کلام ایام – ۵۳، نقش امام غائب در زندگی انسان ها

 

emam-zamanنقش امام غائب در زندگی انسان ها

در کنار موضوع غیبت حجت خداوند، امام عصر (علیه السلام) و حکمت این غیبت طولانی، سؤالاتی در اذهان انسان ها به وجود می آید، از جمله نقش و تأثیر امام غائب در زندگی انسان ها است. این سؤال سابقه بسیار طولانی دارد و به زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) می رسد، بطوریکه جابربن عبدالله انصاری از آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلّم) چنین سؤالی به عمل آورد و جواب دریافت کرد.

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) به جابر فرمود:

«قسم به آنکه مرا به نبوت مبعوث فرمود مردم از نور وجودش استفاده می کنند و از ولایتش در زمان غیبت بهره مند می شوند، مانند بهره بردن انسان ها از آفتاب وقتی پشت ابر قرار دارد.(۱)

ضرورت وجود امام (علیه السلام) و حجت خداوند در روی زمین

قبل از توضیح نقش امام (علیه السلام) در زمان غیبت به اصل موضوع ضرورت وجود امام (علیه السلام) در روی زمین اشاره ای می کنیم. امام صادق (علیه السلام) فرمود:

«لَوْ بَقِيتِ الارضُ بِغَيرِ إمامٍ لَسَاخَتْ»(۲) یعنی اگر زمین بدون امام (علیه السلام) بماند در هم می ریزد.

از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است که فرمود:

«وَ اَللَّهِ مَا تَرَكَ اَللَّهُ أَرْضاً مُنْذُ قَبَضَ آدَمَ ع إِلاَّ وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ إِلَى اَللَّهِ وَ هُوَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ لاَ تَبْقَى اَلْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى عِبَادِهِ»(۳) یعنی: به خدا سوگند از زمانی که خدا آدم را قبض روح کرد، زمین را بدون امامی که انسان ها به وسیله او به سوی خدا هدایت شوند، ترک نکرده و او حجت خدا است بر بندگان و زمین بدون امامی که حجت خدا بر بندگانش می باشد، باقی نمی ماند.

از امام هادی (علیه السلام) نقل شده است که فرمود:

«إنَّ الأرضَ لا تَخلُو مِن حُجَّةٍ و أنا و الله ذلک الحجّة»(۴) احادیث زیاد دیگری در این زمینه از امامان معصوم (علیهم السلام) نقل شده است که مضمون آن ها عبارت است از اینکه زمین هرگز بدون حجتی از طرف خداوند نمی ماند، چه آن حجت آشکار باشد و بتواند به صورت آشکار انسان ها را رهبری کند، چه تحت سلطه حکومتی قرار بگیرد و فعالیت های او محدود شود، چه در زندانی محبوس شود، و چه در پس پرده غیبت به سر ببرد و انسان ها نتوانند به صورت آشکار با او ارتباط برقرار کنند.

باز قبل از پرداختن به پاسخ سؤال اصلی ضرورت دارد به مقام و موقعیت امام معصوم (علیه السلام) و حجت خداوند اشاره ای کنیم، تا اهمیت اصل موضوع امام و حجت خداوند و ضرورت وجود او در روی زمین ولو به نحو اجمال روشن شود و وجه نیاز انسان ها به وجود او آشکارتر گردد!

از وجود مبارک امام رضا (علیه السلام) روایتی مفصل در معرفی امام (علیه السلام) و موقعیت او در عالم دنیا نقل شده است. و ما در این قسمت از بحث مقدمه این حدیث شریف و قطعاتی از آن را ذکر می کنیم، و جهت رعایت اختصار به ذکر بخشی از عبارات و بعد ترجمه قطعات انتخاب شده اکتفاء می کنیم:

«عَنْ عَبْدِ الْعَزِیزِ بْنِ مُسْلِمٍ، قَال‏: کُنَّا مَعَ الرِّضَا (علیه السلام) بِمَرْوَ، فَاجْتَمَعْنَا فِی الْجَامِعِ یَوْمَ الْجُمُعَهِ فِی بَدْءِ مَقْدَمِنَا، فَاَدَارُوا اَمْرَ الْاِمَامَهِ وَ ذَکَرُوا کَثْرَهَ اخْتِلَافِ النَّاسِ فِیهَا»(۵) یعنی: از عبدالعزیز بن مسلم نقل شده که گفت: ما نزد امام رضا (علیه السلام) در مرو بودیم، در آغاز ورود در روز جمعه در مسجد جامع اجتماع کردیم، اهل مسجد امر «امامت» را مورد بحث و گفتگو قرار داده بودند و کثرت اختلاف مردم را در مورد آن ذکر می کردند، من خدمت سرورم ]امام رضا – علیه السلام –[ رفتم و غور مردم را در موضوع امامت به اطلاع او رساندم، آن حضرت تبسّمی کرد، سپس فرمود: ای عبدالعزیز:

«مردم متوجه ]حقیقت موضوع[ نشدند و از آراء خود فریب خورده و غافل شدند، همانا خداوند- عزّوجلّ- پیامبرش را قبض روح نفرمود، تا دین را برای او کامل کرد، و قرآن را بر او نازل کرد، که بیان هر چیزی در آن است. و بیان کرد در آن حلال و حرام و حدود و احکام را و آنچه را مردم به آن احتیاج دارند، پس فرمود ]خداوند[ عزّوجلّ:

«مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيءٍ» ]الانعام/ ۳۸، یعنی چیزی را در این کتاب فروگذار نکردیم[ و در حجة الوداع- که آخر عمر او بود- (صلی الله علیه و آله و سلّم):

«الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا» ]المائده/ ۳، یعنی امروز دینتان را برای شما کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را برای شما به عنوان آئینی پسندیدم ]و برگزیدم[.

و امر «امامت» از تمام دین است و پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) از دنیا نرفت، تا اینکه برای امتش معالم دینشان را بیان کرد و راه آن ها را برای آن ها آشکار ساخت و آن ها را در راه اصلی حق قرار داد و برای آن ها علی (علیه السلام) را امام و پیشوا قرار داد، و ترک نکرد برای آن ها چیزی را که امت به آن محتاج باشند جز اینکه آن را بیان کرد، پس هر کسی گمان کند که خداوند دینش را کامل نکرده، چنین شخصی کتاب خدا را رد کرده و کسی که کتاب خدا را رد کند، پس به آن کافر شده ]ایمان نیاورده[

 وجود مبارک امام رضا (علیه السلام) بعد از این مقدمه به بیان موقعیت و اوصاف «امام» پرداخته و مقام امامت را بطور مفصل معرفی کرده است. در این قسمت از بحث قطعاتی کوتاه از کلام شریف آن بزرگوار را نقل می کنیم و بخش های دیگری از آن را به مقالات مربوط به سیره شریف امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و شخصیت آن بزرگوار و همچنین ایام ولادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) موکول می کنیم.

کلام ایام - 131، نیمه شعبان طلیعه تحول قدسی جهانی
بخوانید

امام علی بن موسی الرضا- علیهما السلام- در ادامه کلام خود در معرفی امام (علیه السلام) می فرماید:

«هَلْ یَعْرِفُونَ قَدْرَ الْإِمَامَةِ وَ مَحَلَّهَا مِنَ الْأُمَّةِ فَیَجُوزَ فِیهَا اخْتِیَارُهُمْ» یعنی مگر مردم مقام و منزلت امامت را در میان امت می دانند، تا جایز باشد برای آن ها انتخاب و اختیار امام؟! قدر امامت جلیل تر و شأنش عظیم تر و مکانش عالی تر و موقعیتش برتر از حدی است که مردم با عقول خود به آن برسند، یا با آراء خود به درک عظمت آن نائل شوند، یا با اختیار خود امامی را انتخاب کنند.

امامت مقامی است که خداوند- عزّوجلّ- بعد از نبوت و خُلّت، در مرتبه سوم به ابراهیم خلیل اختصاص داده است. و او را به آن فضیلت مشرف ساخته و ذکر او را رفعت داده است و فرمود:

«إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» پس ابراهیم خلیل (علیه السلام) از خوشحالی گفت: «وَ مِن ذُرِّیَّتِی» خداوند- تبارک و تعالی- فرمود: «لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ»

توضیح اینکه خداوند بعد از اعطاء مقام نبوت و رسالت و خلّت به حضرت ابراهیم (علیه السلام) او را به امتحانات عظیمی مبتلا کرد و بعد از بروز کمالات وجودی او در آن امتحانات، مقام امامت را به او عطا فرمود. یعنی امامت مقامی است که به بعضی از پیامبران عطا شده است نه همه آن ها! یعنی عده ای از پیامبران خدا (علیهم السلام) علاوه بر مقام نبوت و رسالت دارای مقام امامت هم بوده اند.

«إِنَّ اَلْإِمَامَةَ خِلاَفَةُ اَللَّهِ وَ خِلاَفَةُ اَلرَّسُولِ ص‏ وَ مَقَامُ‏ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ ع‏ وَ مِیرَاثُ‏ اَلْحَسَنِ‏ وَ اَلْحُسَیْنِ علیهما السلام» یعنی امامت عبارت است از خلافت خدا و رسولش و مقام امیرالمؤمنین و میراث حسن و حسین علیهما السلام است. امامت زمام دین، و زمام مسلمین، و صلاح دنیا، و عزت مؤمنین است. همانا امامت اساس رشد کننده اسلام و شاخه بلند آن است با امام، نماز و زکات و روزه و حج و جهاد کامل می شود.

در این قسمت از کلام، امام رضا (علیه السلام) به نقش و تأثیر مقام امامت در زندگی عرفی و در عباداتی مثل نماز، روزه، حج، جهاد و بطور کلی همه عبادات انسان ها، و اساس زندگی آن ها، اشاره شده است.

با این توصیف روشن می شود که حکومت بر مسلمین و اداره جامعه دینی در مقام یک حاکم دینی یکی از شئون امامت می باشد و آن شأن اگر چه دارای اهمیت زیادی است، اما مقام امام در جامعه دینی به آن محدود نمی شود و اگر آن مقام امام غصب شد، یا به هر صورتی جامعه از حاکمیت امام معصوم محروم شد، فعالیت های دیگر امام متوقف نمی شود! و امام در آن صورت-  اگر چه با محدودیت ها و ممنوعیت ها- رهبری فکری جامعه دینی را در محدوده ای که امکان پذیر است ادامه می دهد.

همچنان که وجود مبارک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) زمانی که در مکه حضور داشت و قبل از تأسیس حکومت دینی، یعنی قبل از هجرت به مدینه چنین نقشی داشت یعنی با محدودیت ها و ممنوعیت های زیادی به ارشاد انسان ها و آموزش آن ها و اصلاح امور زندگی آن ها اشتغال داشت و ناچار به آن نوع فعالیت اکتفا می کرد.

حال اگر مقام امامت علاوه بر اینکه حق حکومتش سلب شد، در محدودیت بیشتری قرار گرفت و رفت و آمد انسان ها نزد او ممنوع شد و یا بالاتر از این، امام زندانی شد و تحت اختناق شدیدی قرار گرفت، به طوری که ارتباط علمی به صورت ظاهری با او از طرف حکومت ها ممنوع شد، باز فعالیت او در امر اصلاح زندگی انسان ها و افکار و عقاید آن ها متوقف نمی شود، حتی اگر لازم باشد امام از طرق فوق عادی و به صورت امدادهای غیبی از دین توحیدی و پیروان آن حمایت خواهد کرد.

موضوع غیبت امام عصر (علیه السلام) هم به این موضوع ارتباط پیدا می کند. و فعالیت آن حضرت شبیه فعالیت امامان قبلی می باشد، در زمانی که آن ها زندانی بودند و یا تحت مراقبت و محدودیت های حکومتی قرار داشتند.

و این است مراد وجود مبارک پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) از کلام خود که امام غائب را به آفتاب پشت ابر تشبیه فرمود و اینکه مردم در دوره غیبت از وجود امام (علیه السلام) بهره مند می شوند، همچنان که وقتی آفتاب پشت ابرها قرار دارد، باز نور آن فضای زندگی انسان ها را روشن می کند و مردم از نور و حرارت آن بهره برداری می کنند، اگر چه خود آفتاب دیده نمی شود. اما اینکه فعالیت امام در دوره غیبت چگونه است و امدادهای او به چه صورت به انسان ها منتقل می شود و او چگونه از اصل دین خدا حمایت می کند، احتیاج به بحث دیگری دارد و تبیین این موضوع مستلزم شناسائی تفصیلی مقام و موقعیت امام (علیه السلام) از کلام خود آن بزرگواران و تفسیر و توضیح تعدادی از سخنان آن ها در این زمینه، و بیان موضوع امدادهای فوق متعارف خداوند به انسان ها و ارتباط آن ها با امام و حجت خداوند. و ما بخواست خداوند در روزهای آینده در مباحث مربوط به شخصیت و موقعیت و سیره شریف امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و شب های قدر به ذکر تفصیلی این موضوع خواهیم پرداخت.

 الیاس کلانتری

۹۵/۳/۱۸

پاورقی ها:

۱-کمال الدین، ج ۱، باب ۲۳، ح ۳

۲-اصول کافی، کتاب الحجة، باب: «إنّ الارض لا تخلوا من حجة»، انتشارات علمیه اسلامیه، ج ۱، ص ۲۵۲

۳-همان

۴-همان

۵-همان، باب نادر جامع فی فضل الامام و صفاته، ج ۱، ص ۲۸۳

 

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن