کلام ایام – ۲۵، ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها
ولادت حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)
بخش دوم
جهت بحث متناسب با عظمت شخصیت حضرت زینب (سلام الله علیها) و فضائل آن بزرگوار احتیاج به تألیف کتاب های متعدد مفصلی وجود دارد. و نباید به کتب نوشته شده تاکنون، اکتفا شود. اگر چه دانشمندان بزرگی در این زمینه کتاب های ارزشمندی نوشته اند. اما فضائل شخصیتی و علمی آن بزرگوار باید به طور مستمر مورد بحث و تحقیق واقع شود و ابعاد ناشناخته ای از جلالت او مورد بررسی و تحقیق و ارزیابی قرار گیرد و از چشمه فضائل او به طور مستمر بهره برداری شود.
اما در این مقاله ما جز اشاراتی اجمالی به بعضی از جهات موضوع چاره دیگری نداریم. فلذا به موقعیت حضرت زینب (سلام الله علیها) در نهضت مقدس حسینی اشاره ای می کنیم. حوادث آخرین قسمت از عمر حضرت زینب از جلالت استثنائی و بدون شبیه و نظیر برخوردار شد، و در این مدت کوتاه که مجموعاً کمتر از یک سال بود، شخصیت آسمانی آن بزرگوار در سطح جهان اسلام تجلّی کرد، و منشأ تحوّلات عظیمی در جامعه دینی شد.
حضرت زینب (سلام الله علیها) در نهضت مقدس عاشورا از ارکان اصلی آن بنای مقدس محسوب می شود. حضرت زینب در سفر منتهی به حادثه عاشورا همراه حضرت حسین- علیه السلام- بود و سرپرستی بانوان حرم حسین (علیه السلام) و کودکان را به عهده داشت. همسر حضرت زینب (سلام الله علیها) جناب عبدالله بن جعفر طیار به اقتضای حکمتی و به احتمال قریب به یقین به توصیه خود حضرت امام حسین (علیه السلام) از همراهی با آن حضرت خودداری کرد. اما دو تا از پسران او به توصیه خودش همراه مادر بزرگوار خود در این نهضت مقدس شرکت داشتند و به شرف شهادت در کنار حضرت سیدالشهداء نائل آمدند.
در حادثه عاشورا و حوادث بعد از آن قهرمانی های عظیمی از حضرت زینب (سلام الله علیها) تجلّی کرد و صبر و استقامتی از او ظاهر شد که فقط از عهده مقام عصمت و اخلاق و رفتارهای پیامبران خدا و امامان معصوم سلام الله علیهم امکان پذیر است.
شدت و عظمت مصیبت ها در حادثه عاشورا در حدی بود که اگر به صورت ظاهری در می آمد و بر کوه های ریشه دار منتقل می شد، آن ها را از هم متلاشی می کرد. اما حضرت زینب (سلام الله علیها) در کنار قهرمان بزرگ تاریخ حیات انسان ها حضرت امام حسین (علیه السلام) و بعد از شهادت او، آن مصیبت ها را تحمل کرد و مشعل دین توحیدی را در مقابل طوفان های سهمگین حوادث حفظ کرد و مانع خاموشی آن شد.
در روز عاشورا در عرض چند ساعت شش تا از برادران و دو تا فرزند و عده ای از فرزندان برادران و عده ای از جوانمردان و پاکان جامعه دینی در مقابل توجهات او کشته شدند، بالخصوص شهادت حضرت سیدالشهداء که عظمت حزن ناشی از آن با هیچ ترازویی ارزیابی نمی شود. اما باز او هدایت کشتی دین توحیدی را بعد از شهادت اولیاء خدا به عهده گرفت و آن را از گرداب های مخوف خطرناک عبور داد و به طرف ساحل امن پیش برد.
حجت پروردگار عالم بعد از امام حسین (علیه السلام) یعنی امام سیدالساجدین (علیه السلام) هم به لحاظ مریضی شدید و هم به لحاظ موقعیت سیاسی خود در محدودیت خاصی قرار داشت فلذا عمده مسئولیت ها به عهده حضرت زینب (سلام الله علیها) قرار گرفته بود، تا جائی که فداکاری حضرت زینب (سلام الله علیها) و حفاظت او از وجود مبارک امام سجاد (علیه السلام) مانع کشته شدن آن بزرگوار شد.
به طوری که نقل کرده اند ابن زیاد لعین در کوفه در اثر خشم ناشی از سخنان امام سجاد (علیه السلام) دستور کشتن آن بزرگوار را صادر کرد، اما حضرت زینب (سلام الله علیها) خود را بر روی آن حضرت انداخت و فرمود تا من زنده هستم او کشته نخواهد شد.(۱) و آن لعین پلید از این فداکاری حضرت زینب شگفت زده شد و دید اگر بنا باشد حضرت علی بن الحسین (علیهما السلام) کشته شود، حتماً زینب (سلام الله علیها) کشته خواهد شد و او کشته شدن حضرت زینب (سلام الله علیها) را به صلاح حکومت ندید و از دستورش منصرف شد.
بعد از حادثه عاشورا و شهادت اولیاء خدا حضرت زینب (سلام الله علیها) در حالی که امواج طوفان مصیبت ها پی در پی به او و بازمانده های کاروان حسینی حمله می کرد، مانند کوهی استوار مقابل آن طوفان مصیبت ها ایستاد. نقل کرده اند که شب یازدهم محرم بعد از دیدن آن مصیبت های شکننده، آن بزرگوار به خواندن نماز شب پرداخت و روح شریف خود را در مرتبه خاصی به قدرت بی پایان پروردگار عالمیان متصل کرد و عجیب است از عظمت و جلالت نماز شب های حضرت زینب (سلام الله علیها) که حجت خدا، گوشواره عرش الهی و سید جوانان بهشتی یعنی امام حسین (علیه السلام) به او فرمود:
«يا اختاه! لا تَنْسيني فِي نافِلَهِ اللَّيلِ»(۲) یعنی ای خواهر مرا در نماز شب فراموش نکن. از کلام حجت خدا عظمت فوق عادی ایمان و عبودیّت حضرت زینب به طور ضمنی روشن می شود.
مصیبت روز عاشورا از همه مصیبت های تاریخ زندگی انسان ها عظیم تر بود. آن مصیبت ابعاد ناشناخته فراوانی دارد. اما قدرت ایمان فوق عادی حضرت زینب در آن دریای مصیبت ها، امواج سهمگین بلاها را در هم می شکست. او بانوان داغدیده و کودکان حرم حسینی (علیه السلام) را جمع کرد و آن ها را در خیمه ای نیمه سوخته اسکان داد و برای آن ها آرامشی ایجاد کرد. و نگهبانی آن ها را به عهده گرفت.
وقت حرکت اسیران حرم حسینی (علیه السلام) از کربلا، آن ها را از کنار اجساد مطهر شهداء عبور دادند، حضرت زینب (سلام الله علیها) در حال وداع با بدن قطعه قطعه حجت خداوند، متوجه وضعیت حضرت سیدالساجدین (علیه السلام) شد. امام سجاد (علیه السلام) در وضعیتی قرار گرفته بود که نزدیک بود از شدت حزن، روح شریفش از بدن جدا شود. آن بزرگوار می دید که سپاه دشمن اجساد مطهر شهداء را بدون دفن در روی زمین گذاشته و حرکت کردند. و خود او و بانوان و کودکان را هم به صورت اسیر و دست بسته و اجباراً می برند، فلذا از شدت حزن حالتی به او دست داد که فوق حدّ تحمل بود، در آن حال حضرت زینب (سلام الله علیها) متوجه آن وضعیت بحرانی شد و خطاب به حجت خدا عرض کرد:
«مالي أراكَ تَجُودُ بِنَفْسِكَ يا بَقِيَّهَ المَاضين»(۳) یعنی ای یادگار گذشتگان این چه حالی است که در تو می بینیم گوئی می خواهی جان خودت را ببخشی؟! و در مقام دلداری آن حضرت و ایجاد آرامش در او اشاره کرد به وضعیت سرزمین کربلا در زمان آینده که در آن جا حرم باشکوهی ساخته خواهد شد و آن مکان مقدس محل زیارت شیعیان پدر بزرگوارش خواهد شد. گو این که حضرت زینب (سلام الله علیها) کربلای امروز و توجه زائران آن حرم باشکوه از نقاط مختلف جهان و اربعین های زمان ما، با بیش از بیست میلیون زائر را می دید. و این جای تعجب نیست چون آن بزرگوار به ملکوت عالم متصل بود.
حضرت زینب (سلام الله علیها) در طول آن سفر مصیبت بار از کربلا به کوفه و در شهر کوفه و از کوفه به شهر شام مقرّ حکومت یزید لعین و مدت اقامت کوتاه در شام با تحمل خطرات و ضربات شکننده مصیبت ها، ارکان حکومت پلید منافقان را در هم شکست، البته نه تنها حکومت یزید لعین، بلکه چهره کریه تمامی حکومت های دروغین دینی و غاصبان حق حکومت امیرالمؤمنین علی و امامان معصوم- علیهم السلام- را به جهانیان نشان داد و جلو آلوده شدن نهر زلال معارف دین توحیدی را گرفت. او نور مقدس شکوه و جلال نهضت مقدس حسینی را در سطح جهان و در مسیر تاریخ زندگی انسان ها منتشر کرد.
حضرت زینب (سلام الله علیها) در مرکز حکومت یزید در شهر شام و در مجلس آن لعین پلید با خطابه ای آتشین که شبیه خطابه های پدر بزرگوارش امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بود. ارکان حکومت دروغین دینی را در هم شکست آن ها حکومت جابرانه و پلید خود را به نام حکومت دینی معرفی می کردند و عده زیادی هم فریب نیرنگ ها و دروغ های آن ها را خورده بودند.
حضرت زینب (سلام الله علیها) در آن مجلس بعد از رسوا کردن یزید و معرفی چهره واقعی آن حکومت، خطاب به او فرمود:
«فكِدْ كَيْدكَ واسْعَ سَعْيَكَ وناصِبْ جَهْدَكَ ، فواللهِ لا تَمحْو ذِكرَنا ، ولا تُميتُ وَحيَنا»(۴) یعنی هر نیرنگی خواستی بزن و تمام سعی خود را به کار بگیر و هر چه در توان داری به کار ببر. اما نخواهی توانست یاد ما را محو کنی و وحی ما را بمیرانی.
آثار پیشگوئی حضرت زینب (سلام الله علیها) در زمان های بعدی آشکار شد و امروزه در سطح جهانی مورد توجه قرار گرفته است. نه تنها حکومت یزید، بلکه تمام تلاش دشمنان دین توحیدی نتوانست جلو انتشار آموزش های نورانی آن و توجهات انسان ها را در سطح جهانی به آن ها را، بگیرد.
در مورد خطابه های حضرت زینب احتیاج به مباحث مستقلی وجود دارد و فرصتی دیگر. صلوات و سلام بی پایان خداوند بر روح شریف آن قهرمان آزادگی و استقامت و عبودیّت برای پروردگارعالمیان باد.
الیاس کلانتری
اول اسفندماه ۱۳۹۴
پاورقی ها:
۱-خصائص زینبیه، سید نورالدین جزائری، ص ۲۷۴
۲-همان، ص ۱۲۰
۳-همان، ص ۲۷۴
۴-لهوف، سید ابن طاووس، انتشارات سرور، ص ۲۶۶