۱۸۶-چرا در قرآن اسمی از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) برده نشده است؟!

 

indexسؤال:در قرآن موضوعاتی که اهمیت فراوانی دارند به وضوح بیان شده اند، یا حداقل اسمی از آن ها برده شده است. چرا در مورد مسأله ولایت و امامت حضرت علی (علیه السلام) به وضوح مطلبی بیان نشده با توجه به اینکه اسم افراد زیادی در قرآن مطرح شده، چرا اسمی از امام علی (علیه السلام) که یکی از مهمترین و اصلی ترین ارکان اسلام است برده نشده.

پاسخ:در پاسخ این سؤال چند نکته را بررسی می کنیم:

۱-اینکه در سؤال گفته شده: در قرآن موضوعاتی که اهمیت فراوانی دارند به وضوح بیان شده اند، یا حداقل اسمی از آن ها برده شده است، باید بینیم آیا این ادعا قابل اثبات است؟! از توجه به اسلوب قرآن متوجه می شویم که مطلب به این صورت نیست.

بلکه در قرآن مجید مطالب عمدتاً به صورت اجمالی در ظواهر الفاظ ذکر شده است و تفصیل آن ها به بیان پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) واگذار شده است. بعنوان نمونه: در قرآن مجید در آیات متعددی به خواندن نماز و یا بر پاداشتن آن دستور داده شده، اما نحوه نماز خواندن ذکر نشده است.

همچنین در آیه ای از قرآن به اصل وجوب روزه گرفتن یعنی این عبادت با اهمیت زیاد اشاره شده است، اما احکام روزه در آن ذکر نشده است.

در مورد عبادت عظیم حج هم موضوع به همین صورت است، بطوریکه فقط وجوب این عبادت در آیات قرآن ذکر شده، و به بعضی از اجزاء آن اشاره شده، اما صدها مسأله در مورد این عبادت عظیم وجود دارد که در قرآن مجید از آن ها ذکری به میان نیامده است.

اما در آیات قرآن به اطاعت از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در کنار اطاعت از خدا دستور داده شده و مؤمنان موظف هستند که تفصیل مطالب مجمل در قرآن را از آن حضرت یاد بگیرند.

اما احتمال دارد سؤال کننده بگوید اصل این موضوعاتی که ذکر شده در قرآن ذکر شده است، ما در پاسخ عرض می کنیم این قسمت از پاسخ ما مربوط است به عبارت اول سؤال که گفته شده: «در قرآن موضوعاتی که اهمیت زیادی دارند به وضوح بیان شده اند» و ما در پاسخ گفتیم که مطلب به این صورت عمومیت ندارد و همه جا صدق نمی کند و قابل اثبات نیست.

۲-اما اینکه چرا در مورد ولایت و امامت حضرت علی (علیه السلام) به وضوح مطلبی بیان نشده، در پاسخ می گوئیم: در مورد ولایت و امامت آن حضرت هم آیاتی در قرآن مجید وجود دارد که در آن ها این موضوع ذکر شده، البته با اسلوبی که در تمامی قرآن بکار رفته است. یعنی مطلب به صورت متناسب با اسلوب خاص قرآنی در آن ها آمده. اما اینکه چرا اسم آن بزرگوار در قرآن نیامده، در ادامه این بحث به پاسخ آن خواهیم پرداخت.

اما در مورد بیان مطلب با اسلوب خاص قرآنی به آیاتی از قرآن در این زمینه اشاره ای می کنیم،خداوند می فرماید:

«إِنَّمَا وَلِيكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» (المائدة/۵۵) یعنی: ولی شما تنها خدا و پیامبر او است و کسانی که ایمان آورده اند، همان ها که نماز را بر پای می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند. از روایاتی که در منابع شیعه و اهل سنت وجود دارد و از مباحث مفسران در تفسیر این آیه بر می آید که بطور قطع مراد از کسی که در حال رکوع زکات پرداخته، امام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است. مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر شریف المیزان بحث استدلالی دقیق و کاملی در این زمینه آورده است و اهل تحقیق در این مورد می تواند به آن مراجعه کنند.(۱)

همچنین خداوند می فرماید:

«يا أَيهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ» (المائدة/۶۷) یعنی ای پیامبر آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شد ]بطور آشکار[ ابلاغ کن و اگر این کار را انجام ندهی، رسالت او را انجام نداده ای، و خدا تو را از ]فتنه[ مردم حفظ می کند، خدا گروه کافران را هدایت نمی کند. این آیه هم بطور قطع و یقین در مورد جانشینی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) برای رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نازل شده است. و این موضوع در کتاب های تفسیری و کلامی اثبات شده است. قابل توجه است که اهمیت این موضوع یعنی تبلیغ موضوع خلافت امیرالمؤمنین علی  (علیه السلام) در حدّی است که خداوند آن را معادل تبلیغ تمام رسالت پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) معرفی کرده است. اهل تحقیق می توانند به منابع تفسیری و کلامی شیعه و اهل سنت مراجعه کنند.(۲)

در همین زمینه اعلام خلافت و ولایت امیرالمؤمنین و تحقّق فرمان خداوند به رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و تبلیغ آن رسالت عظیم خداوند فرمود:

«الْيوْمَ يئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا» (المائدة/۳) یعنی امروز کسانی که کافر شدند از  ]شکست[ دین شما مأیوس شدند، پس از آنان نترسید و از من بترسید، امروز دین شما را برای شما کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را بعنوان دین شما پسندیدم. قطعاً موضوع اکمال دین و اتمام نعمت خداوند با این توصیفی که خداوند از آن به عمل آورده است به یک حادثه و موضوع بسیار مهمی دلالت دارد و مطابق آنچه در کتب تفسیری در مورد این آیه و آیات دیگر مربوط به آن بیان شده، موضوع اکمال دین و اتمام نعمت خداوند مربوط است به حادثه تبلیغ خلافت و وصایت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در «غدیر خم».

به لحاظ آیات فوق الذکر موضوع امامت و خلافت و ولایت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بطور آشکار قابل اثبات است و همین نوع بیان هم برای پیروان قرآن کفایت می کند. چون آن ها موظف هستند تفصیل معانی آیات قرآن را از پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) یاد بگیرند. آن حضرت در زمینه این آیات حتی طبق آنچه در منابع حدیثی اهل سنت- علاوه بر منابع شیعی- آمده است کلام آشکاری دارد و موضوع را بطور کامل بیان فرموده است. و هیچ ابهامی در اصل موضوع برای جویای حقیقت باقی نمانده است. و اسلوب قرآن مجید در بیان موضوعات بطور کلی به همین صورت است.

183-آیا اختصاص خمس به پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) پاداش رسالت او محسوب می شود؟!
بخوانید

۳-اما اینکه گفته شد: اسم افراد زیادی در قرآن مطرح شده، چرا اسمی از امام علی (علیه السلام) با وجود موقعیت خاص آن بزرگوار، برده نشده، در پاسخ این قسمت از سؤال عرض می کنیم، در اسلوب خاص قرآنی غالباً اسمی از افراد ذکر نمی شود، جز در موارد قلیلی که در آن موارد علت خاصی وجود دارد. یعنی بنای قرآن به اسم نبردن از افراد است، حتی این روش بکار رفته در قرآن در مورد پیامبران خدا هم صدق می کند- بطوریکه شواهد قرآنی آنچه ادعا شد ذیلاً خواهد آمد- حال علت اینکه غالباً در قرآن اسم افراد حتی در مواردی پیامبران خدا هم ذکر نمی شود، چیست؟! احتیاج به بحث دیگری دارد و در این مقاله نمی توانیم وارد آن بحث شویم. اما به شواهد قرآنی اشاره ای می کنیم.

۱-با وجود اینکه در قرآن یک سوره در مورد اصحاب کهف نازل شده اما اسمی از آن ها برده نشده است.

۲-اسم آن مؤمن که از حضرت موسی (علیه السلام) دفاع کرد و مانع کشته شدن او بدست فرعون شد، ذکر نشده در حالیکه داستانش در سوره مؤمن قرآن آمده است.(۳)

۳-اسم رسولان حضرت عیسی (علیه السلام) که داستانشان در سوره یس ذکر شده و اسم شخصی که از آن ها حمایت کرد و در این راه کشته شد، در قرآن ذکر نشده است.(۴)

۴-اسم آن جوانی که همراه و همسفر حضرت موسی (علیه السلام) بود، اگر چه به موضوع همراهی او با آن حضرت در قرآن نیامد اشاره شده است و در احادیث گفته شده است که او «یوشع بن نون» جانشین حضرت موسی (علیه السلام) بوده است. و امثال این موارد در قرآن زیاد است. (۵)

جالب توجه است که در قرآن مجید در موارد متعددی داستانی از یک پیامبر ذکر شده، اما اسمی از او برده نشده است، در عین حال که اسم تعدادی از پیامبران یک یا چند بار در قرآن آمده است و اسم بعضی از آن ها هم بطور مکرر ذکر شده است. بعنوان نمونه خداوند می فرماید:

الف: «أَرَأَيتَ الَّذِي ينْهَى–  عَبْدًا إِذَا صَلَّى» (العلق/ ۹-۱۰) در این آیات مراد از کسی که مانع نماز یک بنده می شد، ابوجهل است. و مراد از بنده ای که نماز می خواند، پیامبر خدا است، اما اسم مبارک آن حضرت در این آیه ذکر نشده است.

ب: «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ» (الإسراء/۱) مراد از «عبد» در این آیه که خداوند او را از مسجد الحرام شبانه به مسجد الاقصی سیر داد و از آنجا به آسمان ها برد، پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است. اما اسمی از او برده نشده است.

ج: «فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَينَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا» (الکهف/۶۵) در این آیه هم اشاره ای شده به حضرت موسی و جوان همراه او که با یکی از بندگان خدا ملاقات کردند. و شخص مورد نظر- طبق نقل احادیث- حضرت خضر پیامبر بود، اما اسمی از او برده نشده است.

د: «أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيةٍ وَهِي خَاوِيةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يحْيي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا» (البقرة/۲۵۹) در این آیه اشاره ای شده به حادثه ای که برای یکی از پیامبران روی داد و طبق مدلول احادیث او «عُزیر» پیامبر بود، اما اسمی از او ذکر نشده است.

و از این موارد در قرآن فراوان است.

موقعیت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در قرآن

اما موقعیت امام علی (علیه السلام) در قرآن آشکار است. تا جائی که گفته شده است در قرآن مجید ۳۰۰ آیه در شأن آن حضرت نازل شده است. احادیث نقل شده از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در منابع شیعی و اهل سنت در مورد آن بزرگوار و موقعیت او در قرآن برای پیروان قرآن حجت آشکاری برای خلافت و امامت آن بزرگوار می باشد و این نوع تصریح برای اهلش بطور کامل کفایت می کند.

اما کسانی که به هر علتی از خدا و رسولش اطاعت نمی کنند- در هر عمل و رفتاری- در این زمینه هم طبعاً دنبال بهانه می گردند. مگر نه این است که عده زیادی از اصحاب و معاصران پیامبر خدا با خود آن حضرت مخالفت های آشکاری داشتند و او را با نافرمانی خود اذیت می کردند! آیا در قرآن اسم آن حضرت بعنوان پیامبر خدا برده نشده و آیا به اطاعت از آن حضرت در آیات قرآن تصریح نشده است؟! چه تعداد از یهودیان و بنی اسرائیل در زمان حیات حضرت موسی (علیه السلام) با آن حضرت مخالفت می کردند. و بطور مستمر او را با نافرمانی های خود اذیت می کردند. آیا اسم حضرت موسی (علیه السلام) در تورات ذکر نشده بود.

آیا در قرآن مجید «غیبت» انسان ها بطور آشکار- در سوره حجرات- ممنوع نشده است؟! آیا چه تعداد از مؤمنان طرفدار قرآن به این آیه و ممنوعیت عمل زشت غیبت پایبند هستند و از این گناه خودداری می کنند؟

اگر اسمی هم از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در قرآن برده می شد هیچ فرقی نمی کرد، یعنی همین که عده زیادی از مسلمین به رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و سفارشات و دستورات او بی اعتناء هستند، طبعاً در این صورت به امامت امیرالمؤمنین هم بی اعتنائی می کردند.

وقتی عده ای از مسلمین و مؤمنین- به معنای عرفی- به دستورات مستقیم خداوند بی اعتناء هستند، دیگر آمدن اسم امیرالمؤمنین و امامان معصوم (علیهم السلام) چه تأثیر خاصی در آن ها می تواند داشته باشد.

اما پیروان خالص قرآن و مؤمنان حقیقی راه دینداری حقیقی را از همین قرآن و اسلوب بکار رفته در آن شناسائی می کنند و مطابق آن در مسیر زندگی دینی حرکت می کنند.

الیاس کلانتری

۹۵/۴/۲۷

پاورقی ها:

۱-تفسیر المیزان، سوره مائده، آیه ۵۵

۲-تفسیر المیزان، سوره مائده آیه ۶۷—الغدیر، علّامه امینی، شبهای پیشاور، ص ۶۱۳

۳-سوره مؤمن، آیات ۲۶ – ۳۴

۴-سوره یس، آیات ۱۳- ۳۰

۵-سوره کهف، آیه ۶۵- ۸۲  

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن