۳۰۳- دعای بنده در مقابل حکمت خداوند چه تأثیری در زندگی او دارد؟

بخش اول *

کلیات *

  • رحمت خدای سبحان متناسب با اعمال و رفتارهای انسان ها در فضای زندگی آنها جریان می یابد.

  • نیاز انسان به دعا و تأثیر دعا در نظام زندگی او هم از ناحیه حکمت و مشیّت حکیمانه خدای سبحان برقرار می باشد.

  • در زندگی موجودی بنام انسان مراتبی از رحمت خدای حکیم بدون دخالت او جریان می یابد.

  • جریان تنفّس و نیاز بدن انسان به جذب موادی از هوا بطور جبری و بدون اختیار انسان تحقّق می یابد.

  • اراده و اطلاع انسان یا بی اطلاعی او در فعالیتی بنام تنفس و گردش خون دخالتی ندارد.

  • فعالیت هائی در بدن انسان که هم اراده خدای سبحان و هم اراده و اختیار انسان در آنها نقش دارد.

  • در تمامی پدیده های موجود در زندگی انسان ها و سایر مخلوقات مشیّت حکیمانه پروردگار عالمیان برقرار است.

  • حکمت خلقت انسان و قرار دادن او بعنوان خلیفه در زمین، برای ملائکه آشکار نبود.

 سؤال: آیا حوادث زندگی انسان از ناحیه حکمت خداوند تعیین می شود یا با دعای او؟

 پاسخ: نظام زندگی انسان از ناحیه علم و حکمت و مشیّت خدای سبحان برقرار شده و ادامه می‌یابد. در عالم آفرینش بطور کلی مشیّت خدای عزیز حکیم حکومت می‌کند و زندگی همه موجودات و در رأس آنها انسان بصورت قانونمند تحقّق می‌یابد. اما همین نظام قانونمند ایجاب می‌کند که رحمت خدا متناسب با اعمال و رفتارهای انسان ها در فضای زندگی آنها جریان یابد، یعنی نیاز بنده به دعا و تأثیر دعا در نظام زندگی او هم از ناحیه همان حکمت و مشیّت حکیمانه برقرار می باشد.

 در زندگی موجودی بنام انسان مراتبی از رحمت خدای حکیم بدون دخالت خود او جریان می‌یابد مثل خلقت اعضاء و اجزاء بدن او که بدون دخالت خود او در بدنش به وجود آمده و بدون دخالت او خواصّ معینی در آن اعضاء و اجزاء بدن برقرار است. مثل چشم و گوش او و قلب و مغز و ریه‌ها که بدون انجام افعالی از طرف او در بدنش خلق شده و فعالیت آنها گاهی بدون اطلاع انسان و یا دخالت و اراده او به فعالیت خود ادامه می‌دهند.

 در بدن انسان فعالیتی بنام «تنفّس» انجام می گیرد و نیاز بدن او به جذب موادی از هوا از این طریق تأمین می‌شود و این فعالیت خود بخود و از لحظه تولد – و بصورت دیگری حتی قبل از تولد – شروع می شود و تا آخرین لحظات حیات دنیوی او ادامه می یابد.

و شبیه به آن است فعالیت دستگاه گردش خود و تغذیه اجزاء بدن از ناحیه این فعالیت که بطور دائم و چه با اطلاع و توجه او و چه بدون اطلاع و توجه او در تمام دوره حیات او تا آخرین لحظه استمرار می یابد.

 در این نوع فعالیت‌ها در بدن انسان، اراده و اطلاع‌ یابی اطلاعی او نقشی ندارد و انسان نمی‌تواند با اراده خود جلو فعالیت دستگاه تنفسی و یا گردش خون را بگیرد و یا میزان نیاز بدن خود نسبت به آنها را تغییر دهد، یعنی مثلاً انسان نمی تواند نیاز اجزاء بدن خود را نسبت به ماده ای بنام «اکسیژن» تغییر دهد و فرضاً هر ساعت یکبار یا دو بار تنفس کند و یا فعالیت قلب و دستگاه گردش خون در بدنش را یک ساعت متوقف کند و بعد از آن به جریان بیاندازد.

 اما فعالیت هائی هم در بدن انسان انجام می‌گیرد که جهاتی از آن بدون اراده و اختیار او جریان می‌یابد و در جهات معینی از آنها اراده و خواست و اختیار او دخالت دارد. بعنوان مثال: وقتی در معده انسان غذائی وجود نداشته باشد و معده خالی شود، احساس خاصّی در او به وجود می‌آید بنام «گرسنگی» که او را تحریک می‌کند به خوردن غذا و همچنین وقتی میزان آب در خون بدن انسان کمتر شود و خون غلیظ تر شود، احساسی بنام «تشنگی» در او به وجود می آید و آن احساس انسان را به نوشیدن آب تحریک می کند و در صورت ادامه آن وضعیت و شدت یافتن آن او را به نوشیدن آب یا مایعات دیگر تقریباً وادار می‌کند.

 پس اصل نیاز بدن به آب و غذا و احساس تشنگی و گرسنگی از اراده خدای سبحان در وجود انسان برقرار می شود و انسان در اصل آنها دخالتی ندارد، اما انسان می تواند با اراده خود چند ساعت یا یک یا دو روز یا بیشتر و کمتر از آن را بدون نوشیدن آب و خوردن غذا سپری کند و نوشیدن مایعات و خوردن غذا را به تأخیر بیاندازد اما تعیین زمان نیاز حیاتی به آب و غذا در اختیار او نیست یعنی او نمی تواند همچنانکه چند ساعت یا یک یا دو روز و یا کمی بیشتر از آن را بدون نوشیدن آب و مایعات و خوردن غذا زنده ماند، مثلاً ده روز و یا بیشتر از آن را هم بدون آب و غذا زنده بماند یعنی زمان نیاز حیاتی به آب و غذا را اراده خدای علیم حکیم معین می‌کند.

 همچنین انسان نمی‌تواند همچنانکه چند ساعت یکبار و یا روزی یک بار و دوبار آب و غذا مصرف می کند، چند ساعت یکبار هم تنفّس کند و یا قلب خود را مثلاً هر ساعت یکبار یا روزی دو سه بار به کار بیاندازد و در ساعات و دقایق معینی هم فعالیت آن را متوقف کند. و همچنین تبدیل مواد غذائی در بدن انسان به اعضاء بدن و انرژی‌های مختلف در اختیار خود انسان نیست بلکه این جریان از ناحیه اراده و مشیّت حکیمانه و علیمانه پروردگار عالمیان انجام می‌گیرد.

 حاصل بحث تا اینجا اینکه در وجود انسان پدیده‌ها و جریاناتی و قوانینی برقرار است که از ناحیه علم و حکمت و مشیّت خدای سبحان تحقّق می‌یابند و انسانها در آن جریانات و برقراری آن قوانین نقشی و تأثیری ندارند، اما در بعضی از جریانات و قوانین، و در محدوده معینی خود انسان هم دخالتی دارد مثل انتخاب زمان غذا خوردن و نوشیدن آب و کم یا زیاد کردن ساعات خواب و در محدوده ای تعیین میزان و زمان انجام آن.

 در این نوع فعالیت ها و جریانات زندگی، نوع حیات انسان شباهت هائی و مشترکاتی با سایر جانداران دارد با این تفاوت که فعالیت ها در بدن و رفتار جانداران دیگر از طریق وحی غریزی یعنی نوعی الهام پروردگار عالمیان انجام می گیرد و در مورد انسان در بعضی موارد مشترکاتی با سایر جانداران و در بعضی دیگر جهات اختصاصی وجود دارد.

در تمامی پدیده های موجود در زندگی انسانها و سایر مخلوقات «مشیّت حکیمانه» پروردگار عالمیان برقرار است و هیچ فعل عبث و بیهوده ای از طرف او صادر نمی‌شود و انجام نمی‌گیرد. چه حکمت اراده و کارهای او را انسان ها و سایر مخلوقات بدانند و چه ندانند. همچنانکه حکمت خلقت انسان و قرار دادن او بعنوان خلیفه در زمین، برای ملائکه آشکار نبود و با ظهور استعداد خاصّی از آدم – علیه السلام – حکمت آن اراده برای آنها آشکار شد. چون علم و حکمت خدای سبحان نامحدود است و اما قدرت ادراکی و علمی انسان محدود و طبعاً علم محدود به حقیقت نامحدود نمی‌تواند احاطه پیدا کند، همچنانکه خدای سبحان در کتاب خود فرمود:

کلام ایام - 84، تفسیری از حکمت های امیرالمؤمنین علی علیه السلام
بخوانید

«يعْلَمُ مَا بَينَ أَيدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا» (طه/۱۱۰) یعنی: او آنچه را آنها [انسان ها] در پیش رو دارند و آنچه را پشت سر گذاشته اند می داند و آنها به او احاطه علمی ندارند.

 اما انسان از نوع خاصّی از حیات هم برخوردار است و آن زندگی انسانی است و آن حیات مبتنی بر «روح» یا «نفس» خاصّی است بنام «روح یا نفس انسانی» و پدیده های مربوط به این نوع حیات عمدتاً و اکثراً با اراده و افعال اختیاری انسان جریان می‌یابد و نیازهای انسان در این جهت از زندگی خود از طریق اراده و افعال او تحقّق می‌یابد و یکی از آن افعال هم «دعا و درخواست» از خدای سبحان است.

همچنانکه مشیّت حکیمانه و علیمانه پروردگار عالمیان ایجاب کرده است که دستگاه گردش خون و دستگاه تنفس در بدن انسان بطور جبری و بدون اختیار او فعالیت کند و همچنین اصل احساس تشنگی و گرسنگی در روح او بطور جبری برقرار شده، اما نوشیدن مایعات و خوردن غذاها و میزان آنها و زمان آنها به اراده او ارتباط دارد، همچنان همان مشیّت ایجاب کرده است که نیازهای مربوط به زندگی انسانی – جدا از جهات مربوط به حیات جسمانی – از طریق ارتباط با پروردگار عالمیان و دعا و درخواست تأمین شود و در این اراده و مشیّت هم حکمت عظیمی برقرار است با جهاتی شناخته شده و ناشناخته و فوق ادراک عادی انسانی!

 نیاز انسان به دعا و درخواست از پروردگارش از کمالات عظیم حیات و وجود او محسوب می شود و این نیاز از عطایا و نعمت‌های عظیم خدای رحیم کریم نسبت به او است! و سایر موجودات دنیوی فاقد این فضیلت و این کمال هستند.

در بعضی از مقالات قبلی وارد بحثی شدیم درباره تفاوت بین زندگی جسمانی انسان و سایر جانداران و در آن بحث متذکر شدیم که راهی را که فرزند انسان در رشد بدنی و رسیدن به مرحله کمال جسمانی در عرض مدت ۱۰ یا ۱۵ یا ۲۰ سال و مقداری کمتر یا بیشتر طی می‌کند، بچه یک آهو و یک گوسفند در عرض یکسال یا دو سال و بعضی پرنده‌ها در عرض چند ماه و حتی چند روز طی می‌کنند!

 و اینکه آیا وقتی بچه یک آهو چند ساعت بعد از تولد همراه مادر و گله و با سرعت آنها می‌دود و اما فرزند انسان تقریباً یک سال طول می‌کشد که بتواند بدون کمک دیگران بایستد و یا چند قدم بردارد و غالباً مدت‌ها در تلاش برای راه رفتن زمین بخورد، آیا می‌شود گفت خلقت یک آهو برتر و متعالی تر از انسان است و او از این ناحیه و یا در مجموع، کمالی دارد که انسان فاقد آن است؟ طبعاً جواب این سؤال منفی است و بطور قطع انسان متعالی ترین و متکامل ترین موجود دنیوی و زمینی است.

اما علت و حکمت برقراری این وضعیت آن است که رشد جسمانی و رسیدن به مرحله کمال آن در جانداران غیر از انسان، آخرین مرحله کمال وجودی آنها است و همین مقدار زمان برای رسیدن به آن مرحله کفایت می کند. اما رسیدن به رشد جسمانی کامل در انسان ابتداء و شروع زندگی حقیقی و انسانی اوست. و کمال حیات انسانی به دریافت علم و عقل و پدیده های مربوط به آنها است و رسیدن به آن مرحله از کمالات احتیاج به زمان و آموزش های علمی و عقلی دارد!

 زندگی دنیوی برای انسان مثل زندگی یک جوجه داخل تخم مرغ است. جوجه داخل تخم مرغ در مدت زمان حدود بیست روز به کمالی می رسد که بتواند در فضای خارج از تخم زندگی کند. اما او در داخل تخم و قبل از خروج از آن از پاهای خود و از چشم ها و بال های خود استفاده ای نمی کند، اما بعد از خروج و در همان دقایق اول فعالیت حیات نوع دیگر در او برقرار می‌شود. او از چشم و گوش و پا و بال خود استفاده می کند. در زمان زندگی جوجه پرندگان در داخل تخم، استعداد راه رفتن و دیدن و پرواز کردن در آنها وجود دارد، اما از آنها استفاده نمی شود و انسان اگر زندگی آنها را در داخل تخم و خارج از آن در نظر بگیرد متوجه می شود که آن اعضاء یعنی چشم و پا و بال و بعضی اعضاء دیگر برای زندگی او در فضای خارج از تخم آفریده شده است.

 در زندگی دنیوی انسان و قوای وجودی او و استعدادهای روحی او جریان شباهتی با این پدیده دارد و او دارای استعدادهائی برای یک زندگی متعالی در عالم بعد از دنیا دارد و لازمه رسیدن به فضای آن زندگی کسب استعداد خاصّی است. یعنی حیات فعلی و دنیوی انسان مقدمه یک زندگی متعالی و دیگری در عالم بعد از دنیاست و لازم است او با استقرار کوتاه مدت در دنیا استعداد ورود به آن زندگی متعالی را کسب کند و لازمه کسب آن استعداد، ارتباط مستمر و پی‌ در پی با پروردگار عالمیان است.

 انسان در اثر این نوع ارتباط، به علم و قدرت و مجموعاً صفات و افعال خاصّ پروردگار عالمیان متّصل می‌شود و در اثر این اتصال کمالاتی در روح او به وجود می‌آید.

ارتباط با ذات قدوس الله همان عبادت باشکوه «ذکر الله» است که از طرق متعدّدی مثل نماز و دعا و تفکر در خلقت موجودات و مجموعاً عبادات معین شده انجام می‌گیرد. رشد مطلوب روح انسان و پاکسازی آن از طریق همین رفتار یعنی «ذکرالله» انجام می‌گیرد و «دعا» یکی از انواع این عبادت است.

خدای علیم حکیم به اقتضاء علم و حکمت و رحمت و سایر صفات کمالیه خود انسان را نیازمند به ارتباط مستمر با ذات قدوس خود آفریده است. برای خدای قادر بر هر چیزی، و هر کاری امکان تأمین نیازهای انسان بدون دعا و درخواست وجود دارد! چون او بر هر کاری قادر است اما اراده و دستور او به دعا و درخواست لطفی و رحمتی از طرف او نسبت به بندگان است، بجهت کمالاتی که در اثر دعا برای بنده حاصل می شود.

 این موضوع و تأثیر آن در زندگی انسان، احتیاج به بحثی و توضیحی دارد که بخواست خدا در بخش بعدی این مقاله متذکر آن خواهیم شد.

الیاس کلانتری

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن