۱۰۴- از چه طریق می شود جوانان امروز را به خوش رفتاری با والدین دعوت کرد؟!

IMBVXIIZUPGPUGGWMTIEXGAPOHIXJVسؤال: در جواب سؤال قبلی گفته شد: در صورتی که والدین یک فرزند به وظایف خود عمل نکردند و به فرزند خود ظلم کردند، باز هم فرزند موظّف به خوش رفتاری و احسان نسبت به آن ها می باشد و حق بی احترامی و رفتارهای غیر مؤدبانه با آن ها را ندارد! اما جوانان امروز غالباً این مقدار تحمل را ندارند و با اندک اختلافی، شروع به بد رفتاری و بی احترامی و حتی مشاجره با والدین خود می کنند! در این زمینه چکار باید کرد؟!

پاسخ: این مشکل بزرگ اخلاقی ناشی از فرهنگی است که در جامعه ما و جوامع دیگر جریان دارد. آن چه ما در جواب سؤال قبلی نوشتیم به معیارهای اخلاقی دینی ارتباط داشت و پاسخی بود از فرهنگ معارف دینی به یک سؤال در مورد رفتارهای فرزندان نسبت به والدین، اما این سؤال مربوط می شود به مشکلات عظیم اخلاقی موجود در جامعه خودمان و جوامع انسانی در سطح جهان. ما رفتارهای مطلوب اخلاقی را وقتی از جوانان جامعه و دیگران می توانیم انتظار داشته باشیم که آن ها را به روشی متناسب با اخلاق دینی آموزش بدهیم! اما این آموزش کجا است؟! این آموزش مورد نظر و مورد انتظار چه جایگاهی در جامعه دارد؟! آیا در نظام آموزشی دانشگاه ها باید دنبال آن بگردیم، یا مدارس و یا مساجد و جلسات دینی یا رادیو و تلویزیون یا رفتارهای والدین. خود والدین این جوانان مورد بحث، چه مقدار در سنین قبل از ازدواج و پدر یا مادر شدن، در مورد رفتار با همسر و فرزند و نحوه پرورش و آموزش فرزندان، آموزش دیده اند؟!! انسان با عظمت ترین و پیچیده ترین مخلوق خداوند است. آیا پدر و مادرهای جامعه ما و جوامع دیگر، چه مقدار اطلاعات علمی نسبت به موقعیت وجودی کودکان و جوانان دارند. خود جوانان چطور؟! آن ها چه مقدار در نظام آموزشی و پرورشی جامعه در مورد رفتار با دیگران بالخصوص با والدین، آموزش دیده اند.

در زمان های گذشته به جهت محدودیت ارتباط های فرهنگی و فکری و سلطه فرهنگی ای که فرهنگ متداول در یک جامعه بر رفتارهای افراد آن جامعه داشت. بعضی از آموزش ها از نسل های قبلی به نسل بعدی منتقل می شد و یا بعضی از اصول اخلاقی شناخته شده در یک جامعه را افراد آن جامعه خواه و نا خواه ملتزم می شدند. اما امروز با وسائل ارتباطی موجود و ارتباطات فکری و فرهنگی جهانی این موقعیت هم از بین رفته یا به شدت متزلزل شده. امروزه حادثه ای در نقطه ای از جهان واقع می شود و عرض چند دقیقه از طریق وسائل ارتباط جمعی در سطح جهان منتشر می شود، و تأثیراتی با ابعاد نا شناخته در افکار و رفتارهای انسان ها ایجاد می کند.

مشکلات اخلاقی جامعه ما و جوامع دیگر منحصر به رفتارهای فرزندان و والدین نیست، بلکه به طور کلی در رفتارهای انسان ها با یکدیگر وضعیت بحرانی برقرار است.اختلاف بین زن و شوهر ها که والدین همین جوانان هستند، اختلاف بین طرفداران یک تیم ورزشی با طرفداران تیم دیگر، اختلاف بین افراد یک سازمان، یک اداره، اختلاف بین افراد یک حزب سیاسی با افراد یک حزب دیگر، اختلاف بین سیاستمداران و رهبران سیاسی جوامع مختلف و اختلاف بین پیروان ظاهری ادیان و امثال آن ها.

142-تفاوت حکومت ابوبکر با معاویه در چه چیزی بود؟!
بخوانید

اما در هر صورت جوابی فشرده برای سؤال شما در بُعد علمی عرض می کنیم با اشاره ای به راه اجرای آن در بُعد عملی و آن این که: آموزش های دین توحیدی اگر با روش حقیقی آن ها به انسان ها عرضه شود تأثیرات عمیقی در افکار و عقاید و رفتارهای آن ها خواهد گذاشت و در مراتب بالاتر تمامی جهات فکری و رفتاری انسان ها را تغییر خواهد داد. معارف دین حقیقی یک نوع جاذبه و حلاوت فوق عادی دارد و روش های غیر عالمانه و غیر حقیقی آموزشی، موجب محبوس ماندن آن حلاوت و عدم نفوذ آن در روح انسان ها می شود. در امر آموزش انسان ها ابتداءً این مشکل باید برطرف شود.

آموزش معارف دینی باید از مطالعه در سیره شریف رسول خدا (ص) و ائمه اهل البیت (ع) شروع شود. در رفتارهای اخلاقی ذوات مقدسه معصومین (علیهم السلام) جاذبه حقیقی معارف دین توحیدی جریان دارد، و این جاذبه عامل جذب انسان ها به طرف آن می شود، به طوری که خداوند به پیامبرش فرمود:

«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ ﭐللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظّاً غَلِيظَ ﭐلْقَلْبِ لَانفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَـﭑعْفُ عَنْهُمْ وَﭐسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي ﭐلْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى ﭐللَّهِ إِنَّ ﭐللَّهَ يُحِبُّ ﭐلْمُتَوَکِّلِينَ» (آل عمران ۱۵۹) در این آیه اخلاق جاذب و لطیف پیامبر خدا (ص) عامل جذب انسان ها به سوی دین خدا معرفی شده و می فرماید اگر تو اخلاق تندی داشتی و خشن و سخت گیر بودی مردم از دور تو پراکنده می شدند.

جاذبه اخلاقی رسول خدا (ص) و ائمه اهل بیت (ع) هم همان جاذبه فوق عادی قرآن مجید است و در اصل دو نوع تجلّی از یک حقیقت است.

ایجاد گرایش در روح انسان ها بالخصوص جوانان از طریق متّصل کردن آن ها به جاذبه های اخلاقی و شخصیتی رهبران آسمانی می تواند آن ها را در مسیر تربیت دینی قرار دهد، و در این صورت، آموزش های مورد نیاز به آن ها عملی خواهد شد.

جوانان به لحاظ پاکی قلب و استعداد و آموزش پذیری وقتی با قهرمانی های اخلاقی رهبران آسمانی آشنا شدند، روش رفتار کریمانه با والدین و همسر و همکار و شهروندان را از آن ها یاد خواهند گرفت. والدین این جوانان هر قدر انسان وارسته و بزرگوار باشند، بالاخره قهرمان اخلاقی فرزندانشان نمی باشند. و غالباً در طول عمر این فرزندان اصطکاک هایی بین آن ها و والدین به وجود آمده و در هر صورت والدین آن ها انسان های عادی هستند، حتی اگر دارای بعضی از فضائل اخلاقی هم باشند، اما حساب رهبران آسمانی از انسان های دیگر جدا است. آن ها قهرمان های اخلاقی و شخصیّتی آسمانی هستند و لطافت و جاذبه فوق عادی اخلاق و محبوبیت ذاتی آن بزرگواران و تأثیری که رفتارهای آن ها در دلها ایجاد می کند، می تواند منشأ این تحوّل اخلاقی مورد بحث شود.

الیاس کلانتری

۹۴/۵/۷

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن