۱۶- آموزش های آسمانی، تفسیر سوره حمد

در بخش قبلی گفته شد که انسان ها گاهی از اشیاء نفیس و قیمتی مثل: طلا، الماس،یاقوت، عقیق، زمرد و ابریشم و تابلو های قیمتی مشهور و اشیاء عتیقه و امثال آنها صورتهای تقلبی و بدلی درست می کنند. وعده ای از انسان ها هم در اثربی اطلاعی یا غفلت و یا هر علت دیگری آن صورت های تقلبی و بدلی را می خرند و درنتیجه دچار خسران و زیان می شوند. حال عرض می کنیم ـ همچنانکه به اصل آن اجمالاً اشاره ای شد ـ ایجاد و ساختن یا نشان دادن  صورتهای تقلبی از اشیاء منحصر به اشیاء شناخته شده ظاهری و مادی نمی شود،بلکه بعضی از اشیاء و حقایق معنوی نفیس و مطلوب انسان ها هم مورد استفاده سوء قرار می گیرند و از آن ها صورت های تقلبی و دروغین به وجود می آید و ارائه می شود مثل محبت ها و دوستی ها و حب وطن و فضائل اخلاقی مثل: نوع دوستی و کمک به نیازمندان و امثال آن ها بطوریکه انسان های زیادی فریب محبت های دروغین و دوستی های تقلبی را خورده اند و بخشی از اموال و یا حیثیت و شخصیت اجتماعی و حتی گاهی تمام دارائی عمر خود را از دست داده اند.

 در محیط زندگی خود با افراد زیادی مواجه می شویم و یا از جریان زندگی آن ها مطلع می شویم که فریب محبت ها و دوستی های دروغین عده ای را خورده و امکانات زندگی و اموال و آرامش و حرمت اجتماعی خود را از دست داده اند! عده زیادی را می شنویم که در امر ازدواج فریب اظهار محبت کسانی را خورده و دچار مشکلات عظیمی شده و دچار خسارت های زیادی شده اند که در بعضی مواقع آن خسارت ها قابل جبران هم نمی باشند.

گاهی از محبت و مودت مقدس بین همسران و تمایل به ازدواج در انسان ها و نیاز به آن، سوء استفاده های خائنانه ای بعمل می آید و عده زیادی فریب اظهار محبت ها را می خورند و مبتلا به گرفتاری هائی می شوند که تا آخر عمر آن ها ادامه می یابد

بین اشیاء و حقایقی که صورت های تقلبی از آن ها ساخته می شود و نفیس تر و ارزشمند تر از هر شیء دیگری می باشد، «دین آسمانی» است. این نفیس ترین و گرانبهاترین و مطلوبترین نعمت خداوند، بیش از اشیاء و حقایق دیگری مورد سوء استفاده قرار می گیرد. علت این جریان هم میزان مطلوبیت آن است. بطور کلی انسان ها بیش از هر شیء دیگری در اصل به دین خود علاقمند می شوند تا جائی که غالباً حاضر می شوند همه دارائی های خود و حتی گاهی جان خود را هم برای دینشان هزینه کنند و به کشته شدن خود و دیگران برای آن راضی شوند. در طول تاریخ حیات انسان ها و در شرایط مختلف اجتماعی عده زیادی از افراد انسانی برای تقویت دین خود و حمایت از آن با میل و رغبت خود را در معرض خطر جنگ و کشته شدن قرار داده اند یعنی خود را فدای دینشان کرده اند.

 قابل توجه است که این علاقه مندی به دین و فداکاری در مورد آن، حتی در مورد صورت های تقلبی دین آسمانی هم جریان می یابد. چون دین آسمانی پناهگاه روحی مطمئنی برای انسان ها است و انسان ها نیاز شدید اجتناب ناپذیری به آن دارند و در صورت عدم راهیابی به آن پناهگاه مطمئن حقیقی، بطرف صورت تقلبی آن خواهند رفت و به آن پناه خواهند برد. خداوند در داستان موسی (ع) و فرعون نقل می کند: که وقتی موسی (ع) جهت ابلاغ رسالت نزد فرعون رفت و رسالت خود را از طرف خداوند اظهار کرد، فرعون در مقام مخالفت با او و تحریک قومش علیه موسی (ع) گقت: من می ترسم موسی دین شما را تغییر دهد… خداوند در این زمینه می فرماید:

 «وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ» (غافر/۲۶) یعنی: بگذارید من موسی را بکشم و او پروردگارش را بخواند، من می ترسم او دین شما را تغییر دهد یا در زمین فساد کند. فرعون در آن جریان از علاقه قلبی مردم به دینشان علیه پیامبر خدا و دین آسمانی ،بهره برداری کرد.

  دومین هشدار فرعون در مورد وطن و تمایل مردم نسبت به آرامش در آن و بطور کلی وطن دوستی بود.یعنی مردم مصر بردگی کامل در حکومت فرعون را پذیرفته بودند و او را بجای ربّ عبادت می کردند و ابزار مورد استفاده فرعون در برده کردن انسان ها در رأس علاقه آن ها به دینشان و در مرحله بعدی وطن دوستی و آرامش در محیط زندگی در وطن بود. قابل توجه است که علاقه و وابستگی انسانها به دینشان،حتی به صورت تقلبی و تغییر یافته  دین آسمانی یعنی بت پرستی  و اطاعت بی چون و چرا از حاکم جامعه و هیئت حاکمه ، شبیه به علاقه و اشتیاق انسان های موحد به دین توحیدی و شکوه و جلال آن است. یعنی همچنانکه انسان های موحد برای تقویت دین آسمانی و ترویج آن و حمایت از آن حاضر می شوند تمام اموال و امکانات خود را هزینه کنند و بالاتر از آن حتی حاضر می شوند جان خود را فدا کنند، بت پرستان و پیروان ادیان تقلبی هم چنین روحیه ای دارند و چنین فعالیتی را انجام می دهند. چون نیاز به دین حقیقی آسمانی اجتناب ناپذیر است و انسان ها در صورت عدم راهیابی به آن پناهگاه امن با شکو ه، ناچار بطرف پناهگاه های خیالی و غیر حقیقی خواهند رفت، و سرانجام در چاه ها و گودالهای عمیق شرک گرفتار خواهند شد.

عوامل ترویج و تقویت کننده ادیان تقلبی

در انتهای بخش قبلی این سلسله دروس گفتیم: مبارزه برای آشکار کردن صورت حقیقی دین خدا و معرفی صورت های تقلبی، از فعالیت برای معرفی اولیه دین خدا و استقرار آن سنگین تر و پرهزینه تر است حال علت آن را بیان می کنیم :

 دین توحیدی ، دین فطری یعنی متناسب با فطریات انسان ها است. قوای روحی انسان ها و تمایلات قلبی آنها با معارف دین توحیدی هماهنگی دارد و انسان ها نسبت به معارف و حقایق آنها یک نوع کشش و اشتیاق در وجود خود دارند.بنابراین در صورت ظهور و انتشار آموزش های آن، روح های سالم بدون مانع طبیعی بطرف آن جذب می شوند. اما یک مشکل اساسی در این مسیر وجود دارد و آن وابستگی و شیفتگی عده زیادی از انسان ها به ادیان بشری و صورت های تقلّبی از دین خدا و اعتیاد به آن ها است ـ  البته صورت های تقلّبی از دین خدا را هم باید دین بشری نامید ـ لذا در تاریخ زندگی پیامبران خدا و ظهور شریعت های آسمانی دیده می شود که غالباً جوانان در ابتداء به آن ها ایمان می آورند! بجهت اینکه روح آن ها سالم تر و زلال تر است و اینکه در اثر بت پرستی طولانی فاسد نشده است، چون بصورت طولانی با مظاهر بت پرستی یعنی صورت های تقلبی دین آسمانی همراه و ملازم نبوده اند! و تأثیرات کمتری در فضای روح آن ها به وجود آمده است.

72- آیا اسیر کردن زنان کفّار با اصول اخلاق دینی تناسب دارد؟!
بخوانید

  توضیح بیشتر اینکه: وقتی پیامبری از طرف خداوند مأموریت پیدا می کرد که یک شریعت آسمانی، یعنی صورتی از دین خدا را به انسان ها معرفی کند، آن عده از انسان ها که فطرت سالمی داشتند یعنی فساد ناشی از ادیان تقلبی و بت پرستی روح آن ها را فاسد نکرده بود، بطور طبیعی تحت جاذبه های طبیعی دین توحیدی قرار می گرفتند و بطرف آن گرایش پیدا می کردند. اگر مخالفان دین خدا و معتادان به ادیان بشری موانعی بر سر راه پیامبران و پیروان آن ها ایجاد می کردند، جاذبه معارف دین خدا و اخلاق لطیف پیامبران و محبوبیت آن ها و فضائل دیگر اخلاقی و شخصیتی آن ها و بالخصوص استقامت قدرتمند آن ها و پیروان با اخلاص آنها ، با جهادی شکوهمند، آن موانع را از سر راه بر طرف می کردند. خلاصه اینکه: قدرت باز دارنده و مزاحم دین آسمانی، قدرت کفار بود، در حالیکه در فطرت خود آن ها در اصل گرایش زیادی نسبت به معارف دین آسمانی   وجود داشت.

 اما بعد از استقرار اساس دین آسمانی و انتشار و رواج معارف آن وقتی یک صورت تقلبی و دست کاری شده به انسان ها عرضه می شد، که با هوای نفسانی عده ای هماهنگ بود، روحیه دین داری و قدرت های وجودی عده ای دین دار توهمی، هم به کمک کفار و مخالفان اصلی دین خدا می پیوست! یعنی قوای وجودی و امکانات مالی و همه قدرت های علاقه مندان به دین خدا هم در جهت کمک به دین سازان متقلب و مخالفان اصل دین به کار گرفته می شد. و در آن صورت قداست دین و مطلوبیت و جاذبه های آن به عنوان ابزاری برای ترویج و تقویت صورت تقلبی از آن به کار بسته می شد.و چنین وضعیتی اختصاص به زمان معینی ندارد مثل زمان ظهور پیامبران بلکه در زمان های بعدی هم استمرار می یابد.

 خلاصه اینکه صورتهای تقلبی و بدلی از دین خدا در نظر پیروان سطحی و بی اطلاع یا کم اطلاع و علاقمندان جاهل و غیر متفکر و غیر محقق همان جاذبه اصلی دینی را با خود دارد. یعنی کمالات دین خدا و جاذبه های حقیقی آن و علاقه و اشتیاق طرفداران جاهل،بعنوان ابزارها و وسائلی علیه دین خدا به کار بسته می شود. در چنین وضعیتی مشکلات عظیمی در مسیر فعالیت رهبران دینی یعنی پیامبران و جانشینان آنها ظهور می کند. این مشکل عظیم در اواخر عمر مبارک رسول اکرم حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سّلم ـ شروع شد و در دوران حیات همه امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ ادامه یافت.

  این جریان قدرتمند می توانست همه ارکان اصلی بنای توحیدی را تخریب کند،و صورتهای تقلبی از دین خدا را جانشین صورت اصلی آن کند و کفر و بی دینی و نفاق و مظاهر آن ها را بنام دین به جهانیان ارائه دهد. اما قدرت اصلی دین توحیدی و مدیریت و رهبری آسمانی محافظان دین خدا و حامیان قدرتمند آن یعنی ذوات مقدسه ائمه معصومین علیهم السلام کشتی دین توحیدی را از گرداب های فتنه ها نجات داده و به ساحل امنی هدایت کردند. رهبری این جهاد مقدس ابتداءً به عهده امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ و حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا ـ سلام الله علیهاـ قرار گرفت، یعنی جهاد علمی و اخلاقی برای نشان دادن صورت حقیقی دین توحیدی برای جهانیان و معرفی صورت تقلّبی آن که در عالم سیاست از طرف منافقان ایجاد شده بود. و سرانجام تنها یادگار رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سّلم ـ یعنی حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ در این جهاد علمی با منافقان به شهادت رسید. اما این جهاد مقدس به نتیجه مطلوب رسید و خطر شکسته شدن آن «شجره طیبه» دین توحیدی از بین رفت و شاخه های آن در همه عالم گسترده شد و به ثمر نشست!

این جهاد مقدس در زمینه پاکسازی دین خدا از آلودگی های نفاق در اواخر عمر وجود مبارک رسول خدا ـ   صلّی الله علیه و آله و سّلم ـ با رهبری آن حضرت و در اصل با امر خداوند ـ عَزّوجلّ ـ شروع شد. خداوند در این زمینه در کتاب خود فرمود:

«يا أَيهَا النَّبِي جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ» (التوبة/۷۳) یعنی : ای پیامبر با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاه آنها جهنم است و بد بازگشتگاهی است.

جهاد در عرف قرآن مجید صرفاً به معنی قتال یعنی جنگ نیست و تاریخ اسلام گویا است که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ با منافقان اقدام به جنگ به معنای  متعارف نکرد و جهاد بصورت قتال فقط با کافران انجام گرفت، آن هم بصورت دفاع، یعنی جنگ را کافران به آن حضرت و پیروانش تحمیل کردند. یعنی کفار شروع کننده جنگ بودند، در هر صورت جهاد با منافقان در زمان رسول خدا ـ صلّی الله علیه آله و سلّم ـ بصورت جنگ واقع نشد و فعالیت های آن حضرت در این زمینه منحصر و محدود شد به نشان دادن چهره حقیقی دین خدا به جهانیان و حفاظت از نهر زلال معارف دینی از آمیخته شدن با افکار و اعمال منافقان.

  سرانجام اینکه آن نعمت عظیم خداوند یعنی دین توحیدی بصورت حقیقی و بطور کامل در رفتارها و سخنان آن چهار گروه ممتاز از انسان ها یعنی پیامبران و صدیقان و شهداء و صالحان تجلّی یافته است. یعنی همان کسانی که خداوند در کلام خود از آن ها ذکری به عمل آورده (۱) و آن ها از آن نعمت عظیم خدا برای خود و انسان های دیگر در نهایت درجه بهره برداری کردند و آن را به انسان ها معرفی کردند و در راه معرفی آن و هدایت انسان ها بسوی آن و تقویت و حفاظت از آن حتی از حق حیات خود هم گذشتند

در این بخش جهت رعایت روش اختصار به این مقدار از بحث اکتفا می کنیم و موضوع مقابله صورت حقیقی دین خدا و صورت های تقلبی آن را ـ که قبلاً وعده داده شد ـ به بخش بعدی موکول می کنیم .

الیاس کلانتری

۱۳۹۶/۵۲۴

پاورقی:

۱ـ سوره نساء آیه ۶۹

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن