۱۶۰ – آیا از نظر آیات قرآن عقیده به جبر تأیید می شود؟!

allah

سؤال: آیا عقیده به جبر در این زمینه درست است؟!

پاسخ: در انتهای سؤال قبلی گفته شده که آیا عقیده به جبر در این زمینه درست است یعنی اینکه از آیه مورد بحث در آن سؤال که آیه آخر سوره تکویر بود، عقیده به جبر تأیید می شود. در پاسخ سؤال این موضوع توضیح داده شد و آن اینکه در آیه مورد نظر مشیّت انسان نفی نشده است و بلکه مشیّت استقلالی یعنی بدون ارتباط با مشیّت خداوند، از انسان نفی شده است. یعنی انسان در محدوده مشیّت خداوند دارای اختیار است و می تواند کاری را انجام دهد یا ترک کند.

اما در هر صورت عده ای از مسلمین عقیده دارند که انسان ها در کارهای خود مجبور هستند، یعنی این گروه از مسلمین عقیده به جبر دارند و منکر اختیار انسان هستند.

البته این عقیده در بین پیروان مذاهب دیگر هم متداول است و اختصاص به مسلمین ندارد، و اشکال مختلف این عقیده بین پیروان مذاهب دیگر هم دیده می شود. حتی ماده گرایان هم به نوعی جبر عقیده دارند.

طبعاً عقیده به جبر به معنای متداول بین انسان ها نمی تواند مورد تأیید قرآن مجید باشد و هیچ عقل سالمی هم آن را نمی پذیرد. و صاحبان عقیده به جبر این عقیده را از آیه مورد بحث و هیچ یک از آیات قرآن دریافت نکرده اند. بلکه اصل عقیده را از جائی به دست آورده اند و بعداً برای اعتبار و رسمیت دادن به آن به آیات قرآن متوسل شده اند. یعنی منشأ این عقیده آیه قرآن و حتی تفسیر نادرست آیات هم نبوده است.

اما در مورد انسان هائی که بدون داشتن غرض خاص سیاسی و عقیدتی و در عین داشتن صداقت در گرداب این عقیده افتاده اند می شود گفت منشأ اشتباه آن ها مخلوط کردن جبر عقیدتی و کلامی یا فلسفی یعنی جبر به معنای متداول با «جبر تکوینی» است. توضیح این که در عالم آفرینش اراده خداوند بر همه موجودات حاکم است. یعنی هم خلقت اولیه موجودات از ناحیه اراده خداوند است و هم صفات موجودات به صورت مستمر، آن به آن، به آن ها عطا می شود. طبعاً اراده خداوند در خلقت و ربوبیّت موجودات به صورت جبری در عالم استمرار می یابد. و این جبر به عالم آفرینش ارتباط دارد و اگر لازم باشد برای این نوع جبر اسمی تعیین شود، باید به آن «جبر تکوینی» گفته شود. یعنی اراده و خواست خداوند بر همه موجودات حاکم است، به عنوان مثال: آفتاب جبراً می تابد و ایجاد حرارت می کند و عامل رشد نباتات و زندگی حیوانات و انسان ها می شود و آب در درجه خاصی از حرارت به صورت بخار در می آید و در درجه دیگری منجمد می شود و به شکل یخ و برف در می آید و نمک طعام جبراً طعم خاصی دارد و فلان ماده سمی اگر وارد بدن انسان شود، انسان را می کشد و یا مریض می کند و دستگاه گردش خون جبراً و بدون اختیار انسان در بدن او فعال است. و دستگاه تنفس در انسان همچنین و بدون اختیار او اکسیژن موجود در هوا را جذب می کند و به بافت های بدن او می فرستد و امثال آنها.

37-آیا انسان اجباراً آفریده شده یا با میل و اختیار خود؟
بخوانید

این نوع جبر در همه عالم و در مورد همه موجودات برقرار است اما مراد از جبر در این مباحث عقیدتی این نوع جبر نیست، بلکه مراد این است که انسان در اعمال خود اختیاری ندارد و بلکه کارهایی را بدون اختیار انجام می دهد.

کسانی که بدون داشتن غرض خاص عقیدتی و اجتماعی و سیاسی عقیده به جبر پیدا کردند، عمدتاً از توجه به جبر تکوینی و مخلوط کردن آن با موضوع جبر کلامی و عقیدتی در این مسیر قرار گرفته اند. و الّا هیچ انسانی در عمل به جبر به معنای متداول پایبند نمی باشد و به آن عمل نمی کند، یعنی اگر کسی برود سراغ یک جبری مذهب و بخواهد چیزی از اموال و دارایی های او را به زور از او بگیرد و غصب کند، آیا آن شخص جبری مذهب، رفتار او را تأیید می کند و دارائی های خود را در اختیار او و تحت تملّک او قرار می دهد؟! و می پذیرد که آن شخص غصب کننده اموال او، در رفتارش مجبور است؟! اگر کسی به این نوع جبر در عمل پایبند باشد، هرگز نباید کسی را به جهت اعمالی که انجام داده تحسین و یا تخطئه کند و نباید به کسی بخاطر اعمالش پاداش دهد یا مجازات کند! آیا یک انسان در شرایط عادی در روی زمین پیدا می شود که از شخصی که می خواهد اقدام به کشتن یا آسیب زدن به او کرده تشکر کند و کار آن شخص را یک رفتار جبری تلقی کند؟!

موضوع جبر و اختیار و موضوع مهم قضا و قدر که به نحوی به آن ارتباط پیدا کرده است، از موضوعات مهم عقیدتی است و جهات مبهم زیادی دارد و بعضی جهات آنها قابل فهم عامه مردم نمی باشد و ما به خواست خداوند در فرصت مناسب مقاله ای در این زمینه با توضیحات لازم خواهیم نوشت.

الیاس کلانتری

۹۴/۱۲/۱۶

 

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن