کلام ایام ـ ۴۹۶، آموزشهای دین خدا در سیره و کلام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)
بخش اول*
بسم الله الرحمن الرحیم
در ماه رمضان سالهای قبل و همچنین در ماههای رجب و ماههای ذوالحجه، بمناسبت سالروز ولادت و شهادت امام امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ و همچنین بمناسبت عید غدیر و انتصاب آسمانی آن حضرت به خلافت یعنی جانشینی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ مقالات متعددی در فضائل آن شخصیت عظیم قدسی نوشته و منتشر شد، گرچه هزاران جلد کتاب هم ظرفیت مناسب برای بیان فضائل او نخواهد داشت. و بطوریکه در بعضی از آن مقالات متذکر شدیم، مناسب ترین کار در ایام مربوط به آن حضرت ذکر آیاتی از قرآن مجید در بیان فضائل شخصیتی او همراه با توضیحات تفسیری و همچنین ذکر سخنانی از وجود مبارک رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در بیان فضائل آن بزرگوار، همراه با شرح و توضیحات لازم می باشد. طبعاً عظمت حادثه شهادت او هم متناسب با عظمت شخصیت علمی و اخلاقی و ایمانی او خواهد بود.
همچنین کار مناسب دیگر در ایامی که به نحوی با شخصیت قدسی آن حضرت ارتباط دارد مثل ایام ولادت و شهادت و اعلام وصایت او برای رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ خلافت او، ذکر سخنانی و رفتارهائی از آن وجود مبارک همراه با شرح و توضیحات لازم می باشد. و این روش آموزشی لازم است درباره هر یک ازمعلمان آسمانی به کار بسته شود و ما هم مدتی است که این کار را اساس روش آموزشی درمقالات این «وبسایت» در مناسبت های مربوط به آن بزرگواران قرار دادیم.
سخنان ذکر شده از امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ در مقالات قبلی
ما تاکنون علاوه بر مقالات بخش «درس هائی از نهج البلاغه » تعدادی از سخنان امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ را در مقالات مختلف محور اصلی مباحث قرار دادیم، اما آن سخنان و شرح و تفسیر آنها بطور پراکنده و تحت عناوین مختلف ذکر شده، لذا مجموع آن سخنان را که عمدتاً از بخش «حکمت » های نهج البلاغه انتخاب شده بود، همراه فقط ترجمه آنها در این نوشتار بصورت منسجم نقل می کنیم ـ تا با ذکر عناوین و شماره مقالات در پاورقی ها ـ و بخواست خدا در ادامه این نوع مباحث عنوان کلی : «آموزش های دین خدا در سیره و کلام امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ » را با شماره های مسلسل و بصورت منسجم به کار خواهیم برد.
کسانیکه علاقمند به تفسیر و توضیحات سخنان انتخاب شده قبلی باشند می توانند به مقالات اصلی که این سخنان در آنها مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته و در پاورقی های مربوط به ترجمه های سخنان که بعد از هر یک از آنها نوشته شده مراجعه نمایند.
قابل تذکر است که در مقالات مربوط به سالروز ولادت و یا شهادت امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام – و همچنین در ایام غدیر و جریان انتصاب آن وجود قدسی از طرف خدای سبحان به وصایت و خلافت رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ تاکنون بیشتر سیره شریف آن حضرت مورد بحث و تحلیل قرار گرفته، لذا در این مقالات و ادامه آنها در مناسبت های دیگر، بیشتر به ذکر سخنانی از آن بزرگوار و تفسیر و تحلیل آنها خواهیم پرداخت. البته هم سیره عملی امام امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ در دوره حیات دنیوی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم – و درکنار آن حضرت و همچنین در دوره بعد از رحلت آن حضرت و حزن شدید امام ـ علیه السلام ـ از حادثه رحلت و در دوره غصب مقام خلافت او و سرانجام در دوره ای که با اصرار شدید عمومی جامعه دینی آن حضرت ناچار از پذیرش حکومت شد و درهمه فرصت ها، سیره عملی آن وجود مبارک مشتمل بر آموزش های «دین خدا» بود و همچنین در مجموع سخنان او هم در همین جهت از او صادر شده، الا اینکه ناچار هستیم از انتخاب بعضی از سخنان و اکتفاء به آنها با توجه به روش اختصاری مورد عمل درمقالات.
۱ـ «الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ، وَأَعْمالُ الْعِبَادِ فِی عَاجِلِهِمْ، نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِی آجَالِهِمْ»(۱) یعنی: صدقه داروئی است شفابخش و اعمال بندگان در زندگی دنیوی، در آخرتشان مقابل دیده گان آنها قرار خواهد داشت.(۲)
۲ـ «ايُّهَا النَّاسُ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْضِ»(۳) یعنی: ای مردم از من بپرسید قبل از آنکه مرا از دست بدهید، همانا من به راههای آسمان از راههای زمین دانا [آشنا] تر هستم.(۴)
۳ـ «أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّي مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى يَنْحَدِرُ عَنِّي السَّيْلُ وَ لَا يَرْقَى إِلَيَّ الطَّيْرُ»(۵) یعنی: هان ای مردم سوگند به خدا، آن شخص جامه خلافت را به تن کرد و او خود قطعاً می دانست که موقعیت من نسبت به خلافت، موقعیت مرکز آسیاب نسبت به آسیاب است [ که به دور آن می گردد] سیل انبوه فضیلت های انسانی ـ الهی، از قله های روح من بسوی انسان ها سرازیر می شود. ارتفاعات سر به ملکوت کشیده امتیازات من بلندتر از آن است که پرندگان دورپرواز بتوانند هوای پریدن روی آن ارتفاعات را در سر بپرورانند.(۶)
۴ـ «أَيُّهَا النَّاسُ شُقُّوا أَمْوَاجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجَاةِ»(۷) یعنی: ای مردم امواج فتنه ها را با کشتی های نجات بشکافید.(۸)
۵ـ «فَاِنْ اَقُلْ یَقُولُوا: حَرَصَ عَلَى الْمُلْکِ، وَ اِنْ اَسْکُتْ یَقُولُوا: جَزِعَ مِنَ الْمُوْتِ! هَیْهاتَ بَعْدَ اللَّتَیّا وَ الَّتى! وَاللهِ لاَبْنُ اَبى طالِب آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْىِ اُمِّه، بَلِ اندَمَجْتُ عَلى مَکْنُونِ عِلْم لَوْ بُحْتُ بِهِ لاَضْطَرَبْتُمُ اضْطِرابَ الاَرْشِیَةِ فِى الطَّوِىِّ الْبَعیدَةِ»(۹) یعنی: [من در وضعیتی قرار گرفته ام که] اگر حرف بزنم، خواهند گفت: بر حکومت حریص است و اگر سکوت کنم خواهند گفت از مرگ ترسید! هیهات بعد از آن همه جنگ ها و حوادث خطرناک[ که من در آنها شرکت می کردم، ازمرگ بترسم] سوگند به خدا اُنس فرزند ابوطالب به مرگ [ در راه خدا] از اُنس طفل شیرخوار به سینه مادر بیشتر است.
۶ـ امام ـ علیه السلام ـ در ادامه کلام خود در مقاله اشاره به علت و حکمت سکوت خود فرمود:
«بَلِ انْدَمَجْتُ عَلَى مَكْنُونِ عِلْمٍ لَوْ بُحْتُ بِهِ لَاضْطَرَبْتُمْ اضْطِرَابَ الْأَرْشِيَةِ فِي الطَّوِيِّ الْبَعِيدَة»(۱۰) یعنی: من وارد شده ام در فضای علم نهفته ای که اگر آن را آشکار کنم، شما به لرزه می افتید، مانند لرزیدن طناب در چاه های عمیق.(۱۱)
۷ـ «أَتَأْمُرُونِّی أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِیمَنْ وُلِّیتُ عَلَیْهِ ! وَاللهِ لاَ أَطُورُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِیرٌ، وَمَا أَمَّ نَجْمٌ فِی السَّمَاءِ نَجْماً ! لَوْ کَانَ الْمَالُ لِی لَسَوَّیْتُ بَیْنَهُمْ، فَکَیْفَ وَإنَّمَا الْمَالُ مَالُ اللهِ» (۱۲) یعنی: شما به من امر می کنید که پیروزی را با ظلم به کسانیکه در قلمرو حکومت من قرار دارم بدست آورم! سوگند به خدا که هرگز چنین کاری نخواهم کرد، مادام که شب و روز پی در پی می آیند و می روند و ستاره ای به دنبال ستارهای حرکت می کند. اگر مال از آن من بود [ مال شخص خود من بود] باز هم آن را بین مردم بطور مساوی تقسیم می کردم، چه رسد به اینکه مال در حقیقت مال خداست.(۱۳)
۸ـ «إِذَا وَصَلَتْ إِلَيْكُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّكْرِ»(۱۴) یعنی: وقتی مقدمات نعمت ها به شما رسید[بقیه و ادامه] و مرتبه کامل آن را با شکر اندک از دست ندهید.(۱۵)
۹ـ امام ـ علیه السلام ـ در کلام دیگری درباره شکر فرمود:
«مَنْ كَثُرَ شُكْرُهُ تَضَاعَفَ نِعَمُهُ»(۱۶) یعنی: هر کس شکرش زیاد شود، نعمت هایش [از طرف خدا] افزون گردد.(۱۷)
۱۰ـ «مَنْ ضَيَّعَهُ الْأَقْرَبُ أُتِيحَ لَهُ الْأَبْعَدُ»(۱۸) یعنی: کسیکه نزدیکانش او را ضایع کنند، دیگران برای [دوستی و محبت به او و حمایت از ] او آماده می شوند.(۱۹)
۱۱ـ «أعْجَز النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسَابِ الْإِخْوانِ، وَأَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ»(۲۰) یعنی: عاجزترین انسانها کسی است که از بدست آوردن دوستان ناتوان باشد و عاجزتر از او کسی است که دوستی را هم که پیدا کرده ضایع کند [از دست بدهد](۲۱)
۱۲ـ «مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَهً الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ»(۲۲) یعنی: از کفاره های گناهان بزرگ، فریادرسی و پناه دادن به انسانهای گرفتار و درمانده، و ایجاد آرامش در انسانهای اندوهگین است.(۲۳)
۱۳ـ «ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْهِ الْكِتَابَ نُوراً لَا تُطْفَأُ مَصَابِيحُهُ وَ سِرَاجاً لَا يَخْبُو تَوَقُّدُهُ وَ بَحْراً لَا يُدْرَكُ قَعْرُهُ وَ مِنْهَاجاً لَا يُضِلُّ نَهْجُهُ وَ شُعَاعاً لَا يُظْلِمُ ضَوْءُهُ»(۲۴) یعنی: سپس نازل کرد بر او کتاب را و آن نوری است که شعله هایش فرو ننشیند و چراغی که هرگز خاموش نشود و دریائی که به ژرفای آن نشود رسید و راه راستی که رهروانش گمراه نشوند و شعاعی که روشنائی آن از بین نرود تاریک نشود.(۲۵)
۱۴ـ «دَعُونِي وَ الْتَمِسُوا غَيْرِي فَإِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ أَمْراً لَهُ وُجُوهٌ وَ أَلْوَانٌ لَا تَقُومُ لَهُ الْقُلُوبُ وَ لَا تَثْبُتُ عَلَيْهِ الْعُقُولُ وَ إِنَّ الْآفَاقَ قَدْ أَغَامَتْ وَ الْمَحَجَّةَ قَدْ تَنَكَّرَتْ. وَ اعْلَمُوا أَنِّي إِنْ أَجَبْتُكُمْ رَكِبْتُ بِكُمْ مَا أَعْلَمُ»(۲۶) یعنی: مرا رها کنید و دیگری را بجوئید [و از او درخواست کنید، بجهت اینکه ما به استقبال امری می رویم که چهره ها و رنگ های مختلفی دارد، بطوریکه دلها بر آن تاب نمی آورد و عقول بر آن ثابت نمی شود. افق ها را ابرهای تیره پوشانده و راه ها گم و ناپدید شده است.(۲۷)
۱۵ـ امام ـ علیه السلام ـ در بیان علت پذیرش حکومت می فرماید:
«أما وَالَّذي فَلَقَ الحَبَّةَ ، وبَرَأَ النَّسَمَةَ ، لَولا حُضورُ الحاضِرِ ، وقِيامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِرِ ، وما أخَذَ اللّه ُ عَلَى العُلَماء ألاّ يُقارّوا عَلى كِظَّةِ حديث ظالِمٍ ، ولا سَغَبِ حديث مَظلومٍ ، لاَءَلقَيتُ حَبلَها عَلى غارِبِها ، ولَسَقَيتُ آخِرَها بِكَأسِ أوَّلِها ، ولاَءَلفَيتُم دُنياكُم هذِهِ أزهَدَ عِندي مِن عَفطَةِ عَنزٍ»(۲۸) یعنی: سوگند به خدائی که دانه را شکافت و روح را آفرید، اگر گروهی برای یاری من آماده نبود و حجت خداوند با وجود یاوران بر من تمام نمی گشت و پیمان الهی با دانایان درباره عدم تحمل غارت ستمکار و گرسنگی ستمدیده نبود، مهار این زمامداری را به دوشش می انداختم و انجام آن را مانند آغازش با پیاله بی اعتنائی سیراب می کردم. در آن هنگام می فهمیدید که این دنیای شما در نزد من از اخلاط دماغ یک بز ناچیزتر است.(۲۹) و(۳۰)
** * * * * * * **
آنچه ذکر شد، تعدادی از سخنان وجود مبارک امام امیرالمؤمنین علی – علیه السلام ـ بود که در مجموع مقالات قبی با شرح و توضیح بیان شده ایت و ما همه آنها را دراین مقاله جمع کردیم و محل آنها را هم در مقالات و در انتهای ترجمه هر کلامی و پاورقی مربوط به آن متذکر شدیم. اما ازاینجا به بعد و در مناسبت های بعدی سخنان دیگری را با شرح و تفسیر در مقالاتی تحت عنوان کلی: «آموزشهای دین خدا در سیره و کلام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام )
۱۶ـ «عَجِبْتُ لِمَنْ يَقْنَطُ وَ مَعَهُ الِاسْتِغْفَارُ»(۳۱) یعنی: من در شگفتم [تعجب می کنم] از کسیکه ناامید و مأیوس می شود، درحالیکه «استغفار» همراه [در اختیار] اوست.
مراد این است که با وجود امکان «استغفار» دیگر جائی برای یأس و ناامیدی باقی نمی ماند. در کلام شریف فقط اشاره ای شده است به اینکه استغفار می تواند مشکلات زندگی انسانها را برطرف کند و انسان در حالیکه می تواند استغفار کند، دیگر نباید از رفع گرفتاریها و رسیدن به خواسته های خود مأیوس و ناامید شود.
در این کلام امیدوار کننده و اطمینان بخش تفصیلی درباره تحولاتی که استغفار می تواند در زندگی انسان به وجود آورد بعمل نیامده و فقط اصل این موضوع یعنی رفع مشکلات و محرومیت ها از ناحیه استغفار اجمالاً ذکر شده است. پس لازم است نقش استغفار را در زندگی انسانها از منابع دیگری مثل آیات قرآن مجید و سایر سخنان خود امام ـ علیه السلام ـ یا دیگر معلمان آسمانی پیدا کنیم.
البته شخص آن وجود قدسی در سخنان دیگری این راه را برای جویندگان هموار و باز کرده. بطوریکه در کلام دیگری ـ که در بخش حکمتهای کتاب شریف نهج البلاغه بعد از کلام مورد بحث ثبت شد، می فرماید:
«كَانَ فِي الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا، فَدُونَكُمُ الْآخَرَ، فَتَمَسَّكُوا بِهِ؛ أَمَّا الْأَمَانُ الَّذِي رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)، وَ أَمَّا الْأَمَانُ الْبَاقِي فَالاسْتِغْفَارُ»(۳۲) یعنی: در زمین [ زندگی زمینی] دو تا پناهگاه درمقابل عذاب خدا بود، که یکی از آن دو رفعت یافت [و برچیده و تعطیل شد] پس دومی را از دست ندهید و به آن تمسک بجوئید، اما امانی که رفعت یافت و از زمین فاصله گرفت، شخص رسول الله ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ بود و اما امان باقی، «استغفار» است.
خدای ـ تعالی ـ فرمود:
«وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» (الانفال/۳۳) یعنی: خداوند درمقام عذاب [و مجازات] آنها نخواهد بود، ما دام که تو در بین آنها هستی و [همچنین] خداوند عذاب کننده آنها نیست مادام که استغفار می کنند.
در آیه کریمه که مورد استشهاد امام ـ علیه السلام ـ قرار گرفته، وجود مبارک رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و استقرار او در بین مردم، امان و پناهگاهی در مقابل عذاب و مجازات خدا معرفی شده است و همچنین استغفار چنان موقعیتی دارد. یعنی سبب رفع عذاب خدا می شود.
امام ـ علیه السلام ـ با ذکر اصل موضوع و شاهد آوردن از قرآن، انسانها را به استغفار تشویق فرموده است.
در آیاتی از قرآن، گزارش فعالیتهای آموزشی حضرت نوح ـ علیه السلام ـ خطاب به خدای سبحان ذکر شده و می فرماید:
«رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَنَهَارًا»(نوح/۵) یعنی: پروردگارا من قوم خود را شب و روز دعوت کردم.
و در ادامه کلام خود عرض می کند:
«فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا ـ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا ـ وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا»(نوح/۱۰تا۱۲) یعنی: پس به آنها گفتم استغفار کنید از پروردگارتان، که او غفار است، در نتیجه بارانهای زیاد و پی در پی برای شما می فرستد و شما را با اموال و فرزندان یاری می کند و قرار می دهد برای شما باغها و قرار می دهد نهرهائی.
از آیات کریمه برمی آید که استغفار درحد مناسب و زیاد، سبب جریان رحمت خدا و نزول بارانهای زیاد و کثرت رزق خدای سبحان می شود و در آن صورت یعنی وقتی در بین قومی استغفار زیاد بعمل آید، خدای سبحان آن قوم را با اموال و فرزندان و به وجود آوردن باغها و نهرها یاری می کند و برکات خود را بر آنها نازل می کند.
در این مقاله فرصت مناسبی برای ورود در یک بحث علمی و عقیدتی برای توضیح ارتباط «استغفار» با نزول باران و ازدیاد مال و دارائی و فرزندان وجود ندارد، امیدواریم که در وقت دیگری این فرصت حاصل شود و بلکه در بخش بعدی این مقاله. اما در هر صورت این موضوع یعنی ازدیاد مال و دارائی و فرزندان در اثر استغفار زیاد یکی از «سنت» های قطعی برقرار در عالم از طرف خدای سبحان است.
پس یک اثر مهم دیگر استغفار نزول برکات فراوان از طرف پروردگار عالمیان به فضای زندگی انسانها و برطرف شدن فقر و تنگی معیشت آنها است.
امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ درکلام دیگری می فرماید: «ثلاثٌ مَن حافَظَ علَيها سَعِدَ : إذا ظَهَرَتْ عليكَ نِعمَةٌ فاحمَدِ اللّه َ ، و إذا أبطَأ عنكَ الرِّزقُ فاستَغفِرِ اللّه َ ، و إذا أصابَتكَ شِدَّةٌ فَأكثِر مِن قَولِ : لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلاّ بِاللّه ِ»(۳۳) یعنی: سه چیز است که هرکس بر آنها محافظت کند [بطور مستمر انجام دهد] به سعادت و رستگاری می رسد [ و آن ها عبارت است از اینکه] هر وقتی نعمتی بر تو ظاهر شد پس خدا را حمد کن و زمانی که در رزق تو تأخیری پیش آمد، پس از خدا استغفار کن و زمانی که با سختی و شدتی مواجه شدی این سخن را زیاد بگو «لا حول و لا قوه الا بالله »
قابل تذکر است که استغفار هم در زندگی فردی انسانها منشأ تأثیرات پربرکت خواهد شد و هم در زندگی جمعی انسانها یعنی در بین ملتها. پس برای ازدیاد رزق در جوامع انسانی و رفع گرفتاریهای عمومی، لازم است استغفار زیادی از طرف افراد زیادی در یک جامعه بعمل آید.
ما بخواست خدا این بحث را همراه موضوع «ارتباط استغفار با ازدیاد رزق و رفاه و آسایش» در بخش بعدی این مقاله ادامه خواهیم داد، ان شاء الله تعالی.
الیاس کلانتری
۱۴۰۰/۲/۹
پاورقی ها:
۱ـ نهج البلاغه، بخش حکمت ها، شماره ـ۷
۲ـ شرح و توضیحات تفسیری کلام شریف در مقاله: کلام ایام، شماره ـ ۸۳ و ۸۴ و۸۵، با عنوان: معارف دینی در کلام امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام )
۳ـ نهج البلاغه، خطبه ـ ۱۸۹
۴ـ کلام ایام ـ ۱۱۹، امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ مجمع برکات آسمانی و زمینی و شماره های ـ ۱۲۰ و ۱۲۱ و ۱۲۲
۵ـ نهج البلاغه، خطبه سوم، مشهور به «خطبه شقشقیه»
۶ـ ترجمه نهج البلاغه محمدتقی جعفری، به نشر ( انتشارات آستان قدس رضوی) ص ۶۳
۷ـ نهج البلاغه، خطبه ۵
۸ـ شرح و توضیح کلام شریف که در ادامه قطعه قبلی ذکر شده، در مقاله: کلام ایام ـ ۱۲۳، امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام – مجمع برکات آسمانی و زمینی.
۹ـ نهج البلاغه، خطبه ۵
۱۰ـ همان
۱۱ـ وبسایت حکمت طریف، کلام ایام، شماره ـ ۱۲۳، امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ مجمع برکات آسمانی و زمینی.
۱۲ـ نهج البلاغه، خطبه ـ ۱۲۶
۱۳ـ وبسایت حکمت طریف، کلام ایام، شماره ـ ۱۵۷، امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ شهید تأویل قرآن
۱۴ـ نهج البلاغه، بخش حکمت ها، شماره ـ۱۳
۱۵ـ حکمت طریف، کلام ایام، شماره ـ ۳۴۲، امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ و حقوق آینده گان
۱۶ـ غررالحکم و دررالکلم، شیخ آمُری، حکمت شماره ـ ۸۸۱۵ (نسخه دارالکتب السلامی) ۵۸۹
۱۷ـ کلام ایام ـ ۳۴۲، امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ و حقوق آینده گان
۱۸ـ نهج البلاغه، بخش حکمت ها، شماره ـ۱۴
۱۹ـ کلام ایام، شماره – ۳۴۸، معارف دین توحیدی در کلام امیرالمؤمنین ( علیه السلام )
۲۰ـ نهج البلاغه، بخش حکمت ها، شماره ـ ۱۴
۲۱ـ کلام ایام، شماره، ۳۴۹، معارف دین توحیدی در کلام امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام )
۲۲ـ نهج البلاغه، بخش حکمت ها، شماره، ۲۴
۲۳ـ حکمت طریف، کلام ایام، شماره ۳۵۲
۲۴ـ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۸ «یعلم عجیج الوحوش فی الفلوات»
۲۵ـ حکمت طریف، کلام ایام ـ ۴۳۷، تأویل قرآن کریم و حفاظت ازحقوق آینده گان.
۲۶ـ نهج البلاغه، خطبه ـ ۹۲
۲۷ـ حکمت طریف، کلام ایام، ۴۳۷، تأویل قرآن کریم و حفاظت از حقوق آینده گان
۲۸ـ نهج البلاغه خطبه سوم ( مشهور به خطبه «شقشقیه»)
۲۹ـ نهج البلاغه ترجمه محمدتقی جعفری، ص ۶۸
۳۰ـ حکمت طریف، کلام ایام، شماره ـ ۴۳۸، تأویل قرآن کریم و حفاظت از حقوق آیندگان
۳۱ـ نهج البلاغه، بخش حکمتها، شماره ـ ۸۷
۳۲ـ همان، کلام شماره ـ ۸۸
۳۳ـ تحف العقول، ابومحمد حرّانی، بخش سخنان امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام )