کلام ایام – ۱۹۷، برکات ماه عظیم شعبان

4502103_783بخش سوم

کلیات

*موضوع تقرّب به خداوند در معارف و اخلاق دینی جایگاه بسیار رفیعی دارد.

*میزان ارزش و مطلوبیّت و کمالات هر موجودی متناسب با میزان تقرّب او به الله است.

*تقرّب به خداوند عامل اصلی راهیابی به مقصد حیات و ورود به بهشت و زندگی مطلوب در آنجا است.

*محبت به رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- عامل تقرّب به خداوند خواهد شد.

*محبت به پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم-  و تکریم ماه منتسب به او، لازم است به قصد تقرّب به خدا انجام بگیرد.

*چه کسانی محبوب خداوند قرار می گیرند؟

*خداوند چه کسانی را دوست نمی دارد؟

*علت اصلی زیبائی گل ها چیست؟

*در چه صورتی انسان محبوب خدا قرار می گیرد؟

* * * * * * * * * *

تقرّب به «الله» جلّ جلاله

در کلام شریف امیرالمؤمنین- علیه السلام- آمده بود «کسی که ماه شعبان جهت محبت پیامبر خدا و تقرّب به خداوند روزه بگیرد…» موضوع تقرّب به خداوند در معارف و اخلاق دینی و اعمال عبادی جایگاه بسیار رفیعی دارد. در اعمال عبادی قصد بنده در اصل باید تقرّب یعنی نزدیک شدن به خداوند باشد و در غیر این صورت عمل بنده به مرحله قبول شدن نخواهد رسید. تقرّب به خداوند سبب انتقال همه کمالات و ارزش ها و زیبائی ها و بطور کلی همه مطلوبیت ها به مخلوقات می شود! چون منشأ همه کمالات و ارزش های موجودات، ذات و صفات و افعال پروردگار عالمیان- جلّ جلاله- است.

میزان ارزش و مطلوبیّت و کمالات هر موجودی متناسب با میزان تقرّب او به الله است. عظیم ترین و قدرتمندترین ملائکه در عرف معارف دینی، «ملائکه مقرّب» نامیده می شوند.

انسان در اثر تقرّب (نزدیک شدن) به خداوند دارای قدرت های عظیم روحی و قدرت های متعارف عادی می شود. تفاوت اصلی پیامبران خدا و شخصیت های آسمانی با سایر انسان ها در رفتارها و اخلاق و علم و قدرت وجودی در میزان تقرّب آن ها نسبت به الله است.

تقرّب به خداوند عامل اصلی راهیابی به مقصد حیات و ورود به بهشت و زندگی مطلوب حقیقی در آنجا است. مجموعاً ارزش و مطلوبیّت تقرّب به خداوند، بالاتر از حدّ ارزیابی و ارزش های وجودی انسان ها می باشد.

از کلام شریف امام- علیه السلام- بر می آید که محبت به رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و تکریم ماه منتسب به آن حضرت هم لازم است به قصد تقرّب به خداوند انجام گیرد و یا اینکه محبت به آن حضرت عامل تقرّب به خداوند خواهد بود و یا هر دو معنی!

حبّ خداوند نسبت به بندگان و محبّان رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم)

در آیاتی از قرآن مجید موضوع محبت انسان ها نسبت به خداوند- جلّ جلاله- و متقابلاً محبت او نسبت به انسان ها ذکر شده است. خداوند می فرماید:

«وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ» (البقرة/۱۶۵) یعنی: و از انسان ها کسانی هستند که بجای الله شرکاء و امثالی اتخاذ می کنند و آن ها را مثل دوست داشتن خدا دوست می دارند، اما کسانیکه ایمان آورده اند محبت شدیدی نسبت به الله دارند. در آیه کریمه یکی از رفتارهای اصلی مشرکان مورد نقد و تخطئه قرار گرفته و آن عبارت است از قرار دادن بعضی از مخلوقات بجای الله در روح و قلب خود. در حالیکه تشبیه الله به مخلوقات و قرار دادن مخلوقی جای خالق در توجهات انسان ها ناشی از جهل تاریک و حماقت عمیق و نوعی شرک آشکار و سبب خسران عظیمی است! انسان ها جهت مصونیّت از سقوط در باتلاق های متعفّن شرک و قرار گرفتن در کنار نهرهای زلال و مواج توحید، لازم است به این حقیقت توجه کنند که هر شئ زیبا و ارزشمند و مطلوب، زیبائی ها و ارزش ها و مطلوبیّت های خود را از صفات و افعال خداوند دریافت می کند و این صفات و افعال پروردگار عالمیان است که مطلوبیّت ها و زیبائی ها را به مخلوقات خودش عطا کرده و بقای کمالات و صفات ارزشمند تمام موجودات هم از ناحیه اراده او بطور مستمر برقرار است! و در اصل دیدن زیبائی ها و کمالات هر یک از موجودات. و لذت بردن انسان از آن ها باید توجهات او را به خالق و پروردگار آن موجودات و همه موجودات منتقل کند و لذت روحی او از آن شئ زیبا و دوست داشتنی به لذت عظیم و مستمر لذت از یاد خدا و ارتباط با او تبدیل شود.

اما عده ای از انسان ها در کنار همان اشیاء متوقف می شوند و در مسیر خود در گودال هائی سقوط می کنند و از رفتن به سرچشمه زلال توحید و لذت مستمر بی پایان باز می مانند!!! بعنوان مثال: اگر یک شاخه گل زیبا و خوشرنگ و خوشبو را مورد توجه قرار دهیم، متوجه خواهیم شد که وجود آن از مقداری آب آمیخته به خاک یعنی مقداری گِل بی ارزش که هیچ گونه زیبائی هم ندارد تشکّل پیدا کرده، و در اصل اراده خداوند و جریان بعضی از صفات ذات قدوس او- جلّ جلاله- به مقداری گِل موجب به وجود آمدن آن شاخه گل و شکل و رنگ و عطر آن شده است. و اگر آن شاخه گل از بوته اش کنده شود بعد از ساعاتی و یا روزهائی، زیبائی و ارزش های دیگر خود را از دست خواهد داد! چون منشأ زیبائی آن همان «روح نباتی» بود که از طرف اراده خداوند بطور مستمر به آن بوته منتقل می شد و وقتی آن ارتباط قطع شد، ارزش ها و زیبائی های آن هم از بین می رود. و اگر همه انسان های عالم و همه دانشمندان روی زمین هم جمع شوند و با هم همکاری کنند و تمامی محصولات و فراورده های علمی را هم به کار بگیرند، نمی توانند موجودی بنام «روح» اعم از روح نباتی، و روح جانداری و روح انسانی و انواع دیگر را تولید کنند، حتی نمی توانند حقیقت آن را هم شناسائی کنند، تا چه رسد به تولید آن.

پس تمام زیبائی ها و ارزش های آن شاخه گل از ناحیه روح نباتی دمیده شده در آن بود و وقتی ارتباط آن روح با آن شاخه گل از بین رفت، ارزش ها و زیبائی های آن هم از بین می رود و سرانجام تبدیل می شود به همان ماده اولیه یعنی آب و خاک، بلکه در شرایط خاص اول به مقداری زباله بد بو و بسیار زشت تبدیل می شود.

باز بعنوان مثال: انسانی را در نظر می گیریم که هم از زیبائی ظاهری و بدنی برخوردار است و هم دارای زیبائی های عقلی و روحی است مثل عواطف انسانی و نوعدوستی و غیرت و عفت و امانتداری و وفاداری و کرامت های اخلاقی و در رأس همه زیبائی ها خدا پرستی!

اما اگر این انسان فوت کند یعنی روح او از بدنش جدا شود و جسد بدون روح او در مقابل عده ای از انسان ها قرار بگیرد، حتی مقابل کسانی که او را دوست داشتند و شدیداً از رحلتش ناراحت و اندوهگین هستند و ای بسا جهت رحلت او گریه می کنند، در حالیکه بدن و پیکر او در کنار آن ها و مقابل چشمان آن ها قرار دارد!!! در این صورت جسد آن انسان مرده هیچگونه زیبائی ندارد، حتی دوستداران نزدیک او مثل اعضاء خانواده سعی می کنند هر چه زودتر او را در خاک دفن کنند.

کلام ایام - 105، عاشورا نهضت پیامبران
بخوانید

در آن وضعیت تمام آن زیبائی های جسمی و روحی و عقلی که در آن انسان وجود داشت و او را محبوب عده ای از انسان ها قرار داده بود از آن بدن فاصله می گیرد و به جای دیگر منتقل می شود. پس معلوم می شود تمامی آن زیبائی ها و محبوبیّت و مطلوبیّت ها از ناحیه اتصال آن بدن به پروردگار عالمیان، توسط روح انسانی بود و وقتی آن روح از بدن جدا شد، تمامی آن ارزش ها هم از آن بدن فاصله گرفت و اگر آن بدن را در خاک دفن نکنند بعد از زمان کوتاهی بصورت جسدی متعفّن و زشت در خواهد آمد.

با این توضیحات لازم است این حقیقت مورد توجه قرار بگیرد که انسان جهت رسیدن به آرامش روحی و اطمینان قلبی لازم است به زیبائی ها و ارزش های بی پایان توجه پیدا کند و در نتیجه شیفته آن ها شود و زیبائی و ارزش و قدرت و علم بی پایان اختصاص به پروردگار عالمیان و صفات و افعال ذات قدّوس او دارد! و چون خداوند دارای کمالات و ارزش های بی پایانی است، انسان در آن صورت در مسیر یک جریان بی پایان از رحمت خداوند و در نتیجه لذت بی پایان و مستمری قرار خواهد گرفت.

در جهت دیگر حبّ خداوند نسبت به انسان ها قرار دارد! یعنی انسان در موقعیتی قرار بگیرد که محبوب پروردگارش شود و پروردگارش او را دوست بدارد! اگر یک انسان مورد محبت خداوند قرار گرفت به همه لذت ها و خواسته های حقیقی خود خواهد رسید. در این صورت هیچ عاملی و هیچ حادثه ای نخواهد توانست بر او غلبه کند و او را دچار خوف و اندوه و ناامنی سازد. بطوریکه خداوند فرمود:

  «أَلَا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيهِمْ وَلَا هُمْ يحْزَنُونَ–  الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يتَّقُونَ– لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَفِي الْآخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» (يونس/۶۲- ۶۴ ) یعنی: آگاه باشید که دوستان خدا دچار خوف و اندوهی نخواهند شد، همان کسانیکه ایمان آوردند و ملتزم تقوا بودند. برای آن ها بشارتی خواهد بود در زندگی دنیوی و در آخرت، برای کلمات خدا تبدیل ]و تغییری[ نیست و آن است رستگاری عظیم.

در آیه کریمه ای که قبلاً ذکر شد(۱) پیروی از رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- عامل حبّ پروردگار عالمیان نسبت به بندگان معرفی شده است. آیه کریمه را مجدداً ذکر می کنیم:

  «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (آل عمران/۳۱) یعنی: بگو ]ای پیامبر[ اگر شما خدا را دوست می دارید از من پیروی کنید تا در نتیجه خدا شما را دوست بدارد و گناهان شما را مورد غفران قرار دهد و قطعاً خداوند غفور و مهربان است.

چه کسانی محبوب خدا قرار می گیرند؟

آیات زیادی در قرآن وجود دارد که در آن ها انسان های محبوب خداوند معرفی شده اند از جمله:

۱-«بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يحِبُّ الْمُتَّقِينَ» (آل عمران/۷۶) بلی کسی که به عهد خود وفا کند و ملتزم تقوا شود، خداوند متّقین را دوست می دارد! یعنی در آن صورت خداوند او را دوست خواهد داشت. یعنی دوست داشتن اهل تقوا یکی از سنت های خداوند است. در نتیجه چنین شخصی را هم دوست خواهد داشت!

۲-«وَالْكَاظِمِينَ الْغَيظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» (آل عمران/۱۳۴) یعنی کسانی که خشم خود را فرو می برند و انسان ها را عفو می کنند و خداوند اهل احسان را دوست می دارد.(۲)

۳- «وَكَأَينْ مِنْ نَبِي قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يحِبُّ الصَّابِرِينَ» (آل عمران/۱۴۶) یعنی: چه بسا پیامبرانی که عده زیادی از مخصوصان خدا همراه آن ها جنگیدند و در برابر آنچه در راه خدا به آن ها اصابت کرد سست و ضعیف نشدند و در مقابل دشمن تضرّع نکردند و تسلیم آن ها نشدند و خدا صابران ]و اهل استقامت[ را دوست دارد.

۴-«وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَينَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يحِبُّ الْمُقْسِطِينَ» (المائدة/۴۲) یعنی: اگر در بین آن ها داوری کردی، پس با عدالت داوری کن و خداوند اهل عدالت را دوست می دارد.

در آیات دیگری هم در مقابل آن گروه کسانی معرفی شده اند که خداوند آن ها را دوست نمی دارد از جمله:

۵-«وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يحِبُّ الْمُسْرِفِينَ» (الأعراف/۳۱) یعنی: بخورید و بیاشامید، اما اسراف نکنید، چون خداوند اهل اسراف را دوست ندارد.

۶-«وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يحِبُّ الْمُفْسِدِينَ» (القصص/۷۷) یعنی: در زمین در جستجوی فساد نباش که خداوند اهل فساد را دوست ندارد.

مجموعاً از آیات قرآن بر می آید که انسان های دارای فضائل اخلاق و اهل تقوا و اهل انفاق و صابران و بطور کلی انسان های برتر و اهل اعمال صالح و نیکوکاران مورد محبت خداوند قرار دارند و بر عکس ظالمان و تبهکاران و صاحبان صفات پست مبغوض او هستند، مگر توبه کنند و به راه درست بروند. آنچه بطور کلی موجب پرورش مطلوب روحی انسان و تبدیل او به موجودی می شود که محبوب خداوند قرار می گیرد، پیروی از رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و عمل به دستورات او می باشد و لازمه عمل کردن به دستورات آن حضرت بطور کامل و پیروی خالص از او محبت به او است. و چون آن بزرگوار ماه شعبان را با روزه گرفتن و شب زنده داری های طولانی و انفاق به نیازمندان تکریم می کرد طبعاً دوستداران آن حضرت هم اگر در مقام پیروی از او در روزهائی از این ماه عظیم روزه بگیرند و اعمال سفارش شده را بجای آورند، محبوب خداوند قرار خواهند گرفت.

بطور کلی وقتی یک انسان محبوب خداوند قرار می گیرد که صفات ارزشمند و مطلوبی در وجود او جمع شود و بصورت موجود ارزشمند و گرانبهائی در آید و رفتارهای خیر خواهانه و مطلوبی از او صادر شود و همه آن ها در صورت دوست داشتن پیامبر خدا و پیروی خالص از او امکان پذیر است.

۱۳۹۷/۲/۱۱

پاورقی ها:

۱-در شماره قبلی از این سلسله مقالات یعنی شماره ۱۹۶ از کلام ایام.

۲-محسنین در عرف قرآن مجید بنده های برتر و متعالی و دارای صفات و اعمال مطلوبی هستند و اوصافی در قرآن برای آن ها ذکر شده از جمله در اول سوره لقمان، و این اوصاف شبیه اوصافی است که در آیات اول سوره بقره در مورد اهل تقوی (متّقین) ذکر شده است لذا معنی کامل آن با کلمه ای مثل «نیکوکاران» افاده نمی شود، لذا آن را ترجمه نکردیم و صورت قرآنی آن را نوشتیم.

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن