۳۰۲ – آیا همه اعمال انسانها در قیامت باقی می ماند و تجسّم پیدا می کند و انسان آنها را خواهد دید؟!

کلیات

  • اعمال انسان در عالم آخرت صورت تجسّم پیدا خواهد کرد و نزد او حاضر خواهد شد.

  •  انسان در روز قیامت با حسرت آرزو خواهد کرد که کاش بین او و اعمال بد او فاصله زیادی بود.

  •  در روز قیامت بین انسان و اعمال او ارتباط و اتصال غیرقابل اجتناب برقرار خواهد بود.

  •  کتاب اعمال انسان عبارت است از خود اعمال او و نه کتاب تشکیل یافته از چند ورق و نوشته های روی آن.

  •  اعمال حسنه و توبه و استغفار، می تواند گناهان انسان را از بین ببرد.

  •  شرک به خدا و بعضی گناهان، اعمال حسنه انسان را حبط می‌کند و از بین می‌برد.

  •  مشابهات و نظائر جریان از بین رفتن سیّئات بوسیله حسنات در دنیا.

  • حبط اعمال انسان در دنیا و آخرت.

  • ارتباط روح انسان با اعمال او.

  • بعضی از اعمال صادر شده از انسان آثار و نتایج مطلوب و لذتبخشی خواهد داشت و آنها عبارتند از حسنات.

  • بعضی از اعمال صادر شده از انسان آثار و نتایج رنج آور و دردناکی خواهد داشت و آنها عبارتند از گناهان و سیّئات.

  • ارتباط روح انسان با اعمال او مثل ارتباط یک درخت است با میوه های متّصل به آن.

سؤال: با سلام آیات انتهایی سوره زلزال اشاره دارد به نتیجه عمل خوب و یا بد انسانها حتی به اندازه یک ذره که پاداش و یا کیفر را خواهند دید، ولی در خیلی از آیات هم به بخشش و آمرزش گناهان و حتی تبدیل گناه به ثواب هم آمده است. سؤال اینجاست اگر قرار باشد ما کیفر گناهان مرتکب شده را ببینیم حالا چه در برزخ و یا در محشر و یا در قیامت پس آن آمرزش و غفران گناهانی که خداوند تبیین نموده است چه خواهد شد؟

پاسخ: سلام و رحمت خدا بر شما. آیات متعددی در قرآن مجید دلالت بر «تجسّم اعمال» دنیوی انسان و دیده شدن آنها در روز قیامت و بطور کلی عالم آخرت دارد از جمله آیات «سوره زلزال» که شما در سؤالتان به آن اشاره کرده اید. و بعنوان نمونه آیات ذیل:

۱- «يوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَينَهَا وَبَينَهُ أَمَدًا بَعِيدًا وَيحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ» (آل عمران/۳۰) یعنی: روزی که هر کسی آنچه را از اعمال خوب انجام داده، بصورت حاضر شده خواهد دید و آنچه را از اعمال بد انجام داده [همانطور]، دوست خواهد داشت که میان او و آن اعمال [بد] فاصله دوری بود، و خدا شما را از [مجازات] خودش برحذر می دارد و خدا نسبت به بندگان رئوف است.

در این آیه کریمه موضوع تجسّم اعمال اعمّ از اعمال خوب و بد مورد تصریح قرار گرفته و اشاره ای شده به اینکه انسان از تجسّم اعمال بد و گناهان خود شدیداً ناراحت خواهد شد و آرزو خواهد کرد که ای کاش بین خودش و آن اعمال فاصله دوری بود. و بطور ضمنی از این قسمت از آیه کریمه برمی‌آید که اعمال انسان ملازم وجود او و در کنار او خواهد بود. یعنی اعمال و آثار آنها با وجود شخص نوعی اتصال و تلازم خواهد داشت.

۲- «وَكُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يوْمَ الْقِيامَةِ كِتَابًا يلْقَاهُ مَنْشُورًا– اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيوْمَ عَلَيكَ حَسِيبًا» (الإسراء/ ۱۳ – ۱۴) یعنی: و هر انسانی اعمالش را آویزه گردنش قرار داده ایم و روز قیامت آن ها بصورت کتابی برای او خارج می کنیم که آن را باز شده خواهد یافت [به او گفته خواهد شد] کتابت را قرائت کن و کفایت می‌کند که امروز خودت حسابگر خودت باشی.

در آیه اول از اعمال انسان ابتداءً یا در عالم دنیا با کلمه «طائر» تعبیر به عمل آمده و سرانجام و در روز قیامت به آن «کتاب» گفته شده. در این نوشتار درباره این نامگذاری و علت و حکمت آن وارد بحث نمی‌شویم، اما اشاره ای می‌کنیم به اینکه از آیه کریمه بر می آید که اعمال انسان در عالم دنیا و زمان حیات دنیوی انسان و بلکه از لحظه ارتکاب به وجود او متّصل می شود، که در آیه مورد بحث از آن با الزام به گردن تعبیر شده و روز قیامت برای شخص صاحب عمل تجسّم پیدا می‌کند و او اعمال خود را مشاهده می‌کند و آثار اعمالش اعمّ از اعمال حسنه یا سیّئه وجود او را احاطه می‌کند.

حال آیا اعمال انسانها را علاوه بر صاحب عمل، دیگران هم می بینند یا اختصاصاً تجسّم اعمال برای شخص صاحب عمل خواهد بود؟ در ادامه بحث یا مقاله دیگری توضیحی درباره این مطلب خواهد آمد! (ان شاء الله).

قابل تذکر است که مراد از «کتاب» در آیه کریمه خود اعمال انسانها است نه شیئی که از چند ورق تشکیل یافته و حروف و کلماتی روی اوراق آن نوشته شده است! و همچنین مراد از «طائر» پرنده به معنی عرفی نیست، بلکه به علتی به اعمال انسان قبل از اینکه در روز قیامت بصورت کتابی خارج شود، «طائر» گفته شده است.

۳- «وَأَنْ لَيسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى– وَأَنَّ سَعْيهُ سَوْفَ يرَى– ثُمَّ يجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى» (النجم/ ۳۹ – ۴۱) یعنی: و اینکه برای انسان جز سعی [و تلاش] خود او چیزی نخواهد بود – و سعی او به زودی دیده خواهد شد – سپس به او پاداش کامل [و متناسب با اعمال او] داده خواهد شد.

از این آیات هم ظهور و تجسّم اعمال و دیده شدن آنها بطور آشکار بر می آید، دیگر اینکه رؤیت اعمال اختصاص به صاحب عمل نیافته و ممکن است عده دیگری نیز اعمال یک انسان را ببینند.

اما اینکه آیا همه اعمال انسان ها اعمّ از اعمال خوب و بد دیده خواهد شد و یا بعضی از آنها؟ در پاسخ این سؤال عرض می‌کنیم:

آنچه از آیات قرآن مجید بطور آشکار بر می‌آید این است که دو عامل تغییر دهنده برای اعمال انسان در عالم دنیا و تا زمان ادامه حیات دنیوی او وجود دارد – و فعلاً درباره تغییر دهنده های اعمال در عالم آخرت و روز قیامت وارد بحث نمی شویم – و آن دو عبارتند از:

«حسنات» که سیّئات را از بین می برند.

دیگر: شرک و بعضی از گناهان که موجب «حبط» اعمال انسان می شوند.

درباره از بین رفتن گناهان و اعمال سیّئه، بوسیله حسنات از جمله توبه و استغفار، خدای سبحان می فرماید:

«وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَي النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يذْهِبْنَ السَّيئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ» (هود/۱۱۴) یعنی: و بر پای دار نماز را در دو طرف روز و اوائل شب، همانا حسنات سیّئات را از بین می برد و آن تذکری است برای اهل آن.

آیه کریمه صراحت دارد درباره از بین رفتن گناهان و اعمال زشت بوسیله اعمال حسنه و بعضی از عبادات. پس در این صورت دیگر گناه و عمل زشت و آثار آنها توسط بعضی از حسنات از بین رفته است و دیگر عمل سیّئه از بین رفته وجود ندارد که انسان آن را ببیند! پس می‌شود گفت: این آیه و امثال آن حاکم به آیه سوره زلزال و آیات دیگر مربوط به تجسّم اعمال و دیده شدن آنها می باشد و استثنائی است درباره آیات سوره زلزال. پس آن مقدار از گناهان و اعمالی که شرّ محسوب می شود اگر بوسیله بعضی از اعمال حسنه از بین رفته باشد، چون دیگر وجود ندارد، پس دیدن آن هم منتفی خواهد بود.

و درباره توبه و ایمان و عمل صالح می‌فرماید:

«إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يبَدِّلُ اللَّهُ سَيئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» (الفرقان/۷۰) یعنی: مگر کسی که توبه کند و ایمان بیاورد و اعمال صالح [یا عمل صالح معینی را] انجام دهد، پس خدا اعمال بد [و گناهان] او را به حسنات تبدیل می کند و خدا همیشه غفور و رحیم است.

در این آیه کریمه توبه و ایمان و عمل صالح یا بعضی از اعمال صالح، عامل تبدیل «سیّئات» به «حسنات» معرفی شده است. یعنی: در اثر توبه و ایمان و عمل صالح نه تنها آثار نامطلوب گناهان و مجازات ناشی از آنها از بین می‌رود، بلکه آنها به «حسنات» هم تبدیل می شوند.

این موضوع بسیار شگفت آور و بحث انگیز است و ما به اشاره‌ای درباره آن و ذکر بعضی از مشابهات دنیوی آن اکتفاء می کنیم:

بعنوان مثال: قطعه ذغالی را در نظر می‌گیریم که از سوختن ناقص چوبی به وجود آمده. این قطعه ذغال در صورت فعلی یک شئ زیبائی نیست و بلکه گاز مسموم کننده و مرگ آوری هم داخل آن است. اما اگر این قطعه ذغال در فضای آزاد کنار آتش قرار بگیرد و شعله ور شود، به حرارت و نور تبدیل می‌شود یعنی به یک پدیده ارزشمندی تبدیل می‌شود که نور و حرارت حاصل از آن فوایدی دارد و قابل بهره برداری است.

59--آیا آسمان به صورت سقفی بالای زمین قرار گرفته است؟
بخوانید

یا بعنوان مثال مقداری گِل و خاک را در نظر بگیریم که داخل خانه یا حیاط یا محل کار یک فرد ریخته شده و فضائی را آلوده کرده است، اگر آن مقدار گِل را در مزرعه‌ای و باغی و پای درختی بریزند، ریشه های درخت آب موجود در داخل آن را جذب می‌کند و آنچه از آن باقی می‌ماند مقداری خاک است که برای زراعت لازم است و آب آلوده داخل آن هم جذب درخت شده و تبدیل به شکوفه و برگ یا میوه شده و بصورت یک پدیده مرغوب و خوشرنگ و زیبا در آمده است. در حالیکه مقداری گِل نه مرغوبیتی داشت و نه خوشبو و نه خوشرنگ بود. اما در اثر تغییر وضعیت آن در مسیر اراده خدای سبحان آن مقدار گِل بد بو و زشت سرانجام به برگ و گُل و میوه خوشرنگ و خوشبو و مرغوب تبدیل شد.

همچنین تبدیل مقداری آب و خاک به مواد غذائی و تبدیل آن مواد غذائی در مسیر اراده خدای سبحان به اعضاء بدن انسان و تبدیل اعضاء و اجزاء بدن به اعمال و باصطلاح انرژی های حاصل از آن اعمال و تبدیل اعمال به پدیده‌های بهشتی را می‌توان از مصادیق یا مشابهات و نظائر تبدیل سیّئات به حسنات به حساب آورد.

حبط اعمال در دنیا و آخرت

در آیات متعددی از قرآن مجید یک جریان مقابل از بین رفتن «سیّئات بوسیله حسنات» ذکر شده و آن عبارت است از «حبط و نابودی اعمال انسان» از ناحیه بعضی از اعمال و رفتارها مثل شرک و کفر و بعضی از گناهان. بعنوان نمونه، ‌خدای سبحان می فرماید:

«ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يهْدِي بِهِ مَنْ يشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يعْمَلُونَ» (الأنعام/۸۸) یعنی: آن است هدایت خدا که هدایت می‌کند با آن هر یک از بندگانش را که بخواهد و اگر آنان شرک بورزند، قطعاً اعمالی را که انجام می‌دادند، حبط می‌کرد.

باز فرمود:

«وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يعْمَلُونَ» (الأعراف/۱۴۷) یعنی: و کسانی که آیات ما و دیدار آخرت را تکذیب کردند، اعمالشان حبط (نابود) شده است، آیا آنها جزاء داده می‌شوند جز به آنچه عمل می‌کردند.

پس تغییر دهنده نوع دوم عواملی هستند که اعمال حسنه را از بین می‌برند! و این نوع تغییر دهنده هم موجب از بین رفتن اعمال حسنه انسان خواهد شد و در آن صورت دیگر حسنه ای و عمل خیری وجود نخواهد داشت تا انسان آن را ببیند.

این نوع تغییر دهنده اعمال هم باز مصادیقی و یا مشابهات و نظائری در عالم دنیا دارد. مثل اینکه اموال و دارائی‌های یک انسان در اثر آتش‌سوزی ناشی از بی احتیاطی و یا رفتار خصمانه بعضی از دشمنان او و یا هر عامل دیگری از بین برود و یا مزرعه ای که یک فرد در آن زراعتی کرده و زحماتی کشیده و هزینه زیادی را برای پرورش گیاهان مورد نظر متحمّل شده، دچار آفتی شود و همه زراعت از بین برود.

یا شخصیت اجتماعی و فضائل اخلاقی و خوشنامی او در بین مردم با یک یا چند رفتار ناشایست از بین برود و یا ادب و اخلاق و رفتار بعضی از فرزندان او در اثر یک بی احتیاطی و اشتباهی در رفتارهای خود او، تبدیل شود به اخلاق و رفتاری ناپسند و غیر مؤدبانه و امثال آنها!

ارتباط روح انسان با اعمال او

اعمالی که از انسان صادر می‌شود طبعاً آثاری در وجود او خواهد داشت، این آثار در عالم دنیا بجهت ارتباط روح با بدن دنیوی به بدن او و اعضاء و اجزاء آن هم ارتباط پیدا خواهد کرد. بعضی از اعمال صادر شده از انسان آثار مطلوب و مفیدی در آن به وجود می آورد مثل مصرف بعضی از غذاها و داروها که عامل تقویت بدن انسان و رشد مناسب آن و از بین رفتن بعضی از بیماریها و آثار آنها می شود.

همچنین در جهت مقابل بعضی از اعمال و رفتارها منشأ آثار نامطلوبی در بدن و روح انسان می شود، مثل بیماری‌های ناشی از مصرف بعضی موارد، حتی بعضی مواد غذائی بصورت غیر بهداشتی.

بطور کلی بین انسان و اعمالش ارتباط های خاصّی وجود دارد و این ارتباط‌ هم آثار مطلوب و مفیدی برای انسان دارد و هم برعکس آثار نامطلوب. این وضعیت در عالم دنیا هم برقرار است! مثل آنچه گفته شد. و در عالم آخرت هم اعمال انسان ها ارتباط‌ هائی با وجود او و نحوه زندگی او خواهد داشت. آثار و نتایج بعضی از اعمال دنیوی انسان در عالم آخرت بسیار مطلوب و لذتبخش خواهد بود و آنها عبارتند از اعمال صالح و عبادت‌های انسانها برای پروردگار عالمیان. نعمت های بهشتی در حقیقت آثار و نتایج این نوع اعمال می باشد که قدرت و رحمت واسعه خدای سبحان آنها را رشد داده و بصورت مضاعف در آورده است.

بعضی دیگر از اعمال انسانها آثار نامطلوب و رنج‌آوری خواهد داشت و آنها عبارتند از گناهان انسان، همچنانکه بعضی رفتارها عامل ابتلاء به بیماریها و مجروح شدن انسان در دنیا و از دست دادن بعضی از اعضاء بدن و بطور کلی سلامت او می شوند. فشارها و درد و رنج های انسان در قیامت و عذاب های جهنم از این نوع اعمال می باشند.

در عالم دنیا امکان دارد انسان آثار ناشی از بعضی اعمال خود را با رفتارها و اعمال دیگر تغییر دهد و بصورت دیگری در آورد، مثل اینکه در اثر بعضی رفتارها مبتلا به یک بیماری شده و در اثر معالجات بهبودی حاصل شود و رنج و عذاب او تبدیل به لذت و سرور شود.

و همچنین در جهت مقابل امکان دارد یک انسان در اثر بعضی رفتارها دارائی‌های خود و یا سلامت خود و بعضی از اعضاء بدنش را از دست بدهد و یا بجهت بعضی از رفتارها زندانی شود و امثال آنها.

علامه طباطبائی در بعضی از مباحث تفسیری در کتاب شریف المیزان – که محل آن فعلاً در ذهنم نیست – ارتباط روح انسان با اعمال او را به میوه‌های درختی تشبیه کرده. بطوریکه تا اتصال میوه ها با درخت برقرار است، تغییرات حاصل در درخت به میوه ها هم منتقل می‌شود، اما وقتی میوه ها از درخت چیده شد، تغییرات حاصل در درخت به میوه ها منتقل نمی شود. توضیح اینکه بعنوان مثال: وقتی مدتی به یک درخت میوه که میوه‌های آن چیده نشده، آب داده نشود و درخت پژمرده شود و یا بطور کامل خشک شود، میوه های متّصل به آن هم پژمرده و یا فاسد می‌شود یعنی تغییر وضعیت درخت به میوه ها منتقل می‌شود و اگر درخت تشنه آبیاری شود و طراوت پیدا کند، میوه‌های پژمرده هم طراوت پیدا می‌کند و رشد و کمالات آنها ادامه می‌یابد.

آثار اعمال حسنه و بر عکس گناهان هم در روح انسان شبیه به همین وضعیت در گیاهان و درختان است! و اعمال صادر شده از انسان و وضعیت روحی او تغییراتی در آنها به وجود می آورد.

پس لازم انسان تا وقتی که فرصت عمر در اختیار او است هم سعی کند اعمال نامطلوب صادر شده از خود را با توبه و استغفار و حسنات بیشتر تغییر دهد و آنها را به حسنات تبدیل کند و هم در جهت مقابل مواظب اعمال و رفتارهای حسنه صادر شده از خود باشد که مبادا در اثر بعضی رفتارها، دارائی‌های اخروی او یعنی حسنات انجام گرفته حبط شود و از بین برود چون انسان با همان دارائی‌ها در عالم آخرت زندگی خواهد کرد! و آن دارائی ها خیلی ارزشمند تر و مفیدتر از دارائی‌های دنیوی انسان است.

از طرح بعضی از مباحث مربوط به اصل این موضوع جهت رعایت اختصار خودداری شد و در مورد بعضی هم احتیاج به توضیحات دیگری وجود دارد. امیدواریم در مقاله دیگری و یا در جواب سؤال دیگری به آن توضیحات بپردازیم.

الیاس کلانتری

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن