کلام ایام – ۱۹۱، امواج برکات خداوند در ماه رجب

timthumb.phpبخش دوم

«فَاِنَّهُ غَيْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَيْتَ» مراد این است که آنچه خداوند به مخلوقات و در رأس آنها به انسان ها عطا می کند موجب نقصان در ملک و دارائی او نخواهد شد، چون دارائی او بی پایان است! دارائی بی پایان هم با بخشیدن کم نمی شود. این موضوع با عباراتی نظیر این عبارت در موارد متعددی در کلام رهبران آسمانی ذکر شده است! از جمله:

امام امیر المؤمنین علی- علیه السلام- در یکی از خطبه های خود می فرماید:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا يَفِرُهُ الْمَنْعُ وَ الْجُمُودُ وَ لَا يُكْدِيهِ الْإِعْطَاءُ وَ الْجُودُ إِذْ كُلُّ مُعْطٍ مُنْتَقِصٌ سِوَاهُ وَ كُلُّ مَانِعٍ مَذْمُومٌ مَا خَلَاهُ وَ هُوَ الْمَنَّانُ بِفَوَائِدِ النِّعَمِ وَ عَوَائِدِ الْمَزِيدِ وَ الْقِسَمِ، عِيَالُهُ الْخَلَائِقُ ضَمِنَ أَرْزَاقَهُمْ وَ قَدَّرَ أَقْوَاتَهُمْ وَ نَهَجَ سَبِيلَ الرَّاغِبِينَ إِلَيْهِ وَ الطَّالِبِينَ مَا لَدَيْهِ وَ لَيْسَ بِمَا سُئِلَ بِأَجْوَدَ مِنْهُ بِمَا لَمْ يُسْأَلْ»(۱)

یعنی: حمد مخصوص خداوند است، همان که نبخشیدن و منع، بر دارائی او نیافزاید و بخشش و احسان او را دچار فقر نکند.

زیرا هر عطا کننده ای جز او نقصان می پذیرد و هر منع کننده ای جز او مورد نکوهش قرار می گیرد. او است که با فواید نعمت ها و فراوانی منافع به بندگانش احسان می کند. تمام مخلوقات تحت تکفّل او قرار دارند، بطوریکه ارزاق آن ها را تضمین و قوت آن ها را تقسیم فرموده است، و راه رغبت کنندگان بسوی خود و جویندگان الطاف و نعمت هایش را هموار و آشکار کرده است. بخشندگی او نسبت به آنچه از او درخواست شده ]در اصل[ بیشتر از آن نیست که درخواست نشده است.

مراد اصلی امیرالمؤمنین- علیه السلام- در این عبارات از خطبه شریف این است که نباید صفات و افعال ذات قدّوس اللّه را به صفات و افعال مخلوقات او تشبیه کرد. مثل اینکه غنا و دارائی او معنای خاصی دارد و از نوع اختصاصی و منحصر به او است. و اینکه بخشیدن و عطا کردن موجب نقصان در دارائی او نمی شود و امساک و عطا نکردن او هم دارای حکمت هائی است اعم از اینکه حکمت افعال او برای یک انسان آشکار باشد یا پنهان. یعنی انسان نباید بجهت تأخیر در استجابت دعا و درخواست خود از پروردگارش مأیوس و ناامید شود، بلکه باید به دعا و درخواست خود ادامه دهد و موانع استجابت دعای خود را برطرف کند.

نکته دیگر اینکه: وقتی انسان ها از مال و دارائی خود چیزی را به دیگران عطا می کنند، این کار موجب نقصانی در دارائی آن ها می شود، لذا عطا کردن برای آن ها از این جهت نامطلوب است و این وضعیت مانعی در مقابل آن ها برای عطا کردن و یا کم کردن عطای خود به وجود می آورد و از جهت دیگر عطا نکردن هم کاری است ناپسند و مذموم!

اما افعال پروردگار عالمیان از جمله بخشش و اعطاء و یا امساک و خودداری از بخشش صورت دیگری دارد و با معیارهای دیگری لازم است مورد بررسی و سنجش قرار بگیرد. جهت روشن تر شدن موضوع مثالی ذکر می کنیم:

شخص کریم و بزرگواری را در نظر می گیریم که کنار نهر بسیار عظیمی مثل نهر فرات رفته است و شخص دیگری چند قدم دورتر از او نشسته است و اظهار تشنگی می کند و از آن شخص اول تقاضای مقداری آب جهت رفع تشنگی خود می کند. آن شخص کنار آب اگر یک کاسه آب از آن نهر عظیم بردارد و به آن شخص تشنه بدهد، هیچ نقصانی در آب آن نهر عظیم به وجود نخواهد آمد. و بلکه صدها و هزاران کاسه آب هم اگر از آن نهر عظیم برداشته شود، نقصان محسوسی در آب آن به وجود نخواهد آمد. اما اگر آن شخص درخواست شخص دوم را قبول نکرد و یک کاسه آب به او نداد، قطعاً از ناحیه کم شدن از جهت این تصور نمی تواند باشد که با برداشتن یک کاسه آب از آن نهر عظیم، در آب آن نقصانی پیدا خواهد شد! بلکه احتمال دارد آن امساک و خودداری علت دیگری داشته باشد.

مثلاً احتمال دارد که آن شخص بزرگوار تصور کرده است که شخصی که از او درخواست آب کرده، از نزدیک شدن به نهر می ترسد و او تصمیم می گیرد که کمکش کند و آن ترس و نگرانی را از بین ببرد. و یا اینکه به او یاد بدهد برای برداشتن آب لازم است ظرفی با خود بیاورد یا اینکه انسان لازم است در صورت امکان نیازهای زندگی خود را شخصاً برطرف کند و یا احتمالات دیگر.

 اعطاء خواسته های انسان ها و یا امساک از ناحیه خداوند قطعاً دارای حکمت هائی است و هر دو از الطاف او نسبت به بندگانش می باشد.

امام- علیه السلام- در ادامه کلام شریف خود فرمود: مخلوقات عیال خداوند هستند، یعنی او تأمین معاش مخلوقاتش را به عهده گرفته و رزق آن ها را تضمین و قوت آن ها را تقسیم کرده است . بنابراین اگر بعضی از بندگان در مسیر زندگی خود با کمبودها و محرومیت ها مواجه می شوند، این محرومیت ها از ناحیه موقعیت و رفتارهای خود آن ها است.

جالب توجه است که امام- علیه السلام- این خطبه را در جواب سؤال یکی از اصحاب خود خوانده است و در حالیکه از جهل حاکم بر افکار مردم شدیداً ناراحت بود، در مقدمه خطبه و قبل از پاسخ به اصل سؤال توجه مردم را به این موضوع مهم در توحید خداوند معطوف کرده است.

کلام ایام ـ 256، زینب کبری ـ سلام الله علیها ـ و توصیفی از شخصیت قدسی او
بخوانید

قبل از ادامه بحث در زمینه رزق مخلوقات و تقدیر و تقسیم آن از طرف خداوند لازم است این موضوع اساسی در توحید پروردگار عالمیان ـ سبحانه و تعالی ـمورد تذکر قرار بگیرد که صفات و افعال او مثل صفات و افعال مخلوقات نیست و تشبیه آنها به صفات و افعال مخلوقات در حقیقت تشبیه خداوند به مخلوقات است و این خود نوعی شرک است.

بطوریکه امام امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ در یکی از خطبه های خود در توصیف اوضاع فکری و رفتاری مردم زمان جاهلیت و قبل از بعثت وجود مبارک رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله وسلم ـ می فرماید:

«وَ اَهْلُ الاَرْضِ یَومَئِذ مِلَل مُتَفَرِّقَة وَ اَهْواء مَنْتَشِرَة وَ طَرائِقُ مُتَشَتِّتة، بَیْنَ مُشَبِّه للهِ بِخَلْقِهِ …»(۲)

یعنی در آن زمان اهل زمین مللی متفرق و با هواهای نفسانی پراکنده و در راههای مختلف پیچ در پیچ قرار داشتند، بطوری که گروهی از آنها اللّه را به مخلوقاتش تشبیه می کردند و …

نارضایتی و خشم امام ـ علیه السلام ـ هم از همین جهت بود که با وجود انتشار آیات قرآن در جامعه دینی و  رواج فرهنگ دینی در آن، این نوع جهل در بین مردم شیوع یافته است.

امام ـ علیه السلام ـ بعد از این مقدمه به پاسخ اصلی سؤال آن شخص می پردازد و در حالیکه به دستور ایشان مردم در مسجد اجتماع کرده بودند، این خطبه را برای عموم مردم می خواند و می فرماید:

«فَانْظُرْ أَيُّهَا السَّائِلُ فَمَا دَلَّكَ الْقُرْآنُ عَلَيْهِ مِنْ صِفَتِهِ فَائْتَمَّ بِهِ وَ اسْتَضِئْ بِنُورِ هِدَايَتِهِ…»(۳)

یعنی :ای سؤال کننده بنگر و توجه کن به آنچه که قرآن از صفات خداوند به آن دلالت کرده پیروی کن و از نور هدایت آن، روشنائی به دست بیاور.مراد این است که انسان قدرت توصیف خداوند را ندارد  و صفات آن ذات قدوس فوق حد ادراک انسانها است و بطور کلی احاطه علمی نسبت به ذات و صفات و افعال او ـ سبحانه و تعالی ـ امکان پذیر نیست و انسان مؤلف است از کلام خداوند پیروی کند و توصیفات خود او را در نظر بگیرد و معانی آنها را از رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله وسلم ـ و صاحبان علم امامت فرا بگیرد.

برمی گردیم به بحث مربوط به شرح و تفسیر دعای مورد بحث یعنی «دعای رجبیه» و بعداً به موضوع رزق تعیین و تقسیم شده انسانها و نقش دعا در بدست آوردن آن اشاره ای خواهیم داشت(ان شاء اللّه تعالی)

در بخش مورد بحث از دعای شریف بنده نسبت به خداوند عرض می کند که آنچه را تو عطا کردی نقصان پذیر نیست! این عبارت متضمن چند نکته ظریف علمی است از جمله یکی از شرایط استجابت دعا!

توضیح اینکه: وقتی بنده به پروردگارش می گوید: دارائی تو با عطا کردن کم نمی شود و نقصان نمی پذیرد، طبعاً او نمی خواهد به خداوند اطلاع دهد که بخشش،دارائی او را کم نمی کند!!!یعنی بطور قطع چیزی نیست که بنده آن را بداند و پروردگارش نیاز به دانستن آن پیدا کند و بنده بخواهد به او اطلاع دهد!!این که قطعاً بی معنا است!پس باید دید حکمت قرار گرفتن این عبارت در این دعا و موارد مشابه آن در دعاهای دیگر چیست؟!!

این موضوع موارد مشابه متعددی در قران مجید دارد از جمله: خداوند در زمان انتخاب حضرت موسی (ع) به نبوت و رسالت و در اولین مرحله از سخن گفتن در مقام ارائه آیتی از خود،به او فرمود:

«وَمَا تِلْكَ بِيمِينِكَ يا مُوسَى»(طه/۱۷) یعنی:آن چیست که در دست راست تو است ای موسی ؟! طبعاً خداوند نمی خواست بداند آنچه در دست موسی است، چیست! یعنی سؤال خداوند از موسی(ع) استفهام حقیقی و برای دانستن نبود، و بطور قطع علت و حکمت خاصی داشت! مثل اینکه موسی(ع) از این سؤال پروردگارش، آن عصا و کارایی آن را مورد توجه خاصی قرار دهد، تا اینکه وقتی آن عصا با اراده خداوند تبدیل به مار زنده ای شد، عظمت«آیت» پروردگارش در نظر او  بیشتر تجلی یابد و یا امثال آن.

حضرت موسی(ع) هم با توجه به مراد خداوند و حکمت آن سؤال، یعنی اینکه مراد از آن استفهام حقیقی نیست، جوابی متناسب با آن به پروردگارش عرض کرد.

در دعای مورد بحث هم اظهار این مطلب که دارائی خداوند با بخشیدن هر مقدار از آن نقصان نمی یابد ـ خطاب به خداوند ـ تأثیری در وضعیت بنده ایجاد می کند ـ در جهت استجابت دعا ـ نه در پروردگار عالمیان.

این مطلب مربوط می شود به موضوع تأثیر وضعیت روحی بنده در مقام دعا و درخواست از پروردگار و اینکه یکی از شرایط اصلی استجابت دعا همین است! یعنی تغییر و تحولی که در وضعیت دعا کننده به وجود می آید تا موجب استجابت دعا شود و ما به خواست خداوند در بخش بعدی این مقاله و در توضیح عبارات بعدی این دعای شریف به بیان تفصیلی این مطلب خواهیم پرداخت( ان شاء اللّه تعالی)

پاورقی:

۱-نهج البلاغه، خطبه ۹۱

۲- نهج البلاغه، خطبه اول، بخش مبعث النبی (صلی اللّه علیه وآله و سلّم)

۳-نهج البلاغه،خطبه ۹۱،مشهور به خطبه اشباح

۱۳۹۷/۱/۲۱

 

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن