کلام ایام ـ ۲۷۶، شعبان المعظم ماه رحمت و رضوان خدا

imagesبخش نهم

اعیاد شعبانیه و کثرت رحمت و برکات خدا

ولادت امام سید الساجدین (علیه السلام)

کلیات

*در زمان شروع امامت حضرت سید الساجدین طوفان عظیمی جامعه دینی را فرا گرفته بود.

* تجلی جلال دین توحیدی و عظمت بی پایان آن در رفتار امام حسین ـ علیه السلام ـ و یاران او

* کنار رفتن پرده ها از روی چهره سیاه و ننگین  سپاه شیطان.

* آغاز امامت حضرت سید الساجدین ـ علیه السلام ـ در روز عاشورا

*شدت انس امام سید الساجدین ـ علیه السلام ـ به قرآن کریم.

*ظرفیت های متفاوت برای دریافت عظمت کلام خدا (عّزوجّل)

*قرآن مجید دارای مراتب متعددی از تأثیرات علمی و اخلاقی می باشد.

*مراتب برترجاذبه های قرآن و تأثیرات آن اختصاص به حجت های پروردگار عالمیان و صاحبان مقام عصمت دارد!

* انسانهای دارای علم و استعداد و ادراک عادی هم از کمالات و جاذبه های قرآن مجید متناسب با ظرفیت روحی خود بهره مند می شوند.

* اثر مجالست با قرآن در کلام امیر المؤمنین علی (علیه السلام)

* لازم است انسانها از عظمت و قدرت متمرکز در قرآن برای زندگی خود و تغییر اخلاق و رفع نیازهای خود بهره برداری کنند.

* نیمه شعبان طلیعه تحول قدسی جهانی

* عید نیمه شعبان و ولادت حضرت ولی عصر امام مهدی (علیه السلام)

* همه ذوات مقدسه معصومین و پیامبران قبلی در فضائل قیام و ظهور حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ سهیم هستند.

* * * * * * * * *

در روز پنجم ماه معظم شعبان درِ دیگری از رحمت و برکات خدای سبحان به روی عالم انسان ها باز شده و آن عبارت است از وقوع ولادت امام سید الساجدین علی بن الحسین (علیهما السلام) و این حادثه مبارک سبب افزایش فضائل و برکات این ماه نورانی شده است.

امام سید الساجدین – علیه السلام –  در شرایطی پرچم دین توحیدی را به دست گرفت و آن را بر افراشت  که طوفانی عظیم و سنگین جامعه دینی را فرا گرفته بود! آن بزرگوار لازم بودکشتی طوفان زده دین توحیدی را در دریائی متلاطم  و از میان امواج سنگین و شکننده حوادث عبور دهد و به ساحل امنی برساند. 

امامت آن بزرگوار در روز عاشورا و در میدان آن جنگ عظیم شروع شد. در آن روز تاریخی قدرت و جلال دین توحیدی و عظمت های بی پایان آن از رفتار حضرت سیدالشهدا امام حسین – علیه السلام – و حدود یکصد نفر از مجاهدان تجلی کرد و چهره سیاه و ننگین نفاق و دروغگویی و عوام فریبی دین سازان متقلب را برای جهانیان آشکار ساخت در جریان آن نهضت باشکوه چهره زیبای معارف دین آسمانی در افقی بسیار رفیع تجلی کرد،به صورتی که هرگز و با هیچ قدرتی دشمنان دین خدا و پیروان شیطان نخواهند توانست آن چهره نورانی و امواج عظیم آن نور قدسی را پنهان کنند

امام سید الساجدین – علیه السلام – در حادثه عاشورا و در فضای آن جنگ تاریخی عظیم حضور داشت و با وجود ابتلاء به بیماری شدید که از نظر جسمانی او را ناتوان کرده بود، از پدر بزرگوارش حضرت امام حسین – علیه السلام – اذن  جهاد و رفتن به میدان جنگ را طلبید، اما امام – علیه السلام –  به او اذن نداد و او را وصیّ وجانشین خود قرار داد و سرپرستی خاندان رسالت و اداره جامعه دینی در جهات معنوی و حمایت و دفاع از دین توحیدی را بر عهده او گذاشت.

قبلاً مقاله ای در چنین ایام درباره ولادت آن حضرت و نقش او در حفاظت  از دین خدا و انتشار معارف حقیقی آن منتشر شد و در آن مقاله بحث منتهی شد به ذکر و توضیح بعضی از سخنان آن بزرگوار(۱) و در ماه شعبان سال ۱۳۹۶ در انتهای مقاله ای به همین مناسبت متعهد شدیم که آن بحث را به صورت شرح و توضیح دعای شریف «ابوحمزه»  ادامه دهیم و آن بحث را شروع کردیم (۲) اما موفق به ادامه آن نشدیم. اکنون در این مقاله  ذکر و توضیح  موارد دیگری  از سخنان آن بزرگوار را ادامه می‌دهیم و اگر توفیق خدای تعالی و عنایات او حاصل شد،شرح «دعای ابوحمزه» را در چند روز دیگر و در اول ماه مبارک رمضان شروع خواهیم کرد ( انشاءالله تعالی)

در مقاله فوق الذکر:

۴۸ـ  کلام  ایام،  چهار مورد از سخنان امام سید الساجدین – علیه السلام – با توضیحی اندک و مختصر ذکر شد و در این بخش احادیث انتخاب شده را از همان شماره ادامه میدهیم :

۵ ـ  از امام علی بن الحسین   ـ علیهما السلام ـ  نقل شده است که فرمود: 

«لَوْ مَاتَ مَنْ بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ یَکُونَ الْقُرْآنُ مَعِی وَ کَانَ (ع) إِذَا قَرَأَ مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ یُکَرِّرُهَا حَتَّى کَادَ أَنْ یَمُوت» (۳) یعنی: اگر تمام انسانها که بین مشرق و مغرب هستند از دنیا بروند [ و هیچ انسانی در روی زمین نباشد]  من احساس تنهایی  و وحشت نمی کنم  اگر قرآن با من باشد. 

 این حدیث  شریف از زیباترین سخنان درباره جاذبه قرآن مجید و آرامش یافتن و اطمینان قلبی پیدا کردن از ناحیه «ذکر الله» است، یعنی در کلام خدا آن چنان جاذبه و تاثیری وجود دارد که اگر همراه یک انسان مستعد و با ظرفیت روحی لازم جهت دریافت و جذب آن عظمت بی انتها باشد، او احساس تنهایی و دلتنگی نخواهد داشت و انس گرفتن با آن کلام آسمانی او را از تنهایی کفایت خواهد کرد.

اما این ظرفیت برای دریافت عظمت کلام خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – در همه انسان ها وجود ندارد لذا امام – علیه السلام -عدم وحشت ( تنهایی ) را درباره شخص خود فرمود. از این حدیث شریف و تدبر و تفکر در آن بطور ضمنی چند نکته علمی و اخلاقی لطیفی حاصل می‌شود از جمله

یکم: قرآن کریم دارای مراتب متعددی از جاذبه و عظمت و تاثیر می باشد.که برترین مراتب آن اختصاص به قوه ادراکی و روح شریف متعالی حجتهای پروردگار عالمیان و صاحبان مقام عصمت دارد ،که یکی از آنها هم وجود مبارک امام سید الساجدین – علیه السلام – است.

 اما انسانهای عادی و صاحبان علم و استعداد و ادراک عادی هم از کمالات و جاذبه‌های قرآن مجید بهره و نصیبی دارند و این بهره برداری و اثر پذیری متناسب با موقعیت آنها از نظر علم و استعداد روحی و قوه ادراکی است.

دوم: در انسان ها عواملی موجب نوعی غفلت درباره قرآن و علوم متمرکز در آن و جاذبه ها و تأثیرات آن می شود و مانع بهره برداری بیشتر و مطلوب از عظمت ها و تأثیرات آن ها می گردد. ـ البته ساحت مقدس رهبران آسمانی منزه از این نوع غفلت و هرنوع  غفلت دیگر است ـ اگر این غفلت از روح انسان ها برطرف شود آنها در هر روز از عمر خود و در هر مجالستی با قرآن کریم در حوزه جاذبه ها و تأثیرات بیشتری از آن قرار خواهند گرفت و به موقعیت حجتهای پروردگار عالمیان در دریافت  تأثیرات قران نزدیکتر خواهند شد.

امام امیرالمؤمنین علی – علیه السلام-  در یکی از خطبه‌های خود در این زمینه می فرماید :

«وَ مَا جَالَسَ هَذَا الْقُرْآنَ أَحَدٌ إِلَّا قَامَ عَنْهُ بِزِيَادَةٍ أَوْ نُقْصَانٍ، زِيَادَةٍ فِي هُدًى أَوْ نُقْصَانٍ مِنْ عَمًى؛ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ عَلَى أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَ لَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًى» (۴) یعنی: و هیچ کس با این قرآن همنشین نشد جز اینکه به زیادت یا نقصانی رسید، زیادت و افزایش در هدایت،یاکاهش درنابینایی! و بدانیدکه برای هیچکس بعد از[  آشنایی  با]  قرآن نیازی نخواهد ماند و کسی بدون قرآن  بی نیاز نخواهد شد.

این کلام شریف از وجود مبارک امیر المؤمنین – علیه السلام – اشاره دارد به اینکه تأثیرپذیری از جاذبه های قرآن برای انسان‌ها صورت استمراری خواهد داشت و در هر مجالستی با قرآن ، یعنی تدبر و توجه بدون غفلت بهره علمی و اخلاقی جدیدی نصیب او خواهد شد.

سوم: این کلام نقل شده از وجود مبارک امام سیدالساجدین ارتباطی دارد با آیه کریمه ذیل که فرمود :

« لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يتَفَكَّرُونَ »(الحشر/۲۱)  یعنی: اگر این قرآن را بر کوهی نازل می کردیم، آن کوه را می دیدی که از خشیت خدا خاشع  و از هم پاشیده شده و این مثل ها را برای مردم می زنیم ،تا بلکه آنها بیندیشند.

 مراد این است که در قرآن مجید چنین قدرت و عظمت و تأثیری وجود دارد که اگر آن قدرت و تأثیر به صورت ظاهری و آشکار در می آمد و خدای تعالی آن را بر کوهی نازل می کرد ، آن کوه با صلابت و استحکام و دارای عظمت زیاد از هم می پاشید.

چهارم: لازم است انسان ها از عظمت و قدرت متمرکز در قرآن برای زندگی خود و تغییر اخلاق خود و رفع نیازها و از میان برداشتن مشکلات خود بهره برداری کنند و غفلت به وجود آمده در قلوب خود و عوامل آن غفلت ها را از بین ببرند.

۶ـ  امام رضا – علیه السلام -از امام علی بن الحسین ـ علیهما السلام  ـ نقل کرده است که فرمود :

«أَلدُّعاءُ يَدْفَعُ الْبَلاءَ النّازِلَ وَ ما لَمْ يَنْزِلْ» (۵) یعنی: دعا بلاء نازل شده را دفع می کند و آنچه را[هنوز]  نازل نشده ، مراد از حدیث شریف این است که وقتی بلایی برای یک انسان نازل شد، او می تواند با دعا و درخواست از پروردگارش از آن بلاء و ادامه‌اش خلاص شود.همچنین امکان دارد قبل از گرفتاری و نزول یک بلاء، با دعا و درخواست از پروردگارش از آن بلاء و گرفتاری معاف شود. یعنی دعای او مانع نزول بلاء شود.و امکان دارد این نکته هم در حدیث شریف ملحوظ شده باشد که یکی از فواید دعای بنده رفع بلاهای نازل شده و جلوگیری از بلاهائی باشد که هنوز نازل نشده اما اعمال انسان سبب تقدیر آن بلاء شده است.

توضیح بیشتر اینکه یکی از انواع استجابت دعای انسان از طرف پروردگارش، دفع بعضی از بلاها است.  یعنی اگر خدای تعالی بنابر حکمتی دعای بنده اش را مطابق درخواست او نپذیرد و خواسته معین او را عطا نکند، در مقابل در اثر دعای بنده بلایی را از او برطرف  خواهدکرد  و یا چیز دیگری که به نفع  بنده دعا کننده است به او عطا خواهد فرمود. بطوریکه امیرالمومنین علی – علیه السلام – فرمود :

«رُبَّمَا سَأَلْتَ الشَّیْ‏ءَ فَلَا تُؤْتَاهُ وَ أُوتِیتَ خَیْراً مِنْهُ عَاجِلًا أَوْ آجِلًا أَوْ صُرِفَعَنْكَ لِمَا هُوَ خَیْرٌ لَكَ فَلَرُبَّ أَمْرٍ قَدْ طَلَبْتَهُ فِیهِ هَلَاكُ دِینِكَ لَوْ أُوتِیتَهُ فَلْتَكُنْ مَسْأَلَتُكَ فِیمَا یَبْقَى لَكَ جَمَالُهُ وَ یُنْفَى عَنْكَ وَبَالُهُ فَالْمَالُ لَا يَبْقَى لَكَ وَ لَا تَبْقَى لَهُ»  (۶) یعنی:  ای بسا چیزی را از خدادرخواست کنی، اما آن به تو داده نشود ،اما در مقابل  چیزی بهتر از آنچه خواسته ای به تو داده شود یا در دنیا یا در آخرت ! یا آن خواسته از تو برگردد برای چیزی که برای تو بهتر است و چه بسا آنچه را درخواست کرده ای اگر به تو داده شود ، هلاکت دینت  در آن خواهد بود، پس لازم است درخواست تو در چیزی باشد که جمالش برای تو باقی می ماند و وبالش از تو دور می شود. و مال برای تو  باقی نمی ماند  و تو هم برای  آن  باقی نمی مانی (۶)

کلام ایام – 297، محرم الحرام و شکوه و جلال مراسم عزای حسینی (علیه السلام)
بخوانید

مراد این است که دعای حقیقی بنده  حتما و قطعاً مستجاب می شود ، بطوریکه که او یا حاجت  مورد خواست خود را  دریافت می کند و یا چیزی بهتر از آن را ! و اگر آنچه را درخواست کرده به ضرر او باشد  خدای تعالی به جای آنچه  او در خواست کرده چیزی بهتر از آن را به  او عطا می کند ـ دیر یا زود ـ  و یا بلایی را از او دفع می کند و  بطور قطع دعای بنده  ـ  در صورتی که حقیقی باشد  ـ هرگز عبث و بی فایده نخواهد بود

عید نیمه شعبان و ولادت حضرت ولی عصر

امام مهدی (علیه السلام)

شب و روز نیمه شعبان در فضای فضائل این ماه معظم رفعت خاصی دارد. قبلاً به مناسبت این شب و روز مبارک در سال ۱۳۹۶ سلسله مقالاتی تحت عنوان:

«نیمه شعبان طلیعه تحول قدسی جهانی» در سایت حکمت طریف منتشر شد (۷) توصیه می کنیم این مقالات مورد مطالعه  یا توجه مجدد قرار بگیرد. در ضمن آن مقالات موضوع یک تحول علمی و اجتماعی جهانی و ارتباط آن با ولادت آخرین حجت پروردگار عالمیان وجود مبارک امام عصر حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ و فضائل ماه شعبان مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

لازم به تذکر است که تحول فضای فکری و علمی و اجتماعی درسطح جهان احتیاج به علم و قدرتی دارد از نوع آنچه در پیامبران خدا ـ سلام الله علیهم ـ وجود داشت و دلائل قطعی آشکاری وجود دارد که آن تحول مبارک در حادثه ظهور آخرین مصلح آسمانی حضرت امام مهدی «عجل الله تعالی له الفرج » تحقق خواهد یافت.

در مقالات مربوط به حادثه نهضت عاشورا اشاره کردیم به اینکه در قدرت عظیم به وجود آمده در آن نهضت مقدس، فضائل علمی و اخلاقی همه ذوات مقدسه معصومین ـ علیهم السلام نقش و تأثیر داشته و حتی پیامبران قبلی ـ علیهم السلام ـ و در محصول تحقق یافته از آن نهضت عظیم همه پیامبران و امامان معصوم (علیهم السلام ) سهمی داشتند! در جریان نهضت جهانی حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ هم موضوع شبیه همان است! و در اصل هم حادثه عاشورا و نهضت مقدس حسینی (علیه السلام) ظرف ظهور و تجلی عظیم ترین مرتبه از اراده و قدرت ذات قدوس الله ـ جلّ جلاله ـ بود و هم در جریان حادثه ظهور و قیام امام مهدی ـ علیه السلام ـ همان اراده و قدرت تجلی خواهد یافت. و پیامبران خدا و همه امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ در فضائل حاصل شده از آن تحول جهانی سهیم و شریک خواهند بود. همچنانکه در روایات متعددی از ظهور حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ همزمان با ظهور حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ و همکاری با آن حضرت جهت تأسیس و برقراری حکومت دینی جهانی خبر داده شده است.

در این بخش قطعه ای از یک مقاله منتشر شده قبلی را عیناً نقل می کنیم:

«پیامبران خدا هر کدام عامل جریان موجی از آن دریاهای نور به عالم انسان ها بوده اند. با بعثت آخرین پیامبر و نزول آخرین کتاب آسمانی، جریان عظیم ترین و متعالی ترین امواج از دریاهای نور از عالم «ربوبیّت» الله به عوالم وجود برقرار شد.

جریان نور در مراتب متعالی از عالم ربوبیّت الله به عالم انسان ها بعد از ظهور پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و نزول قرآن کریم به جریان دائمی تبدیل شد و این جریان قطع شدنی نیست.

استمرار جریان نور خداوند به عالم انسان ها از طریق وجود قدسی اوصیاء آن حضرت، یعنی ذوات مقدسه ائمه اهل البیت (علیهم السلام) برقرار ماند. ظرفیت لازم برای انتقال آن جریان عظیم فقط در وجود قدسی و روح متعالی مقام عصمت و امامت قرار دارد.

اما در تمام طول تاریخ زندگی انسان ها تا زمان ما بطور مستمر در سر راه تابش نور خداوند به فضای زندگی آن ها موانعی وجود داشته و این موانع مشکلات عظیمی برای انسان ها ایجاد کرده است. همیشه در مقابل پیامبران خدا و مصلحان اجتماعی و پیروان آن ها، و فعالیت های اصلاح طلبانه آن ها، عده ای تبهکار و مفسده جو و غارتگر حقوق انسان ها هم فعال بوده اند. زندگی تبهکارانه این گروه همیشه در تاریکی ها ادامه می یافت و آن ها از هر طریقی که امکان پذیر بوده مانع انتشار نور خدا در فضای زندگی انسان ها می شدند.

اما خداوند اراده کرده است که تابش نور خود را در عالیترین مراتب کمال بین خود و بندگانش برقرار کند، و تلاش تبهکاران و مخالفان دین توحیدی در جهت جلوگیری از تابش نور خدا، مثل تلاش عده ای از انسان ها است که می خواهند با دهان های خود نور آفتاب را خاموش کنند!!! که البته این تلاش ها بطور قطع به شکست نهائی منتهی خواهد شد. بطوریکه خداوند فرمود:

  «يرِيدُونَ أَنْ يطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ» (التوبة/۳۲) یعنی می خواهند نور خدا را با دهان های خود خاموش کنند، اما خداوند جلوگیری می کند ]از کار آن ها[ تا نور خود را کامل کند، هر چند کافران را خوش نیاید.

مخالفان انتشار نور خدا که برای برقراری ظلمت ها و فسادها و تبهکاری ها تلاشی می کردند، جهت رسیدن به اهداف خود از هیچ جنایتی و هیچ فعالیت تبهکارانه ای خودداری نمی کردند، آن ها برای فاصله انداختن بین مردم و پیامبران خدا دروغ ها به هم بافتند و به پاک ترین و متعالی ترین انسان ها که تربیت یافته های مستقیم خداوند بودند، تهمت ها زدند! و امروزه این نوع فعالیت ها در سطح جهانی بسیار گسترده شده و عامل فریب عده زیادی از انسان ها هم شده است.

تبهکاران مورد بحث چه از کفار و چه از پیروان ظاهری و دروغین ادیان آسمانی، در آخرین مرتبه از فعالیت های خود جهت خاموش کردن نور خدا به کشتن پیامبران خدا و طرفداران و پیروان حقیقی آن ها اقدام می کردند. بطوریکه عده ای از پیامبران خدا بدست یهود کشته شدند!!! و این تبهکاران مدعی پیروی از حضرت موسی (علیه السلام) مدت ها در تعقیب حضرت عیسی (علیه السلام) بودند جهت پیدا کردن و کشتن او، تا جائی که آن بزرگوار نتوانست در یک جای ثابت و معینی ساکن شود و به ارشاد انسان ها بپردازند و دائماً در حال فرار و اختفاء به سر می برد.

سرانجام مخالفت با سفیران پروردگار عالم منتهی شد به کارشکنی تبهکاران در مسیر نشر معارف دین توحیدی و آخرین کتاب آسمانی یعنی قرآن کریم و اقدام به کشتن پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و جانشینان آن حضرت یعنی ذوات مقدسه امامان معصوم (علیهم السلام) و رهبران آسمانی در عرصه فعالیت های فداکارانه خود در حفاظت از دین خدا و معارف آن جان های خود را فدا کردند و به مقام شهادت رسیدند. که در رأس آن ها وجود مبارک امیرالمؤمنین علی، امام حسن مجتبی و امام حسین سیدالشهداء (علیهم السلام) قرار دارند. اما با وجود همه مشکلات و فشارهای سیاسی امامان معصوم (علیهم السلام) هدایت جامعه دینی را در بحران های شدید سیاسی، از جهت فرهنگی و علمی به عهده گرفتند و مانع تخریب بنای شکوهمند آن شدند.

سرانجام تمام آن ذوات مقدسه، در راه حمایت از دین خدا و ارشاد انسان ها به جاده حقیقی حیات، بدست حکومت های تبهکار و منافقان فریبکار به شهادت رسیدند. اما خداوند اراده فرموده تا نور خود را کامل کند و دین خود را در سطح عالم مستقر کند و همه ظلمت ها و تاریکی ها را برای همیشه از بین ببرد. لذا آخرین حجت خود و آخرین وصی پیامبرش را از نظرها مستور فرمود و آن وجود مبارک را جهت اجرای اراده اش در سطح عالم، حفظ کرد. و اراده فرموده است که در زمان و شرایط مناسبی بوسیله آن وجود مبارک تمام تاریکی ها و تباهی ها را از بین ببرد و نور خود را در تمام عالم منتشر کند.» (۸)

در حادثه ظهور و فعالیت پیامبران خدا مراتبی از علم و قدرت و اراده خدای سبحان برای نشان دادن راه زندگی حقیقی برای انسانها و ارشاد و هدایت آنها به مقصد آفرینش به جریان افتاد و عالیترین مراتب انتشار نور علم و هدایت خدا نسبت به بندگان در جریان بعثت پیامبر خاتم حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و نزول قرآن مجید یعنی آخرین کتاب آسمانی تحقق یافت! و زمانی که دین خدا و معارف آن در اثر مخالفت ها و کارشکنی های پیروان شیطان و دشمنان پیامبران و در رأس آنها تبهکاران از یهود  متحمل ضربات سنگینی شد،همان تبهکارانی که کار اصلی آنها مخالفت با پیامبران و مصلحان اجتماعی و کشتن آنها بوده، و به آن افتخار می کردند! در چنان وضعیتی نهضت مقدس عاشورا با رهبری یکی از اوصیاء و جانشینان پیامبر خاتم حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و فرزند او،یعنی حضرت سید الشهداء امام حسین ـ علیه السلام ـ تحقق یافت.

در آن حادثه قدرت عظیم توحید پروردگار عالمیان ـ عّزوجّل ـ و نور اسماء و صفات او در صورت فضائل انسانی و کرامات اخلاقی سپاه خدا و شجاعت و بصیرت و غیرت و جوانمردی و حمایت از دین خدا و حقوق انسانها در زیبا ترین صورتها تجلی کرد، همان قدرتی که یک گروه اندک حدود یکصد نفری را در مقابل سی هزار تبهکار و پیرو شیطان قرار داد. بطوریکه در مرحله ای از آن جنگ نابرابر چندین هزار نفر از سپاه شیطان از مقابل آن گروه اندک عقب نشینی کرده و با فضیحت و رسوائی فرار کردند و پراکنده شدند. قدرت روحی آن گروه اندک از سپاه خدا در جنگ با آن گروه چند هزار نفری از شگفت آورترین حوادث تاریخ حیات انسانها است.

حادثه عاشورا چهره حقیقی و زیبای دین توحیدی را آشکار کرد و جریان برکات خدا را در فضای زندگی انسانها برقرار کرد و در حادثه ظهور و قیام حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ تابش نور گسترده توحید همه فضای عالم را روشن خواهد ساخت بطوریکه در تمام نقاط جهان از تاریکی جهل و شرک و نفاق و فساد و تبهکاری هیچ اثر و نشانه ای باقی نخواهد ماند.

( ان شا الله تعالی ) و به امید آن روز

الیاس کلانتری

۱۳۹۸/۲/۱۲

..

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن