کلام ایام – ۳۳۷، ماه رمضان و جایگاه آن در فرهنگ قدسی

بخش دوم

کلیات

* برنامه هدایتی قرآن مجید برای عموم انسان‌ها از سطوح و طبقات مختلف.

* سخن حضرت موسی- علیه السلام- به فرعون و قوم او در سؤال از ربّ العالمین.

* با نزول قرآن مجید اتصال دائمی عالم انسانیت در برترین مراتب به علم و هدایت پروردگار عالمیان برقرار شد.

* قرآن مجید از اسلوبی منحصر به فرد برخوردار است که متناسب با سطوح استعدادی مختلف می باشد.

* قرآن مجید مشتمل بر مراتب مختلفی از معانی و معارف و علوم است.

* علم بی پایان متمرکز در قرآن مجید از ناحیه ظرفیت خاصّ موجود در ماه رمضان امکان نزول پیدا کرده است.

* روح انسان در ماه رمضان از دو جهت استعداد بیشتری برای دریافت هدایت و رحمت و برکات خدا پیدا می کند.

* توضیحی برای معنی کلمه تقوا و تعریفی از آن.

* تقوا برای خدا، انسان را از اسارت و بردگی نفس اماره سرکش نجات می‌دهد.

* ارزش وجودی انسان نزد خداوند به میزان تقوای او ارتباط دارد.

* عامل فضیلت در انسان تقوا است نه شغل و مقامات اجتماعی و ثروت و شهرت و تقرّب به حکومت‌ها.

* تقوا عامل اصلی ورود به بهشت و زندگی در آن است.

* دو نوع لذت برای روزه دارد، در کلام رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و کلام امام صادق (علیه السلام).

* کسانیکه روزه نمی گیرند، اگر حقیقتاً لذت روزه داری را می‌چشیدند، علاقه‌مند می‌شدند که علاوه بر ماه رمضان اغلب روزهای سال را روزه بگیرند.

* لذت روزه گرفتن خیلی بیشتر و برتر از لذت کاذبی است که روزه خواران از عمل خود احساس می‌کنند.

* ممنوعیت و محرومیت اندک برای سود فراوان.

* حکمت ممنوعیت خوردن و آشامیدن در حال روزه داری.

* چرا در ماه مهمانی خدا، انسان‌ها باید از خوردن و آشامیدن خودداری کنند؟

**********

برنامه هدایتی قرآن برای انسان ها

 در بخش قبلی موضوع نزول قرآن در ماه رمضان و ظرفیت این ماه عظیم برای نزول آن مرتبه متعالی از علم خدای سبحان به عالم انسان ها مورد بحث قرار گرفت. در این بخش می پردازیم به توضیح برنامه هدایتی قرآن برای انسان‌ها.

 خدای سبحان بعد از خلقت هر موجودی و یا همراه آن جایگاه آن موجود را هم در نظام هدایتی مجموع عالم و مخلوقات آن معین فرمود و او را مشمول سنت هدایت خود قرار داد. همچنانکه فرمود:

«سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى– الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى– وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى» (الأعلي / ۱ – ۳) یعنی: تسبیح کن اسم پروردگارت را که برتر است، همان که آفرید و موزون و منظم ساخت، و آن که تقدیر و پس هدایت کرد.

 و بصورت نقل قول پیامبرش حضرت موسی- علیه السلام- فرمود:

«قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى» (طه/۵۰) یعنی: گفت [موسی] ربّ ما آن است که به هر چیزی آفرینش [مخصوص] او را عطا کرد، پس او را هدایت کرد. خلقت انسان تفاوت های عظیمی با خلقت جانداران دیگر دارد لذا برنامه هدایتی او هم بطور اساسی متفاوت با برنامه هدایتی سایر جانداران می باشد.

 هدایت انسان از طرف پروردگار عالمیان از دو طریق انجام می‌گیرد یکی از طریق قوّه عقل که در وجود او برقرار شده و دیگری از طریق پیام ها و آموزش های پیامبران که از طریق وحی از عالم ربوبیّت دریافت می‌شود! یعنی بصورت کتاب های آسمانی که بر پیامبران نازل می شود.

 مجموع آموزش های پروردگار عالمیان بر انسانها در آخرین کتاب آسمانی یعنی قرآن مجید قرار دارد که در ماه رمضان به عالم دنیا نازل شده و در دسترس آنها قرار گرفته است.

اما چون قرآن مجید متضمّن همه آموزش‌های آسمانی است چه در زمان نزول و چه زمان های بعدی و تا پایان دوره زندگی انسانها در دنیا و همچنین برای همه انسان‌ها در سطوح مختلف استعدادی و نیازهای علمی، لذا مشتمل بر مراتب مختلفی از معانی و معارف و علوم است! بطوریکه صاحبان استعدادها و نیازهای مختلف و متفاوت، مطابق قوه ادراکی خود از این کتاب معانی و معارفی متنوّع و متفاوتی دریافت می‌کنند! و معانی و معارف این کتاب با گذشت زمان و گسترش نیازهای علمی و استعدادها گسترش می یابد و بطور مستمر از آن معانی جدیدی کشف می‌شود. قابل تذکر است که این موقعیت اختصاص به این کتاب دارد، حتی کتاب‌های آسمانی قبلی هم دارای این خصوصیّت نبوده‌اند.

 کتاب نازل شده در ماه رمضان یعنی قرآن مجید از یک اسلوب اختصاصی برخوردار است بطوریکه هم برای عامه مردم برنامه هدایتی دارد و هم برای افراد خاص مثل دانشمندان، اهل تقوا و اهل احسان (محسنان) به معنی خاص.

با نزول قرآن مجید اتصال انسانیت در برترین مراتب به علم و هدایت پروردگار عالمیان برقرار شده، ارتباطی که هرگز قطع نخواهد شد. لذا خدای سبحان در توصیف این کتاب آسمانی در آیات متعددی فرمود:

«هُدًى لِلنَّاسِ» (البقرة/۱۸۵) و «هُدًى لِلْمُتَّقِينَ» (البقرة/۲) و «هُدًى وَرَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ» (لقمان/۳)

 و همچنین فرمود:

  «وَلَقَدْ جِئْنَاهُمْ بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يؤْمِنُونَ» (الأعراف/۵۲)

و فرمود:

«وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ» (القلم/۵۲)

از آیات فوق و آیات زیاد دیگری در قرآن مجید بطور آشکار بر می‌آید که این کتاب استثنائی و برخوردار از اسلوبی منحصر به فرد متناسب با قدرت ادراکی و استعداد های متنوع و سطوح علمی همه انسان ها ترکیب و تنظیم یافته است و لازمه اینکه آن ذکری و آموزشی برای تمام عالمیان می باشد این است که دارای معانی بی پایان و سطوح و مراتب مختلفی از علوم باشد. چون همه انسان ها مجموعاً و در همه زمان ها نیازهای علمی نامحدودی خواهند داشت. قابل توجه است که در آیه ۵۲ از سوره اعراف فرمود:

«هُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يؤْمِنُونَ» یعنی: برای اهل ایمان فعل مضارع ذکر کرد و مثلاً نگفت للذین آمنوا و این آیه کریمه و امثال آن بطور ضمنی اشاره، بلکه دلالت دارند به اینکه این کتاب در اثر استمرار ایمان و رسیدن آن به مراتب برتر، معانی و تأثیرات جدیدتری برای صاحبان آن خواهد داشت.

 حاصل کلام اینکه: این نعمت عظیم و این علم متمرکز بی پایان از ناحیه ظرفیت خاصّ ماه رمضان امکان نزول پیدا کرده و انسان ها هم می توانند از ظرفیت خاصّ این ماه عظیم و مبارک به عالی ترین مراتب استفاده از آن در این ماه و بالخصوص شب های قدر مستقر در آن برسند، چون روح انسانی در این ماه بجهت، هم فضائل و خواصّ ذاتی این ماه مبارک، و هم بجهت عبادات مخصوص و ذکرالله کثیر و تلاوت قرآن زیاد در ساعات شبها و روزهای آن، استعداد بیشتری برای دریافت هدایت و رحمت و برکات خدای سبحان می یابد.

 پس در ماه رمضان هم، بجهت موقعیت خاصّ این ماه از ناحیه اراده و مشیّت پروردگار عالمیان، و هم بجهت موقعیت بندگان خدا و اهل ایمان و رفتارهای آنها مراتب برتری از هدایت الهیّه تحقّق می یابد و فرصت های گرانقدری در اختیار انسان ها قرار می گیرد.

تأثیرات روزه ماه رمضان در زندگی انسانها

 روزه گرفتن در روزهای این ماه شاخص ترین عبادت و رفتار برای انسان ها می باشد. بطوریکه این ماه عظیم عمدتاً با همین عبادت شناخته می شود و به آن «ماه روزه» هم گفته می شود. این رفتار عبادی از مشترکات شریعت های آسمانی است بطوریکه خدای سبحان فرمود:

«يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (البقرة/ ۱۸۳) ای کسانیکه ایمان آورده اید، روزه بر شما مقرّر شد همچنانکه بر کسانیکه قبل از شما بودند، مقرّر شده بود، باشد که ملتزم تقوا شوید.

روزه عبارت است از اینکه یک شخص از اول شروع روز یعنی اذان صبح تا مغرب از خوردن و آشامیدن و بعضی از کارهای دیگر امساک و خودداری کند. و به احکام و رفتارهای خاصی ملتزم شود. در آیه کریمه فوق، حکمتی برای این عبادت ذکر شده و آن عبارت است از حصول تقوا! یعنی قدرتی بازدارنده در مقابل هوای نفس یعنی اینکه انسان در مقابل هوای نفس و کشش آن استقامت کند و قوّه عقل و احکام و فرمان ها و خواسته‌های پروردگارش را بر خود و رفتارهای خود حاکم کند! و بطور کلی تقوا برای پروردگار عالمیان انسان را از اسارت نفس امّاره سرکش نجات می دهد و او را در مسیر اطاعت از فرمان های پروردگارش قرار می دهد.

 در بعضی از مقالات قبلی متذکر شدیم که غالب کارهای زیانبار و ویرانگر و مخرّب فضای زندگی انسان ها و عمده ظلم ها و تبهکاری ها و فسادها از ناحیه تسلّط هوای نفس انسان ها بر قوه عقل آنها و در نتیجه بی اعتنائی عده‌ای از انسانها به آموزش ها و احکام و فرمانهای خدای سبحان انجام می‌گیرد.

 اساسی ترین وجه تمایز انسان ها از سایر جانداران برقراری همین قوه یعنی تقوا در آنها است! و همچنین مهمترین عامل کرامت و ارزش های وجودی انسان نسبت به دیگر همنوعان خود یعنی ملاک برتری و فضیلت افرادی از انسان‌ها نسبت به دیگران هم وجود تقوای بیشتر در آنها است. بطوریکه خدای سبحان فرمود:

«يا أَيهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ» (الحجرات/۱۳) یعنی: ای انسان ها ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه ها و قبائلی قرار دادیم تا یکدیگر را شناسائی کنید، همانا گرامی ترین شما نزد الله باتقواترین شما است، همانا الله دانا و آگاه است. مراد این است که عامل فضیلت و کرامت در انسان ها شغل و مقام های اجتماعی و ثروت و شهرت و انتساب به افراد سرشناس و تقرّب به حکومت‌ها نیست و بلکه ارزشمند ترین انسان ها نزد خدا کسانی هستند که میزان تقوا در آنها بیشتر است و اینکه شما بطور دائم تحت نظارت و در حیطه علم و توجهات خدا قراردارید.

تقوا سبب پرورش روح انسان و کسب فضائل و کرامات اخلاقی و برقراری نظام عالمانه و عاقلانه و شرافتمندانه زندگی در دنیا و آسایش و امنیت در آن و سبب ورود به بهشت و زندگی در آنجا خواهد بود. بطوریکه خدای سبحان فرمود:

«مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ أُكُلُهَا دَائِمٌ وَظِلُّهَا تِلْكَ عُقْبَى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَعُقْبَى الْكَافِرِينَ النَّارُ» (الرعد/۳۵) یعنی: مثل بهشتی که به اهل تقوا وعده داده شده، آن است که نهرهائی در آن جاری است ثمرات و میوه ها و سایه های [درختان] آن دائمی است، آن است عاقبت کسانی که تقوا ورزیدند و عاقبت کافران آتش جهنم است.

در این آیه کریمه تقوا عامل ورود به بهشت و بهره‌مندی از نعمت‌های آن معرفی شده است و در انتهای آیه اهل تقوا را مقابل کافران قرار داده است. یعنی کافران افرادی هستند فاقد تقوا، پس راهی بسوی بهشت نخواهند داشت.

 پس روزه گرفتن سبب حصول تقوا و بهره مندی از فواید و آثار و نتایج مبارک آن خواهد بود و در رأس آثار آن ورود به بهشت و زندگی دائمی در آن است که ارزش آن با هیچ معیار و ترازوئی قابل سنجش نیست.

 روزه گرفتن و عادت کردن به آن علاقه و اشتیاق و جاذبه ای هم در قلوب انسان‌ها ایجاد می‌کند! و علاوه بر سود و لذت های عظیم اخروی، و فوائد فوق الذکر دنیوی، اشتیاق و جاذبه و لذت روحی زیادی هم برای اهلش به وجود می آورد. بطوریکه وقتی روزهای آخر ماه رمضان می رسد، عده ای از اهل روزه دچار حزن و اندوه زیادی از ناحیه پایان یافتن این ماه پرفضیلت و پربرکت می شوند. حتی بطور مکرر دیده شده که عده ای در روزهای آخر این ماه از شدت حزن گریه می کنند مثل کسانیکه وقت وداع از مسجد الحرام و کعبه مقدسه و زیارتگاهها بالخصوص حرم مقدس حضرت سیدالشهداء امام حسین- علیه السلام- از شدت حزن گریه می کنند. حزن ناشی از وداع و فاصله گرفتن از آن مواقف کریمه و مشاهد شریفه.

 بطور قطع و یقین کسانیکه در ماه رمضان و بعضی ایام دیگر مثل روزهای ماه رجب و ماه شعبان و بعضی روزهای دیگر در طول سال روزه می گیرند لذت بیشتری احساس می‌کنند نسبت به کسانیکه با عذر موجّه شرعی مثل مریضی یا سفر و امثال آنها نمی‌توانند روزه بگیرند. خود روزه مستحبی که عده زیادی از انسانها می گیرند که تکلیفی نسبت به آن ندارند یعنی مؤظف به آن نیستند، آشکارترین دلیل بر اثبات این ادعا است.

 اگر کسانیکه روزه واجب ماه رمضان را ترک می‌کنند، از میزان لذت روزه‌داران خبر داشتند و آن را می‌چشیدند علاقه پیدا می‌کردند که علاوه بر ماه رمضان اغلب روزهای سال را هم روزه بگیرند.

 وجود مبارک پیامبر اکرم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- فرمود:

«لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ فَرْحَةٌ حِينَ يُفْطِرُ وَفَرْحَةٌ حِينَ يَلْقَى رَبَّهُ» یعنی: برای روزه‌دار دو خوشحالی و سرور خواهد بود یکی وقتی افطار می کند و دیگری وقتی که پروردگارش را- عزّوجلّ- ملاقات می کند.

 این حدیث شریف با اندک اختلافی در الفاظ از وجود مبارک امام صادق- علیه السلام- هم نقل شده است.

آن حضرت فرمود:

«لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ : فَرْحَةٌ عِنْدَ إِفْطَارِهِ ، وَ فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّهِ»(۱) یعنی: برای روزه دار دو خوشحالی و سرور و لذت خواهد بود یکی وقت افطار و دیگری وقت ملاقات پروردگارش.

ممنوعیت و محرومیت برای سود فراوان دائمی

در توجه سطحی و ابتدائی به موضوع روزه از یک نظر و تجلیل و تکریم و تعظیم ماه رمضان و عبادت باشکوه آن یعنی روزه گرفتن و اینکه ماه رمضان ماه مهمانی خدا نامیده شده امر شگفت انگیزی به نظر می‌رسد و آن عبارت است از تناسب روزه گرفتن و امساک از خوردن و آشامیدن در روزهای این ماه و تحمل گرسنگی و تشنگی در ماهی که ماه «ضیافت خدا» نامیده شده است. بطوریکه پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- در آن خطبه مشهور خود درباره ماه رمضان فرمود:

«وَ هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کرَامَةِ اللَّهِ» یعنی: آن ماهی است که شما در آن دعوت شده اید به مهمانی خدا و در آن، از اهل کرامت خدا قرار گرفته اید. می خواهیم بدانیم که مهمانی خدا و تکریم بندگان از طرف او چه ارتباطی با امساک از خوردن و آشامیدن و ممنوعیت های دیگر در این ماه یعنی در طول روزهای آن دارد؟! در حالیکه در فرهنگ و رفتارهای اخلاقی اقوام مختلف مهمان را با پذیرائی از او تکریم می‌کنند و این پذیرائی غالباً با دعوت به خوردن غذاها و نوشیدنی‌ها همراه می‌شود. حتی بدون در نظر گرفتن این ارتباط یعنی موضوع مهمانی خدا برای بندگان و موضوع امساک و خودداری از خوردن و نوشیدن و تحمل تشنگی و گرسنگی، اصل موضوع «حکمت روزه گرفتن» هم لازم است مورد بررسی قرار بگیرد. یعنی روزه گرفتن چه حکمت و فایده ای برای انسان ها دارد؟ و چرا باید بندگان خدا در طول یک ماه از اول روز تا آخر آن از بعضی کارها خودداری کنند که در رأس آنها خوردن و آشامیدن است؟! در پاسخ این دو سؤال اصلی و سؤالات دیگر مربوط به آن عرض می کنیم:

 در ماه رمضان سال قبل مقالاتی تحت عنوان: «ماه رمضان و رحمت و برکات بی پایان»(۲) در همین وبسایت منتشر شد و در یکی از شماره های آن سلسله مقالات، بحثی در این زمینه و پاسخ این نوع سؤالات بعمل آمد، و پاسخی مستدل با تفصیلی مناسب به آن داده شده. علاقه مندان به این مباحث و مقالات را به مطالعه آن شماره ها توصیه می‌کنیم و در این بخش جهت تکمیل بحث به جهتی از آن اشاره ای می ‌کنیم و ابتداءً و قبل از توضیح موضوع قطعه ای از یک مقاله از آن مجموعه را نقل می‌کنیم:

کلام ایام - 414، راه های آسمان
بخوانید

«وَ هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کرَامَةِ اللَّهِ» یعنی: آن ماهی است که شما در آن دعوت شده اید به مهمانی خدا و در آن از اهل کرامت خدا قرار گرفته اید. وجود مبارک رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – در این بخش از کلام شریف خود در مقام بیان اوصاف و فضائل ماه رمضان اشاره ای به فضیلتی از آن کرده است که از جهتی به همه فضائل آن ارتباط دارد و از جهتی دارای ارزشی است که با معیارهای متداول و متعارف دنیوی قابل سنجش و محاسبه و اندازه گیری نیست. این بخش از کلام شریف متضمّن سه نکته اصلی است و آنها عبارتند از :

یکم: ماه ضیافت خدا

دوم: دعوت از انسان ها و اهل ایمان به ضیافت خدا

سوم: تکریم انسان ها و اهل ایمان از طرف خدا در ماه رمضان

ماه ضیافت خدا

طبق مدلول این بخش از کلام شریف رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم- در این ماه ضیافتی از طرف پروردگار عالمیان برای انسان ها برقرار است. مهمانی ها مجالس و مراسمی  است دارای ارزش ها و لذت های زیاد و غالباً انسان ها از آن ها خاطره های دلنشین و احساس لذت بخشی دارند. انسانها در مهمانی‌ها مورد محبت و احترام و تکریم قرار می‌گیرند و به طور کلی فضای مجالس و مراسم مهمانی فضای دلنشین و لذت بخشی است.

لذت های حاصل از مهمانی ها برای انسان‌ها با موقعیت علمی و اخلاقی و شخصیتی مهمان ها ارتباط پیدا می کند مثل اینکه بعضی از افراد شرکت کننده در یک مراسم مهمانی، از نوع غذاها و نوشیدنی ها و شیرینیجات بیشتر لذت می برند، مثل کودکان! و بعضی از تکریمی که از آنها به عمل می‌آید بیشتر لذت می برند و خیلی به نوع خوردنی ها و آشامیدنی ها توجهی نمی کنند و بعضی از دیدن دوستان و بستگان بیشتر مسرور می شوند و بعضی از جهت اینکه مورد توجه قرار گرفته اند و به آن مراسم دعوت شده اند، لذت بیشتری احساس می کنند و امثال آن ها.

دیگر اینکه در مراسم و مجالس مهمانی پذیرائی از یک یا چند مهمان لازم است متناسب با امکانات زندگی و قدرت و توانایی صاحب یک مهمانی و باصطلاح میزبان باشد. بطوریکه اگر شخصی با درآمد و دارائی اندک و خانه کوچک یک یا چند نفر را به مهمانی در منزل خود دعوت کرده است، مهمان‌های عاقل و با شخصیت اخلاقی متعالی از پذیرایی خفیف آن میزبان خشنود و راضی می شوند. و از او کمال تشکر را بجای آورند.

اما اگر شخصی دارای ثروت زیاد و خانه وسیع و امکانات فراوان، یک عده انگشت شمار و اندک را برای یک مهمانی دعوت کند و به افراد دیگری از بستگان و دوستان بی اعتناء شود و آن ها را به آن مهمانی دعوت نکند و در آن مجلس هم پذیرائی خیلی خفیفی از نظر لوازم تهیه شده و فضای اختصاص داده شده به مهمانها مثل یک اطاق کوچک- به عمل آورد، آن نوع رفتار صاحب مهمانی، مورد تحسین عقلاء قرار نخواهد گرفت! و خلاف انتظارات مهمان ها خواهد بود. بالخصوص اگر آن میزبان اطلاع داشته باشد که یکی از مهمان ها گرفتاری مالی شدیدی پیدا کرده و احتیاج به کمک مالی یا حتی دریافت وام فوری و اضطراری دارد، اما او هیچ اعتنائی به موقعیت آن مهمان نکند در حالی که قدرت رفع مشکل او را دارد.

فرضاً اگر شخص دارای قدرت و ثروت زیاد مثل یک پادشاه یک یا چند نفر از بستگان و افراد دیگر را به یک مهمانی در قصر خود دعوت کند و یا رئیس یک مملکتی را جهت مهمانی و دیدار به کشور خود دعوت کند، از او انتظار می رود مراسم باشکوهی را برای آن مهمان برگزار کند و تکریمی شایسته موقعیت آن مهمان بجای آورد، و غالباً در این قبیل موارد صاحب مهمانی جهت هم در نظر گرفتن موقعیت یک مهمان و هم شخصیت و وجهه سیاسی و اجتماعی خود، تجلیل و تکریم زیادی از مهمان بجای می آورد. اگر فرضاً رئیس یک مملکت، جهت دیدار رسمی و یا حتی خصوصی از یک مملکت دیگر به آنجا رفته، رئیس کشور میزبان، به استقبال او می رود و مراسم تکریم باشکوهی از او به عمل می آورد.

در مراسم و مجالس مهمانی غالباً و در عرف عقلاء نوع پذیرائی و تکریم مهمان ها به موقعیت آن ها از نظر سن و سال و مقام اجتماعی و علمی و شخصیتی ارتباط خواهد یافت، مثلاً اگر در بین مهمان ها یک یا چند نفر کودک خردسال قرار داشته باشند، میزبان در صورت داشتن امکانات، بهتر است یک یا چند عدد اسباب بازی جهت آنها تهیه کند و اما معقول نیست که یک میزبان از مهمانی که در سنین بالای عمر است و مقام اجتماعی مهمی دارد و یا یک فرد دانشمندی است، با اسباب بازی ها و امثال آنها پذیرائی کند و آنها را از این طریق بخواهد تکریم کند!

 حال با این توضیحات مقدماتی می‌رویم سراغ بحث اصلی و آن موضوع «ضیافت خدا» در ماه رمضان است! توجه کردیم به این که رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- ماه رمضان را ماه مهمانی خدا نامیده و اعلام فرموده است که در این ماه انسان ها به مهمانی خدا دعوت شده‌اند. باید توجه کرد به اینکه صاحب این مهمانی وجود اقدس و اکرم پروردگار عالمیان است و مهمان‌ها بندگان بی شمار او، و فضای این مهمانی تمام عالم دنیا و عالم بسیار وسیع  و بی انتهای آخرت و بهشت است. پس لازم است این مهمانی بسیار باشکوه و با عظمت و بسیار مطلوب و دلنشین باشد.

 ذات قدوس الله- عزّوجلّ-  هم دارای کرامت بی پایان و هم دارائی و غنای بی پایان و هم قدرت بی پایان و بطور کلی همه کمالات بی پایان است. لذا در این مهمانی عظیم و باشکوه یک ماهه از طرف او هیچ محدودیتی برای تکریم مهمان ها و اعطاء خواسته های آنها و تأمین نیازهای آنها وجود ندارد. آن ذات اقدس و اکرم نه ناتوان است و نه قدرتش دچار آسیب می‌شود و نه وعده های خود را فراموش می کند و نه دچار غفلت نسبت به بندگان خود می شود و نه دارائی او نقصان پیدا می کند. و چقدر زیبا است کلام امیرالمؤمنین- علیه السلام- در این زمینه که فرمود:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا يَفِرُهُ الْمَنْعُ وَ الْجُمُودُ وَ لَا يُكْدِيهِ الْإِعْطَاءُ وَ الْجُودُ، إِذْ كُلُّ مُعْطٍ مُنْتَقِصٌ سِوَاهُ وَ كُلُّ مَانِعٍ مَذْمُومٌ مَا خَلَاهُ»(۳) یعنی: حمد مخصوص الله است که ممنوع ساختن و عدم اعطاء و بی اعتنائی به مخلوقات، به مال و دارائی او نمی افزاید و جود و بخشش و عطاء هم، او را دچار فقر و کمبود دارائی نمی کند، در حالیکه هر عطا کننده ای جز او دچار نقصان می شود و کار هر منع کننده ای جز او مذموم و ناپسند است. او عهده‌دار تأمین نیازهای بندگان و عطا کننده نعمت‌ها است و کمبودها و فقرها و محرومیت های انسان‌ها در اصل از ناحیه موقعیت خود آنها است و نه از ناحیه خدای کریم و غنی»(۴).

 در مقاله فوق الذکر پاسخ مفصّلی به دو سؤال اصلی این بخش از سلسله مباحث مربوط به ماه رمضان و حکمت روزه گرفتن در آن داده شده و در این مقاله مقدمه آن بحث نقل شد جهت ایجاد زمینه‌ای برای بحثی دیگر در تکمیل مباحث قبلی و آن عبارت است از کلامی که ذیلاً ذکر می شود:

 در بحث مقدماتی فوق گفته شد که در عرف عقلا از انسان‌ها در مجالس مهمانی و ضیافت ها، متناسب با سن و سال و شخصیت اخلاقی و اجتماعی و موقعیت علمی آنها پذیرائی به عمل می آید. بعنوان مثال اگر رئیس یک کشور از بالاترین مقام حکومتی یک کشور دیگر مثل پادشاه یا رئیس جمهور آن دعوتی جهت دیدار از کشورش بعمل آورد و آن مقام حکومتی به آن کشور سفر کند، آنچه در پذیرائی از او اهمیت دارد نوع احترام و تکریم و مراسم استقبال است نه نوع غذاها و میزان آنها در مجالس! یعنی فرضاً مطلوب آن مهمان این نخواهد بود که بدون استقبال رئیس کشور میزبان از او و بدون مراسم استقبال متداول در بین ملت‌ها و کشورها یک نفر از کشور میزبان با یک اتومبیل و یک راننده به استقبال آن مهمان برود و او را سوار بر ماشینی کنند و ببرند بسوی هتلی جهت اقامت او و آنجا انواع غذاها و نوشیدنی ها برای او فراهم کنند! آنچه در این قبیل مراسم اهمیت دارد، نوع تکریم و تشریفات استقبال از رئیس یک کشور است و نوع غذا و میزان آن و دفعات پذیرائی با غذا و نوشابه، اهمیت خاصّی برای او نخواهد داشت.

 مثال دیگر: اگر کسی یک مجلس مهمانی برقرار کند و افرادی را از طبقات مختلف مردم از بستگان و دوستان و همسایگان به آن مجلس مهمانی دعوت کند، و در بین مهمانان دعوت شده چند نفر دانشمند علاقه مند به مباحثات علمی هم حضور داشته باشند و یکی از مهمان ها هم شخص خیّر بزرگواری باشد که یک مؤسسه خیریه تأسیس کرده و عده ای از افراد و خانواده های نیازمند را تحت حمایت و سرپرستی خود قرار داده است و برای اداره آن مؤسسه و تأمین نیازهای افراد تحت سرپرستی، احتیاج به کمک مالی افراد خیّر دارد.

عده ای از افراد حاضر در آن مجلس یعنی بعضی از مهمان ها از نوع پذیرائی و نوع غذاها لذت کامل می‌برند و از شرکت در آن مجلس بلحاظ نوع پذیرائی و غذاها و میوه ها و شیرینی ها و نوشابه ها خوشحال می شوند. اما عده دیگری لذت و خوشحالی آنها جنبه دیگری دارد مثلاً از جهت اینکه مورد توجه و احترام و تکریم قرار گرفته‌اند و به آن مجلس دعوت شده اند، بیشتر لذت می برند و یا از مجالست با بعضی از دوستان صمیمی خود! و آن چند نفر از دانشمندان از اینکه در آن مجلس مهمانی بحث و گفت و گوی علمی مفیدی به جریان بیافتد و آنها نظریات علمی دانشمندان را بشنوند و یا نظرات علمی خود را اظهار کنند، بیشتر لذت می‌برند و آن شخص خیّر مدیر و سرپرست آن مؤسسه خیریه از اینکه در آن مجلس به مؤسسه او کمک‌های مالی بعمل آید خوشحال و مسرور می شود و لذت می برد.

 میزان لذت افراد حاضر در آن مجلس و نوع آن لذت ها به موقعیت اخلاقی و شخصیتی و علمی و اجتماعی و روحیات و دیدگاه‌های آنها نسبت به وضعیت جامعه خود و جوامع دیگر ارتباط می یابد. اگرچه همه حاضران از غذاهای تهیه شده مصرف می‌کنند! حتی لذت بردن از غذاها و نوشیدنی‌ها در آن مجلس هم به موقعیت فکری و علمی و شخصیتی آن افراد بستگی پیدا می‌کند. مثل لذتی که انسانهای روزه‌دار از افطار و غذاها و حتی یک استکان چای با ارزش عادی و معمولی می برند.

لذتی که انسان‌های متعالی از اطعام به نیازمندان احساس می کنند، خیلی بیشتر از لذتی است که عده ای از خوردن طعام احساس می‌کنند. اما طبعاً این لذت اطعام به دیگران در ذهن یک کودک خردسال  مثلاً سه، چهار ساله جایگاهی ندارد. همچنین یک فرد پست و رذل مثل یک دزد و یک تبهکار و غارتگر اموال مردم از اطعام به دیگران و آسایش آنها هیچ لذتی نمی برد. مثل کسانیکه برای سرقت مقداری مال و گرفتن کیف یک زن از دست او و فرار کردن، حتی حاضر می شود آن شخص را مجروح کنند و یا ضربه مرگ آوری به او بزنند!

این قبیل تبهکاران در لباس و مقام یک حاکم کشور هم حاضر می‌شوند جنگی به راه بیاندازد و در نتیجه عده ای بیگناه در آن جنگ کشته یا مجروح شوند، و آن ها بتواند مقداری اسلحه و وسیله آدمکشی بفروشند و سود اقتصادی ببرند!

ارزش انسان در دیدگاه دین آسمانی

 انسان در فرهنگ دین آسمانی موجودی است بسیار باارزش و برترین و متعالی ترین مخلوق از آفریده‌های خدای سبحان. خدای سبحان انسان را برای یک زندگی متعالی، با ارزش ها و لذت های فوق ادراک عادی آفریده است. خوردن و نوشیدن و رسیدن به بعضی خواسته های نفسانی در مقابل آن لذت های متعالی که در مقصد آفرینش او قرارداد، در حقیقت چیزی به حساب نمی‌آید. این لذت ها در وجود او قرار داده شده است تا او را وادار به مصرف خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها کند، تا حیات جسمانی و حیات روحی او برقرار بماند. نوع برتر این لذت های جسمانی در سایر جانداران قرار دارد که خوردن و نوشیدن در آنها هدف نهائی آفرینش آنها است.

 اما موجودی بنام انسان برای یک زندگی متعالی و فوق دنیوی آفریده شده است و آن «حیات انسانی» یا «حیات معقول» یا «حیات طیّبه» و امثال آنها نامیده می‌شود و لازم است انسان از حیات دنیوی خود استعداد ورود به فضای آن زندگی متعالی را پیدا کند. لازمه رسیدن به آن زندگی متعالی روحی و عقلی ارتباط نوع خاص با پروردگار عالمیان و ایمان به او و ایمان به زندگی اخروی و پیام ‌آوران از طرف پروردگار عالمیان و کتابهای آسمانی و انجام اعمال معینی است تحت عنوان «اعمال صالح» و «حسنات» است.

 ارتباط مستمر و دائمی با پروردگار عالمیان و روزه گرفتن در طول یک ماه از سال و اعمال و رفتار های سفارش شده دیگر، بمنزله شاهراهی است روشن و هموار و علامتگذاری شده برای انسان ها که مشعل ها و چراغ هائی در سر تا سر آن روشن شده است جهت رسیدن به آن مقصد.

 اوصاف ماه رمضان و آثار روزه و دعاها و اعمال و رفتارهای دیگر در آن همان است که در خطبه وجود مبارک خاتم پیامبران حضرت محمد- صلّی الله علیه و آله و سلّم- آمده است و ما آن کلام شریف نورانی را در مقالات قبلی با شرح و توضیحی ذکر کردیم.

 از امیرالمؤمنین رهبر آسمانی دیگر دین خدا، کلامی نقل شده است که با ذکر آن این مقاله را به پایان می بریم. آن حضرت در ارزش وجودی انسان فرمود:

«أَلَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا؟ إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ، فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا»(۵) یعنی: آیا آزاده ای نیست که این ته مانده غذا در دهان را برای اهل [علاقه‌مندان به] آن رها کند، بطور قطع برای وجود شما بها و ارزشی غیر از بهشت نیست، پس وجود خود را جز برای آن نفروشید. یعنی ‌قیمت وجود انسان و ارزش حقیقی آن، ورود به بهشت و زندگی در آن است و انسان ارزش خود را در هر چیزی جز رسیدن به بهشت مصرف کند، زیان کرده و ارزش وجودی خود را از دست داده است. از خدای سبحان عاجزانه و ملتمسانه درخواست می‌کنیم که همه ما انسانها را به ارزش وجودی خود و روحی که در ما دمیده است آگاه کند.

الیاس کلانتری

۱۳۹۹/۰۲/۱۵

پاورقی ها:

۱- الفروع من الکافی، شیخ کلینی، کتاب الصیام حدیث ۱۵ (نسخه دارالکتب الاسلامیه، ج ۴، ص ۶۵

۲- وبسایت حکمت طریف- ۲۷۸، ماه رمضان و رحمت و برکات بی پایان تا شماره-  ۲۸۸ در ۹ بخش.

۳- نهج البلاغه، خطبه ۹۱

۴- وبسایت حکمت طریف، مقاله:

کلام ایام- ۲۸۰، ماه رمضان و رحمت و برکات بی پایان.

۵- نهج البلاغه حکمت ۴۵۶

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن