کلام ایام-۴۴۸،معارف دین توحیدی در سیره و کلام امام رضا (علیه السلام)

بخش سوم*

کلیات*

  •  موقعیت بنده و نقش او در استجابت دعاهای خود.

  •  قدرت مورد نیاز برای استجابت دعا ها.

  •  دعاهای عادی و معمولی و دعاهای عظیم.

  •   دعاهائی که سریعاً و به راحتی مستجاب می‌شود و تحقق می‌یابد.

  •  دعای حضرت ابراهیم در باره شهر مکه و اهل آن.

  • دعای حضرت موسی علیه فرعون.

  • برآوردن حوائج کوچک و خفیف و یا بسیار عظیم ،تفاوتی برای  خدای سبحان ندارد.

  • چه عاملی باعث می شود انسانها از درخواست های عظیم از پروردگارشان خودداری کنند!

  • نوع رفتارها و افعال خدا اختصاص به او دارد و نباید آنها با افعال مخلوقات مقایسه شود.

  • تنها دارائی خدا با بخشش و عطا نقصان نمی یابد .

  • وقتی ذات قدوس الله چیزی را اراده کرد ،موجود می شود .

  • خدای منان و غنی و کریم درهای رحمت و بخشش خود را به طور دائم برای انسانها باز گذاشته است.

  • دعا کلید گنج های بی پایان خدای سبحان است .

  • محبت شدید اهل ایمان نسبت به الله .

  • یقینِ دعا کننده به استجابت، عامل اصلی استجابت می باشد.

  • به چه کسانی «مستجاب الدعوة» گفته می شود ؟

  • شخصیت های قدسی مستجاب الدعوات.

  • از جمله دعا های مستجاب دعای فرزند صالح برای والدین و دعای والدین بر فرزند و دعای مظلوم علیه ظالم است.

 در دو بخش قبلی از این مقالات در شرح و توضیح و تحلیل کلامی از وجود مبارک امام علی بن موسی الرضا- علیهما السلام- عمدتاً به توضیح موقعیت بنده و نقش او در استجابت دعا پرداختیم و دو مورد از دعاهای پیامبران را که مستجاب هم شده بود، بعنوان مثال و ذکر نمونه مورد بررسی قرار دادیم.

  ذکر آن دو نمونه از دعاهای مستجاب مشهور جهت توضیح موضوع مورد بحث و اثبات ادعائی بود درباره نقش بنده در استجابت دعای خود و اما موضوع منحصر به موارد ذکر شده نمی باشد و نمونه‌های متعددی از این نوع دعاها و جریان استجابت آنها در قرآن مجید ذکر شده است.

قدرت مورد نیاز برای استجابت دعاها

 حال جهت دیگری از موضوع دعاهای مستجاب را مورد بررسی قرار می دهیم و آن جهت عبارت است از قدرت مورد نیاز و به کار رفته در استجابت دعاها و بالخصوص دعاهای عظیم مثل دعاهای پیامبران خدا(علیهم السلام).

 در جریان تحقق دعاها و حصول خواسته های بندگان  و بوجود آمدن تحولاتی در زندگی انسانها قدرتی از طرف خدای سبحان به کار می رود.  میزان آن قدرت متناسب با حادثه‌ای و تحولی است که در اثر دعا در زندگی یک شخص و یا افرادی از انسانها به وجود می آید.

 دعاهای انسانها را می توانیم از یک نظر به دو قسم تقسیم کنیم و آنها را«دعاهای عادی و معمولی» و یا«دعاهای عظیم» بنامیم. دعاهای عادی و معمولی و کوچک مثل دعا برای رفع نیازهای عادی و روزمره در زندگی مثلاً برای بدست آوردن  مالی برای مخارج معمولی روزانه و پرداخت بدهی‌ها و یا شِفای بیماری های خفیف و امکان تهیه و خریدن لوازم عادی زندگی و امثال آنها.

 دعاهای عظیم  مثل دعای حضرت زکریا جهت داشتن فرزند در شرایطی که هم  بلحاظ سن بالای پیری خود و هم بجهت عقیم بودن همسر محتمل بنظر نمی رسید و مثل دعای حضرت یونس وقتی که نهنگی در دریا او را بلعیده بود و او  در ظلمات داخل شکم ماهی محبوس بود.

 و  مثل دعای حضرت ابراهیم- علیه السلام- که خدای سبحان سرزمین مکه را شهر امنی قرار دهد، برای همیشه و اهل آن را از ثمرات  رزق دهد، یعنی همیشه در آنجا فراوانی و بهره‌مندی اهل ایمان و زائران برقرار باشد. بطوریکه خدای سبحان فرمود:

«وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيوْمِ الْآخِرِ» (البقرة/۱۲۶) یعنی:  و زمانی که ابراهیم گفت پروردگارا این سرزمین را شهر امنی قرار بده و اهل آن را از ثمرات رزق بده، کسانی را که به الله و زندگی اخروی ایمان می آورند.

 و مثل دعای حضرت موسی- علیه السلام-  علیه فرعون و حکومت فریبنده او و نابودی آن حکومت. بطوریکه خدای سبحان فرمود:

«وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّكَ آتَيتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِينَةً وَأَمْوَالًا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا رَبَّنَا لِيضِلُّوا عَنْ سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ» (يونس/۸۸)یعنی: و موسی گفت: پروردگارا تو به فرعون و گروه عظیم پیروانش زندگی زینت یافته و اموالی داده‌ای که انسانها را از راه تو گمراه می کنند، پروردگارا اموال آنها را نابود کن و بر قلب های آنها مهر بزن!

و  همچنین دعا برای آمدن باران در منطقه‌ای از زمین و دعای پیروان دین توحیدی در جنگها برای پیروزی بر دشمنان و کافران و دعاهای دیگر امثال آنها.

 استجابت دعا هر قدر هم عظیم باشد مشکلی برای خدای سبحان به وجود نمی آورد چون او بر هر کاری قادر است و ملک آسمانها و زمین مال او است و حکومت او در همه عوالم و آن هم به طور دائم برقرار است!

  اما انسانها جهت دعا و دریافت خواسته‌های خود در حصاری از ممنوعیت‌ها و محدودیت‌های قرار دارند حداقل از ناحیه تصورات و توهمات و بی اطلاعی خود از قوانین حاکم بر عالم و از سنت‌های پروردگار عالمیان.

 بعنوان مثال: یک فرد در محل کار خود یا در بازار و در یک پارک و یک خیابان می تواند به فرد دیگری بگوید لطفاً قلم خودکارتان را به من بدهید تا چیزی بنویسم! حتی غالباً انسان می‌تواند از فردی که او را نمیشناسد هم چنین درخواستی بکند و غالباً هم این نوع درخواستها مورد پذیرش انسانها قرار می‌گیرد! اما آیا یک انسان به فرد دیگری می تواند بگوید: منزل مسکونی خودت را بفروش و پولش را به من بده چون می خواهم برای خودم یک منزل تهیه کنم و یا یک سفر تفریحی بروم و امثال آنها. طبعاً افراد انسانی چنین درخواستی را غالباً حتی از دوستان و بستگان نزدیک خود هم بعمل نمی آورند تا چه رسد به افرادی که آنها را نمی شناسند.

 انسان اشیاء کم ارزش و کوچک و ارزان قیمت را مثل یک قلم خودکار و یا یک قطعه کاغذ، به راحتی از دیگران درخواست می‌کند، اما اشیاء قیمتی مثل یک اتومبیل و یک خانه و امثال آنها را جهت تصاحب و مالکیت، آن هم برای امور غیر ضروری و غیر اضطراری ، از دیگران تقاضا نمی کند و اگر هم تقاضا کند به او داده نمی شود! با تأسف و تأثر باید گفت که این روحیه در انسان و عوامل دیگر مرتبط با آن باعث می‌شود که انسانها در درخواست از پروردگار عالمیان هم گرفتار این روحیه باشند و حاجت های بزرگ را از او نخواهند و یا با نوعی بی‌اعتنائی و نبود یقین به استجابت و بصورت گذرا از ذهن یا زبان خود، بخواهند و دعا کنند.

در حالیکه برآوردن حاجت سبک و کوچک بنده ها و یا حاجت های بزرگ و گرانقدر برای پروردگار عالمیان تفاوتی با یکدیگر ندارند و  او قادر است همه حاجتهای مطلوب و حقیقی بندگانش را برآورد، چه کوچک و سبک و چه عظیم و سنگین.

 امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- در یکی از خطبه های خود می فرماید:

«اَلْحَمْدُللهِ الَّذِی لاَیفِرُهُ الْمَنْعُ وَ الْجُمُودُ، وَلاَیکْدِیهِ الْاِعْطَاءُ وَ الْجُودُ; إِذْ كُلُّ مُعْط مُنْتَقِصٌ سِوَاهُ، وَ كُلُّ مَانِع مَذْمُومٌ مَا خَلاَهُ; وِ هُوَ الْمنَّانُ بِفَوائِدِ النِّعَمِ، وَ عَوائِدِ المَزِیدِ وَ الْقِسَمِ; عِیالُهُ الْخَلاَئِقُ، ضَمِنَ أَرْزَاقَهُمْ، وَ قَدَّرَ أَقْوَاتَهُمْ، وَ نَهَجَ سَبِیلَ الرَّاغِبِینَ إِلَیهِ، وَ الطَّالِبِینَ مَا لَدَیهِ، وَ لَیسَ بِمَاسُئِلَ بِأَجْوَدَ مِنْهُ بِمَا لَمْ یسْأَلْ»(۱) یعنی: حمد مخصوص الله است که منع و عدم اعطاء[ به مخلوقات] مال و دارائی او را زیاد نمی کند و بخشش و احسان هم او را دچار فقر نمی سازد، زیرا هر عطا کننده ای دچار نقصان می شود جز او، و هر منع کننده ای قابل نکوهش است  جز او. و اوست عطاکننده فواید نعمت ها و افزونی بهره ها. خلائق تحت تکفل او هستند و او رزق آنها را ضمانت کرده و توشه‌ های آنها را مقدر فرموده و راه مشتاقان و علاقه مندان به خود را هموار کرده و کسانی را که طالب هستند آنچه را نزد اوست. و او نسبت به آنچه از او درخواست شود بخشنده تر نیست نسبت به آنچه در خواست نشده است.

 در توضیح و تحلیل کلام امام- علی علیه السلام- متذکر چند نکته می شویم:

 یکم: نوع رفتارها و افعال ذات قدوس الله و حکمت ها و علل آنها اختصاص به او دارد و نباید آنها با افعال مخلوقات مقایسه شود مثل اینکه اموال و دارائی هر عطاکننده‌ای نقصان می پذیرد جز او. یعنی اگر او عطا نکند به آن جهت نیست که دارائی او با بخشیدن نقصان می پذیرد و بلکه علت و حکمت دیگری دارد. انسانها وقتی مالی را به کسی عطا می‌کنند و در جائی هزینه می‌کنند، مقداری از دارائی های آنها کم می شود، اما این وضعیت درباره خدای سبحان صدق نمی کند، چون همه عالم مِلک اوست و آنچه به بنده ها عطا کرده از ملکیت او خارج نمی شود و او مثل انسانها احتیاج به ذخیره مالی ندارد. دیگر اینکه هر چیزی که اراده کند، موجود می شود و نه احتیاج به تهیه مواد اولیه دارد و نه طرح و نقشه و سابقه و امثال آنها.

 بنابراین وقتی ذات قدوس الله، هر چیزی را اراده کرد موجود می شود، مشکلی در عطا کردن به مخلوقات از ناحیه دارائی او وجود نخواهد داشت!

 دوم:امساک و عدم بخشش بطور معمول درباره انسانها و از ناحیه آنها عملی نامطلوب و قابل انتقاد است، اما درباره خدای سبحان این رفتار هم ممدوح و محمود  و کریمانه است. چون از ناحیه لطف و رحمت واسعه او تحقق می‌یابد! و در مجموع بنفع بنده است! چون نیاز او سبب ارتباط با پروردگارش از طریق دعا و اتصال به قدرت و دارائی بی پایان او می شود.

 سوم: لازم است انسان بخاطر این صفات و افعال در ذات پروردگارش او را حمد کند،  چون از اسماء حسنای او و توجه به آنها سود می‌برد و فوایدی عایدش می شود. اصلاً زندگی انسان بطور کامل و در مجموع بطور مستمر به صفات و افعال خداوند سبحان ارتباط می‌یابد و حیات او و قدرت‌های جسمی و روحی او«آن به آن» و مستمراً آن و بطور دائم از ناحیه صفات و افعال الله حاصل می شود.

کلام ایام - 16، برکات صلح امام حسن مجتبی علیه السلام
بخوانید

 چهارم: خدای سبحان مخلوقاتش را تحت تکفل و سرپرستی خود قرار داده است و ارزاق آنها را بعهده گرفته و تضمین کرده است و او نه دچار فراموشی می شود و نه از  اداره امور زندگی بندگانش خسته می‌شود و نه کمبودی در ارزاق خلایق برای او به وجود می آید! و نه در تقدیرات خود دچار خطا می شود و نه احتیاج به محاسباتی برای تأمین لوازم معاش بندگان دارد.

 پنجم: خدای سبحان در وجود انسانها تمایل و رغبتی نسبت به خودش قرار داده و آنها را با این تمایلات آفریده است و راه رسیدن آنها را هم به ساحت قدسش  هموار کرده است. و پیامبران خود را در آن راه و آن سیر و حرکت همراه آنها قرار داده است.

 ششم: خدای منان و غنی و کریم درهای رحمت و بخشش خود را به طور دائم برای انسان‌ها باز گذاشته و ورود به فضای رحمت او برای همه انسا‌نها مجاز و ممکن است.او راههای رسیدن بندگانش را به گنجینه های خود به آنها معرفی و آن   راهها را هموار و آماده کرده و کلیدهای آن گنجینه ها را به بندگانش  سپرده است. بطوریکه وجود مبارک امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ در همان نامه خود به فرزندش و جانشین خود امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ و به طور غیر مستقیم به همه پیروان دین توحیدی فرموده است:

«ثُمَّ جَعَلَ فِي يَدَيْكَ مَفَاتِيحَ خَزَائِنِهِ بِمَا أَذِنَ لَكَ فِيهِ مِنْ مَسْأَلَتِهِ، فَمَتَى شِئْتَ اسْتَفْتَحْتَ بِالدُّعَاءِ أَبْوَابَ نِعْمَتِهِ وَ اسْتَمْطَرْتَ شَآبِيبَ رَحْمَتِهِ»(۲) یعنی: سپس[  خدای سبحان] کلید های گنج های خودش را در اختیار تو قرار داد، از ناحیه اذنی که به تو داده در درخواست از او! پس هر وقت خواستی درهای نعمت او را با«دعا» بازکنی و رگباری از رحمتش را به سوی خودت نازل کنی.

 هفتم: امام ـ علیه السلام ـ در خطبه شریف خود و بخشی از عبارتی که در این نوشتار محل بحث قرار گرفته به نکته بسیار لطیف دیگری هم اشاره ای کرده، آنجا که فرمود:

«نَهَجَ سَبِيلَ الرَّاغِبِينَ إِلَيْهِ »در این کلام نورانی بطور ضمنی اشاره ای شده به اینکه انسانها رغبتی و تمایلی به ذات قدوس الله ـ سبحانه و تعالی ـ دارند. این رغبت در ذات و فطرت انسانها قرار دارد و عواملی امکان دارد آن را تشدید کند و یا برعکس آن را تضعیف نماید و مانع اثر گذاری کامل آن شود.

یعنی :انسان طوری آفریده شده است که ذاتاً یک نوع تمایل و علاقه و بلکه شیفتگی نسبت به پروردگارش و صفات و افعال او دارد و بین صفات او با صفات الله یک نوع تناسب و ارتباط و سنخیت وجود دارد. بعنوان مثال خدای سبحان ـ عزّوجّل ـ جمیل است و انسان هم جمال را دوست دارد و خدا عنی است و انسان غنا را دوست دارد و خدا رحیم است و انسان راُفت و رحمت و محبت را دوست دارد.

ارتباط زیاد انسان با ذات قدوس الله و ذکر و یاد زیاد او سبب رشد کامل روح او و قوای آن می شود و این ارتباط سبب بوجود آمدن و تقویت کمالات و فضائلی در انسان می شود و سرانجام او شایستگی و استعداد زندگی در بهشت را بدست می آورد.

همچنین بر عکس اگر ارتباط روح انسان با پروردگار عالمیان قطع یا ضعیف شود،روح انسانی او، حیات حقیقی خود را از دست می دهد و آن روح فاسد می شود .ارتباط روحی انسان با خدای سبحان –عزّوجّل- مثل ارتباط یک درخت با آفتاب و آب است. یعنی همچنانکه نور آفتاب و حرارت آن و همچنین آب عامل حیات و رشد درخت و ثمر دهی آن می شود، روح انسان هم در اثر ارتباط به خدای سبحان و صفات و افعال او رشد می کند و حیاتش استمرار می یابد و کمالاتی به آن اضافه می شود.

طبق این قطعه از کلام شریف امام ـ علیه السلام ـ خدای سبحان راه انسانها را جهت ارتباط و اتصال به ذکر و یاد خود هموار ساخته و آن رغبتی است که در قلوب انسانها نسبت به ذات و صفات و افعال خود به وجود آورده و این تمایل و علاقه در اثر ایمان و استمرار آن بیشتر و بیشتر می شود تا جائی که به شیفتگی و یا به تعبیر قرآن به «حب شدید» تبدیل می شود.بطوریکه فرمود:

«وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا» (البقرة/۱۶۵) یعنی: وکسانی که ایمان آورده اند محبت شدیدی نسبت به الله دارند.

زمینه ها و لوازم استجابت دعاهای عظیم

در اول این بخش به موضوع «دعاهای عظیم» اشاره ای شد مثل دعاهای مستجاب شده مشهور از پیامبران خدا ـ علیهم السلام ـ و عرض کردیم که برای خدای سبحان فرقی ندارد که در یک دعا یکی از بندگانش حاجت عظیم و گرانقیمتی را از او خواسته باشد، یا حاجتی کوچک و سبک و ارزان قیمت چون هم دارائی او بی پایان است و هم کرامت و رحمت او و هم اینکه او بر هر کاری قادر است.

اما اینکه دعاهای عظیم به راحتی مستجاب نمی شود، به وضعیت دعا کننده و حالات روحی و ظرفیت ایمانی و میزان یقین او ارتباط دارد.یقین دعا کننده به استجابت دعا عامل اصلی استجابت می باشد. این موضوع در تعداد زیادی از احادیث ذوات مقدسه معصومین ـ علیهم السلام ـ ذکر شده است. بعنوان نمونه:

از امام صادق ـ علیهم السلام ـ نقل شده است که فرمود:

«إذا دَعَوْتَ فَظُنَّ أنّ حاجَتَكَ بالبابِ»(۳) یعنی : هرگاه دعا کردی ، تصور کن که حاجتت بر در خانه است.

همچنین آن حضرت می فرمود:

«إنَّ اللّهَ عزّ و جلّ لا يَستَجِيبُ دُعاءً بِظَهرِ قلبٍ ساهٍ ، فإذا دَعَوتَ فَأقبِلْ بقلبِكَ ، ثمّ استَيقِنْ بالإجابَةِ»(۴)یعنی : همانا الله عزوجل عجابت نمی کند دعائی را که از ورای قلب در حال غفلت صادر شده ، پیس هرگاه دعا کردی با توجه کامل قلبی همراه باشد، سپس یقین کن به اجابت .

پس استجابت دعاهای عظیم و دریافت حوائج گرانقدر ارتباط اساسی به وضعیت روحی بنده و رفتارهای او دارد. همچنان که گفته شد استجابت دعای حضرت یونس و نجات او از آن ظلمات و زنده ماندن او در شکم نهنگ و جاری شدن امواج رحمت خدای سبحان به طرف او، از ناحیه تسبیح او بود و اینکه قبلاً هم اهل تسبیح و از جمله تسبیح کنندگان بود.

 پس استجابت دعاهای عظیم و زمانی که انسان حالت اضطرار پیدا می کند به اعمال حسنه قبلی او و میزان ایمانش و یقین او به صفات و افعال پروردگارش تحقق می یابد. یعنی اعمال انسان و تلاش او در انجام وظایف که خدای سبحان به عهده او گذاشته ارتباط می یابد!  به بیان دیگر لازم است انسان در طول عمر خود ذخیره‌ای از ایمان و عمل صالح و زمینه‌ای برای دریافت رحمت بیشتر از پروردگارش در روح خود به وجود آورد تا دعاهای عظیم صادرشده از قلبش به اجابت برسد، قلبی که در غفلت و سرگرمی نباشد و به صورت خالص متوجه عنایات پروردگارش شود.

شخصیت های قدسی مستجاب الدعوات

امام رضا- علیه السلام- در توصیف مقام امامت و بیان فضائل آن بزرگوار از جمله فرمود:

«يَكُونُ دُعَاؤُهُ مُسْتَجَاباً حَتَّى إِنَّهُ لَوْ دَعَا عَلَى صَخْرَةٍ لَانْشَقَّتْ بِنِصْفَيْنِ» همان کلامی که محور اصلی مباحثه مقالات است و قبلاً با ترجمه و توضیحاتی ذکر شد.

به شخصی که دعاهای او مستجاب می شود و حاجت او برآورده می شود، چه برای خود دعا کند و چه برای دیگران«مستجاب الدعوة» یا«مستجاب الدعوات» گفته می شود.

در احادیث رسول خدا- صلی الله علیه و آله و سلم- و ائمه معصومین- علیهم السلام- آمده است که فلان رفتار و فلان عمل سبب استجابت دعا میشود یا دعای بعضی از انسانها مستجاب می شود مثل: دعای فرزند صالح برای پدر مادرش و دعای پدر مادر برای فرزند و دعای مریض و دعای انسانی که مورد ظلم واقع شده و نفرین پدر مادر درباره فرزند.

اما این نوع استجابت در موارد معین و محدود و خاصی تحقق می یابد. اما کسانی هستند که همه دعاهای آنها مستجاب می شود همچنین دعاهایی عظیم فوق عادی آنها. لذا به این گروه از انسان ها«مستجاب الدعوة» گفته می شود، که در رأس آنها پیامبران و امامان معصوم یعنی حجت های پروردگار عالمیان قرار دارند.

در کلام نورانی امام رضا-علیه السلام-در بیان اوصاف صاحبان مقام امامت به این جهت از فضائل عطا شده به آن ذوات مقدسه و کسب شده از ناحیه اعمال و رفتارهای آنها اشاره ای شده،و اینکه گفته شده اگر امام دعا کند که صخره ای شکافته و دو قسمت شود،آن دعا مستجاب می شود.

این عبارت در کلام شریف آن حضرت حاکی از قدرت خاص فوق عادی«امام»و استجابت دعاهای عظیم و همه دعاهای آن ذوات مقدسه است.یعنی اراده امام در اشیاء موجود در عالم نفوذ می‌کند و آنها را به هر شکلی که او اراده فرمود تغییر می دهد.

انسان اگر یقین کند که با دعای او کوهی شکافته می شود و حتی مریض غیر قابل معالجه شِفا می یابد و یا حتی مرده ای زنده می شود،آن دعا مستجاب می شود،اما این یقین و در آن حد در انسانهای عادی وجود ندارد و بلکه در روح شریف پیامبران و امامان-علیهم السلام-یا شخصیت های ممتاز متصل به آن به وجود می آید. لذا در اثر دعای آنها یک وقت حتی مرده ای هم زنده می شود.اما این مرتبه از یقین به  صفات و افعال خدای سبحان چون در پیامبران و امامان معصوم-سلام الله علیهم اجمعین-همیشه برقرار است و آنها دارای مقام«ولایت تکوینی»هستند،لذا به آنها « مستجاب الدعوة»گفته می شود.

در اولین فرصت و مناسبت،  تعدادی از دعاهای مستجاب صادر شده از صاحبان مقام امامت و به طور کلی ذوات مقدسه معصومین – علیهم السلام- را ذکر و مورد بررسی و تحلیل قرار خواهیم داد (ان شاءالله تعالی)

الیاس کلانتری

۱۴۰۰/۰۴/۰۸

 

پاورقی ها :

۱ – نهج البلاغه ، خطبه۹۱

۲- همان،نامه ـ ۳۱(وصیتی از آن حضرت به امام حسن مجتبی ( علیهما السلام)

۳ – اصول کافی ، شیخ کلینی، کتاب الدعاء، باب «الیقین فی الدعاء»(انتشارات علمیه اسلامیه ،ج۴ ص ۲۲۱)

۴ – همان ، باب «الاقبال علی الدعاء» ،ح۱

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن