۱۱۵ – آیا زندگی دنیا حقیر و بی ارزش است؟

چرا خداوند زندگی دنیا را تحقیر می کند و آن را «لهو و لعب» می نامد؟

پاسخ: خداوند عالمیان انسان را برای یک زندگی متعالی با ارزش های برتر آفریده است. آن زندگی همیشگی است و در آن درد و رنج و محرومیت و پیر شدن و مریض شدن و سایر ناملایمات وجود ندارد. انسان ها لازم است استعداد ورود به فضای آن زندگی را با آموزش هائی که از خداوند دریافت می کنند و با اعمال و رفتارهای خود به دست آورند. زندگی دنیا نسبت به آن زندگی موقعیت زراعت و مزرعه را دارد، نسبت به زمان محصول برداشتن. یک کشاورز در امر زراعت مقداری مال را به صورت تهیّه بذر گیاهان و پاشیدن آن ها در زمین و پنهان کردن آن ها در زیر خاک و تهیّه آب و آبیاری مزرعه و امثال آن ها، هزینه می کند.

او در ابتدای کار حاصلی از هزینه ها و فعالیت های بدنی و از زمین مزرعه به دست نمی آورد، و فقط در مزرعه کار می کند و وقت و امکانات زندگی خود را در آن مزرعه مصرف می کند.

اما بعد از گذشت مقداری از زمان، یعنی چند ماه بعد، زمان دریافت محصول می رسد. او گاهی صد برابر بذری که در آن مزرعه کاشته بود، محصول بر می دارد. در زمان برداشت محصول ثمره و حاصل همه فعالیّت ها و هزینه ها و بلکه خیلی بیشتر به دست خواهد آمد و امکان کشت بیشتر برای سال های بعدی فراهم خواهد شد. گاهی محصول به دست آمده بیش از صد برابر بذر کاشته شده خواهد بود. طبعاً برداشت محصول مطلوب و رسیدن به خواسته ها و تأمین نیازهای آن کشاورز و خانواده او در گرو علم و تجربه و مهارت های لازم و وقت شناسی و تلاش و زحمت و تهیّه بذر و آب و اصلاح زمین مزرعه و امثال آن ها خواهد بود. و همچنین آسایش و رفاه و لذت ناشی از آن ها هم در زمان محصول فراهم خواهد شد.

حال اگر این کشاورز در زمان زراعت که زمان کوتاهی است به جای کار در مزرعه به استراحت و آسایش و بازی و سرگرمی مشغول شود، و بذری را که در اختیار داشت و یا پولی را که لازم بود با آن بذر بخرد، در جای دیگری مصرف کند و به عیش و نوش اندک دلخوش کند، او دچار محرومیت عظیمی خواهد شد. و آن سرگرمی و بی اعتنائی به امر زراعت و زمان آن، برای او مصیبت بار خواهد بود. در امر زراعت، مقداری کار و هزینه کشاورز در معرض قوانین حاکم بر عالم از طرف خداوند، مثل حرارت عظیم آفتاب و خواصّ نور آن و خواصّ موادّ موجود در خاک و گازهای موجود در اطراف زمین، به ده ها و صد ها برابر ارزش و امکانات تبدیل می شود.

حال اگر در این مثال لذت های ناشی از محصول صد برابری زراعت و لذت خوابیدن و بازی و سرگرمی کشاورز در روز های مساعد برای زراعت و فروختن و هزینه کردن بذر آماده به زراعت و هسته های درختان میوه را با هم مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد که آن لذت ناشی از خوابیدن و بیکاری و سرگرمی و بازی زمان زراعت، چقدر در مقابل لذت محصول برداشتن حقیر و ناچیز است. در مقایسه بین این دو نوع لذت می شود نام مورد اول را «لهو و لعب» گذاشت و لذت نوع دوم را لذت حقیقی و مستمر.

در موضوع زراعت، محصول صد برابر بذر از رحمت و قدرت بی پایان خداوند و قوانین جاری از اراده او در زمین تأمین می شد، نه از صرف فعالیت بدنی کشاورز و ارزش مالی بذر و هسته درخت. یعنی خواص نور و حرارت خورشید و تبخیر آب دریاها و جریان بادها و آمدن باران، و خواصی که خداوند در گیاهان قرار داده و…. آن محصول فراوان را به وجود می آورد. حال در اثر خوابیدن و استراحت و بازی و سرگرمی کشاورز در چند روز مناسب برای زراعت از سال، محرومیت آن کشاورز از آن همه امکانات را بدنبال خواهد داشت.

بعنوان مثال: دانشمندان می گویند آن مقدار انرژی که در عرض یک ساعت از خورشید به زمین منتقل می شود، معادل تمام انرژی هایی است که به اشکال مختلف تمام انسانها در عرض یک سال در کره زمین مصرف می کنند. حال چه مقدار انسان ها می توانند از این انرژی عظیم در کار زراعت و کاشتن درختان بیشتر و یا به هر طریق دیگری بهره برداری کنند. اما در مقابل، غفلت انسان و سرگرمی او و بازی و وقت گذرانی او در وقت زراعت و کارهای ضروری دیگر محرومیت و پشیمانی عظیمی را بدنبال خواهد داشت.

خداوند انسان را برای زندگی در عالمی بعد از دنیا آفریده است، اما جاده آن زندگی در همین دنیا قرار دارد و انسان باید از این جاده عبور کند و به آن مقصد متعالی با ارزش ها و کمالات و لذت های بی پایان برسد. و یا به عبارت دیگر دنیا جاده زندگی حقیقی اخروی است، و باید از زندگی دنیا امکانات و لوازم زندگی اخروی را بدست آورد. آنچه در زندگی اخروی مورد نیاز انسان ها خواهد بود، باید از زندگی دنیوی تأمین شود. حال با این وصف آیا عاقلانه است که انسان امکانات زندگی و عمر خود را صرف سرگرمی و بازی و وقت گذرانی کند، استراحت از نوع سرگرمی و بازی در دنیا موجب محرومیت های بی پایان جبران ناپذیری برای انسان خواهد شد. مگر آن نوع استراحتی که بعد از خستگی از کار و فعالیّت زیاد، ضرورت پیدا می کند و به منظور ادامه کار و فعالیّت و تجدید قوای وجودی، لازم است.

42-آیا انسان که حبّ ذاتی به فساد دارد اصلاح پذیر است؟
بخوانید

با این توصیفات در مورد زندگی دنیوی و فضای دنیا، دو نوع دیدگاه وجود خواهد داشت، دیدگاه نوع اول آن است که انسان دنیا را جاده زندگی حقیقی اخروی تلقّی کند و در فرصتی که در آن به سر می برد خود را برای زندگی حقیقی آماده کند و لوازم آن زندگی را در این فرصت فراهم و ذخیره کند و تمتّعات و بهره برداری های او از زندگی دنیوی در حدّ فرود آمدن و استراحت و غذا خوردن یک مسافر در کنار جاده و در منزلگاه های جاده باشد، یعنی استراحت و بهره برداری خفیف و در حدّ ضرورت و بعد، حرکت و ادامه مسیر! در این صورت زندگی دنیا، فرصتی ارزشمند و پرفایده خواهد بود. امیرالمؤمنین علی (ع) در این زمینه می فرماید:

« إِنَّ الدُّنْيَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا وَ دَارُ عَافِيَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا وَ دَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا وَ دَارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا. مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّهِ وَ مُصَلَّى مَلَائِكَةِ اللَّهِ وَ مَهْبِطُ وَحْيِ اللَّهِ وَ مَتْجَرُ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ اكْتَسَبُوا فِيهَا الرَّحْمَةَ وَ رَبِحُوا فِيهَا الْجَنَّة»(۱)

دنیا خانه صدق است برای کسی که با آن به صدق رفتار کند و خانه عافیت است برای کسی که آن را شناسایی کند و خانه غنا و ثروت است برای کسی که از آن اندوخته کند و خانه پند آموزی است برای کسی که از آن پند گیرد. آن جا مسجد دوستداران خداست و محل نماز ملائکه پروردگار و محل نزول وحی خداوند و تجارت گاه اولیاء الله، آن ها در آن جا رحمت خدا را کسب کردند و بهشت را سود خود قرار دادند.

در این دیدگاه زندگی دنیا و لوازم آن و دقیقه های عمر انسان در آن متاعی گران قیمت و ارزشمند و لذت بخش خواهد بود. و انسان سختی ها و مشقّت ها و درد و رنج های دنیا را هم تحمّل خواهد کرد و امیدواری او به زندگی و نشاط در آن روز به روز افزایش پیدا خواهد کرد.

دیدگاه دوم دنیا را مثل مقصد زندگی تلقّی می کند و انسان دارای آن دیدگاه سراغ تمتّعات و لذت های موقتی و کاذب آن می رود در نتیجه او در گرداب های زندگی دنیا گرفتار می شود و در باتلاق های آن فرو می رود. او برای ادامه تمتّعات و لذت های کاذب آن مرتکب ظلم ها و حق کشی ها می شود. حتی گاهی فضای زندگی خود و انسان های دیگر را به کشتارگاه خود و همنوعان خود، تبدیل می کند. انسان دارای این دیدگاه مثل شخصی است که در یک مسافرت وارد رستورانی و مسافر خانه ای شده که چند ساعت یا چند روز در آن جا اقامت خواهد داشت، و برای آن اقامت کوتاه همه اموال خود را صرف تزئین اتاق مسافر خانه می کند و همه امکانات سفر خود را در همین جهت هزینه می کند.

در این دیدگاه زندگی دنیا رنج آور و پر مشقّت و با درد و رنج و تنهایی و احساس پوچی و ترس ها و وحشت ها و دلهره ها همراه خواهد بود.

خداوند عالم در آیات متعددی در قرآن مجید این چهره از دنیا را معرفی کرده و در تقبیح آن و نشان دادن ارزش های کاذب آن می فرماید:

«وَمَا هَذِهِ ﭐلْحَيَاةُ ﭐلدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ ﭐلدَّارَ ﭐلْئَاخِرَةَ لَهِيَ ﭐلْحَيَوَانُ لَوْ کَانُواْ يَعْلَمُونَ» (العنکبوت / ۶۴)

این زندگی دنیا چیزی جزء سرگرمی و بازیچه نیست و زندگی حقیقی همان زندگی آخرت است ای کاش می دانستند.

و باز می فرماید:

«کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ ﭐلْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ يَوْمَ ﭐلْقِيَامَةِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ ﭐلنَّارِ وَأُدْخِلَ ﭐلْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَما ﭐلْحَيَاةُ ﭐلدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ ﭐلْغُرُورِ » (آل عمران / ۱۸۵)

هر انسانی چشنده مرگ است و جزء این نیست که شما تمامی پاداش های خود را روز قیامت دریافت می کنید پس هر کس از آتش دور نگه داشته و وارد بهشت شود قطعاً رستگار شده و نیست زندگی دنیا جزء مایه فریب.

و می فرماید:

«مَتَاعُ ﭐلدُّنْيَا قَلِيلٌ وَﭐلْئَاخِرَةُ خَيْرٌ لِّمَنِ ﭐتَّقَىٰ» (النساء / ۷۷)

متاع دنیا اندک است و آخرت بهتر است برای کسی که تقوا پیشه کند.

و در مقام نقل کلام مؤمن آل فرعون، خطاب به قومش می فرماید:

«يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ ﭐلْحَيَاةُ ﭐلدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ ﭐلْئَاخِرَةَ هِيَ دَارُ ﭐلْقَرَارِ» (غافر / ۳۹)

ای قوم من این زندگی دنیا متاعی بیش نیست و این که آخرت فقط محلّ استقرار است.

در سخنان رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین علی (ع) و ائمّه اهل بیت (ع) موارد زیادی از معرفی زشتی های دنیا و ارزش ها و لذت های بی پایان بهشت به چشم می خورد که ذکر نمونه هایی از آن ها احتیاج به بحث مستقلی دارد.

اما بسیار تأسف انگیز است که امروزه بیش از هر زمان دیگری توجه به زندگی دنیا عمده فکر و ذهن انسان ها را اشغال کرده و زندگی اخروی و لوازم آن دیگر فراموش شده است و این روحیه در انسان ها فضای زندگی آن ها را به جهنمی تبدیل کرده است. و انسان ها در سطح دنیا به طرف فاجعه ای با ابعاد غیر قابل تصوّر پیش می روند.

الیاس کلانتری

۹۴/۶/۱

پاورقی:

۱-نهج البلاغه، حکمت ۱۳۱

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن