کلام ایام – ۳۶۷، عاشورا و تکریم نهضت پیامبران

کلیات

  • تکریم و تجلیل نهضت عاشورا به مجموعه شریعت های آسمانی و همه پیامبران خدا ارتباط می یابد .

  •  در جریان این نهضت قدسی، صورت جمیل دین توحیدی در  عالی ترین مراتب در سطح عالم تجلی یافته است .

  • نهضت حسینی ـ علیه السلام ـ بمنزله نهری است که دائماً در کنار جاده حیات حقیقی انسانی جریان خواهد داشت .

  •  قدرت لازم برای به جریان افتادن این نهضت آسمانی از اراده مستقیم و خاص پروردگار عالمیان حاصل شده است .

  • تکریم و تجلیل نهضت عاشورا، تکریم و تجلیل توحید و نبوت و رسالت و همه پیامبران خدا و همه کتابهای آسمانی است .

  •  پیامبران خدا ـ علیهم السلام ـ و پیامبر خاتم ـ صلی الله علیه و آله ـ و امیرالمؤمنین علی و امام مجتبی و همه امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ در نهضت مقدس عاشورا حضور دارند .

  • توصیفی از دو گروه مقابل هم در نهضت مقدس حسینی  (علیه السلام) .

  •  علت اندک بودن یاران امام حسین ـ علیه السلام ـ رفتاری کریمانه از خود آن حضرت بود .

  •  در زمان اقامت امام حسین ـ علیه السلام ـ در مکه معظمه چندین هزار نفر از اهل عراق با نوشتن نامه ها و فرستادن نمایندگان از او جهت رفتن به کوفه دعوت کردند .

  •  بیعت اهل کوفه با جناب مسلم بن عقیل به عنوان نماینده امام حسین  (علیه السلام ) .

  •  خروج امام حسین ـ علیه السلام ـ در زمان شروع اعمال حج تکریم و  تعظیمی بود برای حج و خانه خدا و مجموع معارف دین توحیدی .

  •  تکریم و تعظیم خانه خدا از طرف امام حسین ـ علیه السلام ـ با کلام و خطبه و یک رفتار عادی نبود ، بلکه از ناحیه رفتاری متعالی و عظیم و تحمل خطرات زیادی بود .

 در بعضی از مقالات قبلی گفته شد که تکریم و تجلیل نهضت عاشورا به مجموع شریعت های آسمانی و فضائل همه پیامبران و جهاد مقدس علمی و اخلاقی آنها ارتباط می‌یابد. در جریان این نهضت قدسی صورت جمیل دین توحیدی در عالی ترین مراتب در سطح عالم تجلّی یافته و راه و روش منتهی به مقصد آفرینش انسان هموار و علامتگذاری شده و چراغها و مشعل هائی در کنار آن روشن شده که هرگز خاموش نخواهد شد.

 در این حادثه قدسی از ناحیه علم و همت و قدرت و صلابت و استقامت و بصیرت فوق‌ عادی حجت پروردگار عالمیان و گوشواره عرش خدا و سید جوانان بهشتی و وارث پیامبران – علیهم السلام – و وارث همه فضائل و کمالات پیامبر خاتم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – رود عظیمی از برکات الهی به جریان افتاده که قطع شدنی نیست و بطور دائم در جریان خواهد بود.

 این رود عظیم دائمی از به هم پیوستن نهرها و چشمه های زیادی به وجود آمده که با همت و مجاهدت اولیای خدای سبحان در طول تاریخ شریعت های آسمانی به جریان افتاده بود و در اثر نهضت قدسی عاشورا با شکافته شدن کوهی که در سر راه آن قرار داشت در کنار جاده حیات انسانی به راه افتاد و تا مقصد آفرینش ادامه خواهد داشت و به نهرهای بهشتی متّصل خواهد شد.

 رهروان جاده حیات حقیقی و پیشگامان بسوی ملکوت آسمان ها و زمین و جوار پروردگار عالمیان دائماً در کنار این جریان عظیم سیر می کنند و از زلال آن بهره ها می‌برند. نهضت مقدس عاشورا مثل بعثت پیامبران و نزول وحی بر آنها، از اراده خاصّ و مستقیم پروردگار عالمیان نشأت گرفته است و نشانه‌های اراده خاصّ پروردگار عالمیان و آثار قدرت او در ایجاد و بقای آن آشکارا مشاهده می شود.

 قدرت لازم برای به جریان افتادن این نهضت آسمانی و به ثمر نشستن آن و بقای شکوهمند آن و گسترش روز افزون آثار آن تماماً فوق عادی و متصل به قدرت بی پایان ذات قدوس الله است. همان که هر چیزی را اراده کرد، موجود می‌شود بطوریکه خود فرمود:

«إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيئًا أَنْ يقُولَ لَهُ كُنْ فَيكُونُ» (يس/۸۲) یعنی: جز این نیست که هر وقت او چیزی را اراده کند، می گوید: باش، پس آن موجود می شود ]به وجود می آید[

 اما این اراده مقدس در عالم ملکوت و بعداً در عالم دنیا از روح شریف و قدرت و همت و بصیرت حجت و نماینده او در عالم در آن زمان خاص یعنی وجود مبارک قدسی حضرت سید الشهداء امام حسین – علیه السلام – و یاران و همراهان قهرمان او به جریان افتاد و تحقّق یافت.

 قبلاً چندبار متذکر شدیم که تکریم و تجلیل شخصیت امام حسین – علیه السلام – و یاران غیرتمند و وفادارش و رفتار شکوهمند آنها در جریان نهضت مقدس عاشورا، تکریم و تجلیل توحید و نبوت و رسالت و همه پیامبران و همه کتابهای آسمانی و ملائکه مقرّب و ذوات مقدسه حجت های پروردگار عالمیان و ائمه اهل البیت – علیهم السلام – محسوب می شود. در عرصه عاشورا و فضای حرم حسینی در کربلا و فضای نشر معارف و فضائل دین توحیدی همه پیامبران خدا و حجت های او حضور دارند.

 رسول اکرم و پیامبر خاتم سرور انبیاء و مرسلین – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و امیرالمؤمنین و امام المتّقین علی – علیه السلام – و امام حسن مجتبی و تمام تک‌تک ائمّه معصومین – سلام الله علیهم اجمعین – در کنار سید الشهداء امام حسین – علیه السلام – حضور دارند.

در فضای قدسی این نهضت آسمانی، حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا و حضرت خدیجه کبری حضرت مریم و حضرت آسیه و تمام بانوان پرفضیلت عالم و تاریخ، کنار حضرت زینب کبری و بانوان حرم حسینی – سلام الله علیهم- حضور دارند.

 یاران و همراهان امام حسین – سلام الله علیه – هم تنها نیستند و تعداد آنها فقط هفتادو دو نفر یا یکصد نفر نیست، بلکه تمامی جوانمردان و غیرتمندان و پاکان و وفاداران و صاحبان فضائل اخلاقی و اهل جهاد و دفاع از حقوق انسانها و همه شهدای راه خدا در این فضای قدسی حضور دارند.

 بطوریکه نقل کرده اند یکی از اصحاب امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – در زمان پایان جنگ جمل و پیروزی سپاه امیرالمؤمنین – علیه السلام – بر سپاه دشمن به آن حضرت عرض کرد: دوست داشتم برادرم فلانی نزد ما بود و می دید که چگونه خدا شما را علیه دشمنانت یاری کرد! امام – علیه السلام – به او فرمود:

«أَهَوَی أَخِیکَ مَعَنَا؟ فَقَالَ: نَعَمْ. قَالَ: فَقَدْ شَهِدَنَا، وَلَقَدْ شَهِدَنَا! فِی عَسْکَرِنَا هذَا أَقْوَامٌ فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَأَرْحَامِ النِّسَاءِ، سَیرْعَفُ بِهِمُ الزَّمَانُ، وَیقْوَی بِهِمُ الْإِیمَانُ»(۱) یعنی: آیا تمایل قلبی و خواسته برادرت با ما است ] او با ما هم عقیده است[ او گفت: بلی.

 امام – علیه السلام – فرمود: پس او با ما حضور داشت و همانا در این لشکر ما حضور داشتند ]دارند[ اقوامی که در اصلاب (صلب های) مردان و ارحام زنان قرار دارند (هنوز متولد نشده اند) و زمان آنها را آشکار می کند و ایمان بوسیله آنها تقویت می‌شود.

 نهضت عاشورا یعنی قیام سپاه توحید علیه شرک و بت پرستی و رذائل اخلاقی و پلیدی‌ها و بطور کلی سپاه شیطان، و قیام علم و عقل و فضائل انسانی علیه انواع جهل! و قیام عدل علیه ظلم و محبت علیه خشونت و پاکی ها علیه پلیدی ها و صلح علیه جنگ و امنیت علیه ناامنی و بطور کلی همه فضائل انسانی و اخلاقی علیه رذائل و پستی ها.

در جریان این نهضت قدسی یکی از حجت های پروردگار عالمیان با گروهی اندک از یاران و همراهان مقابل سپاه عظیمی قرار گرفتند. و از حقوق عمومی انسانی و حریم فضائل اخلاقی و بطور کلی از حریم دین آسمانی دفاع کردند و در راه خدا در یک جنگ نابرابر به شرف شهادت نائل شدند.

 رئیس و امام این گروه اندک یکی از حجت های پروردگار عالمیان – عزّوجلّ – و جانشینان پیامبر خاتم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – یعنی وجود مبارک حضرت سید الشهداء امام حسین – علیه السلام – بود و تعداد یارانش را مورّخان و سیره نویسان ۷۲ نفر یا حدود یکصد و نهایتاً یکصد و چهل و پنج نفر نوشته اند. تعداد سپاه مقابل یعنی سپاه حکومتی حدود سی هزار نفر بودند. آن گروه اندک مقابل آن سپاه عظیم با تمام شجاعت و صلابت و قدرت روحی عظیم ایستادند و جنگیدند و به شهادت در راه خدا رسیدند.

 علت اندک بودن یاران امام – علیه السلام – رفتار کریمانه خود آن حضرت بود! چون او تمایلی به پیروزی نظامی بر دشمن و رسیدن به حکومت و قدرت و کشته شدن اهل ایمان و انسان‌های بافضیلت جامعه دینی و حتی دشمنان خود و سپاهیان حکومت جامعه نداشت. جهت اخلاقی و انسانی و آموزشی آن جنگ باشکوه به جهت نظامی آن غالب بود.

امام – علیه السلام – نه در شهر مدینه که محل سکونت او بود و نه در شهر مکه معظمه که حدود چهار ماه بعد از خروج از مدینه در آنجا اقامت داشت و نه در طول راه، فعالیت قابل توجهی برای پیوستن مردم به سپاه همراه خود انجام نمی‌داد.

240-آیا عفو عمومی پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ درمورد مخالفان و مشرکان باعث خسارتی به دین اسلام نشد؟!
بخوانید

 اما چون در مدت اقامت خود در مکه معظمه، چندین هزار نفر از اهل عراق و عمدتاً شهر کوفه با نوشتن نامه‌ها و فرستادن نمایندگان خود از او دعوت بعمل آوردند و مصرّانه درخواست کردند که به شهر کوفه برود و حمایت خود را از او در مقابل حکومت اعلام کردند، آن حضرت از بین راه با فرستادن نامه ای به شهر کوفه و به شهر بصره حرکت خود را بطرف عراق و شهر کوفه به اطلاع مردم رساند.

 دیگر اینکه قبلاً وقتی نامه‌های دعوت اهل کوفه در زمان اقامت در مکه معظمه به حضورش رسید و تعداد دعوت کننده ها بالغ بر چندین هزار نفر شد، نماینده ای از طرف خود به شهر کوفه فرستاد تا اوضاع شهر و اهداف دعوت کننده ها و عموم مردم را بررسی کند و از وضعیت منطقه به او گزارش دهد. نماینده آن حضرت که جناب مسلم بن عقیل بود، بعد از ورود به کوفه و مشاهده اشتیاق مردم جهت آمدن امام – علیه السلام – به آن شهر و همچنین مخالفت عمومی مردم با حکومت را از طریق ارسال نامه به اطلاع آن حضرت رساند.

 در منابع تاریخی نقل شده است که وقتی تعداد بیعت کننده‌ها به هیجده هزار نفر رسید او نامه ای به امام – علیه السلام – نوشت و او را به آمدن به کوفه دعوت کرد.(۲) اما امام – علیه‌السلام – اقدامی در رفتن به کوفه انجام نمی داد تا وضعیت خاصّ سیاسی در مکه به وجود آمد توضیح اینکه از طرف حکومت یزید توطئه ای علیه امام – علیه السلام – چیده شده بود و عده ای برای اجرای آن ظاهراً تحت عنوان زائر خانه خدا به مکه آمده بودند و قرار بر این گذاشته شده بود که آن گروه زیر لباس احرام اسلحه ای با خود حمل کنند(۳) و در ضمن مناسک حج اطراف امام – علیه السلام – را بگیرند و او را در محاصره خود قرار دهند و از او بخواهند که با یزید بیعت کند و حکومت او را به رسمیّت بشناسد و چون میدانستند که امام – علیه السلام – هرگز راضی نخواهد شد که در کنار خانه خدا و در مناسک حج خونی ریخته شود و حرمت خانه خدا بشکند، پس ناچار خواهد شد که تسلیم شود و بیعت کند! و وقتی امام – علیه السلام – از این توطئه حکومتی مطّلع شد، سریعاً و بدون درنگ و در روز هشتم ماه که اعمال حج با احرام برای حج و رفتن به عرفات شروع می‌شد، با همراهان خود از شهر مکه خارج شد امام علیه السلام در آن جریان حج خود را به عمره تبدیل کرد و از ورود در اعمال حج منصرف شد.

این رفتار امام – علیه السلام – تکریم و تعظیمی بود برای عبادت حج و مسجد الحرام و کعبه معظّمه و مجموعاً شعائر و احکام دین خدا ! و این یکی از درس ها و آموزشهای امام – علیه السلام – برای انسان‌ها و در مرتبه ای خاص برای اهل ایمان و پیروان دین توحیدی بود.

 انسان ها دائماً و بطور مستمر به آن مکان امن مقدس و احکام و قوانین برقرار در آن احتیاج دارند. آنجا محل پناه بردن انسان ها در حوادث سنگین زندگی و ناامنی سیاسی و در مقابل فشارهای حکومت ها است و دارای حرمت خاصّ اختصاصی که این حرمت باید از طرف عموم انسانها و حکومت‌ها حفظ شود. این پرچم رفیع باشکوه باید دائماً برافراشته بماند و تمام انسان‌ها را بسوی پروردگار عالمیان هدایت کند.

 اینکه گفتیم تکریم خانه خدا از ناحیه رفتار خاصّ امام حسین – علیه السلام – درسی بود برای عموم انسان‌ها و در مرتبه ای خاص برای اهل ایمان و اینکه عموم انسانها بطور دائم به این مکان امن و احکام و قوانین برقرار در آن احتیاج دارند، جلوه‌ای از آموزش‌های قرآن مجید و شریعت های آسمانی است، بطوریکه خدای سبحان در کتاب آسمانی می فرماید:

«إِنَّ أَوَّلَ بَيتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ —  فِيهِ آياتٌ بَينَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا» (آل عمران/ ۹۶ -۹۷) یعنی: اولین خانه‌ای که برای مردم [جهت عبادت خدا] قرار داده شد، همان خانه‌ای است که در مکه قرار دارد و مبارک است و هدایتی است برای عالمیان ـ در آن نشانه های روشن است و مقام ابراهیم و هرکس در آنجا داخل شود در امنیت قرار خواهد گرفت.

 قابل ذکر است که تکریم و تعظیم خانه خدا از طرف امام حسین – علیه السلام – با کلام و خطابه و یک رفتار عادی معمولی نبود، بلکه با رفتاری بود بسیار عظیم و هزینه ای سنگین! و امام – علیه السلام – با آن رفتار متعالی خود و همراهانش را از حقوق و امنیتی محروم ساخت و بطرف امواج سنگینی از بلاها و گرفتاریها رهسپار شد.

 آن وجود قدسی با خروج از مکه و حرکت بسوی عراق کاری کرد شبیه حرکت دادن کشتی خود از ساحل بطرف دریای طوفان زده. و این رفتار کاری است برحسب ظاهر شگفت‌انگیز و خلاف انتظار عادی انسان‌ها. لذا بستگان و دوستداران و پیروان و شیعیان آن حضرت عمدتاً از اقدام او متعجب و ناخشنود بودند و بعضی او را از آن اقدام نهی می کردند، یعنی طبق بصیرت عادی و محاسبات عادی اجتماعی و سیاسی رفتار امام – علیه السلام – اقدامی خطرناک و بسیار مشقّت آور بود. اما امام – علیه‌السلام – از ناحیه علم و بصیرت خاصّ مقام امامت و فضائل اخلاقی نشأت گرفته از همان مقام بدون هیچ گونه تردید و نگرانی و با اطمینان قلبی کاملی آن حرکت را شروع کرد. او از آن حرکت یعنی خروج از مکه معظمه قبل از انجام مناسک حج و از بین گروه‌های عظیمی از طرفداران خود و زوّارخانه خدا هدف متعالی خاصّی داشت که برای دیگران آشکار و قابل پیش بینی و محاسبه نبود.

 رفتار امام – علیه السلام – را در آن موقعیت می‌شود به رفتار ناخدای یک کشتی عظیم تشبیه کرد – بطوریکه به آن اشاره شد – که از ساحل امن به داخل دریای طوفان زده و مواجی حرکت کرده و افراد خانواده و نزدیکان و عده ای از انسان‌های متعالی و محبوب در نزد خود را هم در آن کشتی همراه خود می برد.

 در چنان وضعیتی رفتار متعارف و حکیمانه و مورد انتظار این است که کشتی های در حال حرکت در دریای طوفانی و مواج بطرف ساحل حرکت کنند و از خطر غرق شدن نجات یابند اما آن ناخدای مورد مثال که انسانی است عاقل و حکیم و با تجربه و رئوف و دلسوز برای انسان‌ها بدون هیچگونه نگرانی بلکه با اشتیاق و جدیّت و آرامش قلبی به میان دریا می‌رود.

اما رفتار آن ناخدای عاقل و باتجربه و حکیم و علیم و صاحب فضائل اخلاقی امکان دارد یک توجیه حکیمانه فوق عادی داشته باشد و آن اینکه او می‌داند گروهی از انسانها در وسط دریا گرفتار شده اند و خطر غرق شدن آنها را احاطه کرده که لازم است برای نجات آنها سریعاً اقدام کرد ! و لازمه نجات آنها حرکت از ساحل با یک کشتی مستحکم و به کار بردن مهارت ها و داشتن روحیه قوی و قدرت استقبال از خطرات برای ناخدا و آن گروه امداد همراه او است!

در این صورت اگر چه رفتن به میان دریای طوفانی و مواج خطرات عظیمی دارد ، اما نجات دادن گروهی از انسانهای گرفتار در دریا که خطر غرق شدن آنها را تهدید می کند ارزش این کار خطرناک را دارد

در جریان این نهضت مقدس گروهی از انسانهای متعالی و صاحبان فضائل اخلاقی عظیم تحت هدایت و آموزش یک شخصیت آسمانی جهت نجات  انسانها  این نوع خطرات را تحمل کردند. در حادثه عاشورا و نهضت مقدس حسینی ـ علیه السلام ـ آن رفتار شکوهمند و آن ایثار عظیم شگفت‌انگیز و آن رفتار فوق متعارف از گروهی از انسانها ، تحت رهبری یکی از معلمان آسمانی یعنی وجود مقدس حضرت سیدالشهدا ، امام حسین ـ علیه السلام ـ تحقق یافت و نور آن فضای عالم و مسیر تاریخ انسانی را روشن کرد.

تکریم و تجلیل این نهضت با شکوه و بهره‌برداری عاقلانه از آن مورد علاقه جوانمردان و غیرتمندان و اهل ایمان و قهرمانان اخلاق در هر زمانی بوده است ! و امروزه این نهضت مقدس بیش از پیش جنبه جهانی پیدا کرده و قلوب انسان‌های متعالی را به سوی خود جلب کرده است و تجلیل و تکریم آن فواید آثار و برکات عظیمی در سطح جهانی خواهد داشت که در مقالات بعدی مورد بحث و گفت و گو قرار خواهد گرفت (ان شاء الله تعالی).

الیاس کلانتری

۱۳۹۹/۰۶/۰۳

پاورقی ها:

۱- نهج البلاغه، خطبه (کلام) شماره – ۱۲

۲- الارشاد، شیخ مفید، انتشارات علمیّه اسلامیّه، ج ۲، ص ۳۸

۳- در احکام دینی حمل اسلحه در حال احرام برای زیارت خانه خدا ممنوع است.

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن