تفسیر کاربردی قرآن کریم – ۸

در شماره ی قبلی موضوع «استجابت دعا» و اوصاف «دعای حقیقی» محور بحث قرار گرفت و ادامه بحث به این شماره موکول شد. و در این نوشتار شرایط دیگری از استجابت خدای سبحان درباره ی دعاها را ادامه می دهیم.

موضوع مهم دیگر در این زمینه « حالات روحی » بنده در زمان دعا و نقش آن در استجابت می باشد. البته این موضوع کلی یعنی « حالات روحی بنده در مقام دعا » به چند موضوع فرعی ارتباط می یابد ، که بعضی از آنها را مورد بحث قرار می دهیم. یقین به استجابت دعا و اطمینان قلبی نسبت به آن.

خدای سبحان در مقام نقل داستان زندگی حضرت مریم و سرپرستی او از ناحیه حضرت زکریا -علیه السلام- و دعای مادر  حضرت مریم و نذر او می فرماید:

« فَلَمَّا وَضَعَتۡهَا قَالَتۡ رَبِّ إِنِّي وَضَعۡتُهَآ أُنثَىٰ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا وَضَعَتۡ وَلَيۡسَ ٱلذَّكَرُ كَٱلۡأُنثَىٰۖ وَإِنِّي سَمَّيۡتُهَا مَرۡيَمَ وَإِنِّيٓ أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ ٱلرَّجِيمِ » ( آل عمران / ۳۶ ) یعنی : و وقتی او را به دنیا آورد گفت: پروردگار من بچه دختر آوردم و خدا داناتر بود به آنچه او [به دنیا] آورده ، و من او را « مریم» نام گذاشتم ، و او و نسل او را از شیطان رانده شده در پناه تو قرار می دهم.

و در ادامه مطلب و در آیه بعدی می فرماید:

«فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا ۖ كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا ۖ قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّىٰ لَكِ هَٰذَا ۖ قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۖ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ» ( آل عمران / ۳۷ ) یعنی: پس پروردگارش دعای او را به وجهی نیکو قبول فرمود و آن را به خوبی پرورش و رشد داد و زکریا را عهده دار سرپرستی او قرار داد ، هرگاه زکریا در محراب عبادت او وارد می شد ، نزد او رزقی [فوق عادی] می یافت [و روزی به او] گفت: ای مریم این از کجا برای تو آمده؟ او گفت: از نزد خداست. همانا خدا هرکس را بخواهد بدون حساب [یا از جایی که گمان نمی رود] رزق می دهد.

در این دو آیه زمینه ذکر و بیان یک موضوع بسیار مهم و شگفت انگیز فراهم شده است و آن عبادت است از یک دعا و درخواست غیر متعارف از خدای سبحان و استجابت آن دعا. و خدای کریم در این زمینه فرمود:

«هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُۥۖ قَالَ رَبِّ هَبۡ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةٗ طَيِّبَةًۖ إِنَّكَ سَمِيعُ ٱلدُّعَآءِ »( آل عمران / ۳۸ ) یعنی: زکریا در همان زمان یا مکان عرض کرد، پروردگار را از نزد خود به من فرزندی پاک عطا کن، همانا تو شنونده دعا هستی.

یعنی وقتی حضرت زکریا ظهور کرامتی از پروردگار عالمیان را برای حضرت حضرت مریم مشاهده کرد، دعا و دریافت رحمتی فوق عادی از پروردگارش به ذهنش خطور کرد.

قابل ذکر است که چون زکریا یکی از پیامبران خدا بود، طبعاً می دانست که خدای سبحان بر هر کاری قادر است و اینکه او دعاهای بندگانش را قبول می کند و حاجات مورد نظر آنها را به آنها عطا می کند. اما قابل توجه است که او در وقت مشاهده کرامت خاص خدای سبحان نسبت به حضرت مریم، آن درخواست را به عمل آورد.

توضیح اینکه: مادر حضرت مریم یقین داشت که خدا به او فرزندی عطا خواهد کرد و گمان می کرد که آن فرزند پسر خواهد بود، او آن فرزند را قبل از تولد جهت خدمت در «مسجد الاقصی» در بیت المقدس نذر کرده بود. سرپرستی حضرت مریم به عهده حضرت زکریا قرار گرفت و او بعداً برای حضرت مریم محل عبادتی قرار داد و کسی حق ورود به محراب عبادت او را نداشت و خود زکریا -علیه السلام- که سرپرستی حضرت مریم را بر عهده داشت بارها وقتی به محل عبادت او وارد شد، در نزد او رزقی را مشاهده کرد که غیر عادی بود، لذا یک روز از او سؤال کرد که آن رزق ازکجاست؟ و حضرت مریم در جواب عرض کرد که آن رزق از نزد خداوند [از طریق غیر عادی] برای او نازل شده. وقتی حضرت زکریا آن کرامت خاص خدای سبحان را به حضرت مریم مشاهده کرد و تحت تاثیر خاصی قرار گرفت، به فکر دریافت رحمتی خاص از ناحیه خدای سبحان افتاد و دعا کرد و از او درخواست فرزندی نمود. در حالیکه که خود او در مرحله ای از عمر خود قرار داشت که بطور عادی یک مرد در آن سن و مرحله ای از عمر دارای فرزندی نمی شود و علاوه بر آن همسرش هم «عقیم» بود و دارای فرزندی نمی شد.

اما دعای حضرت زکریا -علیه السلام- مستجاب شد و ملائکه او را از طرف خدای سبحان به اعطای فرزندی پاک و صالح بشارت دادند.منظور ظهور حضرت عیسی -علیه السلام- و پیامبری از صالحان خواهد بود.

حضرت زکریا از آن بشارت شگفت زده شد! و عرض کرد: پرورگارا، چگونه من دارای فرزند خواهم شد، در حالی که به مرحله ی بالای پیری رسیده ام و همسرم هم عقیم است؟ خدای سبحان فرمود: این چنین «الله» آنچه را بخواهد و مشیتش به آن تعلق بگیرد، انجام می دهد و آن مشیت تحقق پیدا می کند.

نکته بسیار مهم آیه کریمه -آیه ۳۸- و تفسیر کاربردی آن در کلمه «هُنَالِكَ» قرار دارد. یعنی: در آنجا و در آن وضعیت که حضرت زکریا کرامت خاص پروردگار عالمیان را نسبت به حضرت مریم مشاهده نمود، دعا کرد و در دعای خود فرزندی پاک و دارای فضائلی از پروردگارش درخواست کرد و دعای او مستجاب شد و ملائکه استجابت دعای او را اعلام کردند و به او بشارت دادند.

طبعاً حضرت زکریا -علیه السلام- که دارای مقام نبوت و علم مخصوص مربوط به آن مقام بود، قبل از آن رویداد و وقوع آن جریان هم می دانست که خدای سبحان بر هر کاری قادر است! اما او زمانی آن درخواست را به عمل آورد که کرامت پروردگار عالمیان را نسبت به حضرت مریم مشاهده کرد و در همان مکان یعنی محل عبادت حضرت مریم پروردگارش را خواند و از او درخواست کرامتی نمود و آن عبارت بود از اعطای فرزندی به او که در شرایط عادی امکان پذیر نبود، اما در اثر آن دعا خواسته او محقق شد و دعای او به مرتبه اجابت رسید.

وقوع آن جریان و بیان خدای سبحان در آیات فوق الذکر نشان دهنده موضوع تاثیر و نقش حالات روحی انسان ها در استجابت دعای آنها و دریافت خواسته ها و نیازهای آنها از پروردگار عالمیان است.

کلام ایام - 35، گردش کنار نهری در بهشت
بخوانید

خدای سبحان با ذکر آیات مورد بحث راهی را به بندگانش نشان داده است که آنها می توانند از آن طریق به خواسته های خود برسند، اگر چه آن خواسته ها در شرایط عادی تحقق نمی یابد.

آیه کریمه اصلی مورد بحث یعنی آیه ۳۸ سوره آل عمران متضمن چند نکته تفسیری است که بعضی از آنها را مورد بحث فشرده ای قرار می دهیم:

آیه مورد نظر را مجددا ذکر می کنیم و نکات مورد نظر را در آن مورد دقت قرار می دهیم.
«هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُۥۖ قَالَ رَبِّ هَبۡ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةٗ طَيِّبَةًۖ إِنَّكَ سَمِيعُ ٱلدُّعَآءِ»

یکم: کلمه «هُنَالِكَ » یعنی در آنجا یا در آن زمان، بطور ضمنی اشاره ای دارد به تأثیر و نقش زمان و حالات روحی انسان در «استجابت دعا» و تحقق شرایط «دعای حقیقی» از جمله توجه عمیق قلبی به دعاهای مستجاب قبلی درآن موقعیت و امثال و موارد مشابه آن علم انسان نسبت به اصل موضوع و جهات مختلف آن برای رسیدن به خواسته ها صرفاً و به تنهایی کفایت نمی کند و عوامل دیگری هم در جریان امور دخالت خواهد داشت. یعنی: موضوع، ارتباط پیدا می کند با موضوع نقش زمان و مکان در استجابت دعا و تحقق خواسته ها مثل استجابت دعا بعد از خواندن نماز و قرائت قرآن و ساعتی در روز از جمله وقت نماز ظهر و شب و روز جمعه وساعات آخر شب وشب و روز اعیاد دینی و مسجد الحرام و مسجد النبی -صلی الله علیه و آله- در مدینه و حرم حضرت سید الشهداء -علیه السلام- در کربلا بالخصوص تحت «قبّه» شریف و حرم های ائمه اهل البیت -علیهم السلام- و امثال آنها.

دوم: «یقین» به استجابت دعا و اطمینان قلبی نسبت به آن، گاهی و یا حداقل در بعضی مراتب آن، علاوه بر علم قبلی نسبت به اصل موضوع، از طریق مشاهده ی دعاهای مستجاب شده و یا حداقل از ناحیه شنیدن آنها تحقق می یابد.لذا در قرآن مجید دعاهای مستجاب متعددی در ضمن نقل قصه های پیامبران و پیروان آنها ذکرشده است، از جمله :

۱ـ  «وَنُوحًا إِذۡ نَادَىٰ مِن قَبۡلُ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ فَنَجَّيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥ مِنَ ٱلۡكَرۡبِ ٱلۡعَظِيمِ» ( انبیا/۷۶) در این آیه کریمه نجات حضرت نوح و اهل او از گرفتاری عظیم از ناحیه دعا و ندا معرفی شده است.

قابل توجه و دقت است که بعد از ذکر اصل دعای آن حضرت فرمود:
«فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ» از حرف «ف» که در این عبارت به کار رفته روشن می شود که دعای حضرت نوح، استجابت خدای سبحان را به دنبال داشته و همچنین از کلمه «فَنَجَّيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥ» بر می آید که آن دعا عامل وسبب استجابت پروردگار عالمیانِ و نجات نوح -علیه السلام- و همراهان او شده، یعنی دعای انسان ها با اراده ی خدای سبحان درباره ی آنها ارتباط دارد.

۲ـ در آیه بعدی و در ادامه کلام، درباره آن حادثه می فرماید:
«وَنَصَرۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِـَٔايَٰتِنَآۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمَ سَوۡءٖ فَأَغۡرَقۡنَٰهُمۡ أَجۡمَعِينَ» (انبیاء /۷۷) در این آیه کریمه اعلام شده است که نصرت پروردگار عالمیان درباره بندگانش به اعمال و رفتارها و دعای آنها ارتباط دارد و بدون دعا انسان به خواسته های خود ویا حداقل بعضی خواسته ها و نیازهای خود نخواهد رسید.

دیگر اینکه نصرت خدای سبحان به بنده ها با اشکال وصورت های مختلف جریان می یابد. اعم از اشکالی که شناخته شده و متداول بین انسان ها است و یا غیر منتظره و از نوع ناشناخته قبلی! مثل غرق شدن قوم نوح با آب فراوانِ بیش از حد محاسبه و نوع شناخته شده و جریان یافته از طریق عادی.

یعنی اینکه خدای سبحان در صورتی که بندگانش به وظایف بندگی و عبادت خود عمل کنند و تحت فشارها و اذیت های کفار قرار بگیرند، آنها را یاد می کند اگرچه از طریق ناشناخته و غیر قابل پیش بینی و نصرت آسمانی.

۳ـ«وَأَيُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَسَّنِيَ ٱلضُّرُّ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّـٰحِمِينَ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ فَكَشَفۡنَا مَا بِهِۦ مِن ضُرّٖۖ وَءَاتَيۡنَٰهُ أَهۡلَهُۥ وَمِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَا وَذِكۡرَىٰ لِلۡعَٰبِدِينَ»( انبیاء / ۸۳-۸۴) در این دو آیه کریمه هم مواردی از نزول رحمت خاصه خدای سبحان در اثر دعای بعضی از بندگانش ذکر شده، و ابتداءً اشاره ای شده به یک « ادب توحیدی» که ازحضرت ایوب در دعا و خطاب به پروردگارش صادر شده و آن اینکه از گرفتاری های خود که یکی از آنها بیماری او بود به پروردگارش شکایت می کند.

دیگر اینکه متذکر رحمت و برکاتی از خدای رحیم و کریم نسبت به مخلوقاتش می شود و از آن رحمت با رعایت ادبی جمیل درخواست می کند.

دیگر اینکه آن بیماری و گرفتاری های دیگر را به شیطان نسبت می دهد و نه به پروردگارش. یعنی، برخلاف روش افراد جاهل، عوامل گرفتاری ها و مشقت ها را به خداوند نسبت نمی دهد، اما نجات از گرفتاری ها را از ناحیه او می داند و از او تقاضای کمک می کند.

و دیگر این که خدای سبحان راهِ برطرف شدن گرفتاری ها را از ناحیه دعای بنده و ارتباط خاص او با پروردگارش و از ناحیه رحمتی خاص از جانب خودش معرفی می کند و همچنین دعای حضرت ایوب و دیگران را منتهی به استجابت اعلام می کند و بعد از ذکر دعای او می فرماید:

«فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ فَكَشَفۡنَا مَا بِهِۦ مِن ضُرّٖۖ …» یعنی: دعای او را مستجاب کردیم، پس [با آن استجابت] گرفتاری او را برطرف کردیم و اهل او را مجدداً به او برگردانیم. با اضافاتی و آن رحمتی بود از جانب ما نسبت به او و تذکری نسبت به مؤمنان.

اینجا می شود گفت: مراد این است که آن عطایا و عنایات نسبت به ایوب -علیه السلام-، نوعی یادآوری و آموزش برای اهل عبادت و مؤمنان است و هم می شود، گفت: علاوه بر جریان آن حوادث و اعطاء نیازهای ایوب، ذکر آن در کتاب آسمانی هم نوعی تذکر و یادآوری و آموزش برای اهل ایمان و خداپرستان است.

باز در این مقاله هم به انتهای بحث در موضوع مورد نظر نرسیدیم اما جهت رعایت اختصار به همین مقدار اکتفاء می کنیم و موضوع مورد بحث را در شماره بعدی -ان شاء الله- ادامه خواهیم داد.

الیاس کلانتری

دکمه بازگشت به بالا
بستن