مشکلات زیادی را تحمل کنند.

* اگر پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- اندکی از عقاید و رفتارهای مشرکان را تأیید می‌کرد، مخالفت‌ها با او از بین می‌رفت.

* مخالفت با دین آسمانی از یک عده معتاد به تعفّن شرک شروع شد، سپس به دیگران سرایت کرد.

* مخالفت با دین خدا از روی ناآگاهی و جهل در طول تاریخ منشأ محرومیت‌ها و خسارت‌های زیادی برای انسان‌ها شده.

* مخالفت با دین آسمانی از طرف دشمنان ناآگاه و تأثیرگذاری آن نمی تواند دائمی باشد.

* به زودی یک نهضت مقدس علمی و عقیدتی در سطح جهان برقرار خواهد شد و نظام زندگی انسان‌ها را تغییر خواهد داد.

* * * * * * * * * *

در بخش قبلی اشاره ای شد به علل مخالفت عده‌ای از انسان ها با پیامبران خدا،- علیهم السلام- البته به بعضی از علل، آن هم بصورت ذکر عناوین موضوع- و بحث منتقل شد به سیره شریف پیامبر خاتم حضرت محمد- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و رفتارهای جاذب آن بزرگوار با مردم حتی مخالفان. در ادامه بحث و در این بخش توضیحی نسبت به بعضی از عناوین مذکور و رفتارهای آن حضرت و جریان مخالفت ها با خود او و جانشینان حقیقی او یعنی ذوات مقدسه امامان معصوم- علیهم السلام- و آخرین کتاب آسمانی یعنی قرآن مجید می آوریم.

 مخالفت با پیامبران خدا و دشمنی با آنها و کارشکنی در مقابل دعوت آنها به دین توحیدی هیچ گونه توجیه عقلی و علمی قابل قبول ندارد. چون دین خدا مجموعه آموزش های خدای سبحان برای انسانها است که از علم و قدرت و ربوبیّت و سایر صفات کمالیه آن ذات قدوس نشأت گرفته و توسط انسان های صالح و ممتاز معین یعنی پیامبران به آنها عرضه شده است! و قبل از همه انسانها خودِ پیام آوران از طرف خداوند به آنها عمل کرده اند و آنها برای رسالت خود و ارشاد انسان ها هیچ وقت مزدی از آن ها نخواسته اند. از رفتارهای آنها صداقت کامل و خیرخواهی کامل برای انسان ها آشکار بوده و آنها برای اثبات مقام نبوت و مأموریت خود از طرف پروردگار عالمیان آیات و معجزاتی همراه داشتند. صداقت و فضائل اخلاقی پیامبران مورد تأیید و تصدیق عموم مردم حتی گاهی مخالفان و دشمنان آنها هم قرار می گرفت.

 حال با این اوصاف باید دید علت مخالفت گروهی از مردم با آنها چه بود و مخالفان آن ها از مخالفت و مقابله با آنها چه سودی می بردند؟!! و اینکه چرا آن مخالفت ها در زمان حاضر هم ادامه دارد؟

 از جمله پیامبرانی که به برقراری جامعه دینی و تأسیس حکومت دینی موفق شدند، وجود مبارک پیامبر خاتم حضرت محمد- صلّی الله علیه و آله و سلّم- بود. توضیح اینکه همه پیامبران خدا موفق به تأسیس حکومت دینی نشدند و فعالیت‌های آنها در حدّ بعضی از آموزش های اخلاقی و توصیه‌ها به اعمال حسنه و ابلاغ بخشی از آموزش های دینی و پیام های خدای سبحان به انسان ها محدود شد. یعنی مجموعاً شرایط تشکیل جامعه دینی و تأسیس حکومت دینی برای آن‌ها فراهم نشد.

 در هر صورت وجود مبارک پیامبر خاتم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- به تأسیس و برقراری جامعه دینی موفق شد و این توفیق در دوره بعد از هجرت و نیمه دوم دوره رسالت و نبوت او به مرکزیت شهر مدینه حاصل شد.

 از زمان تأسیس جامعه و حکومت دینی نوع مخالفت‌ها و کارشکنی های مشرکان با آن وجود مبارک و دین خدا تغییر یافت و مزاحمت ها و مخالفت ها از صورت فردی و شخصی به لشکرکشی و ایجاد جنگ و حمله مسلحانه به مرکز حکومت دینی یعنی شهر مدینه تبدیل شد و جنگ های متعددی علیه پیامبر و دین خدا به راه افتاد که شرح آن ها در سیره شریف آن حضرت مسطور و مکتوب است.

 البته مخالفت با پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و دین آسمانی از ناحیه عده‌ای از کفار و مشرکان آغاز شد و عده دیگری هم در اثر اخلاق و رفتارهای جاذب آن حضرت و جاذبه های فوق عادی آیات قرآن یعنی کلام خدای سبحان به دین آسمانی و پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- ایمان می آوردند و حتی بعضی از آنها در حدّ فداکاری و به خطر انداختن زندگی و جان خود از دین خدا حمایت می‌کردند و خطر کشته شدن در راه خدا را هم تحمل می کردند و سرانجام در آن راه نورانی مقدس به شهادت رسیدند.

 پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- هم با کمک آن عده از ایمان آورنده ها و پیروان خالص دین توحیدی موفق به تأسیس جامعه دینی و برقراری آن نوع از حکومت شدند.

 مشرکان آن زمان هیچ توجیه عقلی و علمی برای مخالفت با دین خدا و پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- نداشتند. جز اینکه بشود گفت آنها به آن نوع زندگی یعنی زندگی با شرک و بت‌پرستی اعتیاد پیدا کرده بودند و اعتیاد به چیزی بالخصوص اگر طولانی و شدید شود، معیارهای عقلی و علمی را در هم می ریزد و انسان بصورت برده فکری و عملی در مقابل هواهای نفسانی خود و دیگران در می‌آید و در آن صورت دیگر اختیار قدرتمندی در وجود خود نخواهد داشت که مطابق عقل و علم رفتار کند. برای شرح و توضیح این موضوع قطعه ای از بحث مربوط به تفسیر سوره مبارکه کوثر را از کتاب مذکور در بخش قبلی نقل می کنیم:

علت مخالفت کفار با دین توحیدی

 اشاره شد به اینکه علت مخالفت و دشمنی کفار با پیامبر اکرم – صلّی الله علیه و آله و سلّم- مخالفت آنها با دین توحیدی است، و آن حضرت به جهت دعوت به دین توحیدی و انتشار آموزش‌های آن مورد مخالفت و کینه مشرکان قرار می‌گرفت و چون در اهداف و مقاصد متعالی خود، دارای استقامت زیادی بود و کمترین اهمال و سستی در این امر خطیر در او راه نداشت و از طرف دیگر، چون بنای دین توحیدی بر محو شرک و آثار آن است، لذا پاکسازی افکار و عقاید و اعمال انسانها از آثار شرک و انتشار آموزش های توحیدی، هدف اصلی در شریعت پیامبران به شمار می‌آید. با این وصف طبیعی است که هر چه دین خدا و آثار آن بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفت، بت پرستی مغلوبتر و منفورتر می شد. و این جریان عامل اصلی مخالفت عده‌ای با همه انبیاء و به ویژه پیامبر اکرم اسلام – صلّی الله علیه و آله و سلّم- بوده است.

 اما باید دید چرا مشرکان با دین توحیدی مخالفت می کردند؟ مگر نه این است که پیامبر اکرم – صلّی الله علیه و آله و سلّم- با استدلال‌های آشکار عقلی، تباهی روش زندگی آمیخته به شرک، و جلالت و عظمت و آثار مبارک دین توحیدی را روشن می‌کرد؟! و مگر نه این است که هر آنچه خداوند عالم به عنوان آموزش‌های دین توحیدی به سوی انسان ها فرستاده، مورد تأیید فطرت انسانی است؟ یعنی عامل نیرومند فطرت انسانی که در وجود آنها قرار دارد، حقانیت و درستی و ارزشهای متعالی دین توحیدی را قبول می‌کند و در واقع دین توحیدی انسان‌ها را به راهی دعوت می‌کند که آنها- مخالفان این دین- به صورت فطری در جستجوی همان راه هستند؟!!

 در جواب باید گفت: اعتیاد به شرک و آثار آن وقتی در روح انسان ها نفوذ کرد، عقل آنها را تحت سلطه و نفوذ خود در می‌آورد و در آن صورت هر سخنی و هر عقیده و نظریه‌ای که در مقابل این اعتیاد بایستد، مورد مخالفت مشرکان قرار خواهد گرفت. وقتی شیفتگی به یک عقیده و یک روش زندگی، عقل انسان را از کار انداخت، در آن صورت قدرت تشخیص آن انسان از بین خواهد رفت و حتی اگر یک انسان مشرک، درستی و حقانیت دین توحیدی را از جهت نظری و استدلالی قبول کند، اعتیادش به شرک غالباً مانع توجه عملی به آموزش‌های دین توحیدی خواهد شد. به طور کلی گرفتن عقیده نادرست یک انسان که به آن عادت کرده، کاری بسیار مشکل و گاهی غیرممکن است!!!

 منادیان توحید باید در جهت شستشوی افکار و قلوب مشرکان از آثار شرک مشکلات توانفرسایی را تحمل کنند. کار آنها مثل کار یک طبیب است در مداوای اشخاص معتاد به مواد مخدر و ترک دادن آنها. طبیعی است که افراد معتاد در شرایطی که دوره اعتیادشان طولانی شده باشد، به سادگی زیر بار دستورات طبیب معالج نخواهند رفت و با تمام کسانی که به اصلاح آنها در امر ترک دادن اعتیادشان قدم بردارند، مخالفت خواهند کرد، حتی در این راه به جنایاتی دست خواهند زد.

 اگر پیامبر اسلام – صلّی الله علیه و آله و سلّم- اندکی عقاید شرک آمیز مشرکان را تأیید می‌کرد، در نظر آن مردم محبوب ترین انسان ها بود، اما در آن صورت آن حضرت – صلّی الله علیه و آله و سلّم- مثل کسانی بود که جهت خوشایند معتادان، کارهای آنها را در تولید و پخش و استعمال مواد مخدر تأیید می کنند. یا همانند طبیبی که به خاطر خوشایند انسان های مریض و جلوگیری کردن از مخالفت آن ها، عوامل بیماری ها را تقویت کند و آن ها را بی ضرر اعلام کند. یا از معالجه بیماران دست بردارد و مطابق میل آن ها رفتار کند، البته به طور مسلم صدور و ظهور این نوع رفتارها از انبیا و کسانی که پیرو حقیقی آن ها هستند غیر ممکن است.

285-آیا حضرت ابراهیم (ع) ستاره و ماه و خورشید را پرستید؟!
بخوانید

تعارض دین توحیدی با هواهای نفسانی مشرکان

خداوند عالم، علت اصلی مخالفت مشرکان با پیامبران خدا را تعارض آموزش های الهی با هواهای نفسانی مشرکان معرفی می کند. همان هواهای نفسانی که در اعماق روح آن ها نفوذ کرده و شخصیت عقیدتی و عملی آن ها را تشکیل داده است. قرآن مجید در این زمینه می فرماید:

«لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَأَرْسَلْنَا إِلَيهِمْ رُسُلًا كُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُهُمْ فَرِيقًا كَذَّبُوا وَفَرِيقًا يقْتُلُونَ» (المائدة/۷۰) یعنی: ما از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم و رسولانی به جانب آن ها فرستادیم و هر گاه رسولی چیزی بر آن ها می آورد که مطابق با هواهای نفسانی آن ها نبود، گروهی را تکذیب کرده و گروهی را می‌کشتند.

یعنی اگر آموزش‌های الهی هم مطابق هواهای نفسانی آنها نبود، به جهت شیفتگی به هواهای نفسانی خود، با آنها به مخالفت برمی خاستند و در نتیجه معلمان الهی یعنی پیامبران را تکذیب می‌کردند و حتی گاهی آنها را می کشتند!!!

 مخالفت با دین توحیدی از یک عده افراد معتاد به تعفّن شرک و کج اندیش شروع شده سپس به دیگران سرایت کرده است. گاهی این مخالفان، انسان های مغرضی نیستند و تنها از حقیقت امر بی اطلاع هستند و عده ای بدون هیچ تحقیق و تدبّری در دین توحیدی با آن مخالفت می‌کنند. در حالی که اگر بعضی از این مخالفان یک بررسی اندک و فشرده ای در آموزش‌های دین الهی انجام دهند، از علاقه‌مندان و طرفداران و مدافعان آن خواهند شد.

 متأسفانه این مخالفت از روی ناآگاهی و جهل در طول زمان ادامه یافته و منشأ محرومیت‌های زیادی در جهات مختلف زندگی انسان ها شده است. مغالطه ها و سخنان نادرست عده ای از مخالفان موجب محرومیت عده ای از آنها از علم خداوند عالم شده است، در حالی که انسان امروزی برای به دست آوردن علم آمیخته به جهل دانشمندان بشری، چه مشکلات و هزینه‌هایی را تحمل می‌کند و گاهی بعد از پایه گذاری های گسترده روی نظریه های علمی اثبات نشده و صرف اوقات و امکانات گرانبها و بعد از مدتهای طولانی عمل کردن به مقتضیات آن نظریات، نادرستی و بطلان آنها آشکار می شود.

حاصل و خلاصه بحث اینکه: مخالفت با پیامبران و دین خدا و صورت کامل آن که در قرآن مجید قرار دارد و جانشینان پیامبر خاتم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- هیچ گونه توجیه عقلی و علمی ندارد. و انسان ها چه در زمان ظهور پیامبر خاتم و انتشار معارف دین آسمانی و چه در زمان های بعدی با مخالفت و دشمنی خود با دین خدا و از ناحیه عدم آشنائی با آن دچار محرومیت‌ها و زیان های فراوانی شده اند. و امروزه هم از ناحیه این نوع جهل و بی اطلاعی و یا مخالفت و کارشکنی در راه انتشار حقایق علمی و معرفتی آن، مبتلا به زیان های زیاد و محرومیت های مختلفی هستند و خسارت‌های شدیدی به زندگی خود و دیگران وارد می‌کنند.

اما در هر صورت و به هر علتی اعمّ از آنچه ذکر شد و یا هر علت دیگری مخالفت با دین خدا و پیامبر خاتم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و همه پیامبران قبلی و رهبران آسمانی در طول تاریخ ادامه داشته و امروزه هم ادامه دارد.

 در پایان این قسمت از بحث قطعه دیگری از آن کتاب را در ارتباط با موضوع اصلی مورد بحث نقل می کنیم:

سرانجام مخالفت با پیامبران و دین توحیدی

 مخالفت با دین توحیدی از طرف مشرکان کج اندیش و به دنبال آن از جانب عده‌ای ناآگاه و بی غرض  که فریب افکار گروه اول را خورده‌اند نمی‌تواند دائمی باشد و سرانجام با آشکار شدن ارزش‌ها و کارآیی علوم و آموزش های الهی به کمک تحقیقات و پژوهش‌های دانشمندان، جبهه مخالفت با دین توحیدی تضعیف و سرانجام متلاشی خواهد شد، سرانجام این اتحاد نامتجانس از هم خواهد پاشید، یعنی اتحاد مشرکان و تبهکاران با عده ای انسان بی غرض- که به خاطر صداقت و سادگی و بی اطلاعی از حقایق، فریب خورده اند- آن موقع مخالفت مغرضان و تبهکاران مشکل مهمی را ایجاد نخواهد کرد و انسان ها را فریب نخواهد داد. به عنوان مثال، امکان دارد برای مدتی، گروهی از انسان ها را نسبت به ارزش یک قطعه طلا که در چیزی پوشیده شده، بی اطلاع نگه داشت! و یا عده ای تشنه و جویای آب را که در نزدیکی چشمه آبی زلال و پاک قرار دارند، بی اطلاع از آب آن چشمه نگاه داشت و در نتیجه آنان محروم از آب سالم مانده‌ و ناگزیر از نوشیدن آب ناسالم شوند اما سرانجام ارزش آن قطعه طلا و گرانبها بودن آن آب زلال، توجه انسان ها را به خود جلب خواهد کرد.

 بالاخره ارزش‌ها و کمالات دین توحیدی که از علم نامحدود خداوند نشأت گرفته است با وجود مخالفت‌های مشرکان منتشر خواهد شد و دل های انسان ها را به خود جلب خواهد کرد و این ارزش‌ها سرانجام مشکلات انسان ها و نابسامانی های گوناگون آنها را در زندگی از بین خواهد برد و دین خدا بر همه ادیان و روشهای زندگی پیروز خواهد شد، البته این غلبه از جهت عملی تحقّق پیدا خواهد کرد و از ناحیه گرایش و تمایلات انسان ها عملی خواهد شد و این خواست خداوند عالمیان است.

 یعنی خداوند عالمیان اراده کرده است که انسان ها از طریق آموزش درست و با میل و علاقه خود، به دین توحیدی گرایش پیدا کنند، نه از روی اجبار و اکراه. و روش پیامبران خداوند و در رأس آنها وجود مقدس پیامبر اکرم اسلام- صلّی الله علیه و آله و سلّم- بر همین طریق مبتنی بوده است، حتی اگر تحقق این اراده زمان های زیادی طول بکشد. سرانجام این بحث را با آیه ای از قرآن مجید در این زمینه به پایان می‌بریم.

 خداوند عالمیان در مورد مخالفت و کارشکنی مشرکان و اهل کتاب که به طور ناروا، ادعای پیروی از پیامبران قبلی را دارند، می فرماید:

«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» (التوبة/۳۳) «اوست آنکه فرستاد رسولش را با هدایت و دین حق تا آن را پیروز گرداند بر تمام ادیان، اگرچه مشرکان ناراضی و ناراحت باشند»

یعنی این خواست الهی است و به طور قطع عملی خواهد شد، و طبعاً محصول علم خداوند بر محصول علم آمیخته به جهل بشری غلبه خواهد کرد. (پایانِ تفسیر سوره کوثر)

ارتباط مباحث مقاله با نهضت جهانی امام عصر حضرت مهدی (علیه السلام)

 مخالفت‌ها با دین خدا و پیامبر خاتم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- بعد از رحلت آن حضرت ادامه یافت اما شکل ظاهری و صورت قبلی آن تغییر کرد. مخالفت نوع جدید بصورت کنار گذاشتن جانشینان حقیقی پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- از مقام اداره جامعه دینی و قرار دادن حکومت عادی بشری بجای حکومت حقیقی دینی و بی اعتنائی به حقایق و معارف عمیق کتاب آسمانی ادامه یافت. بطوریکه عده زیادی از انسان‌ها اعمّ از مشرکان قبلی و یا اهل کتاب و پیروان شریعت های آسمانی قبلی به اصل دین آسمانی و نبوت پیامبر خاتم و قرآن مجید ایمان آوردند. اما به «صورتی ظاهری» از آن، و به پای بندی به بعضی از معارف و احکام آن اکتفاء کردند و عمدتاً صورتی تقلّبی از آن را مبنای دین داری خود قرار دادند و سرانجام اطاعت از حکّام و زمامداران جای اطاعت از خدای سبحان و پیامبر او را در رفتارهای گروه کثیری از مسلمین به خود اختصاص داد و در جوامع دینی عمدتاً آن صورت های تقلبی و ساختگی به قدرت رسید و مورد حمایت عامه مردم قرار گرفت. البته آن صورت ظاهری و غیر حقیقی هم مقداری از جاذبه‌های دین حقیقی و کامل را با خود داشت و عمده مردم به همان جاذبه ها و فواید ناشی از عمل کردن به بعضی از احکام آن اکتفاء کردند. و این وضعیت اکنون و در زمان حاضر هم در جوامع دینی برقرار است و خسارت ها و محرومیت های فوق الذکر هنوز هم ادامه دارد و تا زمان تحقّق آن نهضت عظیم جهانی که در کتاب‌های آسمانی و معارف دین توحیدی وعده داده شده و پیامبران خدا و جانشینان پیامبر خاتم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- از آن خبر داده اند یعنی ظهور «موعود ادیان» آخرین حجت پروردگار عالمیان و آخرین جانشین پیامبر خاتم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- امام عصر حضرت «مهدی موعود» ادامه خواهد یافت.

 در این بخش جهت جلوگیری از طولانی شدن بحث به ذکر اصل موضوع آن نهضت مقدس جهانی اکتفاء می‌کنیم و به خواست خدا در بخش بعدی به توضیحی مناسب از آن حادثه عظیم خواهیم پرداخت، حادثه مبارکی که نظام زندگی تمام عالم را تغییر خواهد داد و به ظلمت ها و جهل ها و بی عدالتی ها و ناامنی‌ها و فقرها بین همه ملل عالم خاتمه خواهد داد و آسایش و عدالت و امنیت و صلح و آرامش را در سطح جهان برقرار خواهد کرد. (ان شاء الله تعالی)

الیاس کلانتری

۱۳۹۹/۰۱/۲۵

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن