پرسش و پاسخ ـ ۳، چرا مردان از مشورت با زنان نهی شده اند؟

سؤال: چرا در اخلاق دینی به زنان توجه کمتری شده است؟مثلاً مردان از مشورت با زنان نهی شده اند؟

پاسخ: این نهی از مشاوره عمومیت ندارد و بلكه استثنایی در مورد آن آمده، به‌طوری‌كه از امیرالمؤمنین علی (ع) نقل شده كه فرمود:

«ایاك و مشاوره النساء الا من جربت بكمال عقل»  یعنی : تو را بر حذر می‌دارم از مشاوره با زن‌ها‏، مگر آن عده كه كمال عقلی در مورد آن‌ها تجربه كرده باشی. یعنی عده‌ای از زن‌ها كه دارای كمال عقلی هستند‏، مورد این نهی قرار ندارند.


اما در مجموع در موارد متعددی مردان از مشورت با زن‌ها نهی شده‌اند و علت آن این است در معارف دین توحیدی زن‌ها از بعضی مسئولیت‌های سنگین و خشن معاف شده‌اند. این به‌جهت ملاطفت با آن‌ها و تأمین آسایش آن‌ها است. بعضی از كارهای خشن اجتماعی و سیاسی مثل شركت در جنگ‌ها و امر قضاوت‏، موجب از بین رفتن لطافت خاص روحی آن‌ها می‌شود. این موضوع هم عامل لطمه‌خوردن آن‌ها از جهت روحی و در نتیجه ناآرامی‌ها و ناراحتی‌ها و امراض روحی می‌شود، و هم عامل آسیب‌دیدن كودك او چه در دوره نوزادی و چه مراحل بعدی حتی در مرحله جنینی می‌شود.

طبعاً این نهی از مشاوره در جهات مربوط به امور داخلی خانه و تربیت فرزندان نمی‌باشد و بلكه به‌جهت قرائن موجود در این قبیل كلام‌ها‏، شامل مسایل اجتماعی و كارهای معینی است كه ورود در آن‌ها، عامل نگرانی و اضطراب و ناامنی روحی در زن‌ها خواهد شد.

این عدم‌مشاوره اهانت به زن و بی‌اعتنایی نسبت به او نیست، بلكه نوعی ملاطفت و حفاظت حقوق آن‌ها و آرامش روحی آن‌ها است، و معاف‌ كردن آن‌ها از فشارها و سختی‌های زندگی اجتماعی. این دستور باید با دستورات و سفارشات رسول خدا (ص) و ائمه معصومین در خوش‌رفتاری با زن‌ها و ملاطفت با آن‌ها به‌صورت توأم در نظر گرفته شود.

نكته دیگر این‌كه جنس زن به‌جهت موقعیت خلقتی خود می‌تواند منشأ تأثیرات روحی مهمی در مرد باشد و عقل او را تحت تأثیر عواطف و احساساتش قرار دهد. و این موقعیت در اصل یك نوع ارزش و كمال در جنس زن می‌باشد و لازمه زندگی خاص او و از جمله الطافی است كه خداوند نسبت به این موجود به‌كار برده است. و دستور به مستوربودن زن و داشتن حجاب هم در همین زمینه قرار دارد. و از بین رفتن نظام دینی و فطری در زندگی زن، این حق طبیعی او را از بین برده و ارزش وجودی او را تقلیل داده است. و یك علت عدم‌تمایل مردان به ازدواج با زنان و یا به هم‌خوردن نظام خانواده بعد از ازدواج و رواج طلاق در این حد در جوامع مختلف، همین اختلاط غیرعاقلانه مرد و زن در اجتماع می‌باشد.

36-چرا انسان باید نیاز به پرستش داشته باشد؟!
بخوانید

نظامی كه خداوند عالم برای زندگی انسان‌ها تعیین كرده، آسایش و نیازهای طبیعی و روحی او را تأمین می‌كند و به هم خوردن آن و جایگزینی نظام آشفته و درهم آمیخته‌ای كه از علم آمیخته به جهل بعضی از انسان‌ها نشأت گرفته، این همه اغتشاش و خشونت و بی‌بند و باری به‌وجود آورده است.

تصمیماتی كه انسان‌ها برای زندگی می‌گیرند باید ناشی از علم خداوند و مطابق دستورات او باشد تا نیازهای طبیعی و حقیقی انسان‌ها را تأمین كند، نه مطابق احساسات و تأثیراتی كه در برخورد با بعضی از انسان‌ها به‌صورت آنی ایجاد می‌شود.

ضمناً قابل‌تذكر است كه این نهی از مشورت با زنان اختصاص به مشورت یك مرد با فقط زن خود ندارد، بلكه شامل زنان دیگر هم می‌شود. احتمال دارد در این صورت تأثیرپذیری یك مرد در اجتماع و محل كار از صحبت با یك زن، زندگی او را تحت تأثیر قرار دهد و سرانجام زندگی او با همسر و فرزندانش از هم بپاشد، هم‌چنان‌كه به‌طور مستمر در جوامع مختلف این قبیل حوادث واقع می‌شود. سرانجام این‌كه صحبت با همسر و تأمین خواسته‌های حقیقی و طبیعی او یك مسأله است و مشورت با او در امور اجتماعی یك مسأله دیگر! و لزوماً این دو موضوع به هم مرتبط نمی‌باشند.

الیاس کلانتری

۱۳۹۱/۰۱/۰۹

پاورقی ها:

۱ – بحار الانوار ،  ج ١٠٣‏ ، ص ٢٥٣ ، به نقل از تنزالفوائد ص ١٧٧

 

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن