کلام ایام – ۱۸، طلوع و انتشار نور قدسی

7628_56024طلوع و انتشار نور قدسی

بخش اول

شب اول ماه ربیع الاول سال سیزدهم بعثت مقارن شروع حادثه عظیم هجرت رسول اکرم حضرت محمد- صلی الله علیه و آله و سلّم- از شهر مکه به یثرب- مدینه- است. این حادثه تحوّل عظیمی در تاریخ زندگی انسان ها و در سطح عالم ایجاد کرد. با این که مدت سیزده سال از طلوع نور رسالت در شهر مکه گذشته بود. فعالیت آموزشی و دعوت آن بزرگوار عمدتاً در فضای آن شهر مقدس جریان داشت. بت پرستان مکه تلاش زیادی برای جلوگیری از انتشار دعوت دینی در سطح آن شهر و مناطق دیگر به کار می بردند.

 

توضیح این که مردم مناطق مختلف جزیرة العرب و مناطق دیگر به قصد زیارت خانه خدا دائماً به شهر مکه رفت و آمد می کردند و اصل خبر ظهور پیامبر خدا (ص) در شهر مکه و بلاد دیگر منتشر شده بود و این خبر همراه با بعضی از عقاید و رفتارهای دینی از ناحیه هجرت عده ای از مسلمین به حبشه در آن منطقه از زمین هم منتشر شده بود. فعالیت های طاقت فرسای پیامبر اکرم (ص) و بعضی از پیروانش و در رأس آن ها حضرت علی بن ابیطالب (ع) و حضرت ابوطالب عموی بزرگوار آن حضرت و حضرت حمزه، عموی دیگر آن بزرگوار، با وجود مخالفت های شدید کفار مکه و کارشکنی های مستمر آن ها، مشعل دین توحیدی را از خطر خاموش شدن نجات می داد. اما کار دعوت توحیدی با سختی ها و مشقّت های فراوان پیش می رفت. تا این که حوادثی در شهر مکه به وقوع پیوست که مسیر تاریخ دین توحیدی را تغییر داد و آن حوادث، ایمان آوردن تعدادی از اهل شهر یثرب به پیامبر خدا (ص) بود.

پیامبر اکرم (ص) با وجود فشارها و محدودیت هائی که کفار قریش علیه او و دین توحیدی به کار می بردند، افرادی از اهل یثرب را که به مکه می آمدند ملاقات می کرد و موضوع رسالت و نبوت خود را به آن ها اعلام می فرمود. تعدادی از آن ها در اثر رفتارها و جاذبه شخصیت آن بزرگوار و شنیدن آیاتی از قرآن مجید به او ایمان آوردند. اهل یثرب- مدینه- از یهودیان ساکن در اطراف شهر خود شنیده بودند که پیامبری از نژاد عرب در آن منطقه ظهور خواهد کرد و آئین بت پرستی را نابود خواهد ساخت. دیگر این که سال های طولانی در آن شهر یک جنگ فرسایشی بین قبائل بزرگ در جریان بود و مردم تمایل زیادی به قطع جنگ و آرامش در زندگی داشتند، و این آرامش مورد علاقه آن ها با ایمان آوردن به دین جدید امکان پذیر بود. فلذا در اثر فعالیت چند نفر از اهل آن شهر که به دین جدید ایمان آورده بودند، زمینه مساعدی در آن جا برای نفوذ و گسترش دین توحیدی به وجود آمد.

پیمان عقبه اول

در سال دوازدهم بعثت رسول خدا (ص) یک گروه دوازده نفری از اهل یثرب که به شهر مکه آمده بودند، مخفیانه و دور از توجهات کفار مکه در مکانی خارج از شهر با آن حضرت ملاقات کردند و با آن حضرت پیمان بستند.

در اثر فعالیت های این گروه در شهر یثرب عده قابل توجهی به اسلام گرویدند. این عده نامه ای به پیامبر اکرم (ص) نوشتند و از آن حضرت تقاضا کردند که شخصی را برای آموزش آیات قرآن به مردم، به آن شهر بفرستند و پیامبر خدا (ص) هم «مصعب بن عمیر» را به این منظور به یثرب فرستاد. اولین نماز جماعت در بین تازه مسلمان ها در شهر برقرار شد. مردم شهر یثرب منتظر رسیدن ایام حج بودند تا با سفر به مکه پیامبر خدا (ص) را از نزدیک ببینند.

پیمان عقبه دوم

 سرانجام زمان مورد انتظار رسید و کاروانی بالغ بر پانصد نفر از یثرب به طرف مکه حرکت کردند. در بین کاروان هفتاد و سه نفر بودند که به اسلام ایمان آورده بودند و دو نفر آن ها هم زن بودند. گروهی هم در بین کاروان بودند که تمایلی به اسلام پیدا کرده بودند.(۱) افراد این کاروان با پیامبر خدا (ص) ارتباط برقرار کردند و وقت ملاقات عمومی تعیین شد. تازه مسلمانان یثرب مخفیانه به دور از دیدگان مشرکان مکه با پیامبر خدا (ص) ملاقات کردند و با آن حضرت پیمان بستند و آن حضرت برای سفر به یثرب و اقامت در آن جا دعوت به عمل آوردند و متعهد شدند که از او و دین توحیدی با تمام قوای خود دفاع خواهند کرد.

کلام ایام - 219، عید سرور حزن انگیز یا سرور دائمی
بخوانید

ما به خواست خداوند در زمینه این دو پیمان و چگونگی آن ها و نوع رفتار یثربیان در مقالات بعدی توضیحات لازم را خواهیم آورد.

بعد از این حادثه و بسته شدن این پیمان و دعوت اهل یثرب از پیامبر خدا (ص) برای هجرت به آن شهر، گشایشی در زندگی مسلمین پیش آمد و آن ها با توصیه رسول گرامی (ص) گروه گروه و به تدریج به سوی شهر یثرب هجرت کردند. کفار مکه از هجرت پیروان پیامبر خدا (ص) به یثرب و ایمان آوردن مردم آن شهر به دین توحیدی و به طور کلی استقرار دین خدا در آن شهر به شدت ناراحت و نگران شدند و مخالفت خود را با پیامبر اسلام تشدید کردند و سرانجام تصمیم به قتل آن حضرت گرفتند. در این زمان جز خود شخص پیامبر خدا (ص) و اعضاء خاندان او و حضرت علی (ع) و چند نفر از پیرمردان و زنان شخص دیگری از مسلمین در مکه باقی نمانده بودند.

هجرت پیامبر خدا (ص)

فرشته وحی پیامبر خدا (ص) را از تصمیم قریش مطلع ساخت و دستور خداوند- عزّوجلّ- را جهت خروج از خانه و شهر مکه به آن حضرت ابلاغ کرد. کفار قریش در جلسه ای مشورتی تصمیم گرفته بودند که از هر قبیله مردی انتخاب شود و آن ها به طور گروهی به خانه پیامبر خدا (ص) حمله کنند و دسته جمعی او را بکشند، تا بنی هاشم و بستگان آن حضرت نتوانند کسی را به عنوان قاتل معیّن قصاص کنند و بلکه در نتیجه به گرفتن «دیه» و صرف نظر کردن از موضوع اکتفا کنند. و آن گروه انتخاب شده از اوائل شب اطراف خانه آن حضرت را محاصره کرده بودند و مراقبت می کردند و منتظر بودند در انتهای شب وارد خانه شوند و قصد خود را عملی کنند.

پیامبر خدا (ص) تدبیری به کار برد و به حضرت علی (ع) توصیه فرمود که در جای او بخوابد و بُرد سبز رنگ او را روی خود بکشد(۲)، تا گروهی که خانه را تحت محاصره قرار داده اند از او غافل شوند و او بتواند مخفیانه از خانه خارج شود. حضرت علی (ع) با تمام اشتیاق آمادگی خود را برای این فداکاری عظیم اعلام کرد و فقط از حضرت رسول (ص) سؤال کرد که آیا در این صورت شما نجات پیدا می کنید؟! و وقتی جواب مثبت آن حضرت را شنیدند آرامش قلبی پیدا کرد و هیچ اعتنائی به خطر کشته شدن خودش نکرد.

رسول خدا (ص) از خانه خارج شد و از حلقه محاصره کفار عبور کرد و به غار ثور در بیرون شهر مکه پناه برد. غار ثور در جهت مخالفت جاده شهر یثرب قرار داشت و آن حضرت سه شبانه روز در غار مخفی شد، تا تعقیب کنندگان از یافتن او نا امید شوند و بعد از سه روز مخفیانه با همراهی یک نفر راهنما و به طرف شهر یثرب حرکت کرد. -احتمالاً شخص ابوبکر هم در غار و در راه شهر یثرب همراه پیامبر اکرم (ص) بود. و ما در این زمینه در بخش پرسش و پاسخ در شماره های ۱۴۳ و ۱۴۴ بحثس کرده ایم- طالبان تحقیق در این موضوع می توانند به آن بخش مراجعه کنند.

ما به خواست خداوند در بخش دوم این کلام چگونگی عبور آن حضرت از حلقه محاصره کفار مسلّح و طی مسافت بین مکه و یثرب- مدینه- و تحولی که این هجرت در آن شهر و به طور کلی در فضای منطقه و بعد عالم اسلام ایجاد کرد را مورد بررسی و تحلیل قرار خواهیم داد.

الیاس کلانتری

پاورقی ها:

۱-فروغ ابدیت، آیت الله جعفر سبحانی، چاپ بیست و ششم، بوستان کتاب، ص ۳۹۴

۲-همان، ص ۴۰۸

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن