کلام ایام ـ ۴۵۴، جهاد علمی و اخلاقی صاحبان مقام عصمت و امامت

کلیات*

  • عید استمرار رهبری آسمانی.

  • رهبری آسمانی در مسیر زندگی انسانها که با نبوت شروع شده هرگز تعطیل نخواهد شد.

  • رهبری آسمانی بعد از ختم نبوت تحت عنوان امامت ادامه می یابد.

  • بطور دائم از طرف خدای سبحان حجتی و هدایت کننده ای در روی زمین استقرار خواهد داشت.

  • نقش رهبری امیرالمؤمنین علی – علیه السلام- در دوره کنار رفتن از فضای حکومت.

  • انسانها تا روز قیامت حقی و بهره و نصیبی از معارف و علوم کتاب آسمانی دارند.

  • نقش جهاد علمی امیرالمؤمنین علی – علیه السلام- در برقراری کتاب آسمانی و بهره مندی از آن برای زمانهای بعدی.

  • مقام امامت به بعضی از پیامبران خدا هم عطا شده بود .

  • صاحبان مقام امامت لازم است دارای عصمت باشند و غیر معصوم نمی تواند به امامت برسد.

  • شئون و وظایف مقام امامت.

  • صاحبان مقام امامت انسانها را با «امر»خدای سبحان هدایت می کنند.

  • مراد از «امر» در جریان هدایت انسانها چیست؟

  • امام لازم است ملکوت آسمانها و زمین را مشاهده کند.

  • مقام «امامت» غیر از مقام «نبوت» و علاوه بر آن است.

  • هدایت انسانها توسط امام از چه طریقی انجام می گیرد؟

عید بزرگ و باشکوه «غدیر» فرا رسید، عید اکمال دین و اتمام نعمت پروردگار عالمیان به اهل ایمان، عیدی که تمامی آموزشهای پیامبران خدا و فضائل علمی و اخلاقی آنها ـ سلام الله علیهم اجمعین ـ در فضای وسیع آن متمرکز شده است. عیدی که مشعل های پرنور آن برای همیشه مسیر رهروان بسوی پروردگار عالمیان را روشن کرده و آن مشعل ها هرگز خاموش نخواهد شد.

عنوان اولین مقاله ای که به مناسبت این عید بزرگ در این «وبسایت» نوشته شد، «عید استمرار رهبری آسمانی» بود و بعد از آن مباحث مربوط به شکوه و عظمت و فضائل علمی و عقیدتی و نقش فرهنگی آن در جامعه دینی و بطور غیرمستقیم در جوامع دیگر، در مقالات متعددی در سالها و مناسبت های بعدی، مورد بحث قرار گرفت. محور اصلی مباحث مقالات مربوط به این عید عظیم موضوع «استمرار رهبری آسمانی» و مسائل فرعی مربوط به آن بوده است.

مقالات موردنظر عمدتاً متضمن این موضوع مهم عقیدتی و علمی بوده که «رهبری آسمانی» در مسیر و فضای زندگی انسانها که با نبوت و رسالت و توسط پیامبران خدا شروع شده، هرگز تعطیل نخواهد شد و بعد از بعثت آخرین پیامبر خدا حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ و نزول آخرین کتاب آسمانی، تحت عنوان «امامت» ادامه خواهد یافت و عالم انسانیت هرگز مهمل و بدون یک «معلم آسمانی» رها نخواهد شد! و بطور دائم از طرف خدای سبحان حجتی و راهنمائی برای انسانها در زمین استقرار خواهد داشت. شخصیتی که قدرت علمی و فضائل اخلاقی پیامبران خدا در وجود او برقرار خواهد بود و وارث تمامی فضائل آنها.

اخیراً سلسله مقالاتی در ۸ بخش تحت عنوان کلی: «تأویل قرآن کریم و حفاظت از حقوق آیندگان» در وبسایت «حکمت طریف» منتشر شد که به بیان دیگری گویای نقش رهبری علمی امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ در دوره کنار ماندن از فضای حکومت و در دوره کوتاه پنج ساله حکومتش بود، در جهت حفاظت از حقائق رفیع و عمیق «کتاب آسمانی» و حمایت از دین خدا و حفاظت از حقوق آیندگان. در این سلسله مقالات متذکر شدیم که انسانها از زمان نزول آخرین کتاب آسمانی تا روز قیامت حقی و بهره و نصیبی از معارف و علوم و معانی کتاب آسمانی یعنی قرآن مجید دارند و بر عهده امامان معصوم و حجت های پروردگار عالمیان است که با مدیریت خود حتی در زمانهائی که اختناقی در جامعه دینی حاکم بوده و بعضی از اختیارات حجت خدا از او سلب شده، برای برقراری کتاب خدا و آشنائی مردم دنیا با آن، تمام قدرت و سعی و تلاش خود را به کار ببرند، سعی و کوششی بصورت جهاد ، چه جهاد فرهنگی و علمی و چه جهاد بصورت جنگ دفاعی! یعنی حفظ اساس دین خدا و اصل کتاب آسمانی اگرچه در سطح معانی ظاهری و اولیه و محدود آن در هر زمانی، وظیفه ای است که از طرف خدای سبحان بعهده امام معصوم ـ علیه السلام ـ قرار گرفته است. تا با رهبری آن ذوات مقدسه اصل کتاب برای مردم زمان بعد از رحلت پیامبر خاتم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و زمانهای بعدی و پژوهشگران و دانشمند و همه مردم جهان برقرار بماند و آنها بهره و نصیب خود را از رحمت و برکات پروردگار عالمیان دریافت کنند.

در این سلسله مقالات می خواهیم به توضیح و تبیین موضوع جهاد علمی و اخلاقی امام امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ و نقش آن در فرهنگ جوامع دینی و بطور غیرمستقیم در فرهنگ عمومی جهانی بپردازیم و جلوه هائی از مدیریت علمی و عقیدتی آن وجود مبارک را درتاریخ ادیان  (شریعت های ) آسمانی و فرهنگ عمومی جهانی مورد بحث و بررسی و ارزیابی قرار دهیم! تا بلکه تذکری باشد، برای بهره مندی بیشتر از آن گنجینه بی پایان علمی و اخلاقی و فرهنگی برای عموم انسانها.

قبل از ورود در بحث موردنظر عناوین و شماره های مقالات قبلی درباره عید عظیم غدیر و مجموعاً سیره شریف امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ را متذکر می شویم:

* کلام ایام ـ ۹، عید استمرار رهبری آسمانی

* کلام ایام ـ ۶۳، امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ و حادثه شهادت او، (در سه بخش و با شماره های  ـ ۶۴ و۶۵)

* کلام ایام ـ ۸۳، معارف دینی در کلام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)

* کلام ایام ـ ۸۴، تفسیری از حکمت های امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ  (در دو بخش و با شماره ـ۸۵)

* کلام ایام ـ ۹۰، عید غدیر و ادامه رهبری آسمانی (در چهار بخش و با شماره های ـ ۹۱ و ۹۲ و ۹۳)

* کلام ایام ـ ۱۱۹ ، امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ مجمع برکات آسمانی و زمینی ( در ۵ بخش  و با شماره های ـ ۱۲۰ و ۱۲۱ و ۱۲۲ و ۱۲۳)

* کلام ایام ـ ۱۴۳، امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ شهید تأویل قرآن ( در ۶ بخش و با شماره های ـ ۱۴۹ و ۱۵۰ و ۱۵۳ و ۱۵۶ و ۱۵۷)

* کلام ایام ـ ۱۶۰، عید غدیر عید اکمال دین و اتمام نعمت خداوند (در ۴ بخش و با شماره های ـ۱۶۱ و ۱۶۲ و ۱۶۳)

* کلام ایام ـ ۲۴۱ ، عید غدیر،عید اکمال دین و اتمام نعمت خداوند ( در دو بخش و با شماره ـ۲۴۲ )

* کلام ایام ـ ۲۹۶، رهبری امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ و دین پسندیده

* کلام ایام ـ ۴۱۳، شکوه بی پایان ماه عظیم رجب و ولادت امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام )

* کلام ایام ـ ۴۱۴، راه های آسمان ( در دو بخش و با شماره ـ ۴۱۵)

* کلام ایام ۴۲۳، تأویل قرآن کریم و حفاظت از حقوق آیندگان (در ۸ بخش و با شماره های ـ ۴۳۴ ، ۴۳۶ ، ۴۳۷ ، ۴۳۸ ، ۴۳۹ ، ۴۴۰ ، ۴۴۹)

با توجه به اینکه همه صاحبان مقام عصمت و امامت روش واحدی در انجام وظایف مدیریت علمی جامعه دینی داشتند و روش همه آنها از نوع «رهبری آسمانی» بود و امامان بعد از امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ هم روش مدیریتی او را در ترویج معارف دینی به کار می بردند، لذا این مباحث به سیره شریف آن بزرگواران هم ارتباط خواهد یافت! ضمناً یادآور این نکته هم خواهد بود که روش فعالیت علمی امام ـ‍ علیه السلام ـ همان روش فعالیت وجود مبارک پیامبر خاتم حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ بوده است.

فعالیت های آموزشی امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ درباره معارف دین توحیدی و نشان دادن صراط مستقیم به انسانها در همه مراتب آن و همراهی با آنها در صراط خدا در زندگی آن حضرت و امامان بعدی ـ علیهم السلام ـ اصل زندگی آنها و محور همه فعالیتهای آنها بود و نه کاری و رفتاری در کنار سایر کارها و یکی از آنها.

دیگر اینکه فعالیت آن ذوات مقدسه با جدیتی عظیم و سعی و کوشش فراوان و صرف نظر کردن از حقوق طبیعی و اجتماعی خود و بطور خستگی ناپذیر و توأم با فداکاری بود. بطوریکه تحمل آن سختی ها و مشقت ها برای انسانهای عادی و حتی صاحبان استقامت و شجاعت و صبر و ایثار هم امکان پذیر نبود! لذا رفتارها و فعالیت های آنها را می شود « نوعی جهاد» نامید مثلاً جهاد علمی و اخلاقی و مدیریتی و امثال آنها. لذا عنوان این مقالات با توجه به این موضوع معین شده است.

مقام امامت منصبی است که از طرف خدای سبحان به تعدادی از بندگان او عطا شده است! و این مقام بمعنی خاص آن یعنی «امامت» معین شده از طرف خدای سبحان به بعضی از پیامبران هم عطا شده بود. بطوریکه خدای سبحان فرمود:

«  وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ » (البقره / ۱۲۴) یعنی: زمانی که ابراهیم را پروردگارش با کلماتی امتحان کرد و او همه آنها را به پایان رساند، فرمود: من تو را امامی برای مردم قرارمی دهم. او [ابراهیم ] گفت: آیا از ذرّیه من هم [کسانی را امام قرار می دهی] او [خدای سبحان] فرمود: عهد من به ظالمان نمی رسد.

در آیه کریمه خدای سبحان بطور ضمنی اعلام فرموده است که صاحب مقام امامت لازم است در مقام عصمت باشد و غیر معصوم نمی تواند به مقام امامت برسد.

219-آیا مقام امامت بالاتر از نبوت است؟!
بخوانید

در تفسیر این آیه کریمه مرحوم «علامه طباطبائی » در تفسیر المیزان یک بحث مفصل قرآنی و علمی و عقیدتی مطرح کرده است که حاصل آن اثبات مقام «عصمت» برای امام است! و علاقه مندان می توانند به آن مراجعه کنند.

در آیات دیگری از قرآن مجید هم به موضوع امامت و تعیین آن از طرف خدای سبحان بطور صریح و گاهی بطور ضمنی اشاره ای شده است از جمله می فرماید:

« وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ »  (الانبیاء / ۷۳) یعنی و آنان را امامانی قرار دادیم که به امر ما هدایت می کردند و وحی کردیم به آنها انجام افعال خیر و برپاداشتن نماز و پرداختن زکات را و آنها عبادت کننده ها برای ما بودند.

در آیات قبلی ذکری از حضرت ابراهیم و عده ای از پیامبران بعمل آمده و بعد از آن و در آیه کریمه فوق به موضوع امامت آنها اشاره ای فرموده و اینکه خدای سبحان آنها را به مقام امامت منصوب فرموده است.

در آیه کریمه فوق به بعضی از شئون مقام امامت اشاره ای شده است که در رأس آن شئون هدایت مردم به امر خدای سبحان قرار دارد و برپاداشتن نماز و پرداختن زکات. از ذکر این نکات در آیه کریمه لزوم و ضرورت طرح بحثی در موضوع  ذیل احساس می شود یعنی:

شئون و وظایف مقام امامت

چون «امامت » یک منصب معین شده و برقرار شده از طرف خدای سبحان است، پس طبعاً شئون و وظایف و قلمرو فعالیت صاحبان آن مقام هم لازم است از طرف او معین و به انسانها ابلاغ شود و البته این موضوع بسیار مهم و اساسی در زندگی انسانها و در معارف دین توحیدی بطور آشکار مورد توجه قرار گرفته است.

جهت روشن شدن موضوع شئون و وظایف مقام امامت و وظایف انسانها درباره امامان و بهره مندی از مقامات علمی و ایمانی و اخلاقی آنها لازم است تعریفی هم از آن مقام بعمل آید و طبعاً این تعریف لازم است مبتنی بر آیات قرآن و کلام و رفتارهای خود آنها یعنی «امامان معصوم» باشد.

مجموعاً بحث ضروری موبوط به موضوع «امامت» و اوصاف «امام» را در این نوشتار از همین آیه کریمه مورد بحث یعنی آیه -۷۳ از سوره انبیاء و آیه ۱۲۴ از سوره بقره شروع می کنیم و مطالب اصلی مربوط به این موضوع را در ضمن چند نکته مورد بررسی قرار می دهیم و بعد از آن وارد بحث در احادیث نقل شده از «معلمان آسمانی» در این زمینه خواهیم شد.(ان شاء الله تعالی)

یکم: مقام امامت از طرف «خدای سبحان» به بعضی از انسانها عطا شده است! همچنانکه در آیه ۷۳ از سوره انبیاء فرمود:

«وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً» یعنی و قرار دادیم آنها را امامانی

و همچنین در آیه۱۲۴ از سوره بقره فرمود:

«إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» یعنی همانا من تو را برای انسانها امامی قرار می دهم.

مقام امامت در این جهت مثل مقام نبوت و رسالت می باشد! یعنی : همچنانکه به پیامبران مقام «نبوت» و «رسالت» از طرف خدای سبحان عطا شده ، به امامان هم این مقام از طرف او عطا می شود .و در هر دو آیه مورد بحث هم این موضوع مورد تصریح قرار گرفته است.

دوم : امامان معین شده از طرف خدای سبحان که مقام امامت به آنها عطا شده ، انسانها را با «امر» او هدایت می کنند ، یعنی آن ذوات مقدسه با «عالم امر»(۱) ارتباط خاصی دارند و ملکوت آسمانها و زمین به آنها ارائه می شود. همچنانکه خدای سبحان فرمود :

«وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ» (الأنعام/۷۵) یعنی : و اینگونه به ابراهیم ملکوت آسمانها و زمین را نشان می دهیم تا او از اهل یقین باشد.

یعنی : پروردگار عالمیان علم مخصوصی به صاحبان مقام امامت عطا می کند تا آنها به مرحله متعالی خاصی از یقین برسند. و چون به حضرت ابراهیم-علیه اسلام- هم مقام امامت عطا شده ، پس لازم بود او نسبت به ملکوت آسمانها و زمین علم پیدا کند! علمی شهودی و داشتن این نوع علم از لوازم مقام امامت می باشد.

سوم: مقام امامت غیر از مقام نبوت می باشد . چون وقتی خدای سبحان به ابراهیم –علیه السلام- فرمود که من تو را امامی برای مردم قرار می دهم ، آن حضرت دارای مقام نبوت بود و بعد از آن او را مبتلا به امتحاناتی کرد و او آنها را به پایان رساند، در نتیجه مقام امامت به او عطا شد. پس مقام «امامت» مقامی علاوه بر «نبوت»است. البته بطوریکه از آیات مورد بحث روشن می شود، بعضی از پیامبران دارای مقام امامت هم بودند ، علاوه بر مقام نبوت.

چهارم: معنی «هدایت» مذکور در آیه ۷۳ از سوره انبیاء صِرفاً نشان دادن راه نیست و یا اصلاً مراد از آن این معنی عرفی نیست بلکه مراد رساندن انسانها به مقصد حیات است.

علامه طباطبائی در تفسیر این عبارت از آیه کریمه مورد بحث «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يهْدُونَ بِأَمْرِنَا» می فرماید:

آنچه مخصوص این مقام است این است که هدایت قرار داده شده از شئون امامت به معنی نشان دادن راه (اراءة الطریق)نیست. بجهت اینکه خدای سبحان ابراهیم –علیه السلام- را امامی قرار داد، بعد از اینکه او را پیامبر قرار داده بود ، همچنانکه آن را توضیح دادیم، در تفسیر کلام خدا که فرمود:« إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» در آنچه قبلاً گذشت و مقام نبوت هم منفکّ از هدایت بمعنی«نشان دادن راه» نمی باشد،پس برای امام جز هدایت بمعنی «رساندن به مطلوب» نمی ماند و آن نوعی تصرف تکوینی در نفوس است که امام از ناحیه آن، راه نفوس [انسانی] را در سیره به کمال و انتقال از یک موقف معنوی به موقف دیگر همراه می سازد.

و چون آن، « تصرف تکوینی» و علمی باطنی است،پس مراد از «امر» که «هدایت» از ناحیه آن انجام می گیرد، امر تشریعی اعتباری نیست [به معنی دستور و فرمان] بلکه مراد آن است که کلام خدای سبحان آن را تفسیر می کند که فرمود:

«إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيئًا أَنْ يقُولَ لَهُ كُنْ فَيكُونُ» (يس/۸۲) یعنی:امرا و جز این نیست که وقتی چیزی را اراده کند، می گوید: باش ، پس موجود می شود.

پس آن [هدایت با امر خدا] از فیوضات معنوی و مقامات باطنی است که مؤمنان با اعمال صالح بسوی آن هدایت می شوند و از ناحیه آن ، و پوشانده می شوند به رحمتی از طرف پروردگارشان.

و چون امام با «امر» هدایت می کند[یهدون بامرنا] و «باء» در اینجا بمعنی سببیت یا آلت است ، پس او [یعنی امام] خود قبل از دیگران متلبس به آن هدایت است و از ناحیه او بین مردم منتشر می شود متناسب با مقامات مختلف آنها. پس امام رابط بین انسانها و پروردگارشان است در اعطاء فیوضات باطنی و دریافت آن، همچنانکه «پیامبر»رابط بین انسانها و بین پروردگارشان در اخذ فیوضات ظاهری است وآن عبارت است از شرایع الهی که از طریق وحی بر پیامبر نازل می شود و توسط او بطرف مردم و در بین آنهامنتشر می شود. و امام دلیل و هدایت کننده نفوس بسوی مقاماتشان است همچنانکه پیامبر راهنمائی است که انسانها را بسوی اعتقادات حَقّ و اعمال صالح هدایت می کند و ای بسا نبوت و امامت یکجا جمع شود همچنانکه در ابراهیم و دو فرزندش بود.(۲)

حاصل کلام ـ با توجه به نظر علامه طباطبائی ـ اینکه: امام به معنی خاص شخصیتی است قدسی که از طرف پروردگار عالمیان به آن مقام رفیع منصوب شده و به او علم و قدرت مخصوص عطا شده و او عهده دار هدایت انسانها به مقصد آفرینش می باشد.البته در این بحث مراد هدایت به معنی نشان دادن راه نیست! چون این کار توسط پیامبران از ناحیه «نبوت» آنها انجام می گیرد.بلکه هدایت به معنی رساندن به مقصد آفرینش می باشد از طریق قدرت و علم فوق عادی که در وجود امام قرار داده شده است.

این نکته را هم اضافه می کنیم که مقامات الهی که به شخصیت های قدسی و آسمانی عطا شده ،از یک نظر سه نوع می باشد و آنها عبارتند از:

  • نبوت
  • رسالت
  • امامت

مقام نبوت مقام آموزش برای انسانها از طریق وحی و علم پروردگار عالمیان است. اکثر پیامبران فقط دارای این مقام بوده اند و کلام خدای سبحان را از طریق وحی دریافت می کردند و به مردم می رساندند.

اما صاحبان مقام رسالت آن گروه از پیامبران بودند که برای تأسیس جامعه دینی مأموریت داشتند و نظارت بر اجرای احکام خدا بعهده آنها بود . آنها در منطقه معینی حکومت دینی برقرار می کردند، و جامعه دینی را اداره میکردند. پیامبران «اولواالعزم» وعده دیگری از پیامبران از این گروه بودند.

عده ای از پیامبران علاوه بر مقام نبوت و رسالت، صاحب مقام «امامت» هم بودند. مثل وجود مبارک پیامبر خاتم حضرت محمد- صلی الله علیه و آله- و حضرت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق (علیهم السلام) .

الیاس کلانتری

۱۴۰۰/۵/۶

 

پاورقی ها :

۱ – درباره «عالم امر» در ادامه بحث توضیحی خواهد آمد.

۲ – المیزان فی تفسیر القرآن ، علامه طباطبائی، تفسیر آیه ۷۳ از سوره انبیاء

 

 

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن